آخرالزمان؛ مصائب دینداری
تهران - ایرنا - در همه مراتب جهان آخرالزمان، گناه و دنیاگرایی حکمرانی خواهد داشت؛ پس طبیعی است که آنگاه، هرکه به حق نزدیکتر باشد، به نسبت قربش به حق، خوارتر باشد و آنکه به باطل نزدیک است نیز بسته به میزان پیوندش با اهریمن، از ارج و قرب و شکوه افزونتری بهرهمند باشد. اما نه این بماند و نه آن.
روزگار آخرالزمان، زمانهای است آکنده از فتنه و آشوب و بلا که نیروهای شر همه توانشان را به کار میگیرند تا روز به روز و لحظه به لحظه حاکمیت خود را بر دنیا و اهلش گسترش دهند و تثبیت کنند؛ پس بدیهی است که شیطان، عاملان و پیروانش بکوشند تا مردمان بیشتری را به دام گناه و معصیت بیفکنند و آنان را به خویش و مسلک اهریمنیشان جذب کنند.
با توجه به پیشآگاهیهایی که در روایتهای اسلامی درباره آخرالزمان و شرایط مردمان دنیا پیش از ظهور منجی (عج) بیان شده، در وهله نخست شاید این به ذهن برسد که هر آنچه شر و بلا و ابتلای آخرالزمانی است، تنها دامان بیدینان، مشرکان و کافران را خواهد گرفت و آنان که خود را دیندار میپندارند از آن بحر مواج فتنه بهسلامت به ساحل نجات خواهند رسید؛ اما چنین نیست! آنان که به دینداری شناخته میشوند نیز اگر با ایمانی خالص و دلی خدایی «دیندار» نباشند، همچون بیدینان و چهبسا بدتر از آنان گرفتار طوفانهای شیطانی آخرالزمان خواهند شد.
پنجمین شماره از سلسله نوشتههای «از آخرالزمان» به بررسی بخشی اندک از آنچه طبق روایتهای اسلامی بر سر دین (اسلام) و دینداران واقعی و دروغین آخرالزمان خواهد آمد، اختصاص دارد. در این نوشته، منظور از دین، بهطور خاص دین اسلام است و مسایل مطرحشده در سطرهای پیشرو نیز با پیروان آیین اسلام مرتبط است.
قیام دینداران علیه منجی (عج)
بر اساس آنچه از روایتهای اسلامی برمیآید، حفظ دین و ایمان یکی از سختترین کارها در آخرالزمان است. سبب این سختی دیندار ماندن هم واضح است؛ محرکها، مشوقها و زمینهها برای آلودهشدن به انواع و اقسام گناهان، در آخرالزمان بیش از هر زمان و زمانه دیگری، برای آدمیان فراهم است. فراوانی و در دسترسبودن ثروتها، قدرتها، لذتها و شهوتهای حرام در جهان در آستانه ظهور منجی به حد اعلای خود خواهد رسید. اما این، همه داستان سخت حفظ دین و ایمان در آخر زمان نیست! افزون بر این، آخرالزمان دورهای است که پیدایش بدعتها در دین و شعائر دینی نیز به اوج میرسد؛ بدعتهایی که آنچنان در بطن سنتها و اصالتهای اسلامی نفوذ میکند که بسیاری از دینداران بههیچروی گمان بدعت در آنها نخواهند داشت. همین است که همواره گفتهاند و شنیدهایم که در آخرالزمان مرز بین حق و باطل به باریکی تار موی است.
پیغامبر اکرم (ص) در ضمن حدیثی پرتفصیل که خطاب به جناب ابن مسعود بیان شده، فرمودهاند که «اسلام در آغاز غریب بود و در آینده نیز چون گذشته غریب خواهد شد». [1] امام جعفر صادق (ع) نیز فرمودهاند که «قائم هنگامیکه قیام کند، دعوت نوینی را آغاز خواهد کرد، همانگونه که رسول خدا (ص) دعوت فرمود». [2]
اگر این دو پیشآگاهی از رسول الله (ص) و امام صادق (ع) را در کنار هم بررسی کنیم، بهخوبی آشکار خواهد شد که در آخر زمان گسترش بدعتها در آیین اسلام تا چه حد خواهد بود. همین وضعیت خطرناک پرشبهه است که کار را به جایی خواهد رساند که هنگام ظهور حضرت موعود (عج)، شماری از آنان که خود را دیندار میدانند، با استناد به آیههای قرآن، به مبارزه با حضرت مهدی (عج) خواهند پرداخت.
