9 راهکار مهم برای پیشگیری از پرخاشگری نوجوانان
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران،نوجوانی با تغییر و تحولات مختلف (تغییرات جسمی، روانی، خلقی) عجین شده است. نوجوان در این دنیای جدید و پر تغییر هر چیزی را قبول نمیکند. گاهی اینعدم موافقت بهصورت سرکشی، لجبازی، پرخاشگری و... نمود دارد؛ درحالیکه او نیازمند ارتباط خوب با والدین و به دنبال مقبولیت و تعلق بیشتر با اطرافیان است. برای داشتن ارتباطی بهتر، ابتدا به تعریف «مقبولیت» میپردازیم و در ادامه 9 راهکار را برای پیشگیری از پرخاشگری پیشنهاد میکنیم.
مقبولیت چیست؟
یکی از مولفههای ارتباط موفق با نوجوان این است که نوجوان نزد والدین مقبولیت داشته باشد. نوجوان میبیند که ظاهرش تغییر کرده است، عقایدش تغییر کرده است، در مورد خیلی چیزها صحبت میکند و امکان دارد نظر مخالفی را هم بگوید. همه این موارد ممکن است روی ظاهر، پوشش و رفتار و انتخاب دوستانش تأثیر بگذارد؛ چون دنیای جدیدی را تجربه میکند. با این حجم از تغییرات این سؤالات برایش مطرح میشود که آیا ظاهر من مورد قبول دیگران هست؟ آیا من همچنان در خانواده پذیرفته شده هستم؟ به خانواده تعلق دارم؟ آنها روی من حساب میکنند؟ مقبول آنها هستم؟ اگر اینگونه احساس کند که مقبول نیست، احساس اضطراب میکند و به سمت پرخاشگری نسبت به خود و خانواده میرود و از خود میپرسد، چرا نباید والدین من را بپذیرند؟ حال باید از خود پرسید که برای جلوگیری از این پرخاشگری چه کنیم؟
1- بی قیدوشرط بپذیریم
ما باید نوجوان را بیقیدوشرط بپذیریم، نه اینکه فقط اگر نمرهات بالا باشد، درست را بخوانی، نمازت را بخوانی، چادرت را سر کنی، با خواهر و برادرت خوب باشی، من تو را دوست دارم و مورد پذیرش ما هستی؛ درواقع با این قیدها، بچهها حس میکنند، اگر اینطور نباشم موردتوجه خانواده نیستم. حالا اگر حس تعلق برقرار شد ما میتوانیم درباره نکات مورد نظرمان صحبت کنیم. پس اول باید پذیرش وجود داشته باشد تا بچهها با ما همراه شوند و بعد از همراه شدن نوجوان، سراغ نکاتی که باید اصلاح شود (نکات رفتاری، عقیدتی) میرویم.
2- بازخورد مثبت بدهیم
وقتی به ارتباط خانوادهها با نوجوانها نگاه میکنیم، تمرکز پدر و مادرها بیشتر روی نکات منفی است. برای ایجاد مقبولیت به نوجوانمان توجه مثبت داشته باشیم؛ یعنی دائم گیر ندهیم و با دادن بازخوردهای مثبت کمک کنیم تا نوجوان حس مثبت بگیرد. دائم گیر ندهیم و بازخورد مثبت، به بچهها بدهیم. این موارد کمک میکند تا نوجوان حس مثبت و مقبولیت از خودش داشته باشد. بعضی از پدر و مادرها مثل پهپاد در خانه راه میروند و نقاط منفی بچهها را میبیند و تذکر میدهند. این عمل یک حس منفی ایجاد میکند و اگر نوجوان احساس کند مقبولیت و پذیرش ندارد، سه اتفاق میافتد که شامل اضطراب، احساس بیارزشی، احساس بیعرضگی است؛ بنابراین باید تمرکز را روی رفتار مثبت قرار دهیم و با پررنگکردن رفتار مثبت نوجوان، خودمان هم حس و حال خوبی دریافت میکنیم و بدین ترتیب یک رابطه دوطرفه ایجاد میشود. با درستکردن یک چکلیست از رفتارهای مثبت نوجوان بعد از مدتی، خواهیم دید که حال خودمان بهتر شده است. وقتی حال من خوب میشود، رفتار پسرم هم با من مهربانانه میشود؛ چراکه در حال انتقال حسهای بهتری به او هستم.
