آنتن صداوسیما سرمایه ملی است نه ارث پدری
حاشیهسازی با غرضورزیهای سیاسی برای رسانه ملی تمامشدنی نیست.
کیهان: جریان سیاسی مدعی اصلاحطلبی که طی سالهای گذشته به تحقیر عملکرد صداوسیمای جمهوری اسلامی پرداخته و با بهانه یا بدون بهانه شبکههای تلویزیونی غربی را به رخ آن کشیده است، هر روز با رصد جزئیترین تغییرات در برنامههای رسانه ملی، سوژهای برای حملات خود به صداوسیما با پوشش نقد فرهنگی پیدا میکند. آخرین نمونه این اتفاق ایجاد تغییرات در یکی از برنامههای شبکه نسیم بود تا با شایعهسازی در مورد تغییر مجری این برنامه موج جدید تخریبها علیه صداوسیما را آغاز کنند. فارغ از اینکه مدیر شبکه نسیم بلافاصله پس از شایعهها ضمن رد آنها توضیحاتی در مورد تغییرات به وجود آمده در برنامه موردنظر ارائه کرد. شاید ریشه این حملات به عملکرد حرفهای مدیران رسانه ملی طی سالهای گذشته در کنار گذاشتن برخی افراد از رسانه ملی بازگردد. عناصری که خارج از ضوابط حرفهای و چارچوب محتوایی برنامه خود به تبلیغ و ترویج یک جناح خاص سیاسی در برنامههایشان میپرداختند. به نظر میرسد جریان مدعی اصلاحطلبی که با عملکرد فراجناحی مدیران صداوسیما بخشی از پایگاه خود در تلویزیون را از دست داده برای انتقامگیری از این سازمان با جنجالها و شایعهسازیها مشغول به کار میشود. جماعتی که از یک سو معتقدند رسانه ملی مخاطبانش را از دست داده و در سوی دیگر با تناقضی فاحش برای بازگرداندن یک مجری ورزشی یا یک قطعه آواز و یا فلان مجری زن و... به آنتن رسانه ملی غوغا به راه میاندازد. آنها در هیاهوها و جنجالسازیهایشان از پاسخ به این سؤال طفره میروند که اگر به زعم شما مردم دیگر برنامههای تلویزیون را تماشا نمیکنند پس چرا برای حضور چهرههای مدنظرتان در تلویزیون گریبان چاک میدهید؟ لازم به ذکر است ضوابط حرفهای در هر شرکت، سازمان و ادارهای حکم میکند چنانچه یکی از همکاران آن مجموعه دچار خطا و یا تخلفی شد طبق قوانین موجود با آن برخورد صورت گیرد. صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز از این شیوه مستثنی نیست و باید به این سازمان حق داد در صورت تخلف عوامل و برنامهسازانش در چارچوب کار حرفهای خود به اعمال قوانینش بپردازد. مسلما آنتن رسانه ملی ارثیه پدری هیچ فرد، جریان و گروهی نیست که انتظار داشته باشند برای سالیان طولانی و یا نسل اندر نسل برنامهای را در اختیار و انحصار خود بگیرند.