از این رو است که امام جعفر صادق (ع) فرمودهاند که «قائم، علیهالسلام، در پیکار خود با چنان چیزی مواجه خواهد شد که رسول خدا، صلی الله علیه و آله، با آن مواجه نشد! همانا رسول خدا، صلی الله علیه و آله، درحالی به سوی مردم آمد که آنان بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را پرستش میکردند؛ ولی قائم چنان است که علیه او خروج میکنند و کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و به استناد همان تأویل با او به جنگ برمیخیزند». امام جعفر صادق (ع) فرمودهاند که «قائم، علیهالسلام، در پیکار خود با چنان چیزی مواجه خواهد شد که رسول خدا، صلی الله علیه و آله، با آن مواجه نشد! همانا رسول خدا، صلی الله علیه و آله، درحالی به سوی مردم آمد که آنان بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را پرستش میکردند؛ ولی قائم چنان است که علیه او خروج میکنند و کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و به استناد همان تأویل با او به جنگ برمیخیزند». [3]
سختیهای حفظ دین و ایمان در آخرالزمان
طوفانهای سهمگین گناه و بلا آنچنان در آخرالزمان دنیا و اهلش را درمینوردد، که آدمی برای حفظ دین و ایمان خویش ناگزیر است، سختترین شرایط تجربه کند. برای توصیف این شرایط جانکاه، کلامی رساتر از این سخن پیغامبر اکرم (ص) نخواهد بود. حضرت (ص) فرمودهاند که «زمانی خواهد آمد که صبرکننده بر دین چون نگهدار آتش است در دست». [4]
امام جعفر صادق (ع) نیز در روایتی که شیخ طوسی (ره) آن را در کتاب «غیبت» نقل کرده، درباره سختیهای دینداری در آخرالزمان و پیش از ظهور حضرت منجی (عج) فرمودهاند که «هرکس در آن زمان بخواهد متمسک به دینش باشد و دینش را حفظ کند، مانند کسی است که بخواهد شاخه پر از خار قتاد [5] را با دستش بتراشد. سپس فرمودند: برای صاحب این امر [یعنی حضرت مهدی (عج)] غیبتی است [که بسیار سخت و طولانی است]، پس بنده خدا باید خداترس بوده، در آن زمان تمسک به دینش جسته، از آن کمک بخواهد. [6]
مسلمانان بتپرست آخرالزمان
رسول اکرم (ص) در ضمن روایتی که در آن از روزگاران پس از خویش خبر دادهاند، بخشی از حال و روز مردمان آخرالزمان را وصف کردهاند. در این توصیف رسول خدا (ص) به تغییر قبله و دین و حتی خدای برخی از آخرزمانیان اشاره شده است. ایشان فرمودهاند که بر مردمان زمانی خواهد آمد که «شکمهای ایشان، خداهای ایشان است؛ و زنان ایشان، قبله ایشان؛ و دینارهای ایشان، دین ایشان است؛ و شرف ایشان، متاع ایشان. [در آن زمان،] باقی نیست از ایمان، مگر اثر آن و نه از قرآن، مگر درس آن. مسجدهای ایشان معمور است از [لحاظ] بنا و دلهای ایشان خراب است از [نظر] هدی. عالمان ایشان بدترین خلق خدایند بر روی زمین. در این وقت مبتلا میگرداند، ایشان را خدای تعالی به چهار خصلت: جور از پادشاه و قحط از زمان و ظلم از سرداران و حاکمان و پرستیدن بتها. پس تعجب کردند صحابه و عرض کردند: یا رسول الله، آیا میپرستند بتان را؟! فرمود: هر درهم پیش ایشان بتی است...». [7]
