الگوی توافق مطلوب ایران وقدرتهای جهانی
![الگوی توافق مطلوب ایران وقدرتهای جهانی](https://static1.eghtesadnews.com/thumbnail/KDnQZLbMObaP/kftOZWraiFn3hvRWL6-i995f3Z0VFyWhGisHub8dGXFZiZLYNAHkKj6_kzFErR8mOuD0Tt2jBuychFOrtOH_-RS9Kx7pPqQi/d84d4787-d923-4e83-95a7-a169957eea7a02-02.jpg)
درباره روند دیپلماسی هسته ای وین روایت های متعارض و متفاوتی ارائه میشود. آژانس های خبری از یکسو نسبت به احتمال دیدار مستقیم مقام های ایرانی و آمریکایی در وین حساسیت نشان داده و موضوعی را مطرح کردند که هنوز از سوی مقامات رسمی دو کشور مورد پذیرش قرار نگرفته است.
برخی دیگر از محافل خبری و تحلیلی به موضوع اخراج «ریچارد نفیو» طراح اصلی و مجری تحریمها از تیم آمریکا اشاره داشتند.
خروج برخی از گروه های تندرو به معنای آن است که ایالات متحده از سیاست کنش تعاملی برای نیل به اهداف دیپلماتیک خود بهره میگیرد.
در این فرآیند، طرح دیدگاه های رادیکال جدید از سوی وزیر امور خارجه بریتانیا را شاهد هستیم. وزیر خارجه بریتانیا به این موضوع اشاره داشته است که فرصت برای ایران در روند دیپلماسی هسته ای رو به پایان است. بیان چنین رویکردی، نشانه هایی از ابهام و بن بست مرحله ای در ارتباط با انتظارات ایران، کشورهای اروپایی و ایالات متحده از مذاکرات وین را دارد. ایران تاکید دارد که برجام در شرایطی احیا میشود که از بازدارندگی لازم برخوردار باشد.
الگوی مبتنی بر راستی آزمایی متقابل را میتوان به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر در اجرا و تداوم برجام دانست که تاثیر خود را بر فرآیند کنش ایران با قدرت های بزرگ در روند دیپلماسی وین به جا می گذارد. در این فضا طرح توافق مرحله ای و «قرارداد موقت» نیز مطرح شده است. واقعیت آن است که چنین توافقی نمیتواند اهداف ایران مبتنی بر بازدارندگی دیپلماتیک را تامین کند. مذاکرات وین ژانویه 2022 از این جهت اهمیت دارد که میتواند زمینه لازم برای همکاری های معطوف به نتیجه در روابط ایران و کشورهای گروه 1+1+4 (1+4 به علاوه آمریکا) را فراهم سازد. هرگونه مذاکره میتواند زمینه لازم برای طرح موضوعات مورد اختلاف را به وجود آورده و از این طریق راهکارهای مشخصی برای تغییر در الگوی رفتاری را فراهم سازد.
هرگونه مذاکره دیپلماتیک و کنش ارتباطی موفق و موثر باید به نتایج ملموس و مشخصی منجر شود. دیپلماسی هسته ای ایران مبتنی بر جلوه هایی از نتیجه بخشی سازمان یافته برای مشخص شدن چگونگی حقوق و تکالیف هر کدام از بازیگران است. یکی از مشکلات برجام این بود که موازنه بین حقوق و تکالیف بازیگران وجود نداشت؛ باید به این موضوع توجه و تاکید داشت که همکاری بدون موازنه از تداوم، پایداری، اثربخشی و همچنین مطلوبیت بالایی برخوردار نیست.
الگوی کنش ایران، مبتنی بر همکاری هایی است که بتواند یک موازنه در دستاوردهای حقوقی و تعهدات اجرایی را در برابر آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراهم سازد. کشورهای جهان غرب نیز تمایلی به باقی ماندن قابلیت های ابزاری ایران در حوزه هسته ای ندارند. حقوق و تکالیف کشورها نشان میدهد که چه الگوی رفتاری میتواند زمینه لازم برای کسب مطلوبیت های بیشتر و فراگیر را برای کشورهای مختلف به وجود آورد.
