احمد توکلی؛ مردی که دیدهبان شفافیت و عدالت بود

توکلی را نه تنها با کرسیهای مجلس و مرکز پژوهشهای آن، بلکه با قلمش، با سخنان تند و بیپردهاش، و با نهاد مردمی «دیدهبان شفافیت و عدالت» میشناسند؛ نهادی که او با دغدغهای واقعی برای مبارزه با فساد و دفاع از حقوق محرومان پایهگذاری کرد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- احمد توکلی، مردی که سالها در عرصه سیاست، اقتصاد و رسانه حضوری پررنگ و اثرگذار داشت، امروز در حالی چشم از جهان فروبست که همچنان پرچمدار مبارزه با فساد باقی مانده بود.
او در واپسین روزهای عمر، با وجود بیماری و ضعف جسمانی، از پیگیری عدالت اجتماعی و نظارت بر کارگزاران قدرت بازنایستاد. مردی که زمانی وزیر کار دولت بود، بعدها به منتقدی صریحاللهجه در دل همان ساختار بدل شد و تا واپسین نفس، وجدان بیدار بخشهایی از حاکمیت نام گرفت.
توکلی را نه تنها با کرسیهای مجلس و مرکز پژوهشهای آن، بلکه با قلمش، با سخنان تند و بیپردهاش، و با نهاد مردمی «دیدهبان شفافیت و عدالت» میشناسند؛ نهادی که او با دغدغهای واقعی برای مبارزه با فساد و دفاع از حقوق محرومان پایهگذاری کرد.
سالهای آخر زندگیاش، بهویژه پس از بیماری برای بسیاری زمانی بود که انتظار داشتند او به سکوت و خلوت پناه ببرد، اما توکلی برخلاف این انتظار، آرام ننشست؛ نامه نوشت، هشدار داد و همچنان خواهان اصلاحات ساختاری و مقابله با رانتخواری و تبعیض بود.
اکنون با درگذشت او، صحنه سیاست ایران یکی از چهرههای متفاوت خود را از دست داده است؛ چهرهای که گرچه در جناح اصولگرا ریشه داشت، اما سخنانش فراتر از تقسیمبندیهای سیاسی شنیده میشد.
احمد توکلی در سال 1330 در بهشهر متولد شد. جدش از تجار اصفهان بود که در اواخر حکومت تزاری با قفقاز و روسیه مراوده تجاری داشت و با هدف تجارت به مازندران آمده بود که انقلاب بلشویکی درگرفت و او که در پی این انقلاب شکست خورده بود در شمال ایران ساکن شد.
در سال 1348 تحصیلاتش را در رشته برق در دانشگاه پهلوی - دانشگاه شیراز فعلی - آغاز کرد، اما در سال 1350 پیش از فارغ التحصیلی به دلیل اعتصاب و فعالیت های علیه رژیم پهلوی از دانشگاه اخراج شد.
احمد توکلی از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب است و در دانشگاه شیراز علیه رژیم پهلوی فعالیت هایی مثل اعتصاب، برهم زدن سخنرانی مسئولین دانشگاه، پخش اعلامیه علیه جشن های 2500 ساله را انجام می داده است. به همین خاطر بارها دستگیر و زندانی شده است.
او در دوران تحصیل در دانشگاه شیراز با برخی از اعضای سازمان مجاهدین خلق آشنا شده است و از طریق آقاسیدرضا دیباج با آن سازمان مرتبط بوده است. او عضو سازمان مجاهدین خلق بود و با مهندس رجبعلی طاهری (فرمانده سپاه و نماینده دور اول مجلس از کازرون) و اکبر حدادی در ارتباط بود.
دیباج از دستگیرشدگان شهریور ماه سال 1350 بود که زیر شکنجه جان باخت. آنان گروهی را نیز به نام مجاهدین اسلام راه اندازی کرده بودند که از طریق آقای دیباج و سعید شاهسوند با مجاهدین خلق در ارتباط بودند.