3- برنامه خانوادگی مشترک داشته باشیم
در سنین نوجوانی داشتن یک برنامه مشترک با نوجوان لازم است. این برنامه مشترک دو نوع است. یک نوع آن دستهجمعی و خانوادگی، متناسب با فضای خانواده است؛ همه دور هم مینشینیم، عصرانه و چای میخوریم. حتی بعضی شبها با هم فیلمی یا زنجیرهای نگاه میکنیم، بازیهای گروهی، دستهجمعی و فکری انجام میدهیم و یک کار ویژهتر این است که هفتهای یکبار با هم بهجای خوشآبوهوا یا به پارک، دشت، کوه، بیابان یا باغی برویم. یا در زمستان برفبازی کنیم و فضای طبیعت را تجربه کنیم، آتش درست کنیم، سیبزمینی بخوریم، کنار رودخانه برویم، سینما برویم. این فعالیتها میبایست با علاقه نوجوان مطابقت داشته باشد. یک موقع هست ما فعالیتی را پیشنهاد میدهیم، ولی موردعلاقه نوجوان نیست. پس باید در جلسهای در مورد انتخاب برنامه، باهم صحبت کنیم که چگونه آخر هفته را بگذرانیم.
4- ارتباط دونفره مشترک داشته باشیم
در ارتباط دونفره والدین با نوجوان، ارتباط پدر و پسر، خیلی پررنگ است. معمولاً ارتباط با مادرها خوب است. ولی ارتباط پدر و پسر به دلیل مشغلههای پدر، کم است؛ بنابراین میتوان بر اساس علاقه دو طرف خصوصاً نوجوان، برنامههای دونفره ترتیب داده شود؛ مثل استخر رفتن، کوه رفتن، فلافل و سمبوسه خوردن، آبمیوه خوردن، خیلی مهم نیست جنس آن، چه باشد فقط تأکید بر دونفره بودن است. حتی دیگر افراد فامیل و دوست و آشنا هم حضور نداشته باشند. با این بیرون رفتن رابطه پدر و پسر گرم و صمیمی میشود و هر دو به هم نزدیک میشوند. در این حالت امکان دارد پسرها بخواهند حرف دلشان را به پدر بزنند و شبهات خود را مطرح کنند، سؤالات و مسائل بلوغ را از پدر بپرسند. گاهی این مسائل بلوغ از مادر پرسیده میشود، بهخاطر اینکه رابطه پدر و پسر سرد است و این کار درستی نبوده و موجب آسیب است؛ بنابراین برحسب موقعیت خانواده، این فضای دونفره و صمیمی باید با پدر فراهم شود.
5- طرد نکنیم
اگر به نوجوان بگوییم دیگر تو را دوست ندارم، اذیت میکنی، کاری به کار تو ندارم، من دیگر پسری به نام تو ندارم، برو و هر کاری میخواهی بکن، دیگر برای من مهم نیستی، این حرفها مهر تأیید میزند بر اینکه والدین من را دوست ندارند و من مقبول خانواده نیستم. در بعضی از خانوادهها میبینیم که نوجوان کاری کرده و پدر میخواهد او را از خانه بیرون کند. این کار اصلاً اثر تربیتی مثبت ندارد، اگرچه ممکن است مدتی بهخاطر تهدید، و بیرونکردن از خانه، آن رفتار را برای مدتی انجام ندهد؛ ولی اولاً کینه ایجاد میشود، ثانیاً احساسعدم مقبولیت میکند که برایش اضطرابزا خواهد بود و سوم این که آن رفتار را پنهانی انجام میدهد؛ چراکه عقیده او نسبت به ماجرا عوض نشده است و یا ممکن است مدتی آن رفتار را کنار بگذارد؛ ولی بعد از مدتی که حواس کسی نبود دوباره آن عمل را انجام میدهد.