قرآن مطلااز دیگر نشانههایی که پیغامبر اکرم (ص) برای آخرالزمان و جهان پیش از برپایی قیامت یاد کردهاند که به حال و روز برخی از دینداران آن عهد بازمیگردد، این است که در آخرالزمان مسجدها را زینت دهند و قرآنها را با طلا مزین سازند؛ صفهای مردم بسیار شود و صدای گریه و زاری در مسجدها به گوش رسد و مردمی با بدنهای متحد اجتماع کنند اما زبانها و روشهایشان مختلف باشد [منظور این است که تنها بهظاهر در کنار هم ایستادهاند و در دلهایشان با هم وحدت ندارند] و دین، لقلقه زبان گردد؛ اگر به آنان نعمتی داده شود، شکرگزارند، اما اگر نعمت از آنان بازداشته شود، کفران کنند [در ترجمههای دیگر: کافر شوند؛ دشنام دهند]؛ در آن زمان، به کوچکترها رحم نشود و بزرگترها را احترام نگذارند؛ حریمها لگدمال شود؛ در صدور حکمها ستم روا داشته شود؛ و کارها به دست نااهلان افتد.... در چنان زمانهای، جاهلان فراوانند و دانایان کم خواهند بود؛ همچنین حاکمان بسیارند اما افراد امین کم یافت شوند. [8]
حجی که برای خدا نیست
یکی از نشانههای دینداری در آیین اسلام، فریضه حج است؛ عبادت مهمی که از جلوههای بارز عبودیت و اقرار به بندگی در اسلام عزیز است. اهمیت مراسم و مناسک حج تا آنجا است که این گردهمایی سالانه مسلمانان سرتاسر جهان، به مهمترین نماد اتحاد پیروان اسلام بدل شده است. البته نباید از یاد برد که حج نیز مانند هر عمل دیگری، صدق نیت و اخلاص در عمل را میطلبد. از گذشته تا امروز از دید گروهی از مردم، سختی حج شاید به دوری راهش و دشواریهای سفرش باشد؛ اما اگر نیک بنگریم، سختی حج درست در صافیکردن نیت حج است؛ اینکه حاجی «تنها و تنها و تنها» برای خوشایند صاحب کعبه رنج سفر بر تن خویش هموار کند.
اما در میان حاجیان، همواره بودهاند، افرادی که دانسته یا نادانسته، رهباخته دیو نفس و نیز شیطان رجیم شدهاند و زیارت برای خدا را با غرضهای دنیایی آلودهاند. پیغامبر اکرم (ص) از فراوانی چنین حاجیانی در آخرالزمان پیشآگاهی دادهاند. ابن عباس (رض) نقل کرده است که رسول الله (ص) فرمودهاند که زمانی خواهد آمد که «ثروتمندان امتم برای تفریح و گردش به حج میروند؛ و خردهثروتمندان [= مردمان طبقه متوسط] برای تجارت به حج میروند؛ و فقیران جهت ریا و خودنمایی به حج میروند». رسول الله (ص) فرمودهاند که زمانی خواهد آمد که «ثروتمندان امتم برای تفریح و گردش به حج میروند؛ و خردهثروتمندان [= مردمان طبقه متوسط] برای تجارت به حج میروند؛ و فقیران جهت ریا و خودنمایی به حج میروند». [9]
بنابراین، چگونگی ادای فریضه حج و حفظ خلوص نیت در آن آیین الهی، نیز میتواند یکی از محکهای جدی دینداران آخرالزمان باشد.
