امروز با فاضل نظری: دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن
دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی آبرو مکن
راز من است غنچه ی لب های سرخ تو راز مرا برای کسی بازگو مکن
دیدار ما تصور یک بی نهایت است با یکدگر دو آینه را روبه رو مکن
تماشاخانه