یک لشکر شکستخورده
مهاجرت هنرمندان ایرانی در سالهای اخیر نشان از ناشیگری سیاسی آنها و درک نادرست از وطن و دنیای غرب است.
به گزارش مشرق، در سالهای اخیر، مهاجرت هنرمندان ایرانی بهویژه بازیگران به کشورهای دیگر تبدیل به پدیدهای شده که توجه زیادی را جلب کرده است. این مهاجرتها گاه به دلایل حرفهای و گاه شخصی صورت گرفتهاند؛ اما پیامدهایی را نیز به دنبال داشتهاند.
برخی از این بازیگران که در ایران با آثار موفق و پرمخاطب خود شناخته میشدند، پس از مهاجرت با چالشهای جدیدی روبهرو شدند و نتوانستند جایگاه قبلی خود را در خارج از کشور بازسازی کنند.
مهاجرت بازیگران ایرانی به خارج از کشور موضوعی چندوجهی است که میتوان از ابعاد مختلفی به آن پرداخت. اینکه اساسا کدام گروهها از بازیگران مهاجرت میکنند، با چه هدفی این کار را انجام میدهند، پس از خروج از کشور چه رفتارهایی از خود بروز میدهند و شرایط کاری و روند هنری آنها پس از مهاجرت درگیر چه چالشهایی میشود، از جمله مهمترین سوالهایی هستند که درباره این موضوع میتوانند مطرح شوند. در این مطلب به موضوع مهاجرت هنرمندان میپردازیم و تلاش میکنیم تحلیلی واقعگرایانه از این موضوع بر اساس ذکر نمونهها ارائه کنیم.
فهرستی که هر روز طولانیتر میشود
یکی از چهرههای برجستهای که نامش با مهاجرت هنری گره خورده، گلشیفته فراهانی است. او که در سینمای ایران با فیلمهایی مانند «میم مثل مادر» و «درباره الی» شهرت بسیاری پیدا کرد، پس از خروج از ایران به فعالیتهای سینمایی بینالمللی پرداخت و در فیلمهایی مانند «یک مشت دروغ» در کنار لئوناردو دیکاپریو به ایفای نقش پرداخت. اگرچه گلشیفته توانست در سینمای جهان به موفقیتهایی کوچک دست یابد؛ اما برای بسیاری از ایرانیان، تصمیم به مهاجرت او به معنای ترک هویت هنری ایرانی و ارزشهای فرهنگی کشورش تلقی شد.
مهناز افشار نیز از دیگر بازیگرانی است که در سالهای اخیر ایران را ترک کرده است. او که با بازی در فیلمهایی مانند «آتشبس» و «برف روی کاجها» جایگاه خود را در سینمای ایران تثبیت کرده بود، پس از مهاجرت، به فعالیتهای خود در کشورهای دیگر ادامه داد. افشار علاوه بر بازیگری، در برنامههای تلویزیونی بینالمللی نیز حضور یافت؛ هرچند موفقیتهایش در خارج از کشور به اندازه داخل ایران نبوده؛ اما او همچنان به فعالیتهای اجتماعی و حرفهای خود ادامه میدهد و سعی میکند به صورت علنی شکست خود را نپذیرد.
ریحانه پارسا که با سریال «پدر» به شهرت رسید، از دیگر بازیگرانی است که به سرعت پس از شهرت، تصمیم به مهاجرت گرفت. او پس از خروج از ایران به ترکیه رفت و فعالیتهای جنجالی در فضای مجازی آغاز کرد. ریحانه پارسا که در ابتدای مسیر هنری خود قرار داشت، نتوانست به همان میزان موفقیت در کشور مقصد دست یابد و بیشتر درگیر حواشی و مسائل جنجالی شخصی شد تا اینکه به صورت جدی به فعالیت هنری ادامه دهد. اخیرا کار ریحانه پارسا به جایی رسیده است که به همراه یک دوربین به خیابانهای ترکیه میرود و سعی میکند جاذبههای توریستی این کشور را معرفی نماید.
حمید فرخنژاد از دیگر چهرههای مطرحی است که ایران را ترک کرده است. او که با فیلمهای چون «عروس آتش» و «ارتفاع پست» به یکی از چهرههای مهم سینمای ایران بدل شده بود، پس از مهاجرت به آمریکا به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی پرداخت. حمید فرخنژاد به دلیل داشتن دیدگاههای خاص سیاسی و ابراز آنها در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. او در مدتی که از ایران رفته، فقط توانسته در یک نمایش که مضمون سیاسی دارد، به ایفای نقش بپردازد و به زودی در آستانه محو قرار خواهد گرفت.
