گفتوگو با فوقستارهای که عاشق پول است
ستاره کوبایی والیبال جهان گفت: قرار بود در کلاسهای بسکتبال ثبتنام کنم، اما چون ظرفیت آن پر شده بود به والیبال رفتم.
به گزارش مشرق، روبرتلندی سیمون آتیس معروف به سیمون متولد 11 ژوئن 1987 در کوبا است که حالا یکی از ستارههای جهان والیبال محسوب میشود. او سابقه عضویت در تیم ملی کوبا را دارد و سال گذشته ارزشمندترین بازیکن سری آ ایتالیا شد. سیمون به عنوان یکی از بهترین مدافع میانی و سرعتی زنهای موفق یک دهه اخیر جهان اخیراً و در جریان مسابقات جام باشگاههای جهان به عضویت تیم شهداب درآمد و با این تیم عنوان سومی را از آن خود کرد.
والیبال حرفهای سیمون در کوبا با بازی در سیوداد ای هاوانا آغاز شد. این تیم با سیمون اولین قهرمانی خود را در کوبا به دست آورد. در سال 2005 او برای اولین بار به تیم ملی کوبا دعوت میشود و با کوبا به عنوان سومی رقابتهای کوپا آمریکا میرسد و برای اولین بار با تیم ملی کشورش به مقام قهرمانی نورسکا دست پیدا میکند. او همچنین در آن سالها برنز لیگ جهانی را هم همراه با تیم ملی کشورش کسب کرد و به عنوان بهترین اسپک زن و دفاع وسط انتخاب شد.
سیمون در سال 2008 با کاپتلینوس موفق میشود دومین قهرمانی خود را در لیگ کوبا تجربه کند او همچنین در سال بعد موفقیت فصل قبل را تکرار میکند. در سال 2010 نایب قهرمان رقابتهای قهرمانی والیبال جهان در ایتالیا را به کارنامه خود اضافه میکند و بعد از این مسابقات از تیم ملی کوبا خط میخورد.
در سال 2011 پس از حضور در تیم ایناتیوو جذب پیاچنزا ایتالیا میشود و دوران خوب خود را با این تیم ایتالیایی شروع میکند و در اولین حضور خود جام چلنج کاپ اروپا را بالای سر میبرد و پس از آن در سال 2014 با پیاچنزا قهرمان جام حذفی ایتالیا میشود. سیمون در سال 2014 به آنسان سیوینگ بانک کره جنوبی پیوست و پس از مدتی دوباره راهی سری آ شد.
سیمون زندگی و خصوصیات اخلاقی جالبی دارد که در این مصاحبه درخصوص بسیاری از این موارد اظهارنظر کرده است. متن گفتوگوی سیمون را میتوانید در ادامه بخوانید:
در ابتدا خودت را برای ما بیشتر معرفی کن. سیمون کیست؟
سیمون یک والیبالیست است که 11 ژوئن 1987 به دنیا آمده و از سن 11 سالگی وار والیبال شده است. تمام زندگی من از جمله تفریحات من در والیبال گذشته است.
در مصاحبهای اعلام کرده بودی که تو یک بسکتبالیست هستی که به صورت تصادفی والیبال بازی میکنی؛ منظورت از این حرف چه بود؟
وقتی کودک بودم قرار بود پدر و مادرم من را در یک تیم بسکتبال ثبت نام کنند اما وقتی به کلاس بسکتبال رفتیم متوجه شدیم که ظرفیت این کلاس تکمیل شده است. به همین دلیل به اجبار و کاملاً تصادفی به کلاس والیبال رفتم و رفته رفته عاشق این رشته شدم.
در اغلب مسابقات در هنگام گردم کردن به سبک فوتبالیست ها روپایی میزنی تا آماده بازی شوی؛ آیا اینکار به دلیل علاقه به فوتبال است یا دلیل دیگری دارد؟
نمی دانم به خوبی این کار را انجام می دهم یا خیر اما هر فرصتی که برایم پیش بیاید اینکار را انجام می دهم. از دوران نوجوانی و جوانی به فوتبال هم بسیار عقلامند بودم.
آیا طرفدار تیم خاصی هم هستی؟
بله؛ بارسلونا.
کمی درمورد تیم ملی کوبا صحبت کنیم. چه زمانی به تیم ملی کشورت دعوت شدی و در آن مقطع شرایط چگونه بود؟
من از 17 سالگی به تیم ملی کشورم دعوت شدم. خاطرات بسیار خوش و شیرینی از آن دوران دارم. پیوستن من به تیم ملی موجب شد تا زندگی خودم و خانواده ام کاملاً تغییر کند. در آن مقطع از نظر مالی در شرایط بسیار خوبی به سر می بردم اما در سن 21 سالگی تصمیم گرفتم که دیگر برای تیم ملی بازی نکنم، چون قوانین کوبا به این شکل بود که اگر ما برای تیم ملی بازی می کردیم حق نداشتیم در تیم های مطرح خارجی هم حضور پیدا کنیم. من هم چون دلم می خواست در سطح حرفه ای و در تیم های معتبر بازی کنم تصمیم به خداحافظی از تیم ملی گرفتم. در سن 31 سالگی اوضاع در کوبا بهتر شد و قوانین تغییر کرد دوباره به تیم ملی کشورم برگشتم.
بیشتر بخوانید:
شاهکار یزدیها در جریان مسابقات جام باشگاههای آسیا!
تو چند سال کاپیتان تیم ملی کشورت بودی؛ به نظرت یک کاپیتان چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
من قبلاً در تیم ملی کشورم کاپیتان بودم و الان نیستم. یک کاپیتان خوب باید به معنای واقعی الگو باشد و همه او را مثال بزنند. همچنین از دید من یک کاپیتان باید قابل احترام باشد.
کوبا ستاره های خوب و سرشناسی دارد، از جمله خودت، لئال، لئون، خوانتورنا و... که اگر همه شما در کنار هم جمع میشدید شانس اصلی کسب مدال طلای جهان بودید اما بازیکنان ترجیح می دهند در تیم ملی کشور خود بازی نکنند. چرا شرایط اینگونه است؟
بله ما به تنهایی بازیکنان خوبی هستیم اما در هیچ کتابی ننوشته است که جمع شدن چندین ستاره در کنار هم به موفقیت ختم خواهد شد. نمی توان گفت که اگر ما دور هم جمع می شدیم قطعاً قهرمان جهان می شدیم اما بدون شک شانس بالایی برای رسیدن به این موفقیت داشتیم. دلیل عدم حضور بازیکنان در تیم ملی را هم پیش تر اعلام کردم.
وقتی در سن 31 سالگی به تیم ملی برگشتی سایر بازیکنان، مربیان و مردم چه واکنشی داشتند؟ آیا از حضور تو استقبال کردند؟
در ابتدا شرایط کمی سخت و عجیب بود چون من با نسل جدیدی از بازیکنان روبرو بودم که بزرگترین بازیکن تنها 23 سال داشت. درمجموع شرایط با آن زمانی که خودم بازی می کردم متفاوت بود. آنها برخورد بدی با من نداشتند اما اوضاع کمی سخت بود.
بازیکنی که در اوج آمادگی بود و در سری آ توپ می زد ناگهان تصمیم می گیرد که به لیگ قطر بیاید و در تیم الریان بازی کند؛ دقیقاً چه چیزی موجب شد تا در آن زمان چنین تصمیمی بگیری؟
انتقال من از ایتالیا به قطر، ترانسفر محسوب نمی شود، چون من در ایتالیا قرارداد داشتم و تنها برای حضور در یک تورنمنت به صورت قرضی راهی الریان شدم. نمی توان گفت که من به یک قرارداد خاتمه داده و قرارداد جدیدی را آغاز کردم.
