جمعه 9 آذر 1403

یک سیلی نابجا و چندین پژواک!

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
یک سیلی نابجا و چندین پژواک!

"در روزهای اخیر که مقارن با ولادت پیام آور مهربانی، حضرت رحمت للعالمین، محمدمصطفی، و امام جعفر صادق علیهما السلام می‌باشد، خبر و ویدیوهای مراسم تکریم و معارفه استاندار آذربایجان شرقی توجه و تأسف همگان، به ویژه دلسوزان آذربایجان و تبریز عزیز را به خود جلب کرد."

به گزارش ایسنا، سیدرضی آقاسیدی، دانش آموخته دکتری مدیریت دولتی، تصمیم گیری و خط مشی گذاری در یادداشتی نوشته است: «در نادرست بودن اصل اقدام (سیلی زدن به یک مسئول در نظام جمهوری اسلامی)، هیچ شکی نیست، ولی به نظر می‌رسد مسئله دارای ابعاد گوناگونی است که بایستی توسط صاحب‌نظران مورد مداقه قرار گیرد.

بنده به عنوان کسی که در این سال‌های زندگی دور از تبریز، اغلب اخبار و رویدادهای استان را مترصد هستم، مسیر طی شده برای انتخاب استاندار آذربایجان شرقی را چندان مسیر مناسبی نمی‌دانم! و به نظرم کنشگران این امر در شأن آذربایجان اقدام نکردند؛ چه در سطح دولت محترم، چه نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی و چه فعالان رسانه‌ای و رسانه‌های محلی، که این خود فرصت مفصلی برای تحلیل مسیر، نتیجه، دستاوردها و پیامدهای موضوع می‌طلبد. هرچند تدوین خط مشی‌های شفاف و قابل ارزیابی در سطوح کلان و میانی حکمرانی موضوعی ضروری بوده و فراتر از بحث حاضر می‌باشد.

اما در این مجال کوتاه در نظر دارم پژواک‌های یک سیلی نابجا! را از چند منظر واکاوی نمایم: نخست تقبیح و تأکید بر نادرست بودن اصل رفتار سیلی زدن؛ آن هم به یک مقام دولتی در یک جلسه رسمی؛ فارغ از ریشه و دلایل موضوع، اصل رفتار؛ قبیح، زشت، زننده و دور از شأن یک‌جامعه سالم با آرمانهای متعالی می‌باشد و امیدوارم تکرار این رفتار را در هیچ سطحی شاهد نباشیم و اقدامات و تصمیمات درست، غیر هیجانی! و بازدارنده توسط مسئولین امر به عمل آید.

دوم ضرورت توجه به موضوع و تحلیل صحیح و دقیق بدون تعصبات طرفینی به منظور شناخت ابعاد مسئله و تجویز راهبردهای متناسب؛ در این منظر، شناخت اجمالی طرفین درگیر در موضوع و عدم افراط و تفریط در تحلیل و نقد حادثه باعث می شود تا نتایج به دست آمده از اظهار نظرها و تحلیل ها، منصفانه و به دور از تعصب و هیجان باشد:

طرف اول، فرمانده محترم سابق سپاه عاشورا، جناب آقای سردار عابدین خرم که سوابق رزمندگی و مجاهدت‌های ایشان چه در دوران دفاع مقدس، چه در مبارزه با عناصر تکفیری و چه عوامل ناآرام کننده شمالغرب کشور، ارزشمند بوده و برگ زرین دوران مدیریتی ایشان می باشد. اکنون ایشان در جایگاه استاندار آذربایجان شرقی می‌باشند و زین پس، ضمن احترام به سوابق درخشان‌شان در کسوت پاسداری از انقلاب اسلامی، به عنوان یک مدیر اجرایی در استان مخاطب و مورد نقد قرار می‌گیرند.

طرف دوم؛ جناب آقای سرهنگ ایوب علیزاده که ضمن افتخار پاسداری، فرزند جانباز شهید بوده و دانش آموخته دکتری اقتصاد می‌باشد که در همه‌ی عرصه‌های لازم برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی، خود و خانواده‌اش در پیشانی جبهه حق بوده و بیش از دو دهه از عمر خود را در جایگاه‌های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذرانده است.

پس همه منتقدان منصف، لازم است در تحلیل مسئله، از هرگونه اتهام زنی و تقدس گرایی، اجتناب نموده و در حیطه کنش، ارائه نظر و تحلیل نمایند. بدین معنی که مصداق کلیت نظام و تبلور مطلق آرمان‌ها تلقی کردن یک طرف و غیر قابل نقد انگاشتن آن؛ که قرار است به عنوان مدیر اجرایی تصمیماتی را اتخاذ نماید که قطعا قابل نقد بوده و دور از خطا نخواهند بود، خطرناک‌تر و بدتر از رفتار صورت پذیرفته توسط طرف مقابل می باشد. و از طرفی منافق و وابسته به استکبار و دشمن خواندن طرف دیگر که چند صباحی قبل، صاحب صلاحیت مسئولیت در همین نهاد بوده است، نیز ناصواب می‌باشد.

