کتاب «عرفانهای نوظهور» روانه بازار نشر شد
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «عرفانهای نوظهور» اثر عبدالله محمدی پارسا در 200 صفحه در مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی تهیه و به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید. پرسش و پاسخ از جمله راهکارهای قرآن برای کشاندن قاری خود به تفکر و سپس هدایت است؛ سؤالاتی که درباره وجود پروردگار، هدفداری خلقت، بیهوده نبودن خلقت انسان، معاد، نبوت، هدایت الهی و اخلاق پرسیده شده است. گویا...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «عرفانهای نوظهور» اثر عبدالله محمدی پارسا در 200 صفحه در مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی تهیه و به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید. پرسش و پاسخ از جمله راهکارهای قرآن برای کشاندن قاری خود به تفکر و سپس هدایت است؛ سؤالاتی که درباره وجود پروردگار، هدفداری خلقت، بیهوده نبودن خلقت انسان، معاد، نبوت، هدایت الهی و اخلاق پرسیده شده است. گویا انسان وقتی مورد سوال قرار میگیرد خود درصدد پاسخ برمیآید، وجدانش درگیر میشود و تا به پاسخی که وجدانش را آرام کند دست نیابد، آسوده نمیشود. نوشتار پیش رو، در زمینه عرفانهای نوظهور تألیف شده است تا بخش مهمی از سوالات و دغدغههای جامعه امروز را پاسخ گفته و شبهات را از چهره دین بزداید.
ساختار اثر
این کتاب در هشت فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان تعریف عرفانهای نوظهور به سوال اول و دوم با عنوان عرفان نوظهور چیست و آیا تعریف دقیقی از عرفانهای نوظهور میتوان ارائه داد؟ و از منظر الهیاتی، چه تعریفی از عرفانهای نوظهور متداول است؟ پاسخ داده است. فصل دوم با عنوان «ویژگیهای عرفانهای نوظهور» به بررسی سوال سوم با عنوان عرفانهای نوظهور از نظر مصداقی دارای چه خصایص مشترکی هستند؟ میپردازد. نویسنده در فصل سوم با عنوان «اقسام فرقههای نوظهور در ایران» سوال چهارم تا ششم با عنوان از منظر گونه شناسی، عرفانهای نوظهور بر چند قسم تقسیم میشوند؟، از میان جریانهای نوظهور عرفانی کدام گونه در ایران پایگاه اجتماعی داشته و در حال فعالیت است؟ و اعضای فرقههای نوظهور از نظر سن، تحصیلات و جنسیت چه وضعیتی دارند؟ را تشریح کرده است. «تشخیص عرفانهای اصیل از عرفان کاذب» عنوان چهارمین فصل از کتاب حاضر است که به تبیین پاسخ پرسشهای هفتم و هشتم با عنوان برای تشخیص جریانهای کاذب از جریانهای اصیل چه معیارهایی وجود دارد؟ و به طور کلی چه ویژگیهایی را میتوان برای تشخیص عرفانهای کاذب از نوع اصیل آن برشمرد؟ میپردازد. فصل پنجم با عنوان «بسترهای پیدایش و گرایش به عرفانهای نوظهور» به بیان پاسخ پرسش نهم با عنوان چه عواملی، زمینه و بسترهای لازم برای گرایش افراد جامعه به عرفانهای کاذب را فراهم میآورد؟ اختصاص دارد. در فصل ششم با عنوان «مسائل مربوط به عضویت در فرقههای نوظهور» سوال دهم و یازدهم با عنوان عضویت در فرقههای نوظهور با چه علتهایی ممکن است صورت گیرد؟ و چه عواملی سبب میشود برخی از اعضای فرقه با آنکه به باطل بودن آن پی میبرند، همچنان در آن فرقه باقی میمانند؟ پاسخ داده شده است. نویسنده در هفتمین فصل از این کتاب با عنوان «شیوههای جذب در فرقههای نوظهور» سوال دوازدهم با عنوان جریانهای نوظهور عرفانی، برای عضوگیری و جذب مخاطبان خود از چه شیوههایی بهره میبرند؟ را به رشته تحریر درآورده است. «آسیب شناسی عرفانهای نوظهور» عنوان هشتمین و آخرین فصل از کتاب مذکور است که در آن سوال سیزدهم با عنوان گسترش عرفانهای نوظهور چه آسیبهایی را ممکن است در پی داشته باشد؟ مورد تأکید قرار گرفته است.
بسترهای اقتصادی
مشکلات اقتصادی در یک جامعه در حال توسعه و مقایسه مدام آن با جوامع توسعه یافته میتواند همانند مسائل روانی، سیاسی و اجتماعی بستری را برای گریز از وضع موجود در افراد یک جامعه فراهم آورده و آب را برای شکار فرقههای نوظهور به خوبی گل آلود کند. هر چند در مواردی نوع ورود این گونه از عرفانها به صورت مستقیم و با در اختیار قرار دادن امکانات مالی به اعضا صورت میگیرد، ولی در غالب موارد تلقین راهکارهای زودرس برای رسیدن به ثروت یک شبه با تشویق به سرمایهگذاریهای زود بازده ابزار تبلیغی ایشان به حساب میآید که به نظر میرسد این رویکرد اگر برای سرمایهگذاران و پیروان فرقه سودی نداشته باشد برای رهبران و سازندگان آن دارد! از این رو همان گونه که علل روانشناختی یا ضعف معرفتی افراد میتواند موجبات کفر و دوری از دین اصیل باشد، فقر و محرومیتهای مالی نیز بستر مناسبی را برای این امر فراهم میآورد؛ چنانکه در روایتی مشهور از نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: «کَادَ اَلفَقرُ اَن یَکُونَ کُفراً؛ فقر نزدیک به کفر است». برخی از گروههای دینی غیرمتعارف اعضای خود را از میان طبقه محروم جامعه برمیگزینند. گروههای فرقهای اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم مثل شاهدان یهوه و ادونتیستهای روز هفتم در ابتدا اعضایی از میان جوامع فقیر جذب کردند که بیشتر اعتراضی به جامعه غالب و مسیحیت حاکم بود. البته این نکته را باید دانست که عمومیت دادن به علل اقتصادی در شکلگیری جمنها درست به نظر نمیرسد، زیرا بسیاری از افراد متمول که از نظر مالی زندگی بسیار خوبی را در جوامع پیشرفته تجربه میکنند نیز از مشتریان این فرقههای نوظهور به حساب میآیند.