ابعاداجتماعی و بین المللی ویروس کرونا
معاون وزیر امور خارجه در امور حقوقی و بین المللی با تقبیح تلاش آمریکا برای استفاده سیاسی و تبلیغاتی منفی از شیوع ویروس کرونا در ایران علیه کشورمان گفت: ویروس کرونا مرز نمی شناسند، دیر یا زود به همه جهان شیوع پیدا خواهند کرد. بنابراین مبارزه و مهار این اپیدمی نیاز به یک مبارزه جهانی و همدردی و همدلی جهانی دارد.
به گزارش ایسنا، محسن بهاروند در یادداشتی با عنوان «ابعاداجتماعی و بین المللی ویروس کرونا» نوشت: اپیدمی به اشکال مختلف همواره در جوامع انسانی همواره وجود داسته است. بیماریهای ایدز، ابولا، آنفولانزی خوکی و آنفلونزای پرندگان تنها چند بیماری واگیری هستند که می توان نام برد. کووید 19 از خانواده کرونا هم یک اپیدمی است که در سطح جهانی پخش شده است و ممکن است جهانگیر شود. ترس از این ویروس بیشتر به دو علت است فوق واگیر بودن آن و ناشناخته بودنش. البته اکنون دانشمندان تا حدی آن را شناخته اند و تا چند ماه دیگر قادر به مهار و پیشگیری آن خواهند بود. بعد اصلی اپیدمی ها مربوط به بهداشت و سلامتی است که باید به آن بسیار دقت نمود. در عین حال ابعاد سیاسی، بین المللی، حقوقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و پرستیژی چنین بیماریهایی بسیار وسیع تر و ماندگارتر از اصل بیماری عمل می کند. آثار غیر پزشکی اپیدمی ها شور و نشاط روانی افراد را کاهش می دهد، به اقتصاد لطمه می زند، از مغازه های کوچک تا بورسهای بین المللی زیان اقتصادی را آن را احساس می کنند و دهها اثری که می تواند ایجاد شود از پیامدهای یک اپیدمی هستند. چگونه ملتی به علم و یافته های آن گوش فرا می دهند، اعتماد بین مردم و مسئولین برقرار می شود تا با کمک هم با یک اپیدمی مبارزه کنند، همبستگی اجتماعی بین آحاد ملت چگونه ایجاد می شود، روحیه ایثار و فداکاری چگونه بروز می کند و مسائلی مانند این از آثار اجتماعی بلیه های طبیعی است. وقتی یک اپیدمی در سطح جهان گسترش می یابد ملتهای مختلف در می یابند که چقدر به هم نزدیک و وابسته اند. مرزها نمی توانند سرنوشت ما را از هم جدا کنند. در این موارد مردم جهان یک ملت می شوند ملتی که عامل پیوستگی آنها در انسان بودنشان است. بیماریها و بلایا مرز نمی شناسند آثار هر بلیه ای در همه جهان رخ می نماید و ما در می یابیم که نمی توانیم به سرنوشت مشترک خود بی تفاوت باشیم. جمهوری اسلامی ایران از اولین روز ظهور این ویروس تلاش نمود که این پدیده را یک مسئله جهانی ببیند. ما می دانستیم که خواه ناخواه همه کشورها از جمله کشور ما درگیر این ویروس خواهند شد. کافی است چند مسافر در یک فرودگاه بین المللی ساعتی درنگ کنند همین یک عمل باعث می شود که چنین ویروسی به چندین کشور دیگر فرستاده شود. لذا سعی کردیم در حد توان خود به اولین کشورهایی که به آن گرفتار شده اند کمک کنند. با آنها همدردی کنیم و به آنها روحیه بدهیم تا بتوانند در مقابل آن مقاومت کرده و مبارزه نمایند. این ویروس حدود پنجاه روز پس از شناسایی اولیه آن در ایران دیده شد. دولت ایران از ابتدا شروع به تجمیع امکانات خود کرد. ما کادر درمانی متخصص و فداکاری داریم. تعداد بیمارستانهای معین افزایش یافت. آزمایشگاهها از 3 به 22 و از 22 به به 41 رسیده است. آگاهی بخشی در جامعه تقویت شد. رسانه های گروهی به میدان آمدند. رهبران اجتماعی، سمن ها، روحانیون و اعمه جمعه مشارکت خوبی در آگاهی بخشی به جامعه داشتند. افسوس که در ابتدای بیماری کمتر به توصیه های پزشکان گوش داده شد. باید به هر صورت این ضعف را در جامعه برطرف کنیم. ما با سازمان جهانی بهداشت، صلیب سرخ جهانی، فدراسیون جهانی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر تماسهای مستقیمی گرفتیم. کشورهای معدودی کمک کردند. ما بیشترین کمکها را از سازمان جهانی بهداشت، کشور چین و چند کشور اروپایی دریافت کردیم. چین بعنوان یک کشور دوست پاسخ همدردیها و کمکهای محدود ما را بخوبی داد. گزارشهای نمایندگیهای ما در چین حاکی از این است که حتی مردم عادی چین چگونه با آنها ارتباط گرفته و از کودک، پیر و جوان، زن و مرد بصورت روزانه درخواست می کنند اندوخته نقدی یا غیر نقدی خود را هر چند اندک، به مردم ایران تقدیم کنند. بسیاری از ما در ایران باید بیش از این از چنین وقایعی درس بگیریم. همکاریهای بین المللی یک ضرورت است. استفاده از سازمانهای بین المللی که محصول عقل جمعی مردم جهان هستند می توانند باعث تقویت چند جانبه گرایی شده و امکانات و تجربیات جهانی را در اختیار ما بگذارند نباید بی مهابا در مورد آنان قضاوت کنیم. نباید کمک و همدردی با دیگر کشورها را هنگام وقوع بلایای طبیعی تقبیح کنیم و علیه آن در شبکه های اجتماعی بد گویی کنیم.
اما بعضی از کشورها رفتاری غیر حرفه ای و غیر علمی با این ویروس و کشورهایی که تحت تاثیر آن قرار گرفتند از جمله با کشور ما داشتند. منع تردد، لغو پروازهای مسافری و گرفتاری هزاران ایرانی در خارج کشور، ممنوعیت تردد کامیونها در مرز، عدم صدور ویزا برای ایرانیان و مسائلی مانند آن کمترین اقداماتی بود که انجام شد. ما ایرانیان و سایر کشورها هیچگاه خوشحال نخواهیم شد که این ویروس به کشورهای دیگر سرایت کند. حتی در خودخواهانه ترین حالت هم باید گفت که سرایت این ویروس به سایر کشورها باعث تضعیف تلاشهای ملی برای شکست آن خواهد شد. مبارزه با یک اپیدمی باید جهانی باشد و تلاشهای فردی نتیجه تمام کننده نخواهد داشت. جامعه جهانی از ابتدا چنین رفتارهایی را پیش بینی کرده است. مقررات بین المللی سلامت IHR که برای همه کشورها الزام آور است به این موضوع پرداخته است. این مقررات در ماده 43 خود بصورت کلی بیان می دارد که مبارزه با یک اپیدمی نباید تاثیر بیش از اندازه بر تردد و تجارت بین کشورها داشته باشد. اگر کشورها اقداماتی برای محدودیت رفت آمد می گذارند اولا باید با خطری که آنها را تهدید می کند تناسب داشته باشد ثانیا محدودیت باید بر اساس شواهد علمی باشد و ثالثا باید محدودیتهایی را که ایجاد کرده اند به سازمان جهانی بهداشت اطلاع دهند و در تعامل با آن سازمان روشن نمایند که این اقدامات با اپیدمی موجود دارای تناسب است یا خیر. ضمن اینکه همواره کشورها می توانند بصورت دوجانبه با یکدیگر همکاری کرده و اقدامات مشترکی را بکار گیرند که از شیوع ویروس جلوگیری کنند. بسیاری از کشورها بصورت غیر حرفه ای صرفا به اقتصاد و تجارت خود و کشورهای بلادیده کمک کردند. از ناکارآمد بودن این اقدامات همین بس که این ویروس اکنون در بیش از 90 کشور جهان شایع شده است. ما بیشترین بی انصافی و غیر حرفه ای ترین اقدامات را از دولت آمریکا دیدیم. وزیر امور خارجه آمریکا و همکاران وی که در رابطه با ایران کار می کنند به طرز تاسف باری ناشیانه و سطحی رفتار می کنند. آمریکا دولت قدرتمندی است با دولتمردانی با افکار سطحی و پوسیده. دولتمردان آمریکا قدرت آمریکا در راستای رفتار ضد سیستمی، قلدرمابانه و زورگویانه قرار داده اند. آنها غافل از این هستند که آن دوران مدتها است به سر آمده است. عده ای از سیاستمدارن به آینده بشر فکر می کردند که الان کم تعداد اندکی از آنها باقی مانده است. عده ای به نسل آینده و عده ای به انتخابات آینده فکر می کنند. اما گروه جدیدی بتازگی پیدا شده اند که بعید است اصلا فکر کنند. در ابتدای شیوع این بیماری تا کنون وزارت خارجه آمریکا سعی فراوانی کرد که از یک ویروس استفاده سیاسی و تبلیغاتی منفی انجام دهد. حتی بنیاد به اصطلاح دفاع از دموکراسی ها که بازوی فکری وزارت خارجه امریکا است از شیوع این بیماری در ایران خوشحالی می کرد. پس از آن دولت امریکا به این موضوع رو آورد که اگر ایران تقاضا کند ما به آنها کمک می کنیم. آنها سعی کردند اینگونه تلقین کنند که کمکشان حیاتی است و دولت ایران از پذیرش آن سر باز می زنند. ما با پذیرش کمکهای بین المللی مشکلی نداریم همانطور که خود به کشورهای دیگر کمک می کنیم. اما مسئله ما این است که دولت امریکا در چهل سال مبارزه مزبوحانه خود علیه مردم ایران تا کنون به این موضوع پی نبرده است که امروزه مردم آگاه هستند و تفاوت بین کمک واقعی و سو استفاده تبلیغاتی از یک عمل را بسرعت درک می کنند. ما ملت ریشه دار و پر افتخاری هستیم با هیچ بهانه ای نمی توان ما را تحقیر کرد. دولت آمریکا نیاز دارد که یاد بگیرد به ملتهای دیگر احترام بگذارد. اگر دولت آمریکا صادق بود می توانست کمکهای خود را در اختیار سازمان جهانی بهداشت و یا سایر سازمانهای بین المللی قرار دهد تا به ایران گسیل شود. ضمن اینکه ما به ابزاری مثل کیت های تشخیص نیاز داشتیم که بگفته معاون رییس جمهور امریکا اکنون در آن کشور کمبود دارند. آمریکا بنا ندارد که از یکجانبه گرایی دست بردارد. آنها به منافعی جز منافع خود فکر نمی کنند. در سطح سیاسی هم همینطور است. آنها باید درک کنند که به ملت ایران باید احترام گذاشت سپس انتظار تعامل با آن را داشت. چگونه می شود هیچ منافع سیاسی، اقتصادی، امنیتی و استراتژیکی برای ملتی به بزرگی ایران در منطقه خودش قائل نشد در عین حال از آن انتظار داشت که نسبت به تحولاتی که در محیط پیرامونی آن می افتد بی تفاوت باشد. تحریمهای یکجانبه آمریکا برای کمک رسانی در هنگام شیوع بلایای طبیعی مانع بزرگی ایجاد کرده و باعث می شود خود مردم آمریکا هم از این بلایا دچار خسارت و آسیب شوند. ما بارها در جامعه بین المللی گوشزد کرده ایم که با هر تفسیر حقوقی ایجاد مانع برای کمکهای بشردوستانه عملی جنایتکارانه، ممنوع و غیر قانونی است. ما با هر سازمان بین المللی که مذاکره کرده ایم سخن آنان این است که ما سعی می کنیم راهی پیدا کنیم تا علیرغم تحریمهای آمریکا کمک رسانی انجام شود. اگر از دولتمردان آمریکا سوال کنید به شما پاسخی ریاکارانه خواهند داد. آنها خواهند گفت که اینگونه تبادلات اصولا تحریم نیست. در عین حال از کشورهای دیگر می خواهند که برای ارسال کمکها باید از آنها اجازه بگیرند وگرنه تحریم می شوند. همین اجازه اگر با خوشبینانه ترین تحلیل یک هفته طول بکشد باعث خواهد شد که کمکها در متوقف کردن شیوع یک ویروس تاثیر خود را از دست بدهد. از طرف دیگر ممکن است خود این کمکها تحریم نشده باشد ولی با تحریم بانکی و جلوگیری تبادلات پولی و مالی عملا کمک موثری نمی تواند به ایران برسد. آمریکا مانند کسی رفتار می کند که دیگری را در اتاقی نگاه داشته و در را قفل کرده است. می گوید شما می توانید از اتاق خارج شوید ولی وقتی به سمت در می روید با در قفل شده روبرو می شوید. وقتی هم اعتراض می کنید با لبخندی موذیانه به شما می گوید که من گفتم می توانید خارج شوید ولی نگفتم که من قفل در را باز می کنم. طبق یک اصل حقوقی الزام به شی الزام به لوازم آن هم هست. آمریکا گاهی در ظاهر الزام به شی را می پذیرد ولی نیمی از تعهد خود که الزام به لوازم آن است را نادیده می گیرد. این روشی زورمدارانه و غیر منطقی است. البته باید دانست کشورهایی که تسلیم یکجانبه گرایی و زورگویی آمریکا شده و به آن اعتراض نمی کنند کمتر از آمریکا مقصر نیستند. آنها یکجانبه گرای منفعل محسوب می شوند. در پایان شاید ارسال این پیام به ملت عزیز ایران و سایر کشورها نیاز باشد. این اولین و آخرین اپیدمی نیست. تجربه بشر این است که اپیدمی ها دوام ندارند و نهایتا با همکاری، همدلی و همبستگی مهار خواهند شد. ایران اکنون تجربیات ارزشمندی در مبارزه با این اپیدمی بدست آورده است که می تواند مورد استفاده همه کشورهای جهان قرار گیرد. ما بخشی از این تجربیات را در اختیار سازمان جهانی بهداشت قرار داده ایم تا با سایر کشورها به اشتراک بگذارد. ویروسها ملیت ندارند. مخصوص یک کشور نیستند. آنها مرز نمی شناسند دیر یا زود به همه جهان شیوع پیدا خواهند کرد. مبارزه و مهار این اپیدمی نیاز به یک مبارزه جهانی و همدردی و همدلی جهانی دارد. هر اقدامی که در این رابطه می کنیم مجوزی است که همان اقدام در مورد را در مورد خودمان در آینده انجام خواهند داد. پس سعی کنیم که هیچ ملتی را در رابطه با یک بلیه طبیعی انگشت نما نکنیم. ملت و دولت ایران دست دوستی خود را برای همکاری و همبستگی در راستای مهار این بلای طبیعی بسوی همه کشورهایی که با حسن نیت قصد همکاری دارند دراز می کنند. باشد که با همبستگی یک مشکل جدی سلامت همه انسانهای روی زمین را مهار کرده و به زانو درآوریم. محسن بهاروند
انتهای پیام