گل به خودی ترسناک ایران | اعراب پیروز میدان شدند

ایران در پنج سال گذشته، در گرداب فرصتهای از دسترفته و بیثباتی اقتصادی گرفتار شده است. در حالی که کشورهای همسایه با شتاب در مسیر رشد تجارت جهانی و جذب سرمایه پیش میروند، اقتصاد ایران زیر فشار تحریمها، سیاستهای ناکارآمد و انزوای خودساخته، از رقابت منطقهای عقب مانده است. امیررضا اعتمادی، فعال اقتصادی، تصویری روشن از این عقبماندگی و راههای برونرفت از بحران ترسیم میکند.
- فهرست محتوا
- رقبای منطقهای در مسیر پیشرفت
- زنگ خطر شاخصهای اقتصادی
- زیرساختهای ناکارآمد و صادرات ضعیف
- انزوای خودساخته در سیاست خارجی
- خودتحریمی، دشمن اصلی اقتصاد
- راهکارهایی برای احیای اقتصاد ایران
- پنجرهای که در حال بسته شدن است
امیررضا اعتمادی، فعال اقتصادی، معتقد است که اقتصاد ایران در پنج سال گذشته درگیر دورانی از فرصتهای از دسترفته بوده است. در حالی که کشورهای نفتخیز منطقه با اصلاحات ساختاری، جذب سرمایه خارجی و تنوعبخشی به اقتصاد خود در مسیر رشد قرار گرفتهاند، ایران با چالشهایی مانند تحریمها، بیتصمیمی در سیاستگذاری، ناهماهنگیهای داخلی و اتکا به پول بیپشتوانه دستوپنجه نرم میکند. این مسائل نهتنها رشد اقتصادی را متوقف کرده، بلکه ایران را از رقابت منطقهای عقب انداخته است.
رقبای منطقهای در مسیر پیشرفت
کشورهای همسایه مانند عربستان، امارات، قطر و حتی ترکیه و عراق با بهرهگیری از دیپلماسی فعال، جذب منابع مالی جهانی و توسعه زیرساختهای متناسب با بازارهای بینالمللی، توانستهاند جایگاه خود را در تجارت جهانی تقویت کنند. اعتمادی میگوید: «این کشورها با گشایش در سیاست خارجی و امضای توافقنامههای کلان با اروپا، چین و آسیای مرکزی، مسیر رشد را هموار کردهاند.» اما ایران به دلیل بیثباتی در سیاست خارجی و ناتوانی در تبدیل تفاهمنامهها به قراردادهای اجرایی، از این رقابت جا مانده است.
زنگ خطر شاخصهای اقتصادی
شاخصهای اقتصادی ایران وضعیت نگرانکنندهای را نشان میدهند. نرخ تورم متوسط سالیانه بالای 40 درصد در پنج سال گذشته، ایران را به یکی از ناپایدارترین اقتصادهای منطقه تبدیل کرده است. این در حالی است که کشورهای منطقه تورم را بین 3 تا 7 درصد کنترل کردهاند. اعتمادی هشدار میدهد: «این اعداد تنها آمار نیستند؛ آنها نشاندهنده کوچک شدن سفره مردم، فرار سرمایه، تضعیف طبقه متوسط و افزایش وابستگی به یارانههاست.»
زیرساختهای ناکارآمد و صادرات ضعیف
اگرچه ایران سرمایهگذاریهای کلانی در بخشهایی مانند پتروشیمی، فولاد و زیرساختهای عمرانی انجام داده، اما این پروژهها به دلیل نبود پیوست صادراتی و ضعف در زنجیره تأمین، به توسعه پایدار منجر نشدهاند. اعتمادی میافزاید: «در حالی که کشورهای منطقه زیرساختهایی متناسب با نیازهای تجارت جهانی ایجاد کردهاند، ایران همچنان با مشکلاتی مانند قطعی برق صنایع، کمبود مواد اولیه و قوانین غیرشفاف صادراتی مواجه است.»
انزوای خودساخته در سیاست خارجی
اعتمادی معتقد است که گره زدن سیاست خارجی ایران به شرق، بهویژه چین و روسیه، بدون تعامل متوازن با سایر قدرتهای اقتصادی، ایران را در انزوایی تحمیلی گرفتار کرده است. او میگوید: «کشورهایی مانند امارات و عربستان با دیپلماسی چندجانبه، همزمان با غرب، چین و هند همکاری میکنند، اما ایران از سرمایهگذاری واقعی شرق و حمایت مالی غرب محروم مانده است.»
خودتحریمی، دشمن اصلی اقتصاد
به گفته اعتمادی، مشکلات اقتصادی ایران بیش از تحریمهای خارجی، ریشه در سیاستگذاریهای ناکارآمد داخلی دارد. از ارز 4200 تومانی تا قیمتگذاری دستوری و بودجهریزی غیرواقعی، این تصمیمات به خودتحریمی منجر شدهاند. در مقابل، کشورهایی مانند ترکیه و مصر با اصلاحات اقتصادی و کاهش فساد، توانستهاند رشد خود را حفظ کنند.
راهکارهایی برای احیای اقتصاد ایران
اعتمادی برای خروج از این بحران پیشنهادهایی ارائه میدهد:
-
دیپلماسی فعال و چندجانبه: ایران باید از سیاست خارجی تکمحور فاصله بگیرد و تعاملات توسعهمحور با جهان را تقویت کند.
-
اصلاحات ساختاری: شفافیت در بودجه، حذف سیاستهای رانتی و ثبات در قوانین، لازمه احیای اقتصاد است.
-
پیوستن به نظم جهانی: الحاق به رژیمهای مالی و تجاری بینالمللی برای جذب سرمایه و توسعه صادرات ضروری است.
-
تمرکز بر منطقه: ایران میتواند با همگرایی اقتصادی با همسایگان و اتصال به زنجیرههای ارزش منطقهای، جایگاه خود را تقویت کند.
-
کاهش تورم و افزایش بهرهوری: مهار تورم پایدار، احیای تولید ملی و مبارزه با فساد باید در اولویت قرار گیرد.
پنجرهای که در حال بسته شدن است
اعتمادی در پایان هشدار میدهد: «اقتصاد ایران نیاز به بازنگری عمیق و شجاعانه در سیاستگذاری دارد. تا زمانی که مشکلات را در تصمیمات داخلی جستوجو نکنیم، مسیر توسعه پایدار بسته میماند. فرصت هنوز باقی است، اما پنجرههای طلایی برای همیشه باز نمیمانند.»