مسجدها و منارههایی که ویران خواهد شد
در اسلام عزیز، اصل بر سادگی است و طبق آنچه از روایتهای اسلامی برمیآید، این سادگی البته خانه خدا و محل عبادت مسلمانان و مؤمنان، یعنی مسجدها را نیز دربرمیگیرد. حضرت خاتم الانبیا (ص) در اینباره به مسلمانان سفارش کردهاند که مسجدهایتان را مانند کنیسههای یهودیان و معبدهای مسیحیان زینت و زیور ندهید. [10]
جناب ابن بابویه (ره) نیز در کتاب «من لایحضره الفقیه» آورده است که «امیرالمؤمنین (ع) در کوفه مسجدی را دید که دیوارهای آن کنگره دارد؛ فرمود: مانند عبادتگاهها و مساجد یهود است. مساجد را کنگرهدار نباید ساخت؛ بلکه دیوار آن را هموار و صاف باید ساخت». [11]
نمای داخلی مسجد شیخ زاید اماراتشیخ صدوق (ره) در همان کتاب، این را نیز نقل کرده است که «امیرالمؤمنین (ع) بر مناره بلندی گذر کرد و فرمود آن را خراب کنند. سپس فرمود: مناره را بلند نباید ساخت، مگر با پشت بام مسجد». [12] درباره این فرمایش حضرت (ع) برداشتهای گوناگونی شده است؛ ازجمله اینکه مناره را نباید بلندتر از سطح پشت بام مسجد ساخت. بدین ترتیب که مناره را همجوار با دیوار مسجد باید طوری بسازند که ارتفاع آن از بام مسجد بیشتر نشود. از دلیلهایی هم که برای این مساله ذکر شده، این است که بلندی بیش از حد مناره میتواند سبب اشراف به خانههای اطراف و نقض حریم خصوصی همسایگان مسجد شود. [13]
اما با وجود این سفارشها به رعایت سادگی مسجدها، جالب است که پیغامبر اکرم (ص) از این نیز خبر دادهاند که در آخرالزمان، در میان مسلمانان این رواج یابد که «مسجدها مانند معابد نصاری و یهود زینت داده شوند. قرآنها و کتابها زیور شوند و منارهها را بلند سازند». [14]
امام حسن عسکری (ع) نیز در روایتی که گویای اصلاح مسجدها در زمان ظهور حضرت منجی (ع) است، چنین فرمودهاند که «وقتی که قائم (عج) قیام کند، به خرابنمودن منارهها و قصرهایی که در مساجد ساخته شده است، امر میفرماید.... خرابکردن آنها برای این است که احداثشان بدعت است؛ چون نه پیامبر آنها را ساخته است و نه امام». [15]
وای بر قرآنخوانان و عالمان
خداوند متعال در آیه چهارم از سوره مبارک مزمل فرموده است که «و رتل لقرءان ترتیلا: و قرآن را شمرده و روشن و با تأمل و دقت بخوان». [16] این دستور، افزون بر اینکه اشاره به این دارد که کلام الهی را میباید با طمأنینه و تأمل خواند تا بتوان در مفهوم و حقیقت آیههای قرآن اندیشید، بر حفظ شأن و عظمت آیههای وحی در هنگام خواندن قرآن نیز تأکید دارد. البته که زیباخواندن قرآن کریم نیز یکی از توصیههای مهم در خواندن مصحف شریف است. از اینرو است که نبی الرحم (ص) فرمودهاند که «صدای خوش، زینت قرآن است». [17]
با این حال، از آنجاییکه شیطان همیشه درکمین آدمی است، گروهی از قاریان قرآن را نیز میفریبد و آنان را چنین از راه بهدر میبرد که برای جلوهگری بیشتر در نظر خلق، تلاوت قرآن را با غنا میآمیزند. بدین ترتیب، تلاوت قرآن که عملی حسنه است، تبدیل میشود به سیئهای که قاریان اینچنین را به تباهی خواهد کشاند. طبق روایتهای معصومان (ع)، وجود چنین قاریانی را میتوان یکی از جلوههای آفتزدگی دینداری در آخرالزمان معرفی کرد.
امام جعفر صادق (ع) روایتی را از رسول الله (ص) نقل کردهاند که آن حضرت (ص) فرمودهاند که «قرآن را با لحنها و آوازهای عرب بخوانید و از لحن بدکاران و اهل گناهان کبیره دوری کنید، زیرا که پیغامبر اکرم (ص): پس از من، مردمانی آیند که قرآن را چون خوانندگی و نوحهخوانی و رهبانمآبی در حنجره بچرخانند و [حقیقت و مفهوم قرآن] از گلوگاه آنان نگذرد. دلشان وارونه است و دل هرکه از آنها خوشش آید هم وارونه است». پس از من، مردمانی آیند که قرآن را چون خوانندگی و نوحهخوانی و رهبانمآبی در حنجره بچرخانند و [حقیقت و مفهوم قرآن] از گلوگاه آنان نگذرد. دلشان وارونه است و دل هرکه از آنها خوشش آید، هم وارونه است»[18]
پیغامبر اکرم (ص) همچنین در روایتی که در «روض الواعظین» ثبت است، فرمودهاند که «در آخرالزمان گروهی پارسایان نادان و قرآنخوانان تبهکار خواهند بود». [19]
همردیف ایندسته از قاریان آخرالزمانی، گروهی از عالمان آخرالزمان نیز در کلام معصومان (ع) بسیار نکوهش شدهاند. در سطرهای پیشین نیز کلام رسول الله (ص) از نظر گذشت که آنان را «بدترین خلق خدا» معرفی کرده بودند. این عالمان، افرادی هستند که برای رسیدن به دنیا، در پی دین و علم دین رفتهاند؛ پس طبیعی است که برای حفظ دنیا نیز دین را به متاعی قلیل بفروشند.
