آیا آگاهانه شروط ضمن عقد را امضا میکنید؟
امروزه با توجه به دشوار شدن شرایط زندگی و بالابودن انتظارات زن و شوهر از یکدیگر، مسئله طلاق به معضلی جدی بدل شده است. آگاهی از قوانین در این زمینه میتواند کمک شایانی به زوجین نماید.
شروط ضمن عقد ازدواج که با نام شروط دوازدهگانه ضمن عقد نیز شناخته میشود؛ تعهداتی است که در حین ازدواج با توافق زن و شوهر وارد مفاد قرارداد ازدواج آنها میشود.
بهتر است این شروط را به صورت قرداد کامل، و نه فقط خلاصهای کوتاه در سند رسمی ازدواج ذکر کرد و با امضای دو طرف به آن رسمیت بیشتری داد. درحال حاضر سندهای ازدواج دارای شروط دوازدهگانه از پیش چاپ شده است و بر اساس آن انتخاب طرفین چه در هنگام ازدواج و چه پس از آن انتخاب میشوند.
بر اساس فقه اسلامی و قانون مدنی ایران، ازدواج قراردادی است که در آن حقوق و تکالیف متفاوتی به زن و مرد داده میشود. با امضای سند ازدواج، زن برخی از حقوق مدنی و معنوی خود همچون سفر، اشتغال، انتخاب محل زندگی و مسکن، حضانت فرزندان و جدایی از همسر را در صورت وقوع شرایط ذکرشده در سند ازدواج، طبق خواست خود واگذار کرده اما حقوق مادی همچون مهریه و نفقه را طبق قانون حتماً بهدست میآورد.
معمولاً از شروط ضمن عقد برای تغییر این آثار حقوقی ازدواج استفاده میشود. برای مثال شوهر متعهد میشود که جلوی سفر یا شغل زن را نگیرد یا به او برای طلاق وکالت میدهد. اینگونه شروط در صورتی که مغایر با قوانین تفسیری باشند بر قانون برتری دارند و در صورت بروز اختلاف باید به شروط ضمن عقد عمل شود نه قانون، اما اگر خلاف قوانین امری باشند اعتباری ندارند.
در سند ازدواج امروزی در ایران، تعدادی شرط اضافی برای رفع برخی از این نابرابریها چاپ شدهاست که شروط ضمن عقد خوانده میشوند و باید امضای دو طرف پای آنها باشد تا بعداً قابل اجرا باشند؛ اما شرطهای کنونی در مواردی کافی دانسته نشدهاند و شروط ضمن عقد بیشتری نیز قابل درج در سند هستند که باید با عبارات دقیق قانونی نوشته شوند.
نکته مهم: در صورت ذکر نشدن برخی عبارات خاص حقوقی از حیث اعتبار خارج است و نمیتوان به آنها استناد کرد.
البته بعضی از سردفترها گاهی شروط ضمن عقد را نمیپذیرند و از ثبت آنها خودداری میکنند. اما این کار آنها مطابق قانون نیست و به گفته کارشناس کارگاه آموزشی قوه قضائیه «طبق قانون اساسی هر نوع شرطی که مورد قبول متقاضی عقد باشد، ذکرش در عقدنامه ازدواج، بلامانع است.
نمونههایی از شروط ضمن عقد
مثالهایی از مهمترین شروط ضمن عقد که در بسیاری از ازدواجها کاربرد دارند چنین است:
- زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر میدهد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و از قید زوجیت خود را رها کند، به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه. یا زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر میدهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به طلاق خلع کند.
- زوجه اجازه دارد از هماکنون هرگاه خواست به خارج از کشور برود و نیاز به اجازه مجدد زوج ندارد، چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است. یا زوج به زوجه، وکالت بلاعزل میدهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.
- زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر میسازد.
- زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب میکند مخیر میکند.
- زوج و زوجه متعهد میشوند هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن کلیه دارایی که بعد از ازدواج دائم زوجین به دست میآورند بین آنها به مناصفه تقسیم شود. یا زوج متعهد میشود هنگام جدایی - اعم از آن که به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن - نیمی از دارایی موجود خود را - اعم از منقول و غیرمنقول که طی مدت ازدواج به دست آوردهاست - به زن منتقل نماید.
- حق انتخاب مسکن و تعیین شهر یا محلی که زندگی مشترک در آنجا ادامه پیدا کند با توافق طرفین خواهد بود.