هدف ایالات متحده، فرانسه، آلمان و بریتانیا این است که قابلیت ایران در حوزه غنی سازی اورانیوم را به حداقل برسانند و در نهایت اینکه زمینه لازم برای یک نوع کنترل مرحله ای بر دریافت ها، درآمدها و سازو کارهای اقتصادی ایران را داشته باشند. اگر توافقی منجر به تداوم محدودیتهایی پردامنه برای ایران شود و زمینه ناپایداری سیاسی و اقتصادی را برای کشورها به وجود آورد، طبیعی است که این گونه توافق نمیتواند مطلوبیت راهبردی برای ایران یا هر بازیگر دیگری را شکل دهد.
موضوع اصلی مذاکرات وین ارتباط مستقیم با روندها و الگوهایی دارد که زمینه مربوط به همکاریهای چندجانبه را امکان پذیر می سازد. مهمترین مساله ایران پایان دادن به تحریمهای برجامی است. ایران در پنج سال گذشته همواره تاکید داشته که به تعهدات برجامی خود پایبند بوده و بر این موضوع تاکید داشته که هرگاه غربی ها به ویژه ایالات متحده به تحریمها پایان دهند، ایران هم به تعهدات برجامی خود بازمیگردد و زمینه را برای اجرای سازو کارهای مربوط به راستی آزمایی و اعتمادسازی فراهم میکند.
انگاره ایران در ارتباط با دیپلماسی هسته ای، مبتنی بر کنش متقابل است. بنابراین راستی آزمایی باید ماهیت متقابل داشته باشد. به همان گونه ای که اعتمادسازی باید در فضای سازو کارهای مربوط به کنش متقابل حاصل شود. اگر تعهدات یک کشور بسیار بالا باشد یا اینکه مبتنی بر موازنه نباشد، طبیعی است که در آن شرایط زمینه چالشهای بسیار زیادی برای برجام فراهم میشود. برطرف سازی چالشهای برجام، وظیفه دیپلماسی هسته ای ایران و تمامی کشورهاست.
گریز تحریمی و گریز هسته ای
ایران همواره نسبت به گریز تحریمی ایالات متحده و کشورهای غربی حساسیت داشته است. تحریمهای اقتصادی منافع ملی و اقتدار اقتصادی جامعه ایران را هدف قرار داده است.
پایان دادن به تحریمها میتواند زمینه لازم برای همکاری های متقابل ایران و کشورهای عضو شورای امنیت را در چارچوب برجام به وجود آورد. در چنین شرایطی میتوان تاکید داشت که اگر مفهوم گریز هسته ای از سوی ایران برای جهان غرب پرمخاطره است، طبیعی است که موضوع گریز از تعهدات برجامی به ویژه در حوزه تحریمهای اقتصادی نیز برای ایران حیاتی است.
محور اصلی دیپلماسی هسته ای ایران معطوف به اطمینان سازی الگوهای رفتاری و شفاف سازی قابلیت های هسته ای برای آژانس است. ایران همواره آمادگی خود را برای راستی آزمایی فراهم آورده و اعتمادسازی را تابعی از سازوکارهای مربوط به راستی آزمایی می داند. در فضای موجود باید مفهوم «راستی آزمایی متقابل» مورد توجه قرار گیرد. مفهوم راستی آزمایی متقابل بیانگر این واقعیت است که حقوق و تکالیف تمامی بازیگران در چارچوب برجام و تعهدات متقابل در فضای سیاست قدرت نظام بینالملل حفظ شود.
