کورسوی امید برای دستیابی گروههای افغان به توافق در نشست دوحه
تهران - ایرنا - نخستین گفت و گوهای صلح افغانستان که صبح امروز / شنبه / با سخنرانی «سلطان بن سعد المریخی» وزیر امور خارجه قطر در دوحه پایتخت این کشور آغاز به کار کرد، کورسوی امیدی برای دستیابی به یک صلح پایدار در افغانستان میتواند باشد، مشروط به اینکه آمریکا همچون گذشته تنها به منافع خود فکر نکند و این گروهها مصالح ملت افغان را سرلوحه این دوره از مذاکرات برای رسیدن به توافق قرار دهند.
نشست دوحه که با حضور هیاتهایی از مقامات دولتی و گروههای مختلف افغان و نیز یک هیات از گروه «طالبان» و با حضور «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا و «زلمی خلیل زاد» نماینده ویژه این کشور در امور افغانستان، امروز آغاز به کار کرد. این نشست با هدف برقراری یک صلح فراگیر میان دولت کابل و گروه طالبان بعد از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان برگزار شده است.
اعتقاد بر این است که اجلاس دوحه که پس از توافق آمریکا - طالبان، امروز بار دیگر با هدف خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تشکیل شده، در صورت به نتیجه رسیدن هم به لحاظ تاریخی و هم به دلیل سیاسی و امنیتی میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
نمایندگان آمریکا و طالبان در 25 فوریه سال 2019 برای مذاکرات صلح در دوحه برای نخستین بار گردهم آمدند.
چرا نشست دوحه از نظر تاریخی برای افغانها میتواند مهم باشد
در طول سالهای گذشته گروه طالبان همواره خود را مقابل دولت کابل قرار داده و عملا و تمام قد به جز در موارد اندک، هرگز دولت مرکزی افغانستان را به رسمیت نشاخته است. همین موضوع موجب شده تا طالبان در مقاطع مختلف، مسلحانه رو در روی نیروهای دولتی قرار بگیرد و به همین دلیل افغانستان در طول سالیان گذشته هرگز نتوانسته به یک صلح پایدار دستکم در بین نیروهای داخلی دست یابد.
البته بدیهی است آمریکاییان نیز با علم به این موضوع و به بهانه اینکه اگر افغانها میتوانستند اختلافات خود را کنار گذاشته و راه اتحاد را پیش بگیرند، در آن صورت هرگز جایگاهی را در افغانستان نمیتوانستند داشته باشند. بنابر این اگر در نشست دوحه گروههای مختلف افغان بتوانند به یک نتیجه برای دستیابی به صلح برسند، بدون تردید این موضوع میتواند از نظر تاریخی ارزش زیادی داشته باشد، چرا که از یک سو گروه طالبان که تاکنون از هرگونه به رسمیت شناختن دولت کابل خودداری کرده و اساسا تشکیل دولت در این کشور را مورد پذیرش قرار نداده، میتواند در صورت برقراری صلح با کنار گذاشتن سلاح وارد عرصه سیاسی کشور شود و از سوی دیگر دولت کابل نیز خواهد توانست فارغ از جنگهای داخلی تمرکز خود را بر بازسازی کشور همواره در جنگ افغانستان معطوف سازد.
دلایل سیاسی و امنیتی نشست دوحه
در صورتی که گروههای مختلف افغان بتوانند در نشست دوحه به یک نتیجه مطلوب برسند، باید منتظر اتفاقات خوب سیاسی و امنیتی در آن کشور و حتی کشورهای اطراف باشیم، چرا که برقراری هرگونه صلح و آرامش در کشوری مانند افغانستان از یک سو میتواند موجب دلگرمی میلیون ها افغان مهاجر برای بازگشت به کشورشان و مشارکت در بازسازی افغانستان باشد و از سوی دیگر شرایط امن موجب تقویت گروههای سیاسی و همکاری آنها با دولت به منظور تقویت جایگاه حاکمیتی دولت و فعالیتهای بازسازی کشور به شمار آید.
این مطلب را «عبدالله عبدالله» رئیس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان نیز در نشست امروز دوحه مورد تاکید قرار داده است.
وی در سخنانی خطاب به گروههای مختلف افغان با تاکید بر این که باید از فرصت استفاده کنیم و آینده بهتری را برای مردم خود به طور مشترک ترسیم کنیم، تلاش صورت گرفته برای برقراری صلح در افغانستان را نتیجه اهتمام جامعه جهانی و متحدان این کشور عنوان کرد و گفت که پس از چهل سال جنگ، با یک نیت نیک و صادقانه برای صلح (به نشست دوحه) آمدهایم.
عبدالله افزود: هر دو طرف باید با صداقت کامل به اراده آزاد مردم افغانستان احترام بگذارند. جمهوری اسلامی افغانستان تأمین صلح را مسئولیت دینی و اسلامی خود دانسته و برای آن تلاش میکند.
رئیس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان با بیان این که میتوان گزینههای میانهرو را مطرح کرد، تصریح کرد که همه باید متوجه پیامدهای فاجعهبار انتخابهای نادرست باشیم. مردم افغانستان و جهان از ما توقع دارند که خشونت را کنار بگذاریم. ما خواهان اعلام آتشبس بشردوستانه هستیم تا برنامههای توسعهای به تمام مردم افغانستان برسد.
پیشینه اقدامات دوپهلوی آمریکا برای صلح در افغانستان
آمریکاییان در دوره «باراک اوباما» نخستین تلاشهای خود را برای برقراری مذاکرات صلح بین طالبان و گروههای افغان آغاز کردند. این اقدامات به دلیل وجود برخی تناقضات رفتاری در مقامات دولت آمریکا که در سالهای 2011 تا 2013 چند بار صورت گرفت، بینتیجه پایان یافتند.
پس از روی کار آمدن ترامپ در کاخ سفید، موضوع برقراری مذاکرات گروهها و جناحهای افغان در سال 2017 بار دیگر مطرح شد.
کارشناسان علت عمده ورود آمریکا به برقراری صلح میان گروههای مختلف افغان را تلاش آنها برای کاهش مخاطرات حضور و تلفات نیروهایشان در افغانستان عنوان کردند. این دسته از کارشناسان معتقدند که کاخ سفید امروزه در داخل و عرصه بینالملل با مشکلات عدیدهای مواجه است و به همین علت تلاش میکند از باتلاق خودساخته افغانستان بیرون بکشد و باز به همین دلیل عمده، تمرکز خود را برای کاهش نیروها در این کشور با هدف کاهش لطمات و صدمات معطوف کرده است.
امروزه شرایط به گونهای رقم خورده است که آمریکا عقبنشینی از افغانستان را امری ضروری میبیند و برای حفظ وجهه خود در جهان و نیز کاهش هزینههای دیگر، ناچار به برقراری صلح میان گروههای افغان است. بنابراین با همین هدف تلاشهای زیادی را برای برگزاری نشست دوحه صورت داده که صرف نظر از هرگونه انگیزه دیگر، برگزاری این اجلاس را میتوان زمینهای برای خروج امن آمریکاییها از افغانستان دانست و نشستن گروههای افغان در آن را نیز به فال نیک گرفت، البته اگر در خلال آن باز هم یانکیها عهد شکنی نکنند و پشت پردهای را برای آن طراحی و نکرده و تدارک نبینند.
تاریخ گواهی میدهد که این آمریکاییها بودند که هر بار قاعده بازی را برهم میزدند و مانع برقراری صلح در افغانستان میشدند. برای نمونه وقتی در سپتامبر 2019 خلیلزاد، نماینده ویژه رئیس جمهوری آمریکا در امور افغانستان خبر از حصول توافق بین طرفهای افغان داد و اعلام کرد که منتظر تصویب این توافقنامه از سوی ترامپ هستند، به یک باره و بنابر یک توطئه نخنما، در همان روزها اعلام شد که یک سرباز آمریکایی بر اثر یک حمله تروریستی در کابل جان خود را از دست داده و همین امر موجب شد تا بهانهای برای کاخ سفید و جنگطلبان خلق شود و در نهایت نیز ترامپ به همین علت تصویب توافق صلح بین افغانها را نیز به حالت تعویق درآورد.
*س_برچسبها_س*