سال 2014 تا 2016 هم تصمیم گرفتی که در لیگ کره جنوبی بازی کنی. در آن مقطع پستت را هم تغییر دادی و مدتی پشت خط زن بودی. همچنین در آن سال به عنوان گرانترین بازیکن لیگ کره هم انتخاب شدی. چه شد که تصمیم گرفتی در لیگ کره جنوبی بازی کنی؟
فکر نمیکنم که من گرانترین بازیکن لیگ کره شده باشم! چون در آن مقطع به سایر بازیکنان هم مثل من پول می دادند. دلیل اینکه چرا من به لیگ کره جنوبی رفتم این بود که می خواستم تجربه ای جدید را کسب کنم. بسیار برایم هیجان انگیز بود که بتوانم در تیمی از شرق آسیا بازی کنم.
مدتی در لیگ برزیل بازی کردی و اخیراً هم به ایران آمدی؛ آیا ملاک و معیار مشخصی برای انتخاب تیم هایت داری؟
همه چیز به نوع پیشنهاد و مکانی که قرار است در آن بازی کنم بستگی دارد. اگر شرایط آن کشور خوب باشد و دستمزد خوبی هم بدهند قطعاً پیشنهاد را بررسی کرده و قبولش می کنم.
توانستی همراه با تیم لوبه قهرمان سری آ شوی و خودت هم ارزشمندترین بازیکن لیگ ایتالیا شدی؛ لیگ امسال سری آ ایتالیا چطور بود؟
امسال یکی از سخت ترین سال های لیگ ایتالیا بود، چون تیم ها شرایط خیلی خوبی نداشتند و در تیم ما هم برخی مصدومیت ها کار را برای مان سخت کرد. به هر حال ما طاقت آوردیم و سعی کردیم قوی بمانیم و به هدف مان که قهرمانی بود فکر کردیم و به آن رسیدیم. این قهرمانی برای من اهمیت زیادی دارد، چون با وجود تمام سختی ها توانستیم به هدف مان برسیم.
هم تیمی هایت تو را «پوچی» صدایت می کنند؟
واقعیت این است که اصلاً دلیل این اتفاق را نمی دانم؛ یک بار خوانتورنا در تمرینات من را «پوچی» صدا کرد و پس از آن همه با همین نام مرا صدا زدند. این لقب هیچ معنی خاصی ندارد و هیچ شخصیت کارتونی یا سینمایی هم نیست.
گفته می شود که بسیار دست و دلباز هستی؛ آیا این موضوع درست است؟
دست و دلباز نیستم اما پول را به موقع خرج می کنم. بیشتر پولم را برای خودم و خانواده ام خرج می کنم و اگر قرار باشد بین خودم و خانواده یکی را انتخاب کنم بدون شک خانواده را انتخاب می کنم.
آیا تو کلاً آدم خشنی هستی؟
ظاهرم کمی خشن به نظر می رسد اما در باطن انسان صبور و خوبی هستم. اگر خصوصیات اخلاقی من را هم بشناسید بهتر با من ارتباط برقرار خواهید کرد.
مدتی با امیر غفور، ستاره والیبال ایران در تیم لوبه هم بازی بود و توانستید با هم عنوان قهرمانی جام باشگاه های جهان را هم کسب کنید. نظرت درمورد او چیست؟
بزرگترین خاطره ای که از امیر غفور دارم این است که او انسان بسیار خوب و مثبتی است. ضمن اینکه او هم تیمی بسیار خوبی هم هست. در آن مقطعی که او در تیم لوبه حضور داشت بارها با مصدومیت دست و پنجه نرم کرد و فرصت زیادی برای بازی در کنار به من نرسید.
دو رستوران در ایتالیا داری؛ آیا به غذا علاقمند هستی یا به دلیل مسائل اقتصادی رستوران افتتاح کردی؟
هر چیزی که به شکم ربط داشته باشد برایم جذاب است، اما از طرف دیگر وقتی ما درآمدی داریم باید آن را سرمایه گذاری کنیم. هم به دلیل اقتصادی و هم به دلیل علاقه به غذا تصمیم به افتتاح این رستوران ها گرفتم.
