چه کسانی خواستند چهره میرزاکوچکخان را مخدوش کنند؟
نخستین دوره از نشستهای علمی «قهرمانان ملی ایران در آیینه تاریخ و فرهنگ محلی» بهمناسبت یکصدمین سالگرد شهادت «میرزاکوچکخان» بهصورت آنلاین برگزار شد و تعدادی از پژوهشگران درباره «نهضت جنگل»، منش و مرام میرزاکوچک و قهرمانان ملی نکاتی را مطرح کردند.
به گزارش ایسنا، سیدمحمد بهشتی، علیرضا قلینژاد پیربازاری، مصطفی پورعلی، عباس پناهی، علیرضا حسنزاده، حسین میرزایی، محسن جوزی، سیدهاشم موسوی، سیدقاسم حسنی، قربانعلی کناررودی، بهروز وجدانی، افشین نادری و سپیده آشفتهپور به ارائه نکاتی در این زمینه پرداختند و مصطفی اسدزاده نیز دبیری نشست را بر عهده داشت.
جای میدان استقلال در فضای شهری ایران خالیست
علیرضا حسنزاده عضو هیئت علمی پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در مطلع سمینار «قهرمانان ملی ایران در آیینه تاریخ و فرهنگ محلی» و نخستین نشست به مناسبت یکصدمین سالگرد شهادت میرزاکوچکخان گفت: استقلال کشور عزیزمان حاصل تاریخی طولانی از مجاهدتها و جانبازیهای همه اقوام ایرانیست و ایکاش به پاس بزرگداشت این تلاش، میدانی در تمام شهرهای مرکزی استانهای ما با نام «استقلال» وجود داشت که در آن تندیس قهرمانان ملیمان که جان در راه دفاع از این سرزمین نهادند، در کنار هم قرار میگرفت.
اقوام ایرانی حافظ استقلال ایران بودهاند
او گفت: «میرزا کوچک»، «حمل بلوچ» نخستین شهید مبارزه با استعمار در دفاع از خاک سرزمین عزیزمان، «خیابانی»، «ستارخان»، «باقرخان»، «رئیسعلی دلواری»، «کلنل پسیان»، «شهدای مشروطیت» و غیره همگی در جانبازی برای وطن عزیزمان یک هدف داشتند؛ حفظ استقلال ایران و دفاع از مرزهای این سرزمین در برابر تجاوز بیگانگان.
حسنزاده ادامه داد: شهرداریهای شهرهای ایران باید در پیوند با میراث فرهنگی در سیاستهای بازنمایی هویت ملی و محلی بازنگری کنند و حس تعلق تاریخی به ایران را به کمک فضاهای شهری تقویت کنند. سیاستهای بازنمایی هویت در ایران بدون کمک علمی علوم میراثی کاربردی و قدرتمند نخواهد بود.
او افزود: در طی سالهای گذشته، توجه به اهمیت حس تعلق به فضا و ابعاد فضای هویت در معماری شهری بارها احساس شد. پروژه «بازنمایی میراث ناملموس در شهر تهران» از سوی ما مطرح شد. بدینصورتکه برای مثال در بزرگراه کردستان میتوان آلبوم «میراث ناملموس کردستان» را برپا کرد. این یعنی همسویی نامگذاری و سیاست بازنمایی هویتی و فرهنگی در سطح پایتخت ایران. همچنین میتوان برای گوشیهای هوشمند برنامهای در جهت دیدن تاریخ و فرهنگ هر خیابان طراحی کرد و آلبوم شهری هر محله یا خیابان تهران را بهعنوان میراث ملموس با میراث ناملموس پیوند داد تا تعلق به فضا و در نتیجه هویت ملی تقویت شود. عکس روی دیوارها میتواند ما را با فرهنگ هر محله آشنا سازد. بر اساس تقویم ثبت ملی و جهانی میراث ناملموس، میتوان آلبوم شهری در فضاهای شهری کشور داشت.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ضمن ابراز تأسف از صورت نگرفتن این اقدامات، بیان کرد: متأسفانه به برنامههای ما توجهی نشد، اما برخی دیگر این کارها را میکنند، هر چند ایده و تحقیق آن را دیرتر از ما انجام دادهباشند. برای مثال، برنامهای شبیه به پیشنهاد ما در نیویورک با استفاده از QR CODE این امکان را فراهم میکند که افراد با گوشیشان گذشته هر خیابان را ببینند.
او درباره جوانمردی قهرمانان ملی به این نکته اشاره کرد: آثار رشادت قهرمانان ملی ایران که از خاک این سرزمین دفاع کردهاند باید در سطح فضاهای شهرهای اصلی ما چون تهران، تبریز، رشت، ساری، و.. حضور داشتهباشد. از همینروست که در سطح فضاهای شهری ما جای میدان استقلال برای معرفی شهدای اقوام ایرانی در طول تاریخ، خالیست. مردم ایران باید «حمل بلوچ» را بشناسند که جان در راه سرزمین عزیزمان ایران داد و در برابر پرتغالیها ایستاد، همانطور که «میرزاکوچک» برای حفظ استقلال کشور در برابر قدرتهای استعماری زمان خود ایستاد. میرزاکوچکخان به فارسی و گیلکی شعر میسرود. جای افسوس است که چرا هنرمندان موسیقی گیلان و ایران روی اشعار او کار نمیکنند؛ چراکه تنها بدینگونه میراث فرهنگی ما به میراثی زنده تبدیل میشود.
