المانیتور: رویکرد غرب برای انزوا و مهار ایران شکستخورده است

«ماهیت گسترش روابط میان روسیه و تهران، بیش از هر چیز، نتیجه رویکردهای غرب در قبال ایران است».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: وبسایت آمریکایی «المانیتور» در تحلیل ماهیت گسترش روابط میان مسکو و تهران نوشت: دیدار اخیر لاریجانی با پوتین، از نظر بسیاری، تاکیدی بر همکاری فزاینده ایران و روسیه است، آن هم در شرایطی که تجدید آرایشهای پس از جنگ 12روزه، توازن منطقهای را دستخوش تغییر کرده است.
حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی غرب و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، همگی بخشی از روندی هستند که بر ادامه و گسترش همکاریهای ایران با متحدان همیشگیاش، یعنی روسیه و چین، تاثیر میگذارند. سفر لاریجانی به مسکو در برههای حساس انجام شد. آتشبس شکنندهای که پس از جنگ 12روزه حاصل شد، همچنان سایه سنگین خود را بر منطقه حفظ کرده و این بدان معناست که تهران در تلاش است ورای روابط پرتنش فعلی با غرب، یکپارچگی ژئوپلیتیک خود را مستحکم کند. بیتردید، گسترش همکاریها در حوزههای گوناگون با چین و روسیه، بخشی مهم از این دستورالعمل است. این در حالی است که پوتین قبلا فاش کرد که نخستوزیر اسرائیل به او گفته بود که این رژیم قصد رویارویی بیشتر با ایران را ندارد..
روسیه از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، تحت تحریمها و محدودیتهای متعددی قرار گرفته و همین امر سبب نزدیکی هرچه بیشتر با ایران شده، کشوری که درگیر تحریمهای گسترده غرب است. در آخرین تحولات در همکاری های دوجانبه، معاون ارزی بانک مرکزی ایران از توافق دو بانک روسی برای پذیرش السی بانکهای ایرانی خبر داد و گفت که این همکاریها زمینهساز استفاده از مکانیسم مالی جدید بهویژه در بخش کشاورزی خواهد بود.
با این حال، رابطه ایران با روسیه همچنان با احتیاط همراه است. برخی سیاسیون ایران در مورد میزان اعتمادی که باید به کرملین داشته باشند، دچار اختلاف هستند. اصلاحطلبان و میانهروها روسیه را به عنوان قدرتی خودمحور میبینند که از ایران به عنوان یک کارت چانهزنی در محاسبات جهانی و رویاروییهای خود با غرب استفاده میکند. در مقابل، دیگر گروههای سیاسی، مسکو را یک شریک راهبردی در مقابله مشترک با سلطه و هژمونی آمریکا تلقی میکنند.
برای دههها، هدف راهبردی قدرتهای غربی این بوده که ایران را منزوی کنند، نفوذ منطقهای آن را مهار سازند و بلندپروازیهای هستهایاش را از طریق فشار اقتصادی بیامان متوقف کنند. این سیاست، از تحریمهای هدفمند به فشار حداکثری که در سال 2018 آغاز شد، گسترش یافت. با این حال، با در نظر گرفتن این نکته که تهران در ارتباط استراتژیک با روسیه و چین قرار دارد، میتوان از شکست رویکرد انزوامحور غرب حرف زد: تلاش غرب برای انزوای ایران نه تنها منجر به تسلیم نشده، بلکه صرفا یک حلقه بازخورد ژئوپلیتیکی ایجاد کرده و ایران را به سمتوسویی سوق داده تا از واگذاری میدان دوری کند.
برای غرب، هدف تحریمها، تضعیف قابلیتهای ایران بود؛ در عوض، آنها ایران را به متحدی همبسته با یک قدرت نظامی بزرگ جهانی تبدیل کردهاند. هم مسکو و هم تهران، در قالب یک پروژه فشرده برای جداسازی اقتصادی از غرب، مشغول ایجاد زیرساختهای جایگزین و مصون از اهرم مالی آمریکا هستند. در مرکز این تلاش، توسعه کریدور بینالمللی حملونقل شمال - جنوب (INSTC) قرار دارد، شبکهای چندوجهی به طول 7200 کیلومتر از مسیرهای کشتی، راهآهن و جاده که هند، ایران، آذربایجان و روسیه را به یکدیگر متصل میکند. این کریدور از کانال سوئز و گلوگاههای دریایی غرب عبور کرده، دسترسی روسیه را به بازارهای آسیایی فراهم میکند و برای ایران یک جریان درآمد مطمئن خارج از نظارت غرب به ارمغان میآورد. هرگونه تلاش غرب برای قطع کردن درآمدهای انرژی سنتی ایران، سرمایهگذاری در این شریان تجاری جایگزین را تقویت میکند.
تا زمانی که غرب راهبرد فشار حداکثری خود را حفظ کند و تا زمانی که مسکو بهعنوان وزنه تعادل در برابر واشنگتن باقی بماند، میتوان انتظار داشت که این پیوند قویتر شود.
