«کرونا 2» در توریسم ایران

دنیای اقتصاد - فاطمه باباخانی: در سبک سفر ایرانیها دو اتفاق مهم افتاده که باید برای مقامات و سیاستگذاران هشدارآمیز باشد، اولین آنها کاهش چشمگیر سفر خانوارهای ایرانی است. در بهار سال 1403، یعنی در فصلی که باید بیشترین میزان سفرهای داخلی به واسطه نوروز انجام میشد، 48 درصد خانوارهای ایرانی بنا به آمار منتشر شده توسط مرکز آمار ایران سفر نرفتند.
به علاوه بر اساس این گزارش، «نصف جهان» به رتبه دهم مقصد سفر سقوط کرده و از مقاصد مطلوب سفر حذف شده است. دولت در دوره کرونا، رکود سنگین توریسم را با چند راهکار کنترل کرد. نمونه آنها لغو روادید هدفمند به جای لغو با تیراژ بالا و برای کشورهای مختلف بود، برنامهریزی شهر به شهر و روستا به روستا از دیگر راهکارها بودند، به علاوه بومگردیها نیز مورد توجه جدی سیاستگذاران قرار گرفتند.
به گفته علیاصغر مونسان در این دوره نیز بایستی ابتکارعملهایی برای خروج از رکود انجام گیرد. در همین زمینه برگزاری رویدادها نه تنها باعث معرفی مقاصد جدید میشود، بلکه حتی میتواند اصفهان را از رکودی که دچار آن شده نجات دهد. این شرایط چه تاثیری بر کسب وکارهای گردشگری دارد؟ و برای خروج از این وضعیت چه باید کرد؟ در گفتوگو با علیاصغر مونسان وزیر اسبق میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این پرسشها را با او در میان گذاشتیم. آنچه می خوانید مشروح این گفتوگو است.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، 48 درصد خانوارهای ایرانی در سال 1403 سفر نرفتهاند. تبعات این وضعیت چیست؟
گردش و تفریح از ضروریات زندگی امروزی به شمار میآیند، بهویژه در جامعهای که مردم تحت فشارهای اقتصادی هستند. یکی از راههایی که میتواند این فشارها را تخلیه کند، سفر و تفریح است. با این حال بسیاری از مردم نه از روی بیمیلی، بلکه از سر اجبار و به دلیل شرایط اقتصادی و گرانیها قادر به سفر نیستند. ما در گذشته تلاش کردیم با روشهای جدید و ابتکاری، امکان سفرهای ارزان را فراهم کنیم. یکی از این اقدامات، گسترش بومگردیها بود که تجربهای بسیار موفق و مفید به شمار میرفت.
این طرح در دوره ما بهصورت جدی دنبال شد و تقریبا در سراسر کشور، حتی در مناطق دوردست، بومگردیها توسعه یافتند. بومگردیها علاوه بر ایجاد فرصت برای سفرهای ارزان، باعث رونق اقتصادی مناطق محلی نیز شدند. اما متاسفانه در حال حاضر شرایط اقتصادی به گونهای است که حتی اقامت در بومگردیها نیز برای بسیاری از اقشار جامعه دشوار شده و همین موضوع به کاهش اقبال به آنها و پایین آمدن آمار سفرها منجر شده است.
کاهش سفرهای مردم چه تاثیری بر کسبوکارهای گردشگری میگذارد؟
وقتی مردم سفر نروند یا میزان سفرها کاهش پیدا کند، درآمد همه بخشهای مرتبط با گردشگری بهشدت افت میکند. این بخشها دارای هزینههای ثابتی هستند که حتی با کاهش تعداد مسافران هم حذف نمیشوند. بهعنوان مثال، هزینههایی مانند حقوق و دستمزد پرسنل، آب، برق و سایر خدمات ثابت است و کنترل کامل آن ممکن نیست. هتلها و مراکز اقامتی، بهویژه هتلهای چهار و پنج ستاره، بیش از دیگران از این وضعیت آسیب میبینند؛ زیرا هزینههای آنها سنگینتر است و بخش بزرگی از سرمایهگذاریشان در حال حاضر بدون بازگشت مانده است.
بسیاری از این هتلها با کاهش درآمد و زیانهای مختلف مواجه شدهاند و اگر حمایت مالی یا سیاستی از سوی دولت انجام نشود، در معرض بحران جدی قرار میگیرند. در مقابل، بومگردیها به دلیل مقیاس کوچکتر و هزینههای کمتر، از تابآوری و پایداری بیشتری برخوردارند. اما بهطور کلی، رکود در سفر و گردشگری تمام زنجیره اقتصادی این صنعت را تحت تاثیر قرار داده و بسیاری از فعالان آن را با مشکلات جدی روبهرو کرده است.
