سه‌شنبه 6 آذر 1403

ادعای عجیب آقای نماینده / یارانه برای برخی آرزوست

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع

شمس الدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت محمود احمدی نژاد و رییس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مجلس با بیان اینکه دولت مسئولیت پذیر است گفت: پیامد خطرناک سیاست ارز ترجیحی تخلیه ذخایر ارزی بود، عده‌ای می خواستند کشور را به بن بست بکشانند.

ادامه گفتگو با شمس الدین حسینی را در زیر می خوانید؛

*به نظر شما با توجه به تنگناهای بودجه‌ای، افزایش قیمت کالاهای اساسی در سطح بین المللی و تحریم‌ها، دولت می‌تواند بیشتر از این یارانه نقدی را افزایش دهد؟

به نظر من می‌تواند.

*دولت تا چه مقدار می تواند میزان یارانه نقدی را افزایش دهد؟

دولت سال گذشته 16 میلیارد دلار ارز 4200 به واردات کالاهای اساسی اختصاص داده‌است. مابه التفاوت نرخ ارز ترجیحی و ارز آزاد به میزان 16 میلیارد دلار حداقل 320 هزار میلیارد تومان می‌شود، حالا سوال من این است که این 16 میلیارد دلار که تبدیل به 25 هزار تومان شده، پولش کجاست؟ همه آن در بودجه عمومی است، هیچ چیزی به مردم داده نشده است.

دوباره تأکید می‌کنم این 320 هزار میلیارد تومان از محل افزایش نرخ ارز مربوط به نفت و میعانات گازی نیست، بلکه از محل افزایش ارز فرآورده است، پس دولت می‌توانست بخشی از آن 320 هزار میلیارد تومان را هم به این قسمت اضافه کند، الان تبصره 14، 630 هزار میلیارد تومان منبع دارد، ما چه میزان از این منبع در قالب یارانه نقدی به مردم می‌دهیم؟ 305 هزار میلیارد تومان یعنی کمتر از 50 درصد، یعنی حتی اگر بخواهیم قانون هدفمندی را اجرا کنیم، میزان یارانه نقدی می‌تواند حداقل 50 درصد افزایش یابد.

یکی از نکاتی که می‌خواهم بگویم که اتفاقاً به نکته درستی اشاره کردید، چون سابقه اجرایی دارم، می‌فهمم کسری بودجه و تأمین منابع یعنی چه، ولی به شما می گویم اگر اصلاحات اقتصادی را یک زنجیره ببینید، ما در حلقه‌های اولیه اصلاحات اقتصادی ورود کرده‌ایم، توجه داشته باشید که هر چقدر در مراحل اولیه با روشنگری و دغدغه بیشتر نسبت به اضافه رفاه مصرف کننده یا مردم حرکت کنیم، در زنجیره‌های بعدی کارمان راحت تر خواهد بود.

*تفاوت اصلاح ارزی در سال 89 با سال 98 چه بود؟

من در برنامه‌های مختلف گفته‌ام، ما حداقل دو مدل اصلاح اقتصادی را پشت سر گذاشتیم، دو مدل که در ذهن افراد است. در دهه 1390، در سال 1389 ما وقتی خواستیم هدفمند کردن یارانه‌ها را اجرا کنیم از مقام معظم رهبری که بالاترین سطح حاکمیت ما است تا وزرا، خود دولت، وزارتخانه‌ها، استانداری‌ها، فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها سعی کردیم نشست داشته باشیم، دهیاری‌ها را هم دعوت می‌کردیم، من و معاونانم با تمام ائمه جمعه کشور جلسات عمومی و خصوصی داشتیم.

یادم هست آقای بختیاری که مسئول دفتر ما بود، در اطلاع رسانی به ما کمک می‌کرد، یعنی رصد می‌کرد که اگر فلان امام جمعه در فلان نماز جمعه ابهام یا سوالی مطرح کرده، می گفتم بلیت بگیرید، یا من نزد ایشان می رفتم یا معاون اقتصادی ام، می‌رفتیم صحبت و گفتگو می‌کردیم. این سطح از اطلاع رسانی و مفاهمه را رقم زدیم. در سال 1389 افکار عمومی کاملاً آگاه بود و قبل از اینکه بخواهیم قیمتی را تغییر بدهیم، حدود یک یا دو ماه قبل از آن، یارانه را به حساب‌ها ریخته بودیم.