- اگر در آینده زوجین دارای فرزند شدند و طلاق اتفاق افتاد حضانت فرزندان با توافق طرفین باشد و در صورت خروج از کشور نیازی به اذن پدر ندارند.
قوه قضائیه ایران نیز شروط ضمن عقد بیشتری را تنظیم کرده است و کارگاههایی نیز برای آن برگزار میکند که باید با عبارات حقوقی ویژه بیاید.
وضعیت جهیزیه پس از طلاق
در قانون و شروط ضمن عقد از پیش چاپ شده، درباره مالکیت جهیزیه ذکر نشده است. بر این اساس پس از طلاق زن یا مردی که خودش جهیزیه را خریده است مالک جهزیه شناخته میشود و میتواند جهیزیه را به خودش برگرداند. چون در اغلب رسوم، تهیهکردن جهیزیه بهعهده زن است و طبق قانون باید دادن مهریه حتماً بهعهده مرد باشد، بنابراین اغلب موارد زن علاوه بر مهریه و نفقه، مالک جهیزیهای که خودش آن را پیش از ازدواج خریده است، است.
وظایف دفاتر رسمی ازدواج
کلیه دفاتر ازدواج به لحاظ شرعی و قانونی مکلفند، قبل از انشاء عقد ازدواج، یک به یک شروط مندرج در نکاحیه را برای زوجین قرائت و تفهیم کنند تا هر شرطی که مورد توافق زوجین قرار گرفت، زیر آن را امضا کنند. همچنین، لازم است سردفتران مزبور به زوجین قبل از اجرای صیغه عقد یادآوری کنند که قبول شروط مندرج در نکاحیه الزامی نیست.
اگر سردفتری برای انجام هر یک از خواستههای زن و شوهر مانع شود، تخلف انجام داده و مستوجب مسئولیت انتظامی و قانونی آنها خواهد بود، تخلف سردفتران از این دستور موجب تعقیب انتظامی سردفتران خواهد بود.
شروط باطل
برخی شروط ضمن عقد معتبر نیستند از میان آنها برخی باعث باطلشدن عقد ازدواج هم میشوند ولی برخی لطمهای به عقد ازدواج نمیزند و فقط آن شرط اعتباری ندارد.
شروط مبطل عقد ازدواج
بر اساس ماده 233 قانون مدنی شروط خلاف «مقتضای ذات عقد» باطل است. منظور از خلاف مقتضای ذات این است که با طبیعت و ذات آن قرارداد (در اینجا ازدواج) منافات داشته باشد. برای مثال اینکه شرط شود دو طرفِ ازدواج همسر یکدیگر نباشند با طبیعت ازدواج در تضاد است و در صورتی که چنین شرطی در ازدواج گذاشته شود به این معناست که اصلاً منظور دو طرف ازدواج نبوده و توافقی بر ازدواج بین آنها صورت نگرفتهاست. پس هم شرط و هم خود عقد ازدواج باطل میشود.
شروط باطل که مبطل ازدواج نیست
این شروط در ماده 232 قانون مدنی بهطور کلی به سه دسته: غیر مقدور، بیفایده و نامشروع تقسیم شدهاند:
- شرط غیرمقدور: شرطی که انجام آن در توان افراد متعارف نباشد؛ مثلاً شرط شود که زن یا شوهر در سه روز زبان تایلندی را به دیگری بیاموزاند یا مردهای را زنده کند.
- شرط بیفایده: شرطی که در انجام آن هیچ منفعت عقلائی متصور نباشد. تشخیص منفعت هم با عرف است. مثل اینکه شرط شود زن یا شوهر مسافتی را با شتر بپیماید.
- شرط نامشروع: شرطی که مخالف قوانین امری باشد. قوانین امری مربوط به نظم و مصلحت عمومی میشود و برخلاف قوانین تفسیری افراد نمیتوانند علیه آنها توافق کنند. بهطور کلی بیشتر قوانین مربوط به ازدواج در زمره قوانین امری است.
از نمونههای این شروط میتوان به این موارد اشاره کرد:
- خیار شرط شرطی که حق فسخ قراداد ازدواج را به یکی از دو طرف بدهد.
- مرد حق طلاق نداشته باشد.
- ریاست خانواده با زن باشد.
- مرد حق ولایت و حضانت فرزندان خود را نداشته باشد.
- زن حق نفقه نداشته باشد.
- شرط شود که مرد حق ندارد به رابطه خود با همسر قبلیش ادامه بدهد.
- شرط شود که زن در کارها و روابط خود کاملاً آزاد باشد.