حضرت رحم للعالمین (ص) درباره اوضاع آخرالزمان، فرمودهاند که قیامت آنگاه برپا شود که «خباثت در حاکمان و سستی در قاریان و دورویی در میان علما راه یابد و امت من ستارگان را در سرنوشت مؤثر بدانند، نه قدر را؛ و این هنگامی است که خوردن امانت مردم را غنیمت شمارند و صدقه را غرامت به حساب آورند و زشتیها را حلال و عبادت را سنگین شمرند». [20]
ایشان همچنین درباره قاریان و عالمان آخرالزمان فرمودهاند که قیامت برپا نشود مگر هنگامی که به علم (دین) عمل نشود و لغزشها و فتنهها زیاد شود...؛ آنگاه که قاریان قرآن به حاکمان رنگ دین بخشند [منظور این است که قاریان برای اهداف دنیایی با زمامداران ستمگر سازش کنند]؛ آنگاه که قرآن را با غنا و آواز بخوانند؛ امر به معروف و نهی از منکر کم شود؛ نمازها تباه شود؛ از شهوتها پیروی شود و مردم به سوی هوا و هوس بروند؛ حرص مال دنیا به قاریان راه یابد؛ نفاق در میان عالمان گسترش یابد؛ حق ضعیف از قوی ستانده نشود؛ و قداست امت و مردم از بین برود؛ در این وقت است که بلاها بر سر مردم فرود آید. [21]
در روایت دیگری، رسول اکرم (ص) درباره شماری از مسلمانان آخرالزمان چنین گفتهاند که «بر امت من زمانی بیاید که فقیران فراوان شوند و فقیهان کم شوند و علم برگرفته شود و آشوب فزونی گیرد. آنگاه از پس آن، زمانی بیاید که مردانی از امت من قرآن خوانند که از گلویشان بالاتر نرود [یعنی تنها به خواندن ظاهری قرآن میپردازند و قرآن در دل و جانشان هیچ نفوذ و تأثیری ندارد]. آنگاه از پس آن، زمانی بیاید که مشرک به خدا، با مؤمن مجادله کند و سخنانی نظیر او گوید». [22]
روزگار خواری ناپایدار مؤمنان راستین
جهان آخرالزمان در آستانه ظهور منجی (عج)، دنیایی است که در همه مراتب و ارکانش، گناه و ظلم و دنیاگرایی حکمرانی خواهد داشت. در چنین روزگاری طبیعی است که هرکه به حق نزدیکتر باشد، به نسبت قربش به حق و نیکی، خوارتر و ذلیلتر خواهد بود؛ و آنان که به باطل نزدیکند هم بسته به میزان پیوندشان با ناراستی و اهریمن، از ارج و قرب و شأن و شکوه افزونتری بهرهمند خواهند بود. البته نه آن خواری پایدار خواهد ماند و نه این شکوه و ارج و قرب دوام خواهد داشت.
نشانههای بروز چنین وضعیتی برای مؤمنان آخرالزمان را بهآشکارا میتوان در روایتهای معصومان (ع) دید. بهمثل پیغامبر اکرم (ص) در روایتی مشهور، فرمودهاند که «روزگاری بر مردم بیاید که مؤمن از بزش خوارتر باشد». [23]
حضرت خاتم الانبیا (ص) در روایت دیگری که به توصیف گوشهای از شرایط جامعه آخرالزمان پرداختهاند، از جامعهای گفتهاند که در آن ارزش، ضد ارزش است و ضد ارزش، ارزش. حضرت (ع) فرمودهاند که «زمانی بر مردم رسد که راستگو را تکذیب کنند و دروغگو را تصدیق کنند؛ و امین را خائن شمرند و خائن را مؤتمن پندارند؛ و مرد بیآنکه شهادت از او خواهند، شهادت دهد و بیآنکه قسم از او خواهند، قسم خورد؛ و خوشبختترین مردم، فرومایه پسر فرومایه باشد که به خدا و پیغمبرش ایمان ندارد». حضرت خاتم الانبیا (ع): «زمانی بر مردم رسد که راستگو را تکذیب کنند و دروغگو را تصدیق کنند؛ و امین را خائن شمرند و خائن را مؤتمن پندارند؛ و مرد بیآنکه شهادت از او خواهند، شهادت دهد و بیآنکه قسم از او خواهند، قسم خورد؛ و خوشبختترین مردم، فرومایه پسر فرومایه باشد که به خدا و پیغمبرش ایمان ندارد». [24]
درباره هنجارشدن دروغگویی در زمانه آخرالزمان، اصبغ بن نباته تمیمی نیز روایتی را از امیرالمؤمنین (ع) نقل کرده است. این یار وفادار امیرالمؤمنین (ع) چنین گفته که آن حضرت (ع) فرمودهاند: «همانا پیش از قائم سالهای فریبکاری خواهد بود، که راستگو در آن، دروغگو؛ و دروغگو در آن، راستگو قلمداد شود و ماحل [یعنی شخص مکار و سخنچین بدگو] در آن مقرب باشد». [25]
البته این سختیهایی که در آخرالزمان به مؤمنان راستین و دینباوران حقیقی خواهد رسید، آزمایشی است برای آنکه افراد خالص از ناخالص جدا شوند و عیار ایمان مسلمانان و مدعیان مسلمانی معلوم شود. از اینرو است که حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودهاند که «همانا مثل شیعه، مثل اندر است (محلی که خوشههای گندم را برای کوبیدن روی هم مینهند و [آن را] خرمنگاه گویند؛ یا محلی که در آن، گندم انبار میکنند). پس آن گندم را [کرم یا آفتی] گندمخوار بههم رسد و از آن آفت پاک شود و باز آفتی خورنده به آن برسد و از آن آفت نیز پاک شود تا اینکه از آن، مقداری بماند که کرم آفت نتواند به آن زیانی وارد کند. شیعه ما نیز چنیناند، از یکدیگر جداسازی و پاکسازی میگردند، تا اینکه جماعتی از آنان باقی بماند که فتنهها هیچ آسیبی بدیشان نمیرساند». [26]
خوشا به حال مؤمنان
در سطرهای پیشین اشاره شد که رنج و عذاب و خواری و خفتی که مؤمنان آخرالزمان از جانب بیدینان و اهریمنیان و منافقان آن روزگار میبینند، پایدار و همیشگی نخواهد بود. آنگاه که آن منجی (عج) رستگاریبخش از پس پرده غیبت بهدرآید، عزت «در خدمت صاحب الزمان (عج) بودن» را به مؤمنان خواهد بخشید و کافران و منافقان و فاجران و فاسقان را به ذلت و هلاکت ابدی خواهد رساند. این وعدهای است که اهل بیت (ع) دادهاند. امام جعفر صادق (ع) از امام زینالعابدین (ع) نقل کردهاند که ایشان فرمودهاند: «چون قائم قیام کند، خداوند از هر مؤمنی بیماری نقص و آفت را دور ساخته، نیرویش را بدو بازخواهد گردانید». [27]
در روایت دیگری نیز امام جعفر صادق (ع) فرمودهاند که «زمانیکه قائم، علیهالسلام، قیام کند، بر سر قبر مؤمن آمده، به او میفرماید: ای مؤمن، دوست و صاحب تو ظهور کرده. اگر میخواهی که در خدمت او باشی، به او ملحق شو و اگر میخواهی که در نعمت پروردگارت بمانی، بمان». [28]
ادامه دارد...
ارجاعها:
1. «مکارم الاخلاق»؛ شیخ طبرسی، حسن بن فضل؛ ترجمه سید ابراهیم میرباقری؛ تهران: فراهانی؛ 1365؛ ج 2، ص 422.
2. «غیبت»؛ محمد بن ابراهیم نعمانی؛ ترجمه محمدجواد غفاری؛ تهران: صدوق؛ 1376؛ ص 447.
