اقدام بهموقع شمخانی در مقابل آمریکا / نکتهسنجی باهنر درباره تناقض خاتمی
یک جریان خاص سیاسی که قصد تحریم انتخابات را دارد از هماکنون مشغول القای ناامیدی مردم از صندوق رأی است تا مسیر خیابان و اغتشاش مسلحانه را باز کند. باید در مقابل این توطئه هوشیار بود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اقدام بهموقع شمخانی در مقابل آمریکا
ایسنا گزارش داد: دریابان علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در توییتی در واکنش به اظهارات مشاور امنیت ملی آمریکا نوشته است:
"جیک سالیوان گفته؛ در صورت اقدامایرانبرای ساخت بمب هستهای، آمریکا آزادی عمل اسرائیل برای مقابله با آن را به رسمیت خواهد شناخت؛ این اعتراف یعنی مسئول همه اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی علیه افراد و تاسیسات اتمی ایران تاکنون آمریکا بوده و خواهد بود و قطعا باید تبعاتش را بپذیرد."[1]
*نکته جالب این توییت دبیر شورایعالی کشورمان که یک هوشمندی ستودنی در آن وجود دارد این است که دریابان شمخانی تنها در چند جمله کوتاه؛ این حقیقت را به رخ کشیده است که اسرائیل صرفا یک "سگ زنجیری" است.
سگی زنجیری که البته ایران، صاحب آن را به خوبی میشناسد و میداند که برای رماندن این سگ زنجیری؛ چگونه و چطور باید با صاحب اصلی آن رفتار کند.
شاید بتوان این گمانه را مطرح کرد که شمخانی منتظر فرصتی بوده تا در شطرنج سیاست و امنیت؛ آمریکا را آچمز کند و البته جک سالیوان با حرکت اشتباه خود؛ فرصت لازم را برای دریابان شمخانی فراهم کرد.
آمریکا باید بداند که جنگهای جدید در جهان لزوما جنگهایی دوطرفه نیستند و همپیمانان طرفین درگیری هم بخواهند یا نخواهند اما در زد و خوردهای این جنگها سهیم خواهند بود.
نکته واضح نیز اینست که اسرائیل بعنوان یک سنگ زنجیری منطقهای که به پایان عمر خود نزدیک شده است؛ هرگز قادر به تأمین منافع همپیمانان خود نیست. همانطور که اوکراین هم نتوانست منافع همپیمانان خود را تأمین کند فلذا عملا در صحنه جنگ با روسیه تنها ماند.
***
امیدواری محسن میردامادی به خون و اسلحه!
محسن میردامادی، از چهرههای ستادی جریان چپ اخیرا در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد پیرامون انتخابات مجلس دوازدهم در سال جاری گفته است: مردم در گذشته بارها به امید تغییر وضعیت و بهبود شرایط زندگیشان در انتخابات شرکت کردند اما انتظاراتشان برآورده نشد. لذا امروز به این نقطه رسیدهاند که دیگر امیدی به حل مشکلاتشان از طریق صندوق رای ندارند!
او میافزاید: در گذشته مهمترین مشکل انتخابات، نظارت استصوابی یا اگر درستتر بخواهم بگویم دخالت استصوابی بود؛ اما مشکلی که امروز باعث رویگردانی مردم از صندوقهای رای شده، مشکل بیخاصیت شدن ساختارهای برآمده از انتخابات است!
میردامادی همچنین گفته است:
"وقتی اصلاحطلبان به وضوح میبینند با شرکت در انتخابات هیچکدام از برنامههایشان را نمیتوانند محقق کنند، اگر وعدهای دادند یا قول و قرارهایی با مردم گذاشتند، نمیتوانند آنها را محقق کنند و... تنها خروجی حضورشان در انتخابات، کاهش سرمایه اجتماعی آنها خواهد بود. این موضوع زمانی بحرانیتر میشود که مردم هم به این نتیجه برسند که با برگزاری یک چنین انتخاباتی گرهی از مشکلات آنها باز نمیشود و انتظارات آنها برآورده نمیشود. در واقع گزینه عدم شرکت در انتخابات گزینه مطلوبی برای یک حزب سیاسی نیست، اما در مواقعی تنها گزینه روی میز است و عملا گزینه دیگری وجود ندارد."[2]
*مردم باید بدانند که به لحاظ فلسفی هرگز نمیتوان از صندوق رأی ناامید بود و انکار این امید مثل انکار روشنی خورشید است.
چه اینکه مثلا یک نگاه ساده به کارنامه شورای شهر چهارم و شورای پنجم در تهران به روشنی نشان میدهد که رأی خوب چگونه منجر به کارآمدی شد و رأی بد چطور سرنوشتی را رقم زد که در آن علاوه بر ناکارآمدی و تعویض مداوم شهرداران حتی شاهد محکومیت شهرداری وقت به دلیل گرانفروشی به مردم نیز بودیم.[3]
و یا ایضا تفاوتهای آشکار دولتهای خاتمی و احمدی نژاد و روحانی و رئیسی که هریک با میزانی از مثبتات و نقاط منفی اثبات میکنند چطور میشود با رأی خوب مردم، اقتصاد و روزگار بهتری ساخت و گزینههای بهتری روی کار آورد.