حسنزاده در پایان درباره نهضت جنگل بیان کرد: در نهضت جنگل چند سپهر فرهنگی و معنایی یکی میشوند؛ هویت ایرانی، هویت شیعی و اسلامی، گفتمان زیستمحیطی (که در نام جنگل متجلیست) و هویت محلی. این نهضت در چرخه هرمنوتیک خود اکنون هم روایتی محلی از هویت ملی ایرانیان است و هم بخشی کلیدی از تعریف هویت محلی یکی از اقوام ایرانی یعنی «گیلانیها».
تنوع فرهنگی از همبستگی ملی جداییناپذیر است
سیدمحمد بهشتی عضو پیوسته فرهنگستان هنر نیز ضمن تاکید بر شعر «بنیآدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند» سروده سعدی، گفت: تنوع فرهنگی در ایران از همبستگی ملی جداییناپذیر است و هر یک از اقوام ایرانی چون عضوی از اعضای یک پیکر، در برابر هر نیرویی که سلامت این ارگان واحد یعنی «ایران» را تهدید میکرد، بهطور خودکار و خودجوش از ایران دفاع میکردند بنابراین استقلال ایران موضوعی میانقومیست؛ یعنی همه اقوام ایرانی ما از کرد، لر، بلوچ، گیلک، مازندرانی، لر و عرب در برابر بیگانگان متجاوز در طی تاریخ ایستادهاند. از این نظر تنوع فرهنگی همیشه برای ایران و ایرانیان فرصت بودهاست، نه تهدید. کسانیکه نقش اقوام ایرانی در دفاع از استقلال و خاک کشور را انکار میکنند درک درستی از تنوع فرهنگی و رابطه آن با همبستگی ملی در ایران ندارند.
«نهضت جنگل» دعاوی انقلابی و عدالتخواهانه داشت
مصطفی پورعلی مدیر ثبت وزارتخانه میراث فرهنگی نیز در اینباره گفت: گروهی ارتباط نهضت جنگل را با اتحاد شوروی و حزب کمونیست مورد انتقاد جدی قرار میدهند اما توجه ندارند که نهضت جنگل در آغاز فعالیت حزب کمونیست که دعاوی انقلابی و عدالتخواهانه داشت با آنان ارتباط برقرار کرد و بعد نیز با آنان دچار اختلاف شد. ما باید هر عنصر تاریخی را در موقعیت تاریخیاش داوری و قضاوت کنیم نه بر اساس رخدادهای بعد از آن.
بعضیها به میرزاکوچک برچسب نادرست تجزیهطلبی زدند
پس از او مسعود جوزی، روزنامهنگار نیز درباره محبوبیت نهضت جنگل اینطور توضیح داد: محبوبیت و مردمی بودن نهضت جنگل در دوره اول آن در اوج خود قرار داشت. در دوره دوم که نهضت جنگل به حزب کمونیست نزدیک شد، این محبوبیت در میان مردم محلی کاسته شد. در دوره پهلوی که نظام سیاسی با نهضت جنگل مشکل داشت مردم گیلان نسبتبه این نهضت بازاندیشی داشتند و مجددا با روایت دقیق این نهضت به جایگاه و محبوبیت این نهضت و شخص میرزا کوچک افزودهشد. بعد از انقلاب اسلامی و در سالهای اخیر، نهضت جنگل مورد نقد و حمله طرفداران رژیم پهلوی قرار گرفت که به میرزاکوچک برچسب نادرست تجزیهطلبی زدند. اما مسئله مهم این است که باید از دولتی و رسمی کردن شخصیتهای محبوبی چون میرزاکوچک پرهیز کرد تا حالت شعارگونگی پیدا نکنند که این مسئله در چند دهه اخیر نیاز به بازنگری دارد. نهضت جنگل نهضتی صرفا محلی نبود و از اقوام دیگر ایرانی چون کردها و حتی آزادیخواهان سایر کشورها در آن حضور داشتند.
سعی بیگانگان در مخدوش کردن نهضت جنگل
در ادامه، عباس پناهی استاد دانشگاه گیلان گفت: در مورد نهضتهایی چون نهضت جنگل نیاز است که به کمک اسناد به درک تاریخی آنها رسید. بههمین دلیل، بعضی کشورهای بیگانه چون انگلیس سعی کردند با از بین بردن اسناد نهضت جنگل چهره این نهضت مخدوش شود. از این رو، پژوهشکده گیلانشناسی دانشگاه گیلان بخش عمده این اسناد را جمعآوری کرده و بهزودی از آنها رونمایی خواهد کرد و بهکمک این اسناد میتوان تاریخ نهضت جنگل را بهدرستی بازخوانی کرد.
