دوشنبه 5 آذر 1403

از ابومسلم تا جهنم ملبورن

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
از ابومسلم تا جهنم ملبورن

«چه در زمان بازی و چه در دوره مربی‌گری‌اش بی‌حاشیه و آرام نبود و هنوز هم زبان صریحش گاهی کار دستش می‌دهد. شباهت نصفه‌نیمه‌اش به جکی چان، ستاره مشهور فیلم‌های رزمی هم از همان سال‌ها گاهی دستمایه شوخی می‌شد و سوءتفاهم‌های جالبی را شکل می‌داد.»

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «بسیاری از ما حتی آنهایی که پیگیر مسابقات فوتبال نیستیم او را با گلی که آذر ماه 1376 به استرالیا زد به یاد می‌آوریم. آن بازی که آخرین بازی مقدماتی جام جهانی 1998 فرانسه بود و به خاطر برخی حواشی بیشتر از زمان معمول طول کشید، سرانجام دو - دو مساوی شد و ما بعد از وقفه‌ای 20 ساله بار دیگر امکان رقابت در جام جهانی فوتبال را به دست آوردیم... دو هیچ عقب افتادیم و چند گل دیگر را هم نخوردیم و باخت‌مان قطعی بود. حتی یکی از تماشاگران استرالیایی وارد زمین بازی شد و تور دروازه ما را پاره کرد. داشتیم آماده می‌شدیم که شکست را بپذیریم و برای حسرت خوردن آماده شویم که ناگهان ورق برگشت و با گل‌های کریم باقری و خداداد عزیزی نتیجه‌ای دراماتیک برایمان رقم خورد.

ماجرای آن روز پرهیجان یکی از بهترین خاطرات نسل ماست و خود آن پیروزی از حیث پیامدهای مثبتی که برای کشور به دنبال داشت و تاثیراتی که بر جامعه‌مان گذاشت، به نقطه‌ای مهم در تاریخ ما تبدیل شد؛ آن هم تاریخی که خودمان شاهد و جزیی از آن بودیم. هر چند حالا برای بسیاری از ما فوتبال دیگر آن جذابیتی را که آن روزها داشت، ندارد اما خاطره یا در واقع تاریخی که خداداد عزیزی و هم‌تیمی‌هایش (که هر کدام‌شان از احمدرضا عابدزاده گرفته تا ابراهیم تهامی کاراکترهایی منحصر به فرد بودند) ساختند هنوز زنده است. این که چگونه در کمتر از چند دقیقه همه چیز دگرگون شد و شکست قطعی و نومیدی محض به پیروزی تغییر کرد. در فضای آن سال‌های کشور ما و شرایطی که جامعه‌مان داشت، کامیابی در «جهنم ملبورن» معنایی بیشتر از یک موفقیت ورزشی گذرا و ارزشی فراتر از کسب مجوز حضور در رقابتی بزرگ‌تر بود. از این رو هم بود که آن دستاورد ملی، پدر و مادرهای زیادی پیدا کرد و خیلی‌ها مدعی آن شدند.

اما خود خداداد که سال 1350 در چنین روزی متولد شد یکی از بهترین فوتبالیست‌های ایرانی آن دوره بود و سال 1996 مرد سال آسیا شد. در جام جهانی 98 و چندی پس از آن هم برای تیم ملی بازی کرد و بعد، گویا با تصمیم سرمربی وقت، میروسلاو بلاژویچ از فهرست بازیکنان ثابت و اصلی خط خورد. مدتی بعد که دوباره به او نیاز شد به فهرست برگشت و چند بازی دیگر هم برای تیم ملی انجام داد. طبق آمار تعداد بازی‌های ملی‌اش 47 تاست و 11 گل هم به نام او ثبت شده است. فوتبال حرفه‌ای را - که آن زمان معنا و شکل و گردش مالی بسیار متفاوتی با امروز داشت - با ابومسلم شروع کرد و با تیم‌های فتح و بهمن اوج گرفت. چند بازی قرضی هم در خدمت پرسپولیس بود (در جام باشگاه‌های آسیا) 3 سال در آلمان و حدود یک فصل در آمریکا و فصلی دیگر در امارات بازی کرد و در انتها به ایران برگشت و سال‌های آخر در کشور خودمان توپ زد. چه در زمان بازی و چه در دوره مربی‌گری‌اش بی‌حاشیه و آرام نبود و هنوز هم شخصیت بی‌شیله پیله‌(زیادی بی‌شیله پیله!) و زبان صریحش گاهی کار دستش می‌دهد. شباهت نصفه‌نیمه‌اش به جکی چان، ستاره مشهور فیلم‌های رزمی هم از همان سال‌ها گاهی دستمایه شوخی می‌شد و سوءتفاهم‌های جالبی را شکل می‌داد.»

انتهای پیام