سه‌شنبه 6 آذر 1403

2 نمونه از ظلم ستیزی امام سجاد (ع) در برابر حاکمان ظالم اموی

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
2 نمونه از ظلم ستیزی امام سجاد (ع) در برابر حاکمان ظالم اموی

رهبر انقلاب در کتاب انسان 250ساله که شرحی بر زندگی مبارزاتی ائمه است، دو نمونه از ظلم ستیزی امام سجاد (ع) در برابر حاکمان ظالم اموی را بیان می کنند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی هایی متعدد از زندگانی سیاسی مبارزاتی اهل بیت (ع) سخن گفته است. این بیانات ارزشمند در کتابی با عنوان انسان 250ساله گردآوری شده که مطالعه آن بسیار مفید فایده است. به مناسبت میلاد با سعادت امام سجاد (ع)، بخشی از این بیانات را که نشان دهنده ظلم ستیزی و مقابله در برابر حاکمان ظالم زمانه ایشان است را تقدیم می کنیم:

«نمونه دیگری هم از این جلوه های تعرض را ما در برخی از مکاتبات میان امام سجاد (ع) و عبدالملک خلیفه مقتدر اموی مشاهده می کنیم، که من دو نمونه آن را در اینجا اشاره میکنم:

1- یک وقت عبدالملک نامه ای نوشت به امام سجاد (ع)ِ و حضرت را بر ازدواج با کنیز آزاد شده خودش ملامت کرد. حضرت کنیزی داشتند و آن کنیز را آزاد کردند، سپس با او ازدواج کردند. عبدالملک نامه ای نوشت و امام را مورد شماتت قرار داد. البته کار امام یک کار بسیار انسانی و اسلامی بود، برای اینکه یک کنیزی را از قید عبودیت و رقیت آزاد کرده بود و سپس به همان کنیز برده، شرافت بخشیده و او را همسر خود قرار داده بود، و این کار بسیار انسانی و جالبی است. ولی انگیزه عبدالملک از نامه نوشتن این بود که در ضمن اینکه تعرضی به امام سجاد کرده باشد، می خواست به آن بزرگوار بفهماند که از مسائل داخلی ایشان هم مطلع است و بدین وسیله یک تهدید ضمنی بود برای حضرت. امام سجاد (ع) در پاسخ، نامه ای نوشتند و در مقدمه فرمودند: این کار هیچ اشکالی ندارد و بزرگان هم چنین کاری کرده اند، پیغمبر خدا هم چنین عملی انجام داده است، از این رو هیچ ملامتی بر من نیست یعنی هیچ پستی و خواری برای مردم مسلمان وجود ندارد بلکه پستی و خواری همان پستی و خواری جاهلیت است. به صورت طنز و خیلی لطیف او را به سوابق جاهلیت پدرانش توجه دادند، یعنی شما هستید که از خانواده مردم جاهل و مشرک و دشمن خدا هستید و آن رویه در شما وجود دارد. اگر بناست سرافکندگی در کسی وجود داشته باشد، از آن باید سرافکندگی داشته باشد نه از اینکه با یک زن مسلمانی ازدواج کرده است.

هنگامی که نامه به عبدالملک رسید، سلیمان، پسر دوم عبدالملک، نزد پدرش بود و هنگامی که نامه خوانده شد، او هم شنید طنز و سرزنش امام را، و او هم همانند پدرش در نامه احساس کرد. رو به پدرش کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین! ببین، علی بن الحسین چه تفاخری بر تو کرده است؟ یعنی در این نامه فهمانده است که پدران ِ من همه، مؤمنین بالله بوده اند و پدران تو همه، کفار و مشرکین بوده اند. می خواست پدرش را تحریک کند که یک عمل حادی در مقابل این نامه انجام دهد. ولی عبدالملک از پسرش عاقل تر بود و می دانست که نسبت به چنین قضایایی نباید با حضرت سجاد درگیر شود لذا به پسرش خطاب کرد و گفت: چیزی نگو پسرم! این زبان بنی هاشم است که صخره ها را می شکافد. یعنی زبان استدلال این ها بسیار قوی است و درشت گو هستند.

2- نمونه دیگر، نامه دیگری است که بین امام سجاد (ع) و عبدالملک رد و بدل شده و داستانش چنین است: عبدالملک اطلاع پیدا کرده بود که شمشیر پیغمبر (ص) در اختیار حضرت سجاد (ع) است و این چیز جالبی بود، زیرا یادگار پیغمبر بود و مایه تفاخر. وانگهی، بودن آن شمشیر نزد امام سجاد، خطری برای عبدالملک بود، زیرا مردم را به سوی خود جلب می کرد. لذا در نامه ای که به امام سجاد نوشت درخواست کرد که حضرت شمشیر را برای او بفرستد. در ذیل نامه هم نوشته بود که اگر کاری داشته باشید من حاضرم کار شما را انجام دهم! یعنی پاداش آن هبه را هم درضمن نامه وعده کرده بود. امام جواب رد داد. مجدداً به حضرت نامه ای تهدیدآمیز نوشت که اگر شمشیر را نفرستی، من سهمیه تو را از بیت المال قطع خواهم کرد. امام در پاسخ نوشت: «اما بعد، خداوند عهده دار شده است که بندگان متقی را از آنچه ناخوشایندشان است نجات ببخشد، و از آنجا که گمان ندارند روزی دهد. و در قرآن فرموده است: همانا خدا دوست نمی دارد هیچ خیانت گر ناسپاس را. اکنون بنگر که کدام از ما دو نفر با این آیه منطبق تریم.»

این لحن بسیار تندی در مقابل خلیفه بود، زیرا این نامه به دست هرکس می افتاد، می فهمید که امام سجاد اولا: خودش را خیانتگر و ناسپاس نمی داند؛ ثانیا: هیچکس درباره آن بزرگوار چنین تصوری را ندارد، زیرا او انسان بزرگوار و مرد شایسته و برگزیده ای از خاندان پیغمبر بود و هرگز منطبق با این آیه نبود. بنابراین نظر امام سجاد این بود که تو خیانتگر و ناسپاس هستی! تا این حد، امام در مقابل تهدید او تندی می کرد. این ها نمونه هایی بود از تعرض های امام سجاد نسبت به دستگاه خلافت اموی.»

انتهای پیام /