امروز با عطار نیشابوری: ای دل مبتلای من شیفته هوای تو
فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری (540 - 618 قمری)
ای دل مبتلای من شیفته هوای تو دیده دلم بسی بلا آن همه از برای تو
رای مرا به یک زمان جمله برای خود مران چون ز برای خود کنم چند کشم بلای تو
نی ز برای تو به جان بار بلای تو کشم عشق تو و بلای جان، جان من و وفای تو
باد جهان بی وفا دشمن من ز جان و دل گر نکنم ز دوستی از دل و جان هوای تو
پرده ز روی برفکن زانکه بماند تا ابد جمله جان عاشقان مست می لقای تو
جان و دلی است بنده را بر تو فشانم اینکه هست نی که محقری است خود کی بود این سزای تو
چشم من از گریستن تیره شدی اگر مرا گاه و بهگاه نیستی سرمه ز خاک پای تو
گر ببری به دلبری از سر زلف جان من زنده شوم به یک نفس از لب جانفزای تو
هست ز مال این جهان نقد فرید نیم جان می نپذیری این ازو پس چه کند برای تو
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: امروز با مولانا: نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو امروز با فریدون مشیری: صحبت از پژمردن یک برگ نیست؛ وای! جنگل را بیابان میکنند امروز با عطار: میان مسجد و میخانه راهی است تماشاخانه