والیبال برای سیمون چه مفهومی دارد؟
والیبال تمام زندگی من است. من در والیبال موفق هستم و خوشحالم که تصمیم گرفتم تا والیبالیست شوم.
چه آرزوی والیبالی داری که هنوز به آن نرسیده ای؟
بازی در المپیک.
فکر می کنی به آن برسی؟
بله شاید؛ برای آن تلاش می کنم.
در قبال گرفتن چه چیزی حاضری والیبال را کنار بگذاری؟
اگر همین حالا و در این سن بخواهم به این سوال پاسخ بدهم باید بگویم «پول»، چون عمر والیبالی من از حالا به بعد زیاد نخواهد بود. من 34 سال سن دارم و زیاد نمی توانم بازی کنم. اگر به من پول بدهند والیبال را کنار خواهم گذاشت.
دوست داشتی با کدام مربی کار کنی که موفق نشدی؟
آنجلو لورنزتی؛ فکر می کنم او مربی خیلی خوبی است و اگر برای او بازی کنم نکات زیادی از او یاد خواهم گرفت. زمانی که در ایتالیا بود کارش را دیدم و فکر می کنم مربی بسیار خوبی است.
نظرت درمورد ایران چیست؟ قبل از اینکه به ایران بیایی چه چیزهایی درمورد کشورمان شنیده بودی؟
قبل از اینکه به ایران بیایم نکات زیادی نشنیده بودم، فقط می دانستم که شرایط قرارداد چگونه است. چند نفر از دوستانم به من گفتند که جو سالن ها در ایران بسیار پرشور است و من هم مشتاقانه منتظر بودم تا به ایران بیایم.
آیا زانویت دچار مصدومیت است؟ چون گفته می شود هر چند ماه یک بار آمپولی به زانویت تزریق می کنی تا دچار مشکل نشوی.
بله؛ زانوهایم آسیب دیده است اما تزریق خاصی برای آنها انجام نمی دهم. سعی می کنم تحت کنترل دارویی باشم و قرص هایی مصرف کنم که دردهایم را کم کند. تا کنون دو عمل جراحی زانو داشته ام و سعی می کنم بسیار از خودم مراقبت کنم.
مدرک تحصیلی ات چیست؟
وقتی به کوبا برگشتم به تحصیلم ادامه دادم، چون وقتی در کوبا بازی کنید مجبور به ادامه تحصیل هم هستید. من در رشته تربیت بدنی تحصیل کردم.
تیم منتخبت را به ما معرفی کن.
دوست ندارم یک تیم رویایی انتخاب کنم، چون آنقدر بازیکنان بزرگی در دنیا حضور دارند که کار برایم سخت می شود و حس بدی پیدا می کنم که بخواهم آنها را تفکیک کنم. با این حال من لیسیناچ و سوله (مدافع وسط)، لئال، لئون (دریافت کنندهها)، سوکولوف (پشتخط زن)، گربنیکوف (لیبرو) و دچکو (پاسور) را انتخاب می کنم.
بازیکنی از ایران در تیم منتخب تو حضور نداشت و حتی خودت را هم انتخاب نکردی.
به همین دلیل دوست نداشتم تیم رویایی انتخاب کنم، چون شک ندارم پس از آن سوال می شود که چرا فلان بازیکن انتخاب نشده است یا چرا فلان بازیکن انتخاب شده است. این یک نظر شخصی است و به دلیل تعداد بالای بازیکنان خوب در سطح دنیا نمیتوان آنها را در یک فهرست کوتاه خلاصه کرد.
چه صحبتی با مردم ایران داری؟
برای همه آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم. از مردم خوب ایران هم بابت مهمان نوازی خوبی که از من داشتند تشکر می کنم. امیدوارم بازهم شرایطی فراهم شود تا بتوانم به ایران بیایم.
منبع: فارس