چگونه به خداوند بیشتر علاقهمند شویم؟
یک کارشناس مذهبی تأکید کرد که ماه رمضان فرصت مناسبی برای پرورش دادن معرفت و مراحل علاقهمند شدن به خداوند است.
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی، کارشناس مذهبی درمورد مراحل علاقهمندی به خداوند متعال بیان کرد: اولاً اگر انسان معرفت پیدا کند محبت هم پیدا میشود و وقتی محبت پیدا شد انسان نمیتواند به یاد محبوبش نباشد؛ لذا کوشش کنید معرفتتان را به ذات مقدس پروردگار از طریق فکر در آیات آفاقیه و انفسیه زیاد کنید. مقداری در خودتان فکر کنید، در نعمتهای پروردگار فکر کنید، یک مقداری هم از روایات و گفتههای دانشمندان کمک بگیرید، چون وقتی معرفت زیاد شود خواهناخواه محبت هم زیاد می شود.
وی افزود: اینها که عشق مجازی دارند همینطور که نشستهاند دائم به فکر معشوقشان هستند و حتی یک لحظه هم مخصوصاً اگر دور از هم افتاده باشند از یاد یکدیگر غافل نمیشوند. اگر چنین حالتی پیدا شود انسان همیشه یاد خدا هست و او را فراموش نمیکند.
این کارشناس مذهبی گفت: یکی از صفات مومن و علائم مومن این است که خداوند را بیشتر از همه چیز دوست داشته باشد. کسانی که ایمان به خداوند دارند حبشان به خدای تعالی شدیدتر است تا دیگر افراد و نقطهی حساس محبتشان تعلق به ذات اقدس متعال دارد و هر چیزی که تعلقش به خداوند بیشتر باشد آن چیز را بیشتر دوست دارند. اگر محبت انسان حساب شده باشد طبعاً محبت و علاقه به متعلقات محبوب هم دارد. یعنی هر چیزی که تعلقش به محبوب بیشتر باشد بیشتر دوست دارد و هر چیزی که تعلقش به محبوب کمتر باشد کمتر دوست دارد.
محبت اطاعت به همراه میآورد
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی تصریح کرد: باید بدانیم که محبت به خداوند بدون اطاعت و عبادت خدا امکان پذیر نیست. البته عبادت دو مرحله دارد انجام واجبات و ترک محرمات و انجام مستحبات و ترک مکروحات و مرحله دوم همان مرحله عشق عرفانی است.
وی افزود: مستحب از حب است. یعنی اعمالی که انسان از روی محبت انجام میدهد. انجام مستحبات در حقیقت عشقورزی با محبوب هستی است و راه نهایی رابطه عاشقانه با خداوند و تقویت محبت به او است. ما میگوییم خدا را دوست داریم در حالیکه در عمل شاید خداوند در صف آخر باشد به جهت اینکه ما محبتمان به هر چیزی بیشتر باشد به همانچیز بیشتر اهمیت میدهیم. مثلاً گاهی انسان به خاطر زن و فرزند و زندگی و حتی رفیق به معصیت میافتد و گاه گاهی هم متوجه معصیتش میشود و بعد هم میگوید: خدا چه کار کند فلانی را که مرا به معصیت انداخت.
این کارشناس مذهبی گفت: محبت زن و فرزند و مال و ثروت نباید انسان را از خداوند دور کنند بلکه اینها باید وسیلهای باشند که انسان را به خداوند نزدیک کنند.
خدای تعالی در قرآن شریف می فرماید:
«قُل اِن کَانَ آبَاؤُکُم وَ أَبنَاؤُکُم وَ اِخوَانُکُم وَ أَزوَاجُکُم وَ عَشِیرَتُکُم وَ أَموَال اقتَرَفتُمُوهَا وَ تِجَارَه تَخشَونَ کَسَادَهَا وَ مَسَاکِنُ تَرضَونَهَا أَحَبَ اِلَیکُم مِنَ اللَهِ وَ رَسُولِهِ» «بگو آیا پدران و یا فرزندانتان و یا اموالتان نزد شما محبوب ترند یا خدا؟»
اگر کسی محبت به خدا نداشته باشد و یا محبتش به پروردگار متعال کم باشد و در این مرحله بماند مثل مرده ای است متحرک که در مادیات و محبت به غیر خدا مُرده است، در حالیکه انسان باید به خداوند و بعد به متعلقاتش عشق بورزد.
خوب شاید کسی سوال کند: متعلقات خدا چه هستند؟
باید گفت: مهمترین متعلقات خدا، دستورات خداوند هستند که از لسان مبارک انبیاء و اولیاء و ائمه هدی به ما رسیده اند. یکی از همین دستورات، فرامینی است که خداوند متعال در شب معراج به خاتم الانبیاء صل الله علیه وآله والسلم فرمودند.
تقویت محبت خداوند در حدیث معراج
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: «یا اَحمَدُ لَیسَ کُلُ مَن قالَ اُحِبُ اللهَ اَحَبَنی، حَتی یَأخُذَ قُوتاً وَ یَلبِسَ دُوناً وَ یَنامَ سُجُوداً وَ یُطیلَ قِیاماً وَ یَلزَمَ صَمتاً»«ای محمد چنان نیست که هر کس گفت خدا را دوست میدارم، دوستدار من است، مگر اینکه به اندکی غذا اکتفا کند و به مختصر لباسی قناعت جوید و خوابش به سجده باشد و قیام نماز را طول دهد و به سکوت روی آورد.»