نتیجه
رسانه های بینالمللی روایت های متفاوتی را از مذاکرات وین منعکس می سازند. واقعیت آن است که ایران و هر یک از کشورهای گروه مذاکره کننده در وین از انگیزه و اراده لازم برای حل مسالمت آمیز مشکلات ایجاد شده برخوردارند.
عملیات روانی رسانه های جهان غرب که در فضای حمایت از «دیپلماسی اجبار» ایالات متحده، بریتانیا و برخی از کشورهای اروپایی قرار دارد، چالشهای بیشتری را برای آینده روابط ایران با سایر کشورهای موثر در سیاست بینالملل به وجود می آورد.
نکته دوم مربوط به نقش روسیه در مذاکرات برجامی است. اولیانوف «نقش سازنده و همکاری جویانه» با ایران و کشورهای غربی را عهده دار شده است. واقعیت آن است که الگوی رفتاری اولیانوف مبتنی بر مذاکره به عنوان نماینده روسیه در فضای برجامی محسوب میشود. اولیانوف همچنین مبادرت به ایفای «نقش میانجی» در روابط ایران، ایالات متحده و کشورهای اروپایی برای متعادل سازی مواضع هر یک از کشورها در روند دیپلماسی وین و مذاکرات برجام کرده است.
اگر اولیانوف می خواهد به نتایج مطلوبی در ارتباط با نقش میانجیگر نائل شود باید به دو موضوع توجه کند. اولا میانجیگری باید مبتنی بر نشانه هایی از موازنه مطالبات ایران و کشورهای 1+1+4 در ارتباط با تعهدات برجامی باشد. موازنه از یکسو مربوط به تحریمهای اقتصادی است و از سوی دیگر ارتباط مستقیم با اکسیداسیون هگزافلوراید اورانیوم خواهد داشت. در این ارتباط نقش اولیانوف در رابطه با چگونگی بهره گیری ایران از سانتریفیوژهای نسل جدید نیز اهمیت دارد.
اگر ایران به تعهدات برجامی خود در رابطه با نظارتهای آژانس در راستی آزمایی متعهد است طبیعی است که امکان موازنه سازی از طریق اطمینان بخشی به ایران زمانی حاصل خواهد شد که زمینه های پایدارسازی رفع تحریمها از طریق اعطای حق بازدارندگی و اقدام متقابل هم به ایران فراهم شود.
نکته دوم در ارتباط با نقش میانجی اولیانوف آن است که از الگوی عمل گرایانه برای متقاعدسازی تمامی طرف های درگیر استفاده کند. عمل گرایی مربوط به دستیابی کشورها به نقطه تعادلی است. نقطه تعادلی صرفا در شرایطی شکل میگیرد که زمینه برای تعهدات متقابل به وجود آید.
عمل گرایی، ارتباط مستقیمی با مصالحه برای حل موضوعات اختلاف ساز در روند دیپلماسی هسته ای دارد. محور اصلی مصالحه، نقطه تعادلی منافع ایران و همه کشورهای برجامی است. عملگرایی معطوف به مصالحه زمانی شکل میگیرد که اطمینان خاطر متقابل برای همه بازیگران به وجود آید. بدون اطمینان خاطر، هیچگونه توافقی نمیتواند از موازنه برخوردار باشد و توافق بدون موازنه، سرنوشتی جز خروج کارگزاران آینده سیاست خارجی آمریکا از این توافق نخواهد داشت.
منبع: دنیای اقتصاد
![الگوی توافق مطلوب ایران وقدرتهای جهانی 2](https://static2.eghtesadnews.com/thumbnail/zIgH9yjQWdVt/voUSvNP2ClLRyqrAuBTFbtjFoavO7HR7-EbBXZyZf2KIZ6S7DV4gozS2IFyPge3eLHEnngE3KDobe-cYU4N2UKwO9nbkbIz6ywpgzrCJSonkiG3pI_QvVJMtK7Jf75PB9azhKmBUE1MsKGy2hi9ZyA,,/همه+مذاکرهکنندگان+ایران+در+وین.jpg)