پس آقای میردامادی صراحتا در حالی دروغگویی است و مشغول دعوت مردم به چاه ویل ناامیدی، ناامنی و ناکارآمدی است.
در سوی دیگر ماجرا نیز باید دانست کسی که امر عقلانی صندوق رأی را برای بهبود امور انکار میکند یعنی به اسلحهخانه امید بسته زیرا در وادی جامعه و سیاست؛ هیچ راهی جز صندوق رأی و انتخابات برای اصلاحگری وجود ندارد.
راهی که اگر عدهای دیکتاتور مسلک و شورشی آنرا مسدود کنند؛ یعنی همانند سودان و لیبی؛ اسلحه است که باید تکلیف میدان را مشخص کند.
امثال میردامادی 68 ساله در حال تکمیل پازل ناتمام سال 88 خود برای فتنهگری و سوریهسازی ایران اسلامی هستند و در این راه از ریخته شدن خون هیچ فردی بر زمین هم اِبایی ندارند. چه اینکه میپذیریم جریانی که پا بر عقلانیت و سیاست میگذارد؛ طبعا از ریخته شدن خون مردم و ناامنی هم شرمسار نخواهد بود.
گفتنیست، تصمیم اصلاحطلبان ستادی تا این لحظه بر تحریم انتخابات مجلس دوازدهم در راستای دو گام تحریمی قبلی (تحریم انتخابات 98 و 1400) است.
پیش از این و سال گذشته بود که سعید حجاریان نیز در اظهاراتی بر تحریم انتخابات تأکید کرد.[4]
***
نکتهسنجی باهنر درباره تناقض خاتمی
محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان شهیر ادوار مجلس به تازگی در یک مصاحبه پیرامون رفتارهای سیاسی اصلاحطلبان گفته است: سکوت افراد در برخی برهههای زمانی معنادار است. در جریان فتنههای اخیر، برخی اصلاحطلبان مواضع معتدل و خوب گرفتند. ضمن اینکه پیشنهاد میدادند کارهایی باید صورت بگیرد، اما میگفتند باید با برخی مسائل هم برخورد شود. برخی، سکوت توأم با رضایت داشتند که این کاملا متفاوت است، باید به موقع اظهارنظر کنند و این مسأله به بصیرت افراد برمیگردد. مقام معظم رهبری بر این نکته تأکید دارند که انسان باید دوست و دشمن را به خوبی بشناسد و زمانشناس باشد. این مثال را رهبر انقلاب قبلا گفته بودند که بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) هزاران نفر در راه خونخواهی ایشان به شهادت رسیدند، اما هیچکدام از اینها، شهدای کربلا نمیشوند، به دلیل اینکه علاوه بر زمانشناسی صحیح، دوست و دشمن را به خوبی نشناختند. برخی فکر میکنند امسال یا 6 سال دیگر موضع بگیرند، خیلی تفاوتی نمیکند، در حالی که این دو مسأله با همدیگر تفاوت دارد. در زمانشناسی، امروز با فردا متفاوت است و اگر با چهرههای سیاسی اصلاحطلب صحبت کردید، حتما این موارد را به آنان بگویید که چرا این مواضع، به موقع انجام نمیشود.
به گزارش مشرق، او همچنین میافزاید: خاتمی در بحبوحه اغتشاشات سال گذشته از زیبا بودن شعار «زن، زندگی آزادی»سخن گفت اما اخیرا در جمعی اشاره کرد که این شعار با براندازی حاصل نمیشود.[5]
*لکنت و تأخیر سیاسی اصلاحطلبان در قبال خط قرمزهای نظام و مردم؛ مسئله امروز و دیروز نیست و تاکنون هزینههای زیادی را به این جریان خاص سیاسی تحمیل کرده است.
چپهای ستادی هنوز که هنوز است موضع مشخصی درباره فتنه سال 88 ندارند، اغتشاشات خیابانی را محکوم نمیکنند، تکلیفشان با قوانین کشور مشخص نیست، از رفتار منافقانه "تحریم انتخابات" برائت نمیجویند و ایضا نمیگویند که مواضع ساختارشکنانه میرحسین موسوی را جزو اصلاحطلبی میدانند یا نمیدانند؟!
ما همچنین قضاوت درباره تناقض خاتمی در قبال اغتشاشات سال گذشته که مهندس باهنر به آن اشاره کرده است را به عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
***
1_ isna.ir/xdNP3P
2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-611258
3_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/02/15/2256683
4_ mshrgh.ir/1352504
5_ mshrgh.ir/1486655