یکی از پیامدهای کاهش سفر، خروج نیروی انسانی از بخش گردشگری است. در این باره توضیح میدهید؟
دقیقا همینطور است. وقتی میزان سفر کاهش پیدا میکند و مردم اقامت کمتری در مراکز گردشگری دارند، مالکان این مراکز ناچار میشوند برای کاهش هزینهها، بخشی از نیروهای خود را تعدیل کنند. در نتیجه، بیکاری در این حوزه افزایش مییابد. بخش خدمات، و بهویژه گردشگری، سهم قابلتوجهی در ایجاد اشتغال کشور دارد. اما ادامه این روند میتواند به از دست رفتن تعداد زیادی از مشاغل منجر شود. این موضوع فقط به کارکنان هتلها محدود نمیشود، بلکه تورلیدرها، آژانسهای مسافرتی و سایر فعالان این حوزه نیز تحت تاثیر قرار میگیرند.
از سوی دیگر، کاهش ورود گردشگران خارجی نیز وضعیت را وخیمتر کرده است. با افت سفرهای داخلی و خارجی، تورلیدرها عملا با کاهش تقاضا روبهرو شدهاند و بسیاری از آنها کار خود را از دست دادهاند یا به مشاغل دیگر روی آوردهاند. به همین ترتیب، مراکز اقامتی و دفاتر خدمات مسافرتی نیز با مشکلات اقتصادی جدی مواجه شدهاند.
با توجه به خروج نیروهای کارآمد از بخش گردشگری، بهویژه تورلیدرها و کارکنان حرفهای هتلها، اگر صنعت گردشگری دوباره رونق بگیرد، چقدر زمان لازم است تا نیروهای متخصص جدید تربیت شوند؟
این نکته بسیار درستی است و واقعا یکی از آسیبهای بزرگ حوزه گردشگری محسوب میشود. نیروهای کارآمدی که امروز در حال خروج از این بخش هستند، سالها برای کسب تجربه، آموزش و تحصیل در این حوزه تلاش کردهاند. تربیت چنین نیروهایی فرآیندی زمانبر است و نمیتوان انتظار داشت که در کوتاهمدت نیروی انسانی جایگزین و کارآمدی وارد بازار کار شود. وقتی این افراد از بخش گردشگری خارج میشوند؛ چه به دلیل مهاجرت و چه به علت تغییر شغل، صنعت متحمل خسارت جدی میشود. بازگشت به وضعیت مطلوب مستلزم سرمایهگذاری در آموزش، مهارتافزایی و فراهم کردن شرایط شغلی پایدار برای نیروهای جدید است.
ما در دوره مدیریت خود، در زمان بروز بحرانهایی مانند همهگیری کرونا و نیز تنشهای منطقهای که باعث کاهش ورود گردشگران اروپایی شد، بلافاصله به سراغ بازارهای جدید رفتیم تا این خسارتها جبران شود. بازارهای هدف را بر اساس شاخصهایی مانند جمعیت، میزان گردشگران خروجی، گردشگری فرهنگی یا سلامت شناسایی کردیم و برای هرکدام برنامهریزی جداگانهای داشتیم.
در آن دوره، علاوه بر تقویت تبلیغات و راهاندازی سایت «ویزیت ایران»، با برخی کشورها نیز لغو روادید را بهصورت هدفمند اجرا کردیم تا موجب جذب گردشگران از بازارهای مشخص شود. متاسفانه پس از آن، لغو روادید بهصورت گسترده و عمومی برای کشورهای مختلف انجام شد که عملا جذابیت و مزیت تبلیغاتی این اقدام را از بین برد. در واقع، اقداماتی از این دست باید هوشمندانه، محدود و متناسب با ویژگیهای هر بازار هدف طراحی شود.
خوشبختانه تجربه بحرانهایی مانند کرونا و محدودیتهای منطقهای نشان داد که با برنامهریزی صحیح میتوان از شرایط دشوار عبور کرد. در همان دوران، علاوه بر مدیریت بحرانها، طرحهایی مانند توسعه بومگردیها و بوتیکهتلها نیز به اجرا درآمد که اکنون جزو موفقترین و پایدارترین بخشهای گردشگری کشور به شمار میآیند.
در آمارهای جدید، شهر اصفهان از فهرست پنج شهر پربازدید کشور حذف شده و در فصل بهار دو سال گذشته به رتبه دهم سقوط کرده است. به نظر شما دلیل این افت جایگاه چیست و برای بازگشت اصفهان به موقعیت پیشین خود چه باید کرد؟
این اتفاق واقعا عجیب است. من خودم هم وقتی شنیدم اصفهان به رتبه دهم رسیده، تعجب کردم، چون اصفهان همواره یکی از مقاصد اصلی گردشگری داخلی و خارجی بوده است. در واقع، در کنار تهران و یزد، اصفهان جزو شهرهای اصلی و الزامی در برنامه تورهای گردشگران خارجی محسوب میشد. حتی در دورهای ما با کمبود هتلهای پنجستاره در اصفهان مواجه بودیم و به همین دلیل برخی از تورها لغو میشدند، نه به خاطر کمبود گردشگر بلکه به دلیل نبود زیرساخت اقامتی کافی. اینکه حالا اصفهان به چنین جایگاهی سقوط کرده، حتما باید بهصورت تخصصی و دقیق از سوی نهادهای گردشگری بررسی شود تا مشخص شود علت اصلی چیست.