خاطره‌ای برایتان تعریف کنم. زمانی که به ایام اجرا نزدیک شده بودیم، منِ وزیر اقتصاد نمی‌دانستم چه روزی باید این کار را انجام دهیم. رئیس جمهور محرمانه نگه داشته بود، کارها و همه چیزها آماده بود، یعنی اگر ایشان تصمیم می‌گرفت که بخواهیم امروز انجام دهیم، همین امروز می‌توانستیم انجام دهیم، در حوزه‌های مختلف شتاب داشتیم.

یادم است آقای ضرغامی، آن موقع رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بودند، هر شب، ایام محرم، در مراسم عزاداری بیت شرکت می‌کردیم و پس از آن به جلسه می‌آمدیم، یک بار ایشان به من گفت آقای حسینی به آقای رئیس جمهور بگویید که این سیاست را اجرا کند، ما نظرسنجی کرده‌ایم، پذیرش اجتماعی در حد اعلی است، ما می‌ترسیم این موج برگردد.

یکی از آن شب‌ها آقای رئیس جمهور به چند نفر از ما گفتند، البته به دستگاه‌های مختلف، به وزیر نفت هم گفته بودند که فردا ساعت 10 شب بیایید، ما 10 شب که رفتیم، دیدیم صدا و سیما همه آمده‌اند، آقای رئیس جمهور دارد مصاحبه می‌کند، صحبت کرد، حدود ساعت 12 شب بود، گفت از ساعت صفر بامداد این سیاست اجرا می‌شود و همه چیز آماده بود، هیچ ابهامی وجود نداشت.

یک ستادی با مسئولیت خود ایشان و معاون اول و وزرای ذیربط تشکیل شد، به صورت قرارگاهی معاونین ما، وزرای ذیربط به صورت تمام وقت در آنجا حضور داشتند، یعنی آن زمان آقای دکتر فضلی که معاون ذیربط من بود، در آن قرارگاه که در دفتر معاون اول بود، تمام وقت حضور داشت. هر روز غروب هم ما می‌آمدیم، مسائل را بررسی می‌کردیم که اگر چیزی پیش بینی نشده بود، در همان جلسه تصمیم گیری و ابلاغ می‌کردیم و در خصوص میزان پرداخت به گونه‌ای برنامه ریزی کردیم که هیچ گونه تنشی ایجاد نشود.

امروز شما از دهک‌ها نام می‌برید، دهک‌ها ارزش مطالعاتی فوق العاده ای دارند، ولی مبنای اجرایی یا کفایت اجرایی را ندارند، به همین دلیل ما به این جمع بندی رسیدیم که در آغاز به صورت خوداظهاری انجام دهیم، یعنی تقریباً هر کسی گفت یارانه را می‌خواهم به او پرداخت کردیم. جالب این است که خوشه بندی آماری را هم اجرا کرده بودیم. ماه‌های متوالی وقت صرف کردیم و به این جمع بندی رسیدیم که از این روش‌های دهک بندی نمی‌توانیم استفاده کنیم. خطا زیاد دارد.

من شنیدم در یکی از همین جلسات تصمیم گیری گفتند که این سیاست دهک بندی خطا دارد، یکی از وزرا گفته 10 درصد بیشتر خطا ندارد. 10 درصد خطا در 85 میلیون نفر جمعیت یعنی چقدر؟ یعنی 8.5 میلیون نفر، به هر حال شیوه‌ای را استفاده کردیم که تنش به حداقل برسد. الان چند خطا اتفاق افتاده است. یکی از خطاهایی که اتفاق افتاد، این بود که 6 میلیون نفر را در آستانه و همزمان با اجرای این سیاست از لیست یارانه بگیران حذف کردند و بعد دولت متوجه شد اشتباه کرده، خب چرا این تنش را به اشتباه وارد می‌کنید؟ به برخی یارانه بگیران گفته‌اند بیایید ثبت نام کنید، بعد می‌گویند ما بررسی می‌کنیم، سپس حساب شما را باز می‌کنیم.

