چه کسانی پشت سر ترویج سند 2030 در ایران بودند؟
یکی از هشدارهای رهبری انقلاب طی سالهای گذشته در حوزه نفوذ که مکرر نسبت به آن متذکر شده اند، اجرای سند 2030 است، اما به واقع چه کسانی و در چه زمانی به دنبال اهداف این سند بودند؟
به گزارش مشرق،یکی از هشدارهای رهبری انقلاب طی سالهای گذشته در حوزه نفوذ که مکرر نسبت به آن متذکر شده اند، سند 2030 سازمان ملل است که در 3 مهرماه 1394 از سوی سازمان ملل تصویب شد.
ایشان در اولین هشدار در اردیبهشت 1396 بیان میفرماینده که: «این سند 2030 سازمان ملل از چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار آن اینها بدهد و تسلیم بشود. به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین المللی که قطعا تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است این حق را داشته باشد که برای کشورهای محتلف تکلیف معین کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار غلط است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر فاسد غربی بتواند اینجور اعمال نفوذ کند، البته متاسفانه اعمال نفوذ دارند میکنند از طرق مختلف. »
سند 2030 راهی برای نفوذ در کشورها
رهبری معظم انقلاب مجدداد در خرداد ماه 1396 هشدارهای خود درباره این سند را تکرار میفرمایند: «در واقع آنچه اینها در این سند توسعه پایدار طراحی میکنند این است که یک منظومه فکری و فرهنگی و عملی برای همه دنیا دارند جعل میکنند. این را چه کسی میکند؟ دستهایی پشت سازمان ملل وجود دارد، دستهایی نشسته اند دارند برای همه چیز کشورهای دنیا و همه ملتها یک منظومه تولید میکنند. چه کسانی هستند اینهایی که دارند سند توسعه پایدار را فراهم میکنند؟»
یکسال بعد ایشان در اردیبهشت 1397 مجددا هشدارهای خود راجع به این سند را تکرار و میفرمایند: «مساله سند انحرافی 2030 که سال گذشته بنده رسما و علنا و قاطعا منع کردم از اینکه این کار انجام بگیرد، منتهی بنده شنیده ام در بخشهای مختلفی، اجزای سند 2030 دارد تحقق پیدا میکند، این معنایش این است که اختیار مهمترین مساله کشور در دست دیگران باشد.» پیگیری بیانات معظم له نشان میدهد هشداردهی ایشان در مورد سند فوق در سالهای 1398 و 1399 هم تکرار میشود.
در مورد تاریخچه این سند باید گفت که پس از فروپاشی شوروی در دهه 90 میلادی، آمریکا که دیگر احساس میکرد ابرقدرت بلامنازع جهان است شروع به رژیمسازیهای حقوقی از طریق نهادهای بین المللی نمود که مهمترین رژیمسازیها از طریق سازمان ملل و اجزاء آن بود. یکی از محورهای رژیمسازی تحت نام توسعه پایدار بوده است که نسخه اولیه چیزی که امروز به نام سند 2030 میشناسیم، در سال 1992 تحت عنوان دستورالعمل 21 (Agenda 21) که اشاره به قرن جدید میلادی داشت از سوی سازمان ملل تصویب میشود. نسخه دوم این سند 21 سال 2000 و شروع قرن جدید میلادی به نام «اهداف توسعه هزاره» برای افق زمانی تا سال 2015 میلادی تصویب میشود و پس از آن در سال 2015 میلادی سند جدید که موسوم به سند 2030 شده است برای یک بازه زمانی 15 ساله جدید مورد تصویب قرار میگیرد.
پس از تصویب سند دستورالعمل 21 در سال 1992 میلادی، در سازمان حفاظت از محیط زیست کمیتهای تحت عنوان توسعه پایدار با حضور نمایندگانی از 11 نهاد و وزارتخانه دیگر تشکیل و از آن سال دبیرخانه کشوری پیگیری کننده اسناد توسعه پایدار سازمان ملل در سازمان محیط زیست مستقر میشود، پس از تصویب سند 2030 هم بلافاصله این سند توسط دفتر توسعه پایدار سازمان محیط زیست به ریاست خانم «زهرا جواهریان» ترجمه و در داخل کشور منتشر میشود و در آن متولی اجرای اجزاء مختلف سند 2030 در کشور را معین میکند؛ همزمان با این موضوع در خردادماه 1395خانم ابتکار رئیس وقت سازمان محیط زیست میزبان «جفری ساکس» دستیار ارشد دبیرکل سازمان ملل در رابطه با سند 2030 میشود.