سوم پذیرش امکان خطا در مدیریت؛ حتی در نهادهای انقلابی و نظامی با توجه به مفاد موارد فوق الذکر، لازم است ضمن پذیرش احتمال خطاهای رفتاری و مدیریتی در طول دوران خدمت و مدیریت افراد، در تحلیل حادثه به این مهم توجه کنیم که احتمال دارد فارغ از ارزش گذاری رفتارها، اقدامات و تصمیمات جناب آقای سردار عابدین خرم در طول دوران فرماندهی سپاه عاشورا؛ برخی تصمیمات ایشان، با دیدگاهها، مصالح و حتی منافع اعضا و کارکنان آن نهاد در تعارض بوده و زمینه تضییع حق، ایجاد کدورت و خطا در مواجهه و اقدام را فراهم آورده باشد. به عنوان مثال می توان به نحوه‌ی مواجهه با نخبگان درون نهادی و مکانیزم‌های گردش مدیریتی و عدم سهولت گفت‌وگو بین مدیران و کارکنان و مانند آن که صبر ایوب ها! را سر آورده باشد اشاره کرد. که پیشنهاد می شود افراد و ساختارهای ذی ربط نسبت به بررسی نظامات و فرآیندهای موجود و رفع انسدادهای احتمالی در ارتباطات درون سازمانی اقدام نمایند. بیان عدم شناخت ایشان توسط آقای خرم و تنزل این امر به موضوع واکسیناسیون همسر آقای علیزاده توسط نامحرم! قابل پذیرش نمی‌باشد.

چهارم ارائه پیشنهاداتی برای مدیریت تعارض و مواجهه با چالشهای درون گفتمانی و تجویز راهبردی ارائه چارچوبی برای مواجهه در موقعیت‌های تعارضی و چالش برانگیز در جریانات با ماهیت مشابه، غیرقابل اجتناب می‌باشد، که پیش‌نیاز آن پذیرش احتمال خطا در درون گفتمان و پرهیز از تقدس گرایی و اتهام زنی می‌باشد.

نگارنده این متن با آگاهی از پیامدهای نامبارک و فرصت سوز این حادثه تلخ در ابعاد محلی، ملی و بین‌المللی و تأکید بر اشتباه بودن اقدام آقای علیزاده و ضرورت بررسی و مجازات متناسب با جرم و خطای ایشان توسط مراجع ذی‌صلاح؛ هر دو طرف این حادثه تلخ را از نیروهای انقلاب می‌دانم و هرگونه بکارگیری عناوینی مانند منافق، وابسته، ضد انقلاب و تشبیه به عناصر داعشی و نفوذی و مانند آن را دارای پیامد ناخوشایند برای بهبود مستمر حکمرانی و مدیریت در بخش عمومی می‌دانم. در همین جا توجه همه‌گان به ویژه صاحب‌نظران، تصمیم‌گیران و نخبگان را به توجه و پژوهش در ریشه‌های شکل دهنده این رفتار پر هزینه، مانند عدم تعامل موثر با منتقدین، عدم شناخت لازم از کنشگران، ذی‌نفعان و ذی‌صلاحان جلب نموده و ضرورت ارائه تجویزهای راهبردی برای پیشگیری از تکرار حوادث با ماهیت مشابه و حتی دارای پیامدهای تلخ تر معطوف می‌نمایم. چرا که چالشی در سطح یک نهاد با ماهیت انقلابی و کارکنان با آرمان و اهداف مشترک رخ داد و پیامدهای این چنینی خلق کرد، می‌تواند در صورت عدم بهبودهای لازم و اتخاذ راهبردهای مناسب، در ابتدای مسئولیت اجرایی استان آذربایجان شرقی، به دلیل کثرت و تنوع ذی‌نفعان، کنشگران و به تبع آن منتقدان، می تواند محل تأمل باشد!

و در نهایت پیشنهادات بنده برای مدیریت تعارض و مواجهه با چالش های درون گفتمانی: 1. پذیرش احتمال خطا و اشتباه درون گفتمانی و عدم فرافکنی در موارد خطا 2. پرهیز از ایجاد دوگانه های حق مطلق و باطل مطلق در درون گفتمان 3. انجام اقدامات شایسته در مواجهه با بحران؛ در سه سطح قبل، حین و پس از بحران با تاکید بر شناسایی ریشه‌های ایجاد کننده مسائل و مشکلات به جای تمرکز بر عارضه‌ها 4. تمرکز بر موضوع و رفتار ایجاد کننده تعارض و چالش، به جای افراد! 5. ترویج فضای گفت‌وگو برای پیشگیری از توسعه سوء تفاهمات و در نهایت رعایت تقوا و عمل به فرامین الهی و سیره حضرات معصومین علیهم السلام به ویژه: *ترجیح منافع عامه بر منافع شخصی * کنترل خشم *پرهیز از تهمت و اتهام ناروا *تلاش برای اصلاح ذات البین *پرهیز از دروغ گویی و کتمان حق و العاقبه للمتقین» انتهای پیام