من به ضرس قاطع به شما می گویم که رئیس جمهور وقت آقای روحانی در آن جلسه‌ای که گفت من هم صبح جمعه فهمیدم، غیرصادقانه به مردم گفت. ایشان می دانسته است، کما اینکه بعدها معاون وزیر کشورش گفت اگر خواستید، بگویید تا من به ایشان بگویم کی و کجا اطلاع داشتند؟ و همین امروز ما با تعدادی از افراد دستگاه‌های نظارتی جلسه‌ای داشتیم که به ما می‌گفتند بله، ما در این جلسات حضور داشتیم و رییس جمهور وقت کاملاً مطلع بودند. آن صحبت برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت بود.

ما در سال 89 مدل اقناع افکار عمومی را انتخاب کردیم، آقای روحانی در سال 98 مدل غافلگیری و اغفال افکار عمومی را. از ایشان می‌پرسیدند قیمت بنزین می‌خواهد افزایش پیدا کند، ایشان می‌گفتند نه، اصلاً چنین چیزی نیست. وزرای نفت و کشور او هم این حرف را می‌زدند، خودش هم این حرف را می‌زد.

موضوع بعدی اینکه ما در مدل سال 89 اضافه رفاه مردم را جبران کردیم، ولی در سال 98 قرار نبود یک ریال هم به مردم بدهند. بعد چه اتفاقی افتاد؟ در سال 1398 مردم به خیابان‌ها آمدند و آن چیزی را که دولت از آنها دریغ کرده بود، با زور پس گرفتند، ولی سرمایه اجتماعی که از دست رفته بود، هیچ گاه برنگشت.

در اجرای این سیاست، چون به مرحله اصلاحات ساختاری و نهادی رسیده‌ایم و نیازمند پذیرش اجتماعی هستیم و باید اذعان کنیم که حکمرانی باید برای مردم و با مردم باشد، اگر این را در نظر بگیریم، بایستی هم در تنویر افکار عمومی و هم در طراحی اجرایی فنی و هم در جبران اضافه رفاه مردم اهتمام لازم را داشته باشیم.

من دوباره تأکید می‌کنم، اگر یک دستگاه اجرایی با کمبود منابع مواجه شود، می‌تواند ولو به صورت کوتاه مدت، این مشکل را حل کند. مثال می زنم، در نظام بودجه ریزی ما پیش بینی شده که دولت می‌تواند چند درصدی از بودجه عمومی خودش را (فکر می‌کنم تا سه درصدش را) به صورت تنخواه استفاده کند، یعنی از بانک مرکزی بگیرد و برگرداند. این در تمام اقتصادهای دنیا هست، ولی سوال من این است که آیا اگر برای بودجه خانوار چنین کسری وجود داشت، بانک مرکزی یا جایی هست که به او تنخواه بدهد؟ پس این سیاستی که ما پول را به حساب می‌ریزیم، حساب را مسدود می‌کنیم و بعد می‌گوئیم بیا به ما ثابت کن که آیا اطلاعاتت را درست داده‌ای یا درست نیست، یعنی نادیده گرفتن کسری بودجه خانواری که ما این عدم تعادل را به او تحمیل کرده‌ایم.

* اخیرا یکی از احزاب اصلاح طلب در بیانیه ای مدعی شد که فشار کم سابقه معیشتی دارد به مردم وارد می‌شود و دولت هم هیچ فکری به حال مردم نکرده و حذف ارز 4200 باعث افزایش فقر در جامعه شده است، ادعای دومش این است که کاسبان تحریم دنبال این کار هستند، نظر شما چیست؟

من فکر می‌کنم کاسبان تحریم آنهایی بودند و هستند که چه در دولت نهم و دهم، شرکت‌های شبه بانکی ایجاد و سعی کردند همان موقع هم از تحریم برای کلاه خودشان نمدی دست و پا کنند و هم در سال‌های 1400،1399،1398،1397 از آن رانت بی دریغ بهره مند شدند. من نه از حزب، از همه دوستانی که این نوع نگاه را دارند و مخصوصاً از دولتمردان خود آقای روحانی دعوت می‌کنم تبصره یک 1400 را توضیح دهند که چه اتفاقی برایش افتاد؟