کار ستودنی پایگاه ریاست جمهوری؛ احیا و دسترسی به اخبار و تصاویر 3 رییس جمهوری پیشین ایران
شاید گفته شود قرار دادن آرشیو 3 رییس جمهوری سابق - که برای خیلی ها دیگر جذابیت ندارد و تنها به کار پژوهش گران و مستند سازان و روزنامه نگاران میآید - این همه طول و تفصیل و اهمیت ندارد. اما چرا، دارد! اتفاقا هر چه زمان می گذرد داوری میسرتر میشود.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - اقدام تیم رسانهای ریاست جمهوری در احیا و امکان دسترسی به تمام اخبار و تصاویر 3 رییس جمهوری قبلی ایران (حسن روحانی، محمود احمدینژاد و سید محمد خاتمی از 1378 تا کنون)، کاری درخور ستایش است چرا که با روی کار آمدن محمود احمدینژاد در سال 1384 تلقی همراهان رسانهای او این بود که پایگاه ریاست جمهوری آرشیو اخبار و مواضع رییس جمهوری سابق (خاتمی) نیست خاصه این که در غالب و شاید تمام موارد دیدگاههای مغایر هم داشتند.
این رویه اما دامان خود او را هم گرفت چرا که از سال 1392 و با آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی تکرار شد. دوره 8 ساله روحانی با دو روی متفاوت دو دوره 4 ساله هم تمام شد و گمان میرفت اخبار و اتفاقات و تصاویر او نیز با شروع به کار سید ابراهیم رییسی غیر قابل دسترس شود و یک چند هم چنین بود اما دیروز مدیر کل روابط عمومی دفتر رییس جمهوری از احیا و دسترسی به تمام اخبار و تصاویر 3 رییس جمهوری قبلی خبر داده و بدین ترتیب می توان به تارنمای «پرزیدنت» به نشانی www. president. ir مراجعه و روی «بایگانی» کلیک کرد. کانال تلگرامی روزنامه ایران هم ظاهرا این امکان را فراهم آورده است. این اتفاق اگرچه از نگاه یک ناظر بیرونی و بیخبر از آنچه در این عرصه رخ داده عادی به نظر میرسد اما بر پایه شرحی که در بالا آمد نه تنها دفتر خاتمی را گرفتند که اخبار او را هم برداشتند و در دوره روحانی نیز اطلاعات مربوط به 84 تا 92 روی سایت ریاست جمهوری نبود و عملا به یک رویه تبدیل شد و دیگر کسی تعجب نکرد که امکان دسترسی به اخبار و تصاویر رییسان جمهوری پیشین فراهم نباشد. بی هیچ مجامله و بی آن که فرد یا گروه خاصی مد نظر باشد این اقدام، ستودنی است نه به خاطر شخص خاتمی و احمدینژاد و روحانی که به دلایلی که به برخی اشاره میکنم: نخست: توقف یک رویه نادرست که تصور میشد هر بار که انتخابات برگزار میشود و دولت تغییر میکند انگار انقلاب شده است. خاصه این دوره که ا اصطلاح «انقلابی» استفاده می شود و انگار 3 رییس جمهوری قبلی ضد انقلاب بودهاند! دوم از این رو که وقتی پایگاه رسمی ریاست جمهوری مشخصا اخبار و تصاویر خاتمی را از حصر قبلی به درآورده یعنی محدودیت - دستکم در اشارات تاریخی - مرتفع شده است. سوم به این خاطر که اینها تاریخ است و همین دیروز در مطلب «نوشیروان» نوشتم حذف نام پیشینیان، جنگ با تاریخ است. خالی از لطف نیست اشاره شود در سومین سالگرد پیروزی انقلاب، روزنامه اطلاعات به صرافت انتشار ضمیمهای افتاد که روزنامههای زمان انقلاب باشد. منتها توضیح دادند چون کل روزنامهها را نمیتوانند به پیوست منتشر کنند گزیدهها را می آورند اما فرمت اصلی حفظ میشود. اتفاقی که افتاد اما این بود که مثلا در نسخه اصلی 12 بهمن 1357 یک چهارم پایین صفحه به همراهان امام - بنیصدر و قطبزاده و یزدی- اختصاص داشت اما در شماره 12 بهمن 60 تغییر داده بودند! بقیه مطالب هم به همین ترتیب و در سالهای بعد همین روزنامهها به عنوان روزنامههای سال 57 در جشنهای دهه فجر پیش چشم مخاطبان قرار می گرفت و شدند سند! البته باز خدا رحم کرد که بعد تکرار نشد چون اگر قرار بود همین رویه را در سال های بعد ادامه دهند مدام باید حذف می کردند و مثلا حالا باید علی لاریجانی با 12 سال سابقه ریاست مجلس را هم حذف میکردند. وجه اهمیت دیگر این اتفاق این است که هر سه رییس جمهوری سابق زندهاند و با دولت کنونی زاویه دارند و رییس جمهوری کنونی برآمده انتخاباتی است که خود یا نزدیکان و متحدان اسلاف او به خاطر منع شورای نگهبان پیشاپیش از رقابت حذف شدند. شاید گفته شود قرار دادن آرشیو 3 رییس جمهوری سابق - که برای خیلی ها دیگر جذابیت ندارد و تنها به کار پژوهش گران و مستند سازان و روزنامه نگاران میآید - این همه طول و تفصیل و اهمیت ندارد. اما چرا، دارد! اتفاقا هر چه زمان می گذرد داوری میسرتر میشود. مثالی بیاورم خارج از این متن: این شبها شبکه تلویزیونی آیفیلم در حال باز پخش مجموعه «بچه مهندس» است. حالا به فصل سوم رسیده ولی دو سه هفته پیش که فصل دوم را پخش میکرد سهشنبه شبی دیدم بازیگر نوجوان گردن بهایی به قیمت 200 هزار تومان خریده و مدیر پرورشگاه میپرسد: چگونه می خواهی طی 5 سال یعنی تا سال 87 اقساط آن را بپردازی؟ پول دو تا سکه است و این یعنی بهای سکه در سال 82 صدهزار تومان بوده است و وقتی با حداقل دستمزد کارگر در ان زمان مقایسه شود اکنون بهتر در می یابیم که دور از دسترس نبوده و تریبون های رسمی که با سکه 100 هزار تومانی و دلار 900 تومانی و پراید 6 میلیون تومانی هم دولت را شماتت می کردند چقدر منصف بودند و اصلا به فکر این نبودند که خودشان بر کرسیها بنشینند! گاه باید از دورهای فاصله گرفت تا دریافت چه اتفاق افتاده است. مثلا بد نیست در همین آرشیو به تیر 87 سری بزنیم که آقای احمدینژاد پیشبینی کرد قیمت نفت زیر 100 دلار سقوط نمیکند یا اجازه نمیدهند یک رنگینپوست به کاخ سفید راه یابد و دیدیم چند ماه بعد، هم قیمت نفت سقوط کرد و هم باراک اوباما رییس جمهوری شد. اگر آرشیو اهمیت نداشت روزنامه کیهان آرشیو ماههای قبل انتخابات 88 را برنمیداشت که بارها در صفحات اول از مهدی کروبی نقل قولهایی منتشر کرده بود با این امید که اختلافات اردوگاه مقابل پررنگ شود. می توان سراغ سالهای 82 و 83 رفت؛ توافق سعدآباد و بعد به 94 و در پی هفت قطعنامه و تحریم و تهدید جنگ تا ببینیم بهتر نبود همان راه را ادامه می دادیم تا در سال 94 همان مذاکره کننده در مقام رییس جمهوری درصدد احیا برآید؟ آرشیو، مجال مقایسه و داوری میدهد و یادآوری می کند همه به بایگانی می پیوندند. حذف شخصیتهای تاریخی برای آن است که مردم فراموش کنند و کسانی دیگر بیشتر در چشم باشند و احیا و دسترسی یعنی قرار نیست آدم ها را به طاق نسیان بکوبیم. مشهورترین حذف تاریخی مربوط به تصویری از لنین در حال سخنرانی برای سربازان ارتش سرخ است که در سال 1920 به لهستان اعزام میشدند و پایین سکو، تروتسکی و کامنوف یا یوویسویچ ایستادهاند وبعدها که از چشم استالین افتادند عکسها را دست کاری و آنان را حذف کردند در روزگاری که فتوشاپ اختراع نشده بود. آمریکاییها در دادگاهها از شاهدان میخواهند «واقعیت را بگویند»، «تمام واقعیت را بگویند» و «جز واقعیت را نگویند». ممکن است در خیابان شاهد نزاعی باشید و ببینید فردی به دیگری حمله کرد و داشت دست به چاقو میبرد که شخص مقابل در دفاع پاره آجری برداشت و به سر او اصابت کرد و حمله کننده اولیه جان داد. اگر داستان را از آجر، شروع کنید نیز واقعیت را گفتهاید اما نه همه واقعیت را و اگر بگویید پرتاب کننده شروع کننده هم بوده جز واقعیت هم گفته شده است. تاریخ معاصر ایران هم گرفتار صفر کردنهای مدام است و اصرار شگفت آوری که از نو شروع شود و هم انتخاب گزینشی. پیشتر نوشته ام که صداوسیما علاقه وافری دارد به امام خمینی بهار 1360 و جماران و نه امام خمینی پاییز 1357 و نوفل لوشاتو چون کلام اول به اقتضای وضعیت بحرانی ناشی از جنگ و اختلاف شدید سران پر عتاب و خطاب است و دل صدا وسیما هم لک میزد یک بنیصدر دیگر بسازد و دومی که به لحاظ تاریخی مقدم است با آرمانهای طبقه متوسط سازگارتر به نظر میرسید. صدا و سیما آن قدر در استفاده از آرشیو خساست به خرج داد که چشم باز کرد و دید سر از شبکه «من وتو» در آورده و معلوم هم نشد این سرمایه گرانبها چگونه خارج شده است.
آرشیو پایگاه ریاست جمهوری نیز اگر به جای اصلی خود بازنمیگشت سراز سایت و جایی درمیآورد و چه خوب در جایی هست که باید باشد و بود.
یگانه نقد هم این است که آرشیوها مربوط به «رییسان جمهوری پیشین ایران» است و تعابیر «دولتهای هفتم و هشتم» به جای سید محمد خاتمی، «دولتهای نهم و دهم» به جای محمود احمدینژاد و «دولتیازدهم و دوازدهم» به جای حسن روحانی کامل نیست و اگر از نام این سه ابا دارند میتوانند بنویسند پنجمین، ششمین و هفتمین رییس جمهوری ایران.
لینک کوتاه: asriran.com/003Qu0