چهل روز از فقدان «رئیسی عزیز» گذشت
نبود رئیس جمهوری که همگان او را همچون شهید رجایی و بهشتی میدانستند، به چهل روز رسیده است. پس از شهادت سید ابراهیم، فضای سیاسی کشور زودتر از موعد انتخاباتی شد و هیاهو برای انتخاب رئیس جمهوری که ادامه دهنده راه سید محرومان باشد، بلند شده است.
به گزارش ایسنا، حدود چهل روز از آن حادثه تلخ میگذرد. حادثهای که نه تنها ایران را در غم و اندوه فرو برد بلکه یک جهان را شوکه کرد. سقوط بالگرد رئیس جمهور ایران و همراهانش در 30 اردیبهشت ماه 1403 و هنگام برگشت از افتتاح پروژه مشترک ایران در منطقه ورزقان روزهای تلخی را برای ایرانیان و دوستداران آن رقم زد. سید ابراهیم رئیسی که حالا باید او را شهید خدمت بخوانیم با همراهان شهیدش نه تنها در زمان حیات سر از خستگی نمیشناختند و مدام به دنبال حل مشکلات مردم بودند، بلکه پس از عروجشان نیز اقتداری و عزتی دیگر برای ایران عزیز رقم زدند.
شخصیتی تکرار نشدنی
شهید جمهور درحالی در سال 1400 زمامداری امور اجرایی کشور را برعهده گرفت که شرایط اقتصادی و معیشتی با چالش های جدی رو به رو بود. سایه منحوس ویروس کرونا نیز روز به روز بزرگتر و به تعداد فوت شدگان افروده میشد. درحالی که دولت قبل پیوستن به معاهده های بین المللی را تنها شرط واردات واکسن میدانست اما سید ابراهیم با تلاش خستگی ناپذیر خود و بدون پذیرفتن معاهده هایی مانند fatf واکسن وارد کرد و همزمان توان کشور را برای تولید واکسن ایرانی تقویت گرفت. بنابراین بعد از چیزی حدود یک سال شر کرونا از کشورمان کم شد. رشد اقتصادی مثبت، افزایش چشمگیر صادرات نفت، عضویت در سازمان های بین المللی و منطقه ای مهم و کاهش نرخ بیکاری از قابل توجه ترین اقدامات دولت شهید رئیسی عزیز درعمر کوتاه و سه ساله خود بود. اما چیزی که بیشتر از همه سید ابراهیم را محبوب دل ها کرده بود، عبای خاکی و کفش گلی او در سفرهای استانی بود. رئیس جمهوری که به دورافتاده ترین و محروم ترین مناطق کشور سر میزد و پای درد و دل ها و انتقادات مردمی مینشست که در دولت های گذشته کمتر طعم رئیس جمهوری خدوم و بی آلایش را چشیده بودند. اما خادم امام رضا (ع) همیشه سودای شهادت در راه خدمت به مردم را در سر داشت و در نهایت نیز به آرزوی خود رسید. اما شهید رئیسی همان طور که در سال های ارزشمند عمر خود هیچوقت تنها سر سفره ای ننشست در فیض شهادت نیز همراهان خود از جمله شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر فقید امور خارجه، حاج آقای آل هاشم، امام جمعه محبوب تبریز و مالک رحمتی استاندار انقلابی آذربایجان شرقی را به فیض شهادت نائل آورد.
در ادامه حضرت آیتالله خامنهای31 اردیبهشت ماه در پیامی درگذشت شهادتگونه حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور اسلامی ایران، و همراهان گرامی ایشان در سانحه هوایی را تسلیت گفتند و فرمودند: «این حادثهی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمترسانی اتفاق افتاد؛ همهی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.»
اولین جلسه سران قوا بدون حضور شهید رئیسی
31 اردیبهشت ماه اولین جلسه سران قوا بدون حضور سید ابراهیم رئیسی و با حضور معاون اول او یعنی محمد مخبر که حالا سرپرست ریاست جمهوری شده بود، برگزار شد. همان طور که رهبر انقلاب در شب شهادت آیت الله رئیسی اشاره کرده بودند، عروج این شخصیت بزرگ خللی در امور کشور وارد نکرد و اتفاقا سران قوا و دولت سیزدهم با انگیزه بیشتری مشغول به حل مشکلات مردم شدند. چرا که آنان رضایت سید ابراهیم را در رضایت مردم از آنان میدانستند.
بدرقه تاریخی
تشییع پیکر دولتمردان انقلاب اسلامی، شهید رجایی، باهنر، بهشتی و یارانش در سال های ابتدایی انقلاب هنوز یادمان مانده است. پس بروز سانحه برای بالگرد حامل رییسجمهور و همراهانش و به شهادت رسیدن آنان، این گمان مطرح شد که آیا بدرقه پیکر شهدای خدمت همانند سال های ابتدایی انقلاب چشمگیر و پرشور برگزار میشود؟ حتی عده ای تشییع پیکر آیت الله رئیسی، وزیر امورخارجه شهید، امام جمعه و استاندار شهید را پرشورتر از تشیع پیکرهای شهید رجایی، باهنر و بهشتی پیش بینی کردند و همین هم شد. 31 اردیبهشت سنگ تمام مردم تبریز، 1 خرداد سوگواری مردمان قم، 2 خرداد حضور میلیونی مردم پایتخت، 3 خرداد حضور همگانی مردم خراسان جنوبی و در آخرغوغای مردمان مشهد در 3 خرداد در بدرقه رئیس جمهور شهید و همراهانش تا ابد در حافظه ایرانیان خواهد ماند. حضور چند میلیونی مردم، اشک ها و شیون ها محوبیت هرچه بیشتر سید ابراهیم را فریاد میزد.
محبوبیت رئیسی عزیز اما فقط برای مردمانش نبود. از همان ساعات اولیه خبر شهادت سیدمحرومان، موج تسلیت ها به رهبر معظم انقلاب و وزارت خارجه کشورمان روانه شد. حرف او فقط برای مردمش حجت نبود حتی رئیس جمهور روسیه نیز او را شریک قابل اعتماد خوانده بود. همین محبوبیت او کافی بود تا بعد از بدرقه تاریخی سید محرومان در تبریز، قم و تهران، روسای جمهور کشورهای مختلف و سایر مقام های خارجی برای عرض تسلیت و نشستن در سوگ همپیمان قابل اعتمادشان به ایران بیایند.
دلم برای رئیسی سوخت
سخنان رهبر انقلاب در سی و پنجمین مراسم ارتحال بنیان گذار انقلاب در 14 خرداد ماه عمق مظلومیت سید ابراهیم رئیسی را بار دیگر به رخ منتقدان و طعنه زنان او کشاند. رهبر انقلاب با اشاره به تعریف و تمجید از شخصیت و خدمات و تلاشهای شبانهروزی شهید رئیسی بعد از فقدان او در همه مطبوعات و فضای مجازی و از زبان اشخاص و جریانهای گوناگون، اظهار داشت: من دلم برای رئیسی سوخت که برخی در زمان حیات او حتی حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها بگویند و با وجود مشاهده این برجستگیها، آنها را کتمان و یا حتی وارونه منعکس میکردند و او را میآزردند که البته او غالباً جوابی به آنها نمیداد اما گاهی هم نزد من میآمد و مقداری شکایت میکرد.
حالا نبود رئیس جمهوری که همگان او را همچون شهید رجایی و بهشتی میدانستند، به چهل روز رسیده است. پس از شهادت سید ابراهیم، فضای سیاسی کشور زودتر از موعد انتخاباتی شد و هیاهو برای انتخاب رئیس جمهوری که ادامه دهنده راه سید محرومان باشد، بلند شده است.