شرح روایت معراجیه
این کارشناس مذهبی افزود: مدعیان محبت خدا فراوانند، چرا که هر کالای نفیسی مدعی فراوان دارد و چه کالایی نفیستر از محبت خداست؟ همه پیروان ادیان و مکتبهای الهی دم از محبت خدا میزنند، اما چنان نیست که همه به واقع، دوستدار خدا باشند.
وی افزود: محبت خدا آثار و فرایندهای خاص خود را دارد و ظهور آنها در رفتار، اعمال و حالات افراد نشانه محبت به خداست. از جمله آن آثار که در این حدیث ذکر شده، اکتفا به غذای اندک است. خداوند میفرمایند: «کسی مرا دوست میدارد که در دنیا به غذا و قوتی که برای ادامه حیات و زندگی او ضروری است، بسنده کند و توجهی به لذایذ و عیش و نوش دنیا نداشته، تنها در اندیشه انجام وظایف خود باشد و نیز، برای خود لباس ارزان قیمت برگزیند، نه لباس فاخر و گران قیمت. آن قدر در سجده بماند که خوابش ببرد و نمازش را طولانی گرداند و پیوسته با سکوت ملازم گردد.»
ارتباط ساده زیستی و محبت خدا
این کارشناس مذهبی اظهار کرد: ارتباط برخی از رفتارها با محبت خدا روشن است، ولی برخی دیگر نیاز به توضیح دارند: اینکه سفارش شده، زندگی محب خدا ساده باشد و به اندازهای غذا تناول کند که برای سلامتی و توانمندی او ضروری است و در گزینش لباس مقتصدانه رفتار کند و به دنبال لباسهای فاخر و گرانقیمت نباشد، بدین جهت است که برای تحصیل و به دست آوردن آنها باید وقت و سرمایه و نیرو صرف شود.
او ادامه داد: برای تهیه غذا و لباس بهتر باید پول بیشتری به دست آورد و شکی نیست که زیاده طلبی در این امور بدین معناست که گوشه دلش به دنیا بند است و غیر از خدا به امور دیگر نیز علاقه دارد. از اینکه دوست دارد ظاهرش آراسته باشد و غذای لذیذی تناول کند، معلوم میشود دلش متوجه لذایذ دنیا، خوراک و پوشاک است و مسلماً چنین دلی جایگاه محبت خدا نیست.
رابطه سجده و قیام طولانی با محبت خدا
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: رابطه سجده و قیام طولانی با محبت خدا خیلی روشن است، وقتی انسان محبوبی دارد، دوست میدارد هر چه بیشتر با او انس گیرد و انس گرفتن با خدا به عبادت و نماز است. هر چه انسان خدا را بیشتر دوست داشته باشد، سعی میکند بیشتر در حضور او باشد و از نماز و مناجات خسته نمیشود.
وی افزود: اگر انسان از طولانی گشتن نماز خسته میشود و میخواهد هر چه زودتر نمازش تمام شود، معلوم میشود محبت خدا در دلش رسوخ نکرده است و با خدا انس ندارد والا از نماز خسته نمیشد مگر عاشق از مجالست و گفتوگو و انس با معشوق خود خسته میشود؟
عبادت پیامبر اکرم (ص)
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: در حالات پیامبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم آمده است که آنقدر قیام نماز را طول میدادند که پاهای مبارکشان ورم میکرد و آنقدر سجده ایشان طول میکشید که از حال میرفتند.
عبادت اویس قرنی
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: در احوال اویس قرنی، صحابی پاکباخته رسول الله نیز آمده است که گاهی شبها را تا صبح به سجده میگذراند و میگفت: «هذِهِ لَیلَهُ السُجُودِ» و گاهی شب را تا صبح به رکوع میگذراند و میفرمود: «هذِهِ لَیلَهُ الرُکُوعِ» و نیز، گاهی شبها را به قیام میگذراند.
خستگی با عشق یکجا جمع نمیشود
او گفت: وقتی عشق و محبت زیاد باشد، خستگی معنا ندارد و هر چه انسان بیشتر با خدا انس گیرد بیشتر لذت میبرد. از جمله سفارشهای خداوند، در این بخش پایانی حدیث، رعایت سکوت است: طبیعی است وقتی انسان کسی را دوست میدارد، پیوسته میخواهد دلش متوجه او باشد و سعی میکند در حضور او توجهاش بدو متمرکز شود، در غیاب او نیز یاد او بر دلش حاکم است. بدیهی است برای رسیدن به این منظور باید سکوت پیشه سازد، چون حرف زدن برجستهترین عاملی است که موجب پراکندگی خاطر و حواس میشود.
حضور قلب در نماز
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: یکی از فضلا از مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه سوال کرد: چه کنم تا در نماز حضور قلب داشته باشم؟ مرحوم علامه در جواب فرمودند: کم حرف بزن. پس اگر انسان بخواهد حواسش تمرکز یابد و دلش تنها متوجه خدا و محبوبش باشد، باید کم حرف بزند، وقتی زیاد حرف میزند توجهاش به این سو و آن سو جلب شده و پراکنده خاطر میشود، نمیتواند توجهاش را متمرکز سازد. پس دوستان خدا با سکوت ملازمند، چرا که دلشان پیوسته متوجه اوست و اگر بخواهند حرف بزنند توجه شان پراکنده میشود.
«وَ یَتَوَکَلَ عَلَیَ وَ یَبکِیَ کَثیراً وَ یُقِلَ ضِحکاً وَ یُخالِفَ هواهُ»
(دوستدار من کسی است که) بر من توکل نماید و زیاد بگرید و کم بخندد و با هوای خود مخالفت کند.
ان شاءالله، همه ما از این فرصت ماه مبارک بهره برده و این ویژگیها را در خود زنده و پرورش دهیم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت