گزافهگوییهای مدیری که در پایان دولتش 6 درصد محبوبیت داشت

رئیس دولت یازدهم و دوازدهم بر خلاف میراث خسارتبارش برای مردم و کشور میگوید باید به فکر امنیت و اقتصاد مردم بود و تصور نکرد که ایستادگی مردم در جنگ 12 روزه، رضایت از حاکمان بود.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حسن روحانی، در نشستی با استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت:
- «ایران به ویژه در این جنگ 12 روزه فوقالعاده ظاهر شد. عامل اصلی شکست آمریکا و اسرائیل همین حماسه ملت ایران بود. البته اقدامات فرماندهی معظم کل قوا و تلاش ارزشمند نیروهای مسلح سر جای خودش محفوظ است اما نقش ملت، برجسته بود. منتهی نباید اشتباه کنیم. مردم ممکن است نسبت به حاکمان گله داشته باشند، ناراحت و عصبانی باشند اما در عین حال برای کشور و استقلالشان با تمام قدرت ایستادگی کردند.
- جنگ زمانی میشود که بازدارندگی مورد تردید قرار بگیرد والا اسرائیل که همیشه میخواست با ما بجنگد، مگر تازه تصمیم گرفته؟ مگر همیشه آمریکاییها نمیگفتند که حمله نظامی هم روی میز است. همه رؤسایجمهور قبلی هم میگفتند. دشمن که همیشه میخواسته حمله کند ولی وقتی که احساس میکند موازنه قوا به هم خورده، تصمیم به حمله میگیرد.
- درست است که مذاکره الان سختتر و مشکلتر شده و پیدا کردن راه یک مقدار پیچیده است ولی به هر حال نمیتوانیم بگوییم ما در شرایط فعلی نمیتوانیم با دنیا مذاکره کنیم. این دوگانه غلطی است که یا باید بجنگیم و اگر نجنگیم باید تسلیم شویم. ما میتوانیم هم نجنگیم هم تسلیم نشویم و راه دیگری را پیدا کنیم، یعنی راه تعامل را پیدا کنیم، در پی برد - برد باشیم که اساس سیاست خارجه و توافقات دولت تدبیر و امید بود.
- این ملت در این جنگ 12 روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد نه در کنار ما حاکمان. فکر میکنیم اینها آمدند به سمت ما و دست روی سینه گذاشتند و گفتند که شما خیلی آدمهای خوبی هستید ما اشتباه میکردیم. نه! دست رو سینه گذاشتند در برابر ایران. چطور به حماسه ملت پاسخ بدهیم؟ یعنی هرچه بار هست بر گُرده اکثریت مردم باشد و هرچه امتیاز هست برای اقلیت کوچک باشد؟!
- دو موضوع الان برای مردم خیلی مهم است یکی امنیت و دیگری معیشت است. معیشت مردم را در حدی که بتوانند زندگی معمولی داشته باشند تأمین کنیم، حالا رشد و توسعه اقتصاد بماند. این حداقلی است که باید انجام دهیم. دولت یا حاکمیت همه تلاششان را بکنند ظرف یک سال آینده رشد تورم را متوقف کنند».
درباره سخنان آقای روحانی باید گفت که عملکرد او و برخی دولتمردانش، علت اصلی گلایهمندی مردم، و جرأت دشمن برای عهدشکنی و تعرض به منافع و امنیت ملی ایران بوده است. او همان کسی است که حل همه مسائل اقتصادی را به توافق با کدخدا موکول کرد و بنابراین تیر خلاص را به قدرت چانهزنی طرف ایرانی در برجام زد. کار به جایی رسید که وبسایت رادو فرانسه 19 مهر 1392 نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوارتر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد. پیشنهاد سقف زمانی 3 ماهه از سوی روحانی برای انجام معامله قطعی با غرب، نشانه وضعیت اضطراری او است که در ژنو در هیئت فروشنده ظاهر خواهد شد».
ادبیات آمیخته با اظهار ضعف و بیچارگی و ناتوانی توسط کسانی چون روحانی و ظریف، سرآغاز ایراد آسیبهای جدی به بازدارندگی کشور و علت مرده و معیوب متولد شدن برجام بود. در این باب، روحانی متهم اول بد تنظیم شدن و سپس نابودی برجام است. اوست که به اذعان خانم موگرینی تضمین داد حتی اگر آمریکا از توافق خارج شود در برجام میماند و به اجرای (یکطرفه) تعهدات ادامه میدهد (!) و بنابراین، ترامپ را به خروج بیهزینه و زیر پا گذاشتن تعهدات و تشدید تحریمها تشویق کرد.
روحانی با همین دست فرمان اجازه توسعه تعرضات و تهدیدات امنیتی (از برپایی و گسیل داعش به مرزهای ایران در دولت اوباما تا ترور سردار سلیمانی در دولت ترامپ) را به طرف آمریکایی داد و در دولت او بود که برخلاف ادعای لغو ابدی و برگشتناپذیر تحریمها، شمار تحریمها از 850 فقره به 1700 فقره رسید. در دولت او بود که بر خلاف شعار عوام فریبانه «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ کارخانهها»، 95 درصد برنامه هستهای تعطیل، اوراق و یا تعلیق شد و ضمناً چرخ هشت هزار کارخانه از حرکت ایستاد.
رسیدن معدل رشد اقتصادی به شش دهم درصد، سقوط میزان صادرات نفت به زیر سیصد هزار بشکه، رکورد تورم 45 درصد، تحویل خزانه خالی به دولت بعدی و اظهار ناتوانی در پرداخت حقوق کارکنان دولت در مرداد 1400، و ادعای اینکه بدون برجام و FATF نمیتوانیم واکسن وارد کنیم (ولو روزانه 700 نفر بمیرند)، یادگاریهای نحس دولتمرد پر خسارتی است که حالا از امنیت و اقتصاد و مردم و بازدارندگی حرف میزند.
در موضوع مذاکره نیز، روحانی همان کسی است که مذاکره با ترامپ به عنوان زیر پا گذارنده توافق موجود را دیوانگی خواند و بنابراین او به اذعان خودش، از موضع عقل و خرد سخن نمیگوید. ضمن اینکه مذاکره برای توافق است و وقتی طرف توافق و تعهد سرش نمیشود و میز مذاکره را بمباران نمیکند، تکرار واژه مذاکره سخنی عبث، و دستیاری و پادویی برای جنایتکاری مثل ترامپ است.
یادآوری میشود روحانی در ماههای پایانی ریاستش و به اذعان برخی حامیانش زیر 6 درصد محبوبیت میان مردم داشت و 94 درصد مردم از او ناراضی بودند.
