از سفر «شاهزاده» به اسرائیل تا فرصت خواندن حمله به ایران؛ رضا پهلوی در مسیر رجوی؟

«تغییر رژیم باعث هرجومرج میشود.» این جمله دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نشان می دهد حمایت از رضا پهلوی آمریکا ظاهرا بلاموضوع شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران، مدتهاست که خود را در قامت رهبری میبیند که میتواند گروههای مختلف اپوزیسیون را زیر چتر خود جمع کند.
مواضع او پس از حمله اسرائیل به ایران و آغاز جنگ 12روزه نیز با انتقادات فراوانی مواجه شد.
او با آغاز این جنگ، آن را جنگ رهبری نظام خواند و چندینبار اعلام کرد که شرایط جدید، فرصتی برای براندازی جمهوری اسلامی است.
حمله اسرائیل به ایران و «فرصت طلایی» رضا پهلوی
در نشست خبری خود نیز اعلام کرد که «نفسهای جمهوری اسلامی به شماره افتاده» و «فرصتی طلایی برای سرنگونی حکومت پدید آمده است.»
رضا پهلوی همچنین در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی فرانسوی از آمادگی خود برای بازگشت به ایران خبر داد.
او نقش خود را فراهمکردن یک دولت انتقالی دانست و گفت: «وظیفه دولت انتقالی، قبل از هر چیز، اداره موقت کشور است و سپس آمادهسازی شرایط برای تشکیل مجلس مؤسسان که درباره موضوع تصمیمگیری کند.»
اظهارات رضا پهلوی، بهخاطر عدم محکومیت حملات اسرائیل، نهفقط با انتقاد رسانههای داخلی ایران، بلکه حتی بسیاری از افراد اپوزیسیون خارج از کشور نیز مواجه شد و از آن بهعنوان «ایستادن در سمت دشمن» یاد شد.
برخی آن را با اقدام مسعود رجوی، رهبر سازمان منافقین (مجاهدین خلق)، مقایسه کردند که در میانه جنگ ایران و عراق با صدام دیدار کرد و به جبهه بعثیها پیوست.
تصویری از سفر دو سال پیش او به اسرائیل با تصویر ملاقات جوی با صدام حسین مقایسه میشود.
اگرچه پهلوی و طرفدارانش مسیر و روش سیاسی خود را مجزا از مجاهدین عنوان کردهاند، اما نهایتا در یک نقطه به هم رسیدند: همسویی با دشمنی که به میهن حمله کرده است.
یکصدایی در داخل کشور؛ وقتی حاکمیت به سمت نمادهای ملی گرایانه حرکت کرد
ظواهر امر اما نشان داد که انتظارات «آخرین شاهزاده» برآورده نشدهاند و در مقابل، جنگ باعث کمرنگشدن اختلافات شد.
بسیاری از منتقدان، حتی از داخل زندان، حمله اسرائیل به ایران را محکوم کردند یا دستکم سکوت پیشه کردند تا این دوران سپری شود. در نتیجه، جنگ اسرائیل به ایران باعث یکصدایی در داخل کشور شد.
در کنار این یکصدایی، حکومت جمهوری اسلامی نیز به نمادهای ایرانی نزدیکتر شد. به نظر میرسد مواضع رضا پهلوی در طول جنگ 12روزه، جایگاه او را نهفقط در داخل ایران، بلکه در خارج از کشور نیز تضعیف کرده است.
دنده معکوس اوپوزیسیون
برخی بر این باورند که رضا پهلوی راه را برعکس پیمود و میتوانست مسیر متفاوتی در پیش بگیرد.
ماشاءالله شمسالواعظین، روزنامهنگار، در بخشی از گفتوگوی خود با خبرآنلاین به این اشتباه گروههای اپوزیسیون پرداخته است.
او میگوید: «اپوزیسیون برانداز نهفقط باید به این نتیجه میرسید که جامعه ایران در چنین شرایطی کاملاً از چترهایی که اپوزیسیون پهن میکند فاصله میگیرد، بلکه باید خودشان پیشقدم میشدند و به دشمنان هشدار میدادند که در این وضعیت، مردم در جهت دیگری حرکت میکنند؛ آن مسیر چیزی جز متحد شدن با دولت مرکزی و حکومت صرفنظر از ماهیت و عملکردشان نخواهد بود.»
شمسالواعظین نامی از رضا پهلوی نبرده است، اما احتمالاً این گفتهها درباره او نیز صادق است.
در حالی که او میتوانست شعارهای ملیگرایانهاش را با تلاش برای توقف جنگ تقویت کند، نهتنها حمله به ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را فرصتی برای تضعیف جمهوری اسلامی خواند.