توکلی 4 بار توسط ساواک دستگیر شد و سومین و چهارمین بازداشت او طولانی مدت بود، دفعه سوم 8 ماه و چهارمین بار به مدت حدوداً 2 سال زندانی شد. در زندان هویت واقعی سازمان مجاهدین خلق را شناخت و به همین خاطر در فعالیت های سازمانی آنان در زندان شرکت نمی کرد و از آنها جدا شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی او رئیس شهربانی، رئیس کمیته انقلاب اسلامی و دادیار و دادستان انقلاب بهشهر بود. در اولین دوره مجلس شورای اسلامی او نماینده مردم بهشهر و عضو هیات رئیسه شد و در سال 1359 وزیر پیشنهادی شهید رجایی به بنی صدر بود.
توکلی در کابینه میرحسین موسوی وزیر کار و سخنگوی دولت بود و بعد از استعفا از سمتش، روزنامه رسالت را بنانهاد.
او در گفتگویی با روزنامه اعتماد حضورش در دولت میرحسین موسوی و دلیل استعفای خود را اینگونه شرح می دهد: «یک روز ایشان کابینه خود را معرفی کرد. مهندس طاهری بیرون مجلس به من گفته بود دیشب در شورای مرکزی حزب بحث وزیر شدن شما بود و قرار است به عنوان وزیر کار معرفیات کنند، نه نگو. من با چند نفر از همطیفها مشورت کردم، گفتند قبول کن. بعد که رفتم به جایگاه هیات رییسه با آقای هاشمی کار داشتم، نامه نخست وزیر جلوی آقای هاشمی بود و برای وزارت کار یک نفر دیگر را نوشته بود. گفت موسوی دنبالت میگشت، تو را پیدا کرد؟ گفتم نه. نام آقای میرمحمدصادقی آنجا نوشته شده بود. همان وزیری که قبلا بود. گفت میخواست پیشنهاد کند وزیر کار شوی. قبول میکنی؟ گفتم بله.
نامه نخست وزیر را به آقای الویری داد و گفت این را بفرست که نخست وزیر عوض کند. نامه را برگرداندند. اسم قبلی را لاک زدند و اسم من را نوشتند. توکلی در پاسخ به این سوال که شما که خودتان به راحتی پذیرفته بودید، چرا بعد از مدتی از حضور در کابینه استعفا دادید؟ پاسخ داد:«خط فکری که آقای موسوی و دوستانش تعقیب میکردند، دولتی کردن همه امور اقتصادی بود. ما مخالف بودیم، میگفتیم خلاف شرع است و نمیشود مردم را بیجهت محدود کرد. هرجا ضرورت داشته باشد، دولت دخالت میکند. هرجا ضرورت نداشته باشد، نباید دخالت کند. خیلی داستان طولانی است...
ما اقتضائات زمان جنگ را قبول داشتیم. مثلا من خودم برای دولتی کردن کالایی میرفتم، تلاش میکردم. سخنگوی دولت هم بودم، حرفم هم موثر بود. ولی مثلاً سر برنج ما مخالف بودیم. هیات دولت تصویب کرد. من جا انداختم که برنج کالای غیرهمگن است و سهمیهبندی آن ممکن نیست. گوش نکردند و خراب از کار درآمد و نمایندگان در مجلس مجبور شدند عقبنشینی کنند. پس موارد با هم فرق داشت.
یک کسی انگیزهاش این باشد که اصل را آزادی مردم بگیرد و به قدر ضرورت محدود کند یا اینکه بگوید کار باید دولتی باشد و بگوید سرمایهدارهای پدرسوخته اینجوری و آنجوریاند، خیلی فرق دارد. در اینکه دولت باید در زمان جنگ دخالت کند، اختلاف نداشتیم. اینکه با چه دیدگاهی وارد مسائل شویم، و تا کجا، متفاوت بود.»
او پس از استعفا نخست مشاور اقتصادی مرتضی نبوی که در آن زمان وزیر پست و تلگراف و تلفن و عضو شورای اقتصاد بود شد و سپس با همراهی او روزنامه رسالت را راه اندازی کرد.
توکلی در سال 1368 دوباره به دانشگاه رفت و در رشته اقتصاد به تحصیل پرداخت.