روشنفکران دولتی سعی در مخدوش کردن چهره میرزاکوچکخان داشتند
حسین میرزایی استاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز چنین اظهار کرد که استعمار همیشه چهره قهرمانان محلی ایران را که از آب و خاک کشور عزیزمان ایران دفاع کرده و در راه حفظ آن جان دادهاند، با انگ و برچسب دروغین تجزیهطلبی مخدوش کرده و به همین دلیل باید با هوشمندی به معرفی این قهرمانان پرداخت.
او در افزود: در دوره پهلوی یعنی نظام سیاسی سابق، روشنفکران دولتی سعی در مخدوش کردن چهره میرزاکوچکخان داشتند اما روایتهای مستند و تاریخی نشان میدهد که او قهرمانی بود که به ایران و مبانی اسلام اعتقاد داشت و جان خود را هم در این راه داد.
قوانین نهضت جنگل مترقی بود؛ مثل حق رأی دادن زنان
همچنین قربانعلی کناررودی استاد دانشگاه بیان کرد: میرزاکوچک و نهضت جنگل، دورههای تاریخی متفاوتی را طی کردند و در بررسی نقش این نهضت این دورههای تاریخی نادیده میماند و معمولا فقط براساس یک دوره در مورد آن داوری میشود. مهم این است که بر اساس واقعیتگرایی تاریخی، نهضت جنگل و نقش میرزاکوچک را بررسی کنیم، نه تمایلات سیاسی. نهضت جنگل با ارزشهای انقلاب مشروطه عجین است و میبایست آن را در تداوم انقلاب مشروطه مورد توجه قرار داد. قوانین مترقی نهضت جنگل مثلا در مورد حق رای زنان نشان میدهد که این نهضت در سپهر مدنی و سیاسی انقلاب مشروطه قابلفهم است و نزدیکی آن به حزب کمونیست در دورهای، هم بهخاطر پیشگامی انقلاب اکتبر در طرح حقوق انسانی و ارزشهایی بود که آن انقلاب در آن سالها مطرح میکرد، اما نگاه نهضت جنگل، که در نامه میرزاکوچک به لنین آشکار است، نگاهی انتقادی به ارزشهای اشتراکی حزب کمونیست بود.
از بین رفتن شعرهای میرزاکوچک
سپس افشین نادری، محقق فرهنگ عامه و مردمشناس، به بررسی دو شعر سرودهشده از میرزاکوچک پرداخت و گفت، بر اساس اظهارات معاصران، میرزا کوچک به فارسی و گیلکی شعر میسرود. اما متأسفانه شعرهای او جز دو تا، یکی گیلکی و یکی فارسی، از بین رفتهاست. میرزاکوچک یکی از آغازگران شعر گیلکی در تاریخ معاصر ایران است و او در کنار نسیم شمال جزو چهرههای سرشناسیست که به گیلکی شعر سروده و همین شعر کوتاه گیلکی او که عارفانه و عاشقانه است، توان او را نشان میدهد. از نظر ادبی، شعر فارسی او را میتوان شعری بسیار زیبا دانست که او تلویحا در آن، شهادت و بریده شدن سر خود را پیشبینی میکند.
پس از او، سیدهاشم موسوی رئیس پژوهشکده گیلانشناسی به بررسی مطالعات مردمشناسی کریستیان برومبرژه، در مورد میرزا کوچک پرداخت و شرح داد: برومبرژه باتوجه به شواهد میدانی از میرزاکوچک بهعنوان یک قهرمان ایرانگرا و محبوب در میان مردم گیلان یاد میکند و الهام او از ارزشهای فرهنگ شیعی را مورد بحث قرار میدهد.
علیرضا قلینژاد معاون فناوری و کاربردی سازی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، هم در سخنانی نخست از جنبش جنگل با توجه به وضع قوانین مدنی به عنوان یک نهضت مدنی پیشرو یاد کرد که بسیاری از حقوق مردم ایران را برای نخستین بار مطرح کردهاست، سپس خواستار توجه به بافت تاریخی دوره نهضت جنگل در خوانش نقش این نهضت شد. او یکی از آسیبهای مطالعه در مورد نهضت جنگل را آشفتگی و آنومی تاریخی فهم آن و زمانپریشی فهم این نهضت دانست که جنبه غیرمنصفانه در مورد این نهضت را میگیرد.
بهروز وجدانی محقق موسیقی، از ترانه معروف «چقدر جنگلا خوسی» سخن گفت و این ترانه را نشانه پیوند مردم گیلان و نهضت جنگل دانست. این پژوهشگر خواستار ثبت نام «ناصر مسعودی» در فهرست گنجینههای زنده بشری و حاملان میراث فرهنگی کشور شد.
سپیده آشفتهپور مسئول بخش پژوهشهای اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان گیلان هم از فعالیتهای این اداره برای ثبت عناصر فرهنگی نهضت جنگل در فهرست میراث ناملموس خبر داد.
این نشست که بهصورت آنلاین برگزار شدهبود، با سخنرانی 15 نفر از محققان کشور پایان یافت.
انتهای پیام