پرستو صالحی نیز از دیگر بازیگران زن ایرانی است که کشورمان را ترک کرده است. او که با بازی در سریال «زیر آسمان شهر» به یکی از چهرههای معروف تلویزیون ایران تبدیل شده بود، پس از مهاجرت از ایران بیشتر درگیر مسائل شخصی و فعالیتهای اجتماعی شد. حضور صالحی در رسانههای اجتماعی و فعالیتهایش در این فضا جایگاه جدیدی برای او فراهم کرد، اما از نظر حرفهای نتوانسته موفقیتهای گذشتهاش را در عرصه بازیگری تکرار کند.
در ادامه میتوان به فریبرز عربنیا اشاره کرد. او که با بازی در نقشهای مهمی مانند «مختارنامه» به یکی از چهرههای شاخص سینمای ایران تبدیل شده بود، پس از مهاجرت به کانادا حضور کمرنگی در سینما و تلویزیون داشت.
عربنیا با تصمیم به ترک ایران و سکونت در خارج از کشور بیشتر به مسائل شخصی پرداخت و کمتر در عرصه هنری دیده شد.
به این فهرست میتوانیم شمار زیادی از بازیگران ایرانی را هم اضافه کنیم که تقریبا همه آنها در ایران وضعیت بهتری داشتند.
صدف طاهریان، اشکان خطیبی، شبنم فرشادجو، فلور نظری، پگاه آهنگرانی، سحر قریشی، لادن طباطبایی، روناک یونسی، مینا لاکانی، چکامه چمنماه، احسان کرمی، مانی رهنما و همسرش صبا راد، محمد حسینی، برزو ارجمند، ارژنگ امیرفضلی و... تنها بخشی از بازیگرانی هستند که در ایران شرایط متوسط و حتی مطلوبی داشتند؛ اما در خارج از کشور به یک شهروند عادی که به سختی زندگی را میگذراند، تبدیل شدهاند.
هنرمندان کمتر شناختهشده و فرصتهای از دسترفته
بسیاری از بازیگرانی که به خارج از ایران مهاجرت کردند، اگرچه چهرههای درجه اولی در صنعت سینمای ایران نبودند؛ اما بهطور کلی جایگاه خود را در ایران داشتند و میتوانستند بهعنوان بازیگر در نقشهای فرعی یا مکمل به فعالیت خود ادامه دهند و زندگی را بگذرانند؛ اما مهاجرت این بازیگران به دلایل مختلف، عملا فرصتهای شغلی و هنری آنها را محدود کرد.
موضوع از این قرار است که فضای هنری کشورهای خارجی به خصوص در عرصه بازیگری، تفاوتهای بنیادینی با فضای داخلی ایران دارد.
برای مثال هنرمندانی مانند اشکان خطیبی که با استعداد هنری در ایران شناخته شده و از موقعیتهای ویژهای نیز برخوردار بودند، پس از مهاجرت، عملا به حاشیه رانده شدند و گزینههای محدودی برای ادامه فعالیت پیدا کردند.
ورود ناشیانه به سیاست
این وضعیت درباره بازیگران و هنرمندان برجسته، به مراتب هولناکتر است. امروز کسی نمیتواند منکر این موضوع شود که بازیگرانی مثل گلشیفته فراهانی، مهناز افشار و حمید فرخنژاد در ایران هنرمندان درجه یکی بودند و در بهترین آثار سینمایی و شبکه نمایش خانگی نقشهای مهمی ایفا میکردند. این چهرههای مشهور اما با تصمیم خود مبنی بر مهاجرت، نهتنها خود را در موقعیت پیچیدهای قرار دادند، بلکه مخاطب ایرانی و طرفداران پرشمارشان را نیز از تماشای هنرنمایی خود محروم کردند.
گلشیفته فراهانی که اغلب بهعنوان یکی از موفقترین نمونههای مهاجرت هنرمندان ایرانی از او یاد میشود، زمانی که در ایران بود میتوانست در آثار موفقترین کارگردان ایرانی در عرصه بینالمللی، یعنی اصغر فرهادی ایفای نقش کند؛ اما بعدها لب به گلایه از این کارگردان برجسته گشود و باز هم نقشی برای این تصمیم خود در نظر نگرفت.