او بعد از دوران کارشناسی، در سال 1375 مدرک دکترای اقتصادش را از دانشگاه ناتینگهام انگلستان گرفت، و از پایان نامه اش با عنوان «دلایل تورم در اقتصاد ایران، 1972-1990» دفاع کرد.
وی پس از بازگشت به ایران در سال 1376 روزنامه فردا را بنیانگذاری کرد. این روزنامه پیش از روزنامههای مولود دوم خرداد، تجربهای متفاوت و جدی از روزنامهنگاری مستقل و نخبهگرایانه را به ظهور رساند که بعد از مدت کوتاهی به خاطر اصرار احمد توکلی بر استقلال روزنامه از حمایت کانونهای قدرت به مشکلات مالی دچار و تعطیل شد.
توکلی در مصاحبهای هدف از تأسیس این روزنامه را پیگیری شفافیت بیشتر و مطالبهگری از مسئولان عنوان کرده بود.
او در سال 1385، با راهاندازی پایگاه خبری «الف»، فعالیت رسانهای خود را به فضای دیجیتال گسترش داد.
احمد توکلی سه مرتبه در انتخابات ریاستجمهوری حضور یافت. در سالهای 1372 و 1380 بهعنوان رقیب اصلی اکبر هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی وارد رقابت شد و در هر دو دوره در جایگاه دوم قرار گرفت.
در سال 1384 نیز ابتدا در رقابت حضور یافت، اما برای حفظ وحدت نیروهای انقلاب به نفع محمدباقر قالیباف کنارهگیری و در نهایت از محمود احمدینژاد حمایت کرد؛ هرچند بعدها با مواضع انتقادی نسبت به عملکرد دولت وی شناخته شد.
توکلی از سال 1383 به مجلس شورای اسلامی بازگشت و در سه دوره متوالی (مجالس هفتم، هشتم و نهم) نماینده مردم تهران شد. همچنین ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را نیز بر عهده داشت. در طول این سالها، بهعنوان یکی از چهرههای مطالبهگر در جناح اصولگرا شناخته شد که صراحت لهجه و نقد درونجریانی از ویژگیهای بارز او بود
احمد توکلی در سالهای اخیر، بیش از گذشته به چهرهای نزدیک به جریان عدالتخواه تبدیل شد. تلاش برای مقابله با رانت، شفافسازی روابط قدرت و ثروت، و تقویت نظارت عمومی، از جمله رویکردهای ثابت او در این زمینه بوده است. توکلی با تأسیس سازمان مردمنهاد «دیدهبان عدالت و شفافیت» در سال 1394، این مسیر را بهصورت ساختاری و مستقل دنبال کرد
همزمان، از منتقدان اصلی جریان اصلاحطلب نیز باقی ماند. او بارها سیاستهای اقتصادی دولتهای اصلاحطلب را بازتولید نسخههای لیبرالی دانسته و نسبت به تضعیف ارزشهای انقلاب از سوی این جریان هشدار داده بود.
او در مصاحبهای با خبرگزاری فارس، گفته بود: «آقای خاتمی همان سیاستهای اقتصادی دولت هاشمی را با زبان تئوریک و فرهنگی ادامه داد که به حذف دین از عرصه حکمرانی منجر میشد.»
توکلی در سال 1396 بهعنوان عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد و با وجود درگیری با بیماری، همچنان مدیریت سازمان دیدهبان عدالت و شفافیت را بر عهده داشت.
در سال 1398، با ارسال نامهای به رئیس وقت قوه قضائیه، از زمینخواری دو مأمور امنیتی در استان قزوین پرده برداشت و خواستار ورود نهادهای نظارتی به این موضوع شد. همچنین در پرونده موسوم به «زمین ازگل»، خواستار پیگیری جدی دستگاه قضایی درباره نقش یکی از چهرههای مذهبی شد.
توکلی در طول سالهای فعالیت سیاسی و رسانهای خود، همواره بر این اصل تأکید داشته که «حمایت از دولتها بهمعنای نادیده گرفتن خطاها نیست» و به همین دلیل، از معدود چهرههایی بوده که با حفظ مواضع انقلابی، نقدهای صریح به جریانهای مختلف قدرت را با جسارت دنبال کرده است.