6- علت را شناسایی کنیم
گاهی نوجوان به دلیل مشترک بودن اتاقش با خواهر و برادر و یا گرسنه بودن، خسته بودن، خوب نخوابیدن، دچار پرخاشگری میشود و یا امکان دارد، کسی به او بیاحترامی کرده است، حق او را خورده است، خواهر و برادر وسایل او را برداشتهاند، با دوستش دچار چالش شده است، نمره کم گرفته و یا شکستی خورده است. همه این اتفاقها در پیشگیری از خشم نوجوان باید شناسایی و بررسی شود.
7- الگو باشیم
آیا پدر و مادر الگوی خوبی برای مدیریت خشم نوجوان هست؟ هنگامی که پدر و مادر عصبانی میشوند، اگر هرچه از ذهنشان میگذرد را به زبان جاری کنند، دیگر نباید از نوجوان انتظار داشته باشند که در هنگام خشم، خودش را مدیریت کند و حرف بدی نزند. یک موقع ما والدین به نوجوان میگوییم: چرا حرف زشت میزنی؟ درحالیکه وقتی به خود مراجعه میکنیم، میبینیم خودمان در هنگام خشم بدترین چیزها را میگوییم؛ بنابراین والدین باید ابتدا، خود در مدیریت خشم پیشقدم باشند و الگوی رفتاری برای نوجوان باشند.
8- باج ندهیم
نوجوان نباید برای حذف مانع، از پرخاشگری، سروصدا، حرف زشت زدن، در را محکم کوبیدن، به درودیوار مشتزدن و مسائل این چنینی استفاده کند. ریشه این رفتار به این دلیل است که نوجوان فهمیده است که من هرچه میخواهم اول خانواده با آن مخالفت میکند و من صدایم را بالا میبرم و دادوبیداد میکنم و چون خانواده حوصله دادوبیداد ندارند، میگویند ما خسته هستیم، برو هر کاری میخواهی بکن. یا نوجوان به طریقی میخواهد، دل والدین را بسوزاند؛ مثلاً میگوید شما چه پدر و مادری هستید، مردم پدر و مادر دارند، ماهم پدر و مادر داریم، کاشکی شما پدر و مادر من نبودید، وقتی این حرفها را میزند پدر و مادر حس بدی پیدا میکنند و برای اینکه این حس بد را از بین ببرند و بگویند من آدم خوبی هستم، راضی به انجام آن عمل میشوند و نوجوان را به پرخاشگری مجدد تشویق میکنند و در برابر سلاح پرخاشگری او، تسلیم میشوند.
9- فرمانده و سرباز نباشیم
گاهی ما پدر و مادرها، یک رابطه از بالابهپایین با نوجوان برقرار میکنیم و مدل فرمانده و سرباز به خود میگیریم و این رابطه بین والدین و نوجوان در تربیت آسیبزا است. ولی وقتی در مورد آن مسئله، صحبت میکنیم و گفتوگوی شانهبهشانه انجام میدهیم، نوجوان حالت لجبازی به خود نمیگیرد. به طور مثال ما دوست داریم تو بروی، ما که با لذتبردن تو مشکلی نداریم؛ ولی نگران هستیم. چطور میتوانیم نگرانیها را برطرف کنیم؟ الان اگر در این ساعت بروی نگران میشویم؛ ولی اگر ساعت دیگری بروی مشکلی نداریم و یا اگر کسی همراهت باشد؛ مثلاً با دایی یا پسرعمویت بروی، خیال ما راحتتر است. اینگونه ما دیگر قدرتنمایی نمیکنیم و نوجوان میفهمد که ما بهجای اثبات قدرت خود، حل مسئله میکنیم و دیگر نوجوان به لجبازی و پرخاشگری دست نمیزند.