افشین قطبی گناه نرفتن به جام جهانی را گردن انتخابات 88 و احمدی نژاد انداخت!
قطبی از سال 2009 تا 2011 سرمربی تیم ملی ایران شد. اما او یک حسرت دارد و آن اینکه به جام جهانی فوتبال 2010 راه نیافته است. قطبی گفت: «متاسفانه کار در تیم ملی ایران در زمانی اتفاق افتاد که ناآرامیهای سیاسی زیادی به من اجازه نداد تیم مورد نظرم را بسازم. انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور و جنبش سبز باعث ناآرامی سیاسی اطراف تیم شد که نتیجه ما را تحت تاثیر قرار داد.»
افشین قطبی پس از سالها مربیگری در فوتبال این روزها تجربیات خود را با باشگاه ونکوور افسی برای توسعه فوتبال کانادا به اشتراک گذاشته است.
به گزارش خبرآنلاین، افشین قطبی، مربی 59 ساله ایرانی - آمریکایی که در میان هواداران ایرانی «افشین امپراتور» نامیده میشود، اکنون در کانادا به سر میبرد و مربیگری جوانترین باشگاه لیگ برتر کانادا یعنی ونکوور افسی را بر عهده دارد. او در نوامبر 2022 پس از مربیگری تیمهایی در چندین کشور از جمله آمریکا، کره جنوبی، ایران، ژاپن، تایلند و چین به کانادا رفته است.
قطبی در گفتوگوی اختصاصی با حمید جعفری در سایت نیوکانادا مدیا به یاد میآورد که از زمانی که کودکی نوپا بود در خیابانهای تهران بازی میکرد و عاشق فوتبال بود.
قطبی گفت: «هر وقت که اجازه داشتم در خیابان بازی میکردم. از سال 1964 تا اوایل دهه 70، زیرساختهای زیادی برای بازیکنان جوان برای داشتن زمین چمن، لباس و یا مربی وجود نداشت. ما در خیابانها بازی میکردیم و از توپهای پلاستیکی و آجر به عنوان گل در بازیهای گل کوچیک استفاده میکردیم.»
او در 13 سالگی به ایالات متحده آمریکا نقل مکان و در آنجا ماجراجویی مربیگری خود را در حالی که هنوز نوجوان بود آغاز کرد. او کار را با بچههای خردسال شروع کرد، برای تیمهای مختلف جوانان به میدان رفت و در نهایت در 17 سالگی در UCLA بازی کرد.
قطبی با نگاهی به تصمیمات مهمی که در دوران حرفهای خود گرفته و مشکلاتی که در تلاش برای تثبیت خود به عنوان مربی با آن روبه رو بوده، یک انتخاب مالی سخت را به یاد میآورد.
قطبی گفت: «من مدرک مهندسی داشتم و باید انتخاب میکردم که چگونه زندگی کنم. من میتوانستم با فوتبال بازی کردن در لیگهایی که 2000 نفر تماشاگر داشتند درآمد کمی در حدود ماهیانه 100 دلار داشته باشم. من میتوانستم بازی کنم و همچنان مهندس باشم، یا میتوانستم همزمان مربیگری و بازی کنم و مهندسی را فراموش کنم.»
این یک چالش بزرگ برای او بود؛ به خصوص به این دلیل که در آن زمان، مربیگری در آمریکا بیشتر به عنوان یک سرگرمی نیمهوقت تلقی میشد تا یک حرفه واقعی! پس قطبی فضای خودش را درست کرد. او یک آکادمی فوتبال ساخت و به دلیل پرورش بازیکنان جوان و کمک به آنها در سطح بین المللی به شهرت رسید.
قطبی در طول دوران حرفهای خود مربی تیمهایی در سه جام جهانی بوده است. از جمله آنها رویارویی ایران و آمریکا در سال 1998 است که یکی از سیاسیترین بازیهای تاریخ جام جهانی بود. قطبی گفت: «این یک فرصت و بازی شگفتانگیز برای دو کشور قطبی بود تا از طریق دوستی و عشق به فوتبال با هم ملاقات کنند.»
قطبی زمانی که در اوایل دهه 2000 مربیگری تیمهای کره جنوبی را آغاز کرد و دو بار با این تیم به جام جهانی رسید. او میگوید که مردم ایران متوجه شدند یک ایرانی متولد شده که در بالاترین سطح فوتبال کار میکند.
شانزده سال پیش، هواپیمای قطبی در فرودگاه بینالمللی مهرآباد در تهران، در میان انبوه هواداران باشگاه پرسپولیس فرود آمد. اینجا بود که پس از کسب پیروزیهای مهم لقب «افشین امپراتور» به او داده شد.
او سعی کرد ذهنیت حرفهایتر، ظریفتر و باکلاستر را به فوتبال ایران بیاورد. او معتقد بود که برد همراه با بازی جذاب، هجومی و فوتبال هیجان انگیز در بین هواداران طنینانداز میشود. او قصد داشت با همه آنها ارتباط برقرار کند. قطبی افزود: «فکر میکنم همین رویکرد بود که ما را قهرمان کرد و در نهایت من را به عنوان سرمربی تیم ملی ایران رساند.»
قطبی از سال 2009 تا 2011 سرمربی تیم ملی ایران شد. اما او یک حسرت دارد و آن اینکه به جام جهانی فوتبال 2010 راه نیافته است. قطبی گفت: «متاسفانه کار در تیم ملی ایران در زمانی اتفاق افتاد که ناآرامیهای سیاسی زیادی به من اجازه نداد تیم مورد نظرم را بسازم. انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور و جنبش سبز باعث ناآرامی سیاسی اطراف تیم شد که نتیجه ما را تحت تاثیر قرار داد.»
او قبل از ورود به کانادا برای مربیگری ونکوور اف سی به تیمهایی در آسیا رفت. قطبی میگوید: «آنچه در ونکوور مرا تحت تأثیر قرار میدهد این است که تنوع یک چیز است، اما هماهنگی در این تنوع چیز دیگری است. ما تیمی متشکل از بازیکنانی از کشورهای لبنان، عراق و ایران، کره، چین، مکزیک، هند و کشورهای آفریقایی یا کانادایی از ساحل عاج داریم. بنابراین، ما تیم بسیار متنوعی داریم. ترکیبی از تلاش، فداکاری و آموزش برای مهاجران و پناهندگان لازم است تا به اهداف خود برسند. با این حال فاکتور اشتیاق نیز وجود دارد. همیشه باید چیزی را پیدا کنید که به آن علاقه دارید. اگر به هر چیزی علاقه دارید، مایلید 24 ساعت شبانه روز کار کنید. حتی اگر هزینه و بهای آن چیزی نباشد که شما میخواهید. از طریق تعهد و پشتکار خود، میتوانید در آن رشته خاص، هنر، موسیقی، فوتبال و ورزش، پزشک بودن، معلم بودن و... بهترین باشید.»
منبع: نیو کانادا مدیا
از میان اخبار