برای مدیریت این چالش باید سراغ برگزاری رویدادها رفت. بهطور کلی، در صنعت گردشگری، «رویداد» یا ایونت نقش کلیدی دارد. برای جذب گردشگر در هر فصل، هر مقصد و هر شهر باید برنامهریزی رویدادمحور داشت. ما در دوره خود، برای مثال، بر مناطق غرب کشور تمرکز کردیم تا مقصدهای جدیدی به نقشه گردشگری ایران اضافه کنیم. با گسترش مراکز اقامتی، سرمایهگذاری در استانهای غربی، راهاندازی قطار گردشگری به مقصد غرب، و برگزاری رویدادهای متعدد توانستیم توجه گردشگران را به آن مناطق جلب کنیم. همچنین ثبت جهانی اورامانات، صدای بلندی در عرصه گردشگری ایجاد کرد و باعث شد غرب کشور بهعنوان مقصد جدید گردشگری مطرح شود.
بنابراین درباره اصفهان نیز باید همین منطق را دنبال کرد، گردشگری هیچگاه بهصورت خودکار یا تصادفی رونق نمیگیرد، بلکه نیازمند پایش مداوم، برنامهریزی هدفمند و طراحی رویدادهای جذاب و مستمر است. برای بازگرداندن اصفهان به جایگاه واقعیاش، لازم است بررسی دقیقی درباره علل افت تقاضا انجام شود و سپس با اجرای ایونتهای فرهنگی، هنری، تاریخی و بینالمللی، دوباره جریان سفر به این شهر احیا شود.
بنابراین یکی از اولین اقداماتی که باید برای بهبود وضعیت گردشگری، بهویژه در مورد شهرهایی مثل اصفهان انجام شود، همان برگزاری رویدادها است؟
بله یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام شود، برگزاری ایونتها (رویدادهای گردشگری) است. تجربه ما در مناطق غرب کشور، بهویژه در استان کردستان و منطقه اورامانات، نشان داد که برگزاری رویدادها تا چه اندازه میتواند در شناخته شدن یک مقصد و جذب گردشگران موثر باشد. در آن زمان، ما متوجه شدیم که اورامانات با وجود داشتن چشماندازها و جاذبههای طبیعی و فرهنگی بسیار زیبا، تقریبا ناشناخته مانده است.
بررسی کردیم و دیدیم این منطقه تمام مؤلفههای لازم برای ثبت جهانی را دارد، درحالیکه در غرب کشور سایتهای ثبت جهانی چندانی وجود نداشت. بنابراین، ثبت جهانی اورامانات را در اولویت قرار دادیم. این اقدام باعث شد نام کردستان و منطقه اورامانات بر سر زبانها بیفتد و کل غرب کشور به یکی از مقصدهای مهم گردشگری تبدیل شود.
همزمان، با برگزاری رویدادهای گوناگون و نوروزهای ویژه در این مناطق، جریان سفر و بازدید بهصورت چشمگیری افزایش یافت. همین الگو باید درباره اصفهان نیز اجرا شود. باید برای هر منطقه و هر استان بهصورت ویژه و منطقهای برنامهریزی شود و ظرفیتهای چند استان مکمل هم در قالب یک طرح منسجم به کار گرفته شوند. بهویژه در مورد اصفهان که سرشار از آثار تاریخی، میراث فرهنگی و جاذبههای گردشگری است، بیتوجهی به چنین ظرفیتهایی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
اگر روند فعلی کاهش سفرها ادامه پیدا کند، وضعیت گردشگری کشور در نوروز 1405 را چگونه پیشبینی میکنید؟
اگر همین روند کاهشی ادامه یابد، متاسفانه گردشگری کشور با آسیبهای جدی روبهرو خواهد شد. با این حال، من معتقدم نباید تسلیم این شرایط شد و مسوولان با برنامهریزی و اقدامهای عملی، مسیر رونق دوباره را هموار میکنند. گردشگری در ایران همیشه دچار افتوخیز بوده است.
از این رو متناسب با شرایط بایستی برنامهریزی صورت گیرد. در آن زمان تمرکز ما روی گردشگری خارجی بود اما پس از آنکه به لحاظ گردشگران اروپایی دچار مشکل شدیم، بازارهای موازی ایجاد کردیم. از سوی دیگر باید در نظر گرفت که گردشگری داخلی ظرفیت بسیار بالایی دارد. گردشگری داخلی میتواند در شرایط بحرانی نقش نجاتبخش ایفا کند، چون تمام مؤلفههای آن در اختیار خود ماست و امکان برنامهریزی و مدیریت آن وجود دارد. اگر بر توسعه گردشگری داخلی تمرکز شود، میتوانیم حداقل در مقطع فعلی از بحران عبور کنیم و زمینه را برای بازگشت رونق پایدار به صنعت گردشگری کشور فراهم سازیم.