3. همان. ص 414.
4. «مکارم الاخلاق»؛ شیخ طبرسی، حسن بن فضل؛ ترجمه سید ابراهیم میرباقری؛ تهران: فراهانی؛ 1365؛ ج 2، ص 424.
5. قتاد نام گیاهی است دارای خارهای تیز فراوان که در فارسی آن را گون گویند. در زبان عربی تراشیدن قتاد با دست کنایه است از کار بسیار دشوار (رک: لغتنامه دهخدا. «قتاد». / همچنین: «غیبت»؛ شیخ طوسی (ره)؛ ترجمه مجتبی عزیزی؛ قم: مسجد مقدس جمکران؛ 1387؛ پاورقی ص 768).
6. همان. ص 768.
7. «جامع الاخبار»؛ تاجالدین محمد شعیری (منسوب به شیخ صدوق)؛ ترجمه محمد بن علی خویدکی؛ تهران: اسلامیه؛ 1388 ق؛ ص 182.
8. رک: «ارشاد القلوب»؛ حسن بن محمد دیلمی؛ ترجمه علی سلگی؛ تصحیح علامه شعرانی؛ قم: ناصر؛ 1376؛ ج 1، ص 176 و 177.
9. «وسائل الشیعه» (ترجمه کتاب النفس)؛ شیخ حر عاملی؛ ترجمه علی صحت؛ تهران: ناس؛ 1364؛ ص 236.
10. «مستدرک الوسائل»؛ حسین بن محمد تقی نوری؛ بیروت: مؤسس آل البیت (ع) لاحیاء التراث؛ 1408 ق.؛ ج 3، ص 371 و 372.
11. «من لایحضره الفقیه»؛ ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)؛ ترجمه محمدجواد غفاری؛ تهران: صدوق؛ 1367؛ ج 1، ص 355.
12. همان. ج 1، ص 360.
13. برای آگاهی بیشتر رک: «لوامع صاحبقرانی»؛ محمدتقی مجلسی؛ قم: دارالتفسیر؛ 1374؛ ج 3، ص 274. / «روض المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه»؛ محمدتقی مجلسی؛ قم: بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور؛ 1407 ق.؛ ج 2، ص 109.
14. «وسائل الشیعه» (ترجمه کتاب النفس)؛ شیخ حر عاملی؛ ترجمه علی صحت؛ تهران: ناس؛ 1364؛ ص 235.
15. «غیبت»؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ ترجمه مجتبی عزیزی؛ قم: مسجد مقدس جمکران؛ 1387؛ ص 372.
16. ترجمه از استاد شیخ حسین انصاریان.
17. قال رسول الله (ص) لکل شیء حلی و حلی القرآن الصوتت الحسن: برای هرچیزی زیوری است و زیور قرآن، آواز خوش است» («اصول کافی»؛ شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمه محمدباقر کمرهیی؛ تهران: اسوه؛ 1375؛ ج 6، ص 432.]
18. همان. ج 6، ص 429.
19. «روض الواعظین»؛ محمد بن احمد فتال نیشابوری؛ ترجمه محمود مهدوی دامغانی؛ تهران: نی؛ 1366؛ ج 2، ص 761.
20. «ارشاد القلوب»؛ حسن بن محمد دیلمی؛ ترجمه علی سلگی؛ تصحیح علامه شعرانی؛ قم: ناصر؛ 1376؛ ج 1، ص 178.
21. رک: همان. ج 1، ص 175 و 176.
22. «نهج الفصاحه»؛ ترجمه ابوالقاسم پاینده؛ تهران: جاویدان؛ 1361؛ ص 373. حدیث 1755.
23. همان. ص 645. حدیث 3206.
24. همان. ص 500. حدیث 2366.
25. «غیبت»؛ محمد بن ابراهیم نعمانی؛ ترجمه محمدجواد غفاری؛ تهران: صدوق؛ 1376؛ ص 389.
26. همان. ص 301.
27. همان. ص 440.
28. «غیبت»؛ شیخ طوسی؛ ترجمه مجتبی عزیزی؛ قم: مسجد مقدس جمکران؛ 1387؛ ص 771 و 772.
*س_برچسبها_س*