این در حالی است که برخی طرفداران سلطنت، تاکنون یکی از مواضع درست رضا پهلوی را مربوط به جنگ ایران و عراق دانستهاند؛ زمانی که او اعلام آمادگی کرده بود تا بهعنوان خلبان در جنگ شرکت کند.
از جورجتاون تا تلآویو؛ مسیر پرواکنش
تحرکات رضا پهلوی از سال 1396 به بعد، جدیتر شد و پس از سال 1401 و شکلگیری جنبش «زن، زندگی، آزادی»، این تحرکات ابعاد تازهای به خود گرفت.
با وجود اظهارنظرهایش مبنی بر اینکه شکل حکومت پس از جمهوری اسلامی را مردم تعیین خواهند کرد، اما عملکرد او در ارتباط با گروههای اپوزیسیون خلاف این ادعا را نشان داد.
نشست جورجتاون با حضور تعدادی از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی تشکیل شده بود، اما رفتهرفته، بهدلیل عملکرد بازمانده خاندان پهلوی، افرادی چون حامد اسماعیلیون از این جمع جدا شدند و کار به انحلال این گروه کشید.
انحلال این نشست، پس از سفر «شاهزاده» در فروردینماه 1402 به اسرائیل و دیدار با مقامات آن از جمله بنیامین نتانیاهو صورت گرفت.
پیش از این، بسیاری از افراد اپوزیسیون در مجامع مختلف حضور پیدا کرده و با مقاماتی نیز دیدار و گفتوگو کرده بودند، اما این نخستینبار بود که یکی از چهرههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی به اسرائیل سفر میکرد.
هرچند برخی جداشدگان از این گروه اعلام کردند که جداییشان از رضا پهلوی ارتباطی به این سفر نداشته، نمیتوان منکر آن شد که اسرائیل، حتی برای برخی گروههای اپوزیسیون، از جمله گروههای چپ، همچنان یک تابو بهشمار میرفت؛ آن هم در شرایطی که تنشها بین اسرائیل و فلسطینیها افزایش یافته بود.
شاهزاده، سنت نظام پهلوی را شکست؟
بسیاری حتی این سفر را مغایر با مشی محمدرضا پهلوی دانستند. در دوران سلطنت او، با وجود همکاریهای پشتپرده میان تهران و تلآویو، حکومت اسرائیل بهطور «دوفاکتو» به رسمیت شناخته شد، اما همزمان با عضویت اسرائیل در سازمان ملل مخالفت علنی صورت گرفت.
به رسمیت شناختن دوفاکتو به این معنا بود که بدون اعلام رسمی یا برقراری روابط دیپلماتیک کامل (دوژوره)، روابط غیررسمی و عمدتاً اقتصادی و نظامی با اسرائیل برقرار شد، بدون آنکه وارد مناقشات سیاسی منطقهای شود یا روابط با کشورهای اسلامی آسیب ببیند.
دولت ایران در زمان محمدرضا پهلوی، هنگام صدور قطعنامه 303 مجمع عمومی سازمان ملل در 9 دسامبر 1949رأی خود را به سود کشورهای عربی و علیه استقرار رژیم بینالمللی در بیتالمقدس اعلام کرد.
تغییر رژیم؛ رجز یا...؟
با این حال، بهنظر میرسد در میانه جنگ، سیاست «تغییر رژیم» از سوی آمریکا و اسرائیل دستخوش تغییر شد.
«تغییرات رادیکال» و «تغییر رژیم»، کلیدواژههای مقامات اسرائیلی در روزهای آغازین حمله به ایران بودند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در تاریخ 25 خرداد در مصاحبهای با فاکسنیوز مدعی شد که «تغییر رژیم در ایران میتواند نتیجهی جنگ باشد، زیرا رژیم ایران ضعیف است.»
او پنجشنبه 29 خرداد نیز در پیامی مدعی شد: «2500 سال پیش کوروش بزرگ قوم یهود را آزاد کرد - اکنون قوم یهود به مردم ایران کمک میکند تا خود را آزاد کنند.»
هرچند این اظهارات میتوانست نوعی رجزخوانی در چارچوب جنگ با تهران باشد، اما نهایتاً ترامپ اعلام کرد که بهدنبال تغییر نظام سیاسی نیست. او پس از پایان جنگ گفت: «تغییر رژیم باعث هرجومرج میشود.»
این جمله دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نشان می دهد حمایت آمریکا از رضا پهلوی ظاهرا بلاموضوع شده است.
با این اوصاف، فعلاً نه از تغییر رژیم خبری خواهد بود و نه از تشکیل دولت انتقالی مدنظر پهلوی و تا الان در جنگ تهران و تلاویو اوپوزیسیون حامی رضا پهلوی هزینه های سنگینی را پرداخته است و در این بین بازنده، پهلوی بوده است.
29211
کد خبر 2086902