در مورد جفری ساکس تنها ذکر همین نکته کفایت میکند که در دوران اجرای نسخه قبلی سند 2030، یعنی سند توسعه هزاره هم دستیار ارشد دبیرکل سازمان ملل در رابطه با این سند بوده است. جفری ساکس در دهه 90 میلادی و پس از فروپاشی شوروری از افراد بسیار نزدیک به جرج سوروس (پدر انقلابهای رنگی) بود و با هدایت او و به عنوان مشاور اقتصادی نقش بارزی در بازطراحی ساختار کشورهای اروپای شرقی و آمریکای لاتین مبتنی بر آموزههای اقتصادی و شورویزدایی ایفاء نموده است.
پس از تصویب سند 2030، نماینده وقت سازمان ملل در ایران «گری لوئیس» هم نقش فعالی در راستای پیادهسازی این سند در کشور داشته است. اما موضوع جالب توجه در مورد گری لوئیس این است که در ایران را بیشتر از هرچیز میتوان با نام شبکه جاسوسان محیط زیست که «مراد موشه طاهباز» سرشبکه آنها در ایران این روزها در قبال آزادسازی 6 میلیارد دلار با آمریکا مبادله شده است شناخت، گری لوئیس حامی بسیاری از پروژههای این شبکه جاسوسی بوده است و معروفترین پروژه یعنی پروژه حفاظت از یوزآسیایی را بصورت رسمی مورد حمایت قرار میداده است، پروژهای که مدیر آن در سازمان محیط زیست «هومن جوکار» یکی از مدیران موسسه جاسوسی میراث پارسیان بود و این موسسه جاسوسی در واقع مجری اصلی این پروژه اما به اسم سازمان محیط زیست بود.
اما مسئول مستقیم پیادهسازی این سند در کشور در دفتر سازمان ملل در ایران یک فرد ایرانی به نام «سوگل جعفرزاده» بوده است و نکته مهم این است که این فرد نیز یکی از مرتبطین همین شبکه جاسوسان محیط زیستی در کشور بوده است و حتی پیش از دستگیری عناصر اصلی این شبکه در زمستان 1396 توسط سازمان اطلاعات سپاه، موسسه جدیدی به نام «محاط» (موسسه حامیان آب و طبیعت) در تیرماه 1396 ایجاد و در آن سوگل جعفرزاده بهعنوان مدیرعامل، کاوس سیدامامی و مراد طاهباز (دو بنیانگذار موسسه جاسوسی میراث پارسیان) به عنوان رئیس و نائب رئیس هیات مدیره این موسسه تازه تاسیس تعیین و هوم جوکار (مدیر پروژه بین المللی یوز در سازمان محیط زیست و از مدیران موسسه جاسوسی میراث پارسیان) و کاوه مدنی (معاون سازمان محیط زیست از شهریورماه 1396) هم به عنوان دیگر مدیران این موسسه تازه تاسیس تعیین میشوند.
دیماه 1396 همزمان با دستگیری مراد موشه طاهباز به عنوان سرشبکه جاسوسان محیط زیستی مصادف است با پایان ماموریت «گری لوئیس» به عنوان نماینده سازمان ملل در ایران و او پس از پنج سال حضور فعال در ایران کشور را ترک میکند، همزمان با سوگل جعفرزاده نیز در همین تاریخ کشور را به همراه همسرش «استفان ری» (Stephane Ray) دیپلمات سوئیسی که مسئولیتهایی نظیر تهیه گزارشات سیاسی و پیگیری امور شهروندان در سفارت سوئیس در تهران (حافظ منافع آمریکا در ایران) داشته است را ترک میکند، سوگل جعفرزاده در سالهای حضورش در نیویورک آمریکا با استفان ری که در آن زمان مسئول امور سیاسی و امنیتی نمایندگی سوئیس در سازمان ملل بوده است آشنا شده بود.
سوگل جعفرزاده پس از خروج از کشور همچنان با یکی دیگر از اعضاء این شبکه یعنی کاوه مدنی معاون سازمان محیط زیست که در اسفندماه 1396 و به بهانه حضور در هشتمین اجلاس شورای جهانی آب سازمان ملل به همراه رضا اردکانیان (وزیر وقت نیروی و مقام سابق سازمان ملل) از کشور متواری شده بود مرتبط میشود، این دو در حال حاضر در موسسه «آب، محیط زیست و سلامت» در دانشگاه سازمان ملل (UNU-INWEH) همکاری مشترک دارند و کاوه مدنی به عنوان رئیس این موسسه و سوگل جعفرزاده مسئول امور خاورمیانه آن مشغول به ادامه فعالیت مشترک میباشند.
به این ترتیب شبکه جاسوسان محیط زیست و عناصر آن را باید آن دستهای پشت پرده و نفوذی دانست که در چند سال پیش سعی در پیاده سازی این سند در همکاری با برخی مقامات دولت سابق در کشور داشتند اما به دلیل ضربه به این شبکه و دستگیری سرشبکههای آن یعنی مراد موشه طاهباز و کاوس سیدامامی ماموریت آنها در داخل کشور از طریق این عناصر ناتمام ماند و مجبور به خروج از کشور و پیگیری این ماموریت از راه دور شدهاند.
منبع: فارس