انتقاد میرسلیم از عملکرد زاکانی و شورای شهر تهران / توضیح وزیر علوم درباره بازگشت اساتید اخراجی به دانشگاهها
هر روز اخبار فراوانی در رسانهها منتشر میشود که دنبال کردن آنها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیلهای صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
توصیه فضائلی به پزشکیان درباره وفاق ملی
مهدی فضائلی، عضو دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری در همشهری نوشت: «اگر دکتر پزشکیان چارچوب وفاق را شفاف بیان نکند و مفهوم وفاق همچون توپی سرگردان وسط میدان سیاست رها شود، هرکس از راه برسد به آن ضربهای وارد خواهد کرد و به سرگردانی آن خواهد افزود.
تکرار واژه وفاق بدون تحدید آن، هرکسی را از ظن خود یار آن خواهد کرد و در این حالت نهتنها وفاقی شکل نخواهد گرفت، بلکه اختلاف برداشتها خود ضدوفاق عمل خواهد کرد!
پس از رأی اعتماد کامل مجلس شورای اسلامی به کابینه دکتر پزشکیان که سطح بالایی از همدلی مجلس با رئیسجمهور بهرغم داشتن گرایش سیاسی متفاوت را به نمایش گذاشت، شاهد برخی مواضع از سوی برخی چهرههای سیاسی جریان موسوم به اصلاحات و انتصابات در برخی دستگاهها هستیم که بیانگر سوءتفاهم در مفهوم وفاق است.
اشتباه محاسباتی جریان موسوم به اصلاحات و اتخاذ مواضع زیادهخواهانه و ازجمله گستاخی درباره فتنه88 و عوضکردن اصطلاحاً جای جلاد و شهید، نهتنها هیچ کمکی به وفاق نمیکند، بلکه این مفهوم ارزشمند را بهشدت مورد آسیب قرار میدهد.
دکتر پزشکیان که خیرخواهانه و صادقانه ویژگی وفاق را برای دولت خود برگزیدهاند و در ترکیب کابینه هم سعی کردهاند آنرا به نمایش بگذارند، بیش و پیش از همه باید از این مفهوم صیانت کنند تا عدهای با برداشتهای غلط یا سوءاستفاده، وفاق را در نطفه خفه نکنند.
از جمله راههای صیانت از «وفاق»، شفافسازی حدود و ثغور آن از سویی و ترسیم خط قرمزها از سوی دیگر است.
مرزبندی با زیادهخواهان و جلوگیری از انتصاب افراد بدسابقه (که اظهار ندامت نکردهاند) بهخصوص در مدیریت سطوح بالا و میانی، از دیگر اقداماتی است که دکتر پزشکیان برای صیانت از رویکرد اصلی دولت خود یعنی وفاق، میتوانند انجام دهند.»
***
چرا داماد و فرزندان پزشکیان در سفر رئیس جمهور به عراق حاضر بودند؟
فرهیختگان نوشت: «سفر پزشکیان و هیات همراه به بغداد بهعنوان نخستین سفر خارجی دولت چهاردهم و انتخاب اقلیم کردستان و شهر بصره بهعنوