اجازه اعدام انقلابی نخستوزیر طرفدار کاپیتولاسیون چگونه صادر شد؟
خبرگزاری فارس گروه تاریخ: 118 روز پس از اعدام انقلابی «حسنعلی منصور» نخست وزیری که سعی داشت قانون کاپیتولاسیون را در ایران به تصویب مجلس برساند، ضاربان او به نامهای محمد بخارایی، مرتضی نیکنژاد، رضا صفار هرندی و حاج صادق امانی دستگیر و پس از بازجویی به اعدام محکوم شدند.
*حسنعلی منصور کیست؟
محمدرضا پهلوی پس از سرکوب قیام 15 خرداد، به گمان حاکم شدن آرامش بر فضای سیاسی ایران، برای تحقق خواستههای دولت آمریکا، از منصور خواست که دولت تشکیل دهد. حسنعلی منصور از کارگزاران آمریکاگرای رژیم پهلوی در دهه 1340 بهشمار میآید.
حسنعلی منصور
بارزترین نقطه در کارنامه منصور، تصویب قانون کاپیتولاسیون بود که اعتراض امام خمینی (ره) و سپس تبعید ایشان را به دنبال داشت. حسنعلی منصور در اول بهمن 1343 در برابر مجلس شورای ملی، از سوی اعضای جمعیت موتلفه اسلامی مضروب و پس از چند روز، در بیمارستان پارس تهران جان داد.
اعضای جمعیت موتلفه اسلامی در دادگاه، بر صحت تشخیص و عمل خویش درباره منصور پای فشردند.
*چرا حسنعلی منصور ترور شد
«ابوالفضل توکلیبینا» از اعضای جمعیت موتلفه اسلامی درباره چرایی ترور حسنعلی منصور در گفتوگو با فارس میگوید: «فردای تبعید امام یعنی در 14 آبان سال 43 منزل آقای میرمحمد صادقی جلسهای 18 ساعته داشتیم که از 6 صبح تا 12 شب طول کشید. امام که تبعید شدند و خیلیها هم که در زندان به سر میبردند. در جمعبندی جلسه ما به ترور سه نفر رسیدیم: شاه، نصیری و حسنعلی منصور. در این بین منصور به عنوان عامل کاپیتولاسیون و اهانت به امام در اولویت قرار داشت. شورای مرکزی مؤتلفه، همگی در جلسه بودند و شهید مطهری هم گفته بود تا سه نفر از سران این حکومت از بین نروند، کاری پیش نمیرود. ما به این جمعبندی رسیدیم که چند نفر مفسد فیالارض هستند. یکی، نصیری ساواک، دوم محمدرضا شاه و دیگری حسنعلی منصور که لایحه کاپیتولاسیون را تصویب کرده بود.
امام آن زمان به ترکیه تبعید شده بودند. آقا سیدتقی خاموشی خدمت آقای میلانی رفته و از ایشان مجوز شرعی گرفتند. اکثر ما درس حوزه خوانده بودیم، ولی با وجود این مجوز گرفتیم که بعدها نگویند چند تا بچه بدون مشورت و مجوز اقدام به ترور کردهاند.»
توکلیبینا ادامه داد: «ما این تصمیم را به شهید عراقی که رابط شاخه نظامی بود، ابلاغ کردیم. اینها با بررسی رفتوآمد حسنعلی منصور، درب مجلس را برای این کار انتخاب کردند. محمد بخارایی که 18 ساله بود یک سال دوره نظامی دید و برای اجرای حکم مهیا شد. دو گروه دیگر هم هماهنگ شدند که بعد از اجرای حکم او را به جای امنی منتقل کنند.»
*چرا موتلفه، مجوز ترور حسنعلی منصور را از آیتالله میلانی گرفت؟
«اسدالله بادامچیان» از اعضای شورای مرکزی هیات موتلفه اسلامی درباره اینکه چرا موتلفه دست به اسلحه برد و اجازه شرعی ترور را از آیتالله میلانی گرفت، میگوید: بعد از 15 خرداد به امام گفتند کار شاه و مبارزه دیگر با حرف و نصیحت، انجامپذیر نیست و مبارزه بدون درگیری و حرکت مسلحانه ممکن نمیشود.
امام در آغاز تصور میکردند، مجموعهای که با آقای قرنی کار میکند و دوستان دیگر او کفایت میکند. به آقای عسگراولادی فرمودند شما به این کارها چه کار دارید؟ دیگران هستند. وقتی آنها به مشکل خوردند، دو مرتبه خدمت امام مطرح شد و ایشان فرمودند به شرطی که اسلحه را از کسی نگیرید. یا بسازید یا بخرید. بنابراین امام با جهاد مسلحانه مؤتلفه موافقت داشتند.
او بین «جنگ مسلحانه» و «جهاد مسلحانه» تفاوت میبیند و میگوید: امام هیچگاه با جنگ مسلحانه موافق نبودند و منافقین هم هر کاری کردند، نتوانستند برای جنگ مسلحانه از ایشان تأیید بگیرند. برای همین مؤتلفه به دنبال جنگ مسلحانه نبود، به دنبال «جهاد مسلحانه» بود. چون اساس جهاد، شرعی است. بنابراین برای اینکه فردای تاریخ این بهانه دست خناسان نیفتد، از آیتالله میلانی حکم گرفتیم.
*مردان مجاهد چه کسانی بودند؟
پس از تشکیل هیاتهای موتلفه اسلامی تا مهرماه 1343 که امام خمینی به ترکیه تبعید شد، فعالیت اصلی اعضای هیاتهای موتلفه اسلامی علاوه بر شرکت در وقایع خونین 15خرداد، پخش اعلامیههای آیت الله خمینی، برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) با مضمون سیاسی و شرکت در تظاهرات و درگیریهای پراکندهای بود که در تهران به وقوع میپیوست و یا از سوی آنان سازماندهی میشد.
در مهرماه 1343 به دنبال تصویب قانون کاپیتولاسیون از سوی مجلس شورای ملی و سنا که در پی آن اعتراض آیتالله خمینی و سپس تبعید ایشان را به دنبال داشت. هیاتهای موتلفه علیرغم آن که تا آن زمان از حرکتهای نظامی پرهیز داشتند و اصولا هیچ گونه آمادگی در این زمینه نداشتند، تصمیم گرفتند تا پاسخ مناسبی به این اقدامات رژیم بدهند.
لذا قصد ترور منصور نخست وزیر وقت را کردند و به گفته حاج مهدی عراقی از همان روزی که حاج آقا (خمینی) را دستگیر و تبعید کردند، برنامه ترور منصور طرحریزی شد. برای مبارزات مسلحانه گروههای مختلفی را تشکیل دادند. در این بین چهار نفر از جوانان مذهبی و تحصیل کرده، به رهبری محمد بخارایی که گروه یاران مؤتلفه را تشکیل داده بودند، اعدام انقلابی حسنعلی منصور به عنوان مسبب تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی را به عنوان شروع اقدامات مسلحانه انتخاب کردند.
*جریان اعدام انقلابی منصور
صبح روز پنج شنبه، یکم بهمن ماه سال 1343، هنگامی که منصور قصد داشت برای تقدیم لایحه دریافت قرارداد بین شرکت ملی نفت ایران با چند شرکت اروپایی و آمریکایی، وارد مجلس شود، به وسیله محمد بخارایی هدف اصابت چند گلوله قرار گرفت و کشته شد.
این عملیات به وسیله چهار نفر از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی به نامهای محمد بخارایی، رضا صفار هرندی، مرتضی نیک نژاد و محمدصادق امانی صورت گرفت. طبق اسناد موجود، در روز عملیات، هر چهار نفر آنها مسلح بودند و قرار بر این بود که هر کدام در موقعیت بهتری قرار داشت، اعدام انقلابی را انجام دهد.
بخارایی بلافاصله پس از تیراندازی به طرف منصور، دستگیر شد؛ پس از آن، نیروهای امنیتی رژیم، افراد دیگری را که به این ماجرا مربوط بودند، دستگیر کردند و طی برگزاری یک دادگاه کاملا فرمایشی، احکام هر کدام از این افراد، به این شرح صادر شد: محمد بخارایی (اعدام)، مرتضی نیک نژاد (اعدام)، رضا صفار هرندی (اعدام)، حاج صادق امانی (اعدام)، حاج مهدی عراقی (حبس ابد)، حاج حبیبالله عسگراولادی (حبس ابد). همچنین در این دادگاه، سیدعلی اندرزگو به طور غیابی به اعدام محکوم شد؛ هر چند وی متواری بود و سرانجام در 2 شهریور 1357 در یک درگیری مسلحانه با نیروهای ساواک در تهران به شهادت رسید.
در ادامه به معرفی این 4 شهید مبارز خواهیم پرداخت.
**صادق امانی
شهید حاج صادق امانی همدانی از عوامل اعدام انقلابی حسنعلی منصور
صادق امانی در گروه شیعیان فعالیت داشت و پس از آن به همراه جمعی از یاران اقدام به تاسیس موتلفه اسلامی کرد. پس از مدتی رهبری شاخه نظامی موتلفه را برعهده گرفت و طراح عملیات بدر در اجرای حکم درباره حسنعلی منصور بود.
وی پس از کشته شدن منصور، تحت تعقیب قرار گرفت و پس از 10 روز، روز یازدهم بهمن ماه 1343 در منزل ابوالقاسم رضوی فرد دستگیر و به دنبال حکم دادگاه نظامی شاه به همراه بخارایی، نیکنژاد و صفارهرندی به شهادت رسید. وی در تربیت شاگردانی از جمله اندرزگو، بخارایی، نیکنژاد و صفار هرندی کوشید. او رهبری شاخه نظامی موتلفه را بر عهده داشت.
**محمد بخارایی
محمد بخارایی یکی دیگر از اعضای گروه در جلسات حاج شیخ علیاصغر هرندی با اسلام و افکار روشنفکرانه در نهضت امام آشنا شد. با آغاز نهضت امام خمینی، بخارایی و هرندی با موتلفه اسلامی آشنا شدند و شهید عراقی، آنها را برای جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با امانی مرتبط ساخت.
شهید محمد بخارایی عامل اعدام انقلابی حسنعلی منصور
امانی تحولی نو در روحیه آنها پدید آورد و شرکت در دورههای تمرین مسلحانه روابط آنها را مستحکم کرد. او در عملیات بدر برای کشتن حسنعلی منصور نقش ویژهای داشت و پس از شلیک به طرف منصور، از صحنه بیرون آمد ولی با لغزیدن پای او در جلو مسجد سپهسالار سابق به زمین افتاد و دستگیر شد.
**رضا صفار هرندی
شهید رضا صفار هرندی از عوامل اعدام انقلابی حسنعلی منصور در دادگاه نظامی
رضا صفار هرندی در مسجد برادرش در امر تبلیغ دین و ارتباط با نوجوانان و کشاندن آنها به راه دین فعال بود. در همین رابطه با محمد بخارایی و نیکنژاد آشنا شد و با آنها درباره مسائل اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر کار میکرد.
با شروع نهضت امام او و یارانش، با موتلفه اسلامی آشنا شدند و به اقدامات مسلحانه روی آوردند. هرندی روز عملیات اعدام انقلابی منصور پشتیبان بخارایی بود و توانست پس از پایان عملیات از صحنه بیرون آید، ولی وقتی که میخواست وسایلش را از خانه بردارد و به اتفاق نیکنژاد زندگی مخفی را آغاز کند، دستگیر شد.
**مرتضی نیکنژاد
شهید مرتضی نیک نژاد از عوامل اعدام انقلابی حسنعلی منصور در دادگاه نظامی
مرتضی نیکنژاد با آشنایی با بخارایی، جمعی صمیمی تشکیل دادند و از همین جمع با موتلفه اسلامی آشنا شدند. وی در جریان عملیات بدر نفر دوم عملیات و پشتیبانیکننده بخارایی بود که پس از اینکه بخارایی، منصور را ترور کرد، چند تیر شلیک کرد که ماموران امنیتی را از توجه به بخارایی منصرف سازد. این گلولهها به ناودان مجلس و شیشه اتومبیل بنزی که منصور را در آن انداخته و به بیمارستان میبردند، اصابت کرد و شیشه جلوی بنز را نیز از بین برد. وی از صحنه عملیات خارج شد، ولی به همراه صفارهرندی دستگیر شد.
*پیامدها و نتایج ترور منصور برای جامعه ایران
همواره ترور شخصیتهای سیاسی اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر جامعه به همراه دارد. تاریخ ایران نیز از این مقوله مستثنی نیست. به طور مثال ترور رزمآرا در اواخر دهه 20 شمسی نقش بسیار مهمی در پیروزی صنعت ملی نفت ایران داشت. اگر چه نتایج ترور منصور در نیمه اول دهه 1340 شمسی به اندازه ترور رزمآرا قابل مقایسه نیست، ولی با توجه به تفاوت زمانی این دو ترور از چند جهت حائز اهمیت است.
ترور منصور زمانی رخ داد که ظلم حکومت پهلوی بر مردم بیش از پیش شده بود و سرکوبهای گسترده ساواک موجی از ترس و هراس را در جامعه به وجود آورده بود. با توجه به مؤثر نبودن تظاهرات آرام و اعتراضات مدنی، نبرد مسلحانه آخرین راه برای مقابله با رژیم پهلوی به شمار میرفت و در این بین ترور منصور به عنوان نخست وزیر حکومت پهلوی، موجب تقویت روحیه مبارزین برای اقدامات مسلحانه و اعتراضات گستردهتر بود.
مسأله مهم دیگر آگاهی مردم از اختیارات بیگانگان در ایران و واگذاری امتیازات بیشماری بود که از سوی حکومت پهلوی به کشورهای بیگانه داده میشد، ترور منصور موجی از آگاهی را در جامعه به وجود آورد که این مسأله کار را برای رژیم پهلوی سخت میکرد.
انتهای پیام /
اعدام امام خمینی منصور حکومت پهلوی ترور شهید منصور اعدام شهادت امام خمینی پهلوی حکومت پهلوی