فراهانی سالهاست که در سینمای بینالمللی به فعالیت ادامه میدهد؛ اما همچنان مخاطب ایرانی را از دست داده و در عرصه بینالمللی هم، اگرچه از بازیگری دور نشده؛ اما چندان افتخار بزرگی را هم به دست نیاورده است و یک هنرپیشه متوسط در آثار متوسط سینمای جهان محسوب میشود. این نوع مهاجرت، چه برای هنرمند و چه برای جامعه، یک بازی دوسر باخت به نظر میرسد. ورود این افراد به حیطه سیاست بسیار ناشیانه و بعضا کاسبکارانه بوده است.
دشواریهای تطبیق با فرهنگ جدید
هرچند مهاجرت تصمیمی شخصی است؛ اما هنر نمایش و بهویژه بازیگری، ماهیتی اجتماعی و فرهنگی دارد که در بستر کشور مبدأ شکل میگیرد.
یک بازیگر ایرانی که در ایران شهرت پیدا کرده است، وقتی به یک کشور خارجی مهاجرت میکند، با فضایی روبهرو میشود که از لحاظ فرهنگی، زبان و دغدغههای اجتماعی با ایران تفاوتهای زیادی دارد. به همین دلیل، بازیگرانی که به خارج مهاجرت کردهاند، برای بازگشت به حرفهی خود یا موفقیت در عرصه بینالمللی باید با چالشهای جدی مواجه شوند.
فراموش نکنید که ابرستاره سینمای قبل از انقلاب ایران، یعنی بهروز وثوقی سالهاست که در خارج از کشور زندگی میکند و به بازی در آثار زیر متوسط هم پرداخته؛ اما کیفیت این فیلمها به نحوی بوده است که کمتر مخاطب ایرانی، وثوقی امروز را میشناسد و اغلب ترجیح میدهد با همان فیلمهای قدیمی او ارتباط برقرار کند.
چالشهای پیش روی مهاجران
اگرچه برخی از بازیگران ایرانی پس از مهاجرت توانستهاند در نقشهای کوچکتر یا در تولیدات تلویزیونی و سینمایی خارج از ایران به فعالیت ادامه دهند؛ اما واقعیت این است که بازار کار بازیگری برای ایرانیان خارج از کشور محدود است.
حتی مزدک میرزایی یکی از گزارشگرانی بود که پس از مهاجرت نتوانست همان جایگاه قبلی خود را حفظ کند و به همین دلیل مخاطب ایرانی اکنون با جایگزینهایی مواجه است که کیفیت کارشان به اندازه او نیست.
نیازمند بررسی بیشتر
مهاجرت هنرمندان ایرانی به خارج از کشور، یک پدیده چندوجهی است که دلایل آن را میتوان از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کرد.
هرچند مهاجرت برای برخی هنرمندان یک تصمیم شخصی و گاه ضروری بوده؛ اما در بیشتر موارد این مهاجرتها باعث کاهش یا محدود شدن فرصتهای شغلی و هنری آنها شده است. علاوه بر این، مخاطب ایرانی نیز از لذت تماشای بازی و شنیدن صدای این هنرمندان محروم شده است.
برای جلوگیری از مهاجرت هنرمندان، یکی از راهکارهای مهم میتواند ایجاد فضای بازتر و فراهم آوردن شرایط مناسب برای رشد و خلاقیت آنها در داخل کشور باشد.
این موضوع مستلزم توجه بیشتر به آزادیهای هنری، فرصتهای شغلی و همچنین رفع محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی است. اگرچه مهاجرت یک تصمیم شخصی است؛ اما فراهم کردن این امکانات میتواند تا حدود زیادی از این موج گسترده مهاجرت جلوگیری کند.
اتفاق دیگری که میتواند از ادامه مهاجرتهای هنرمندان ایرانی جلوگیری کند، بازنمایی و روشنگری درباره سرنوشت هنرمندان مهاجر است.
این موضوع میتواند باعث شود آن دسته از هنرمندان ایرانی که سودای مهاجرت را در سر میپرورانند، قدری واقعگرایانهتر به موضوع مهاجرت نگاه کنند و تصمیمی نگیرند که زندگی هنریشان را تحتالشعاع قرار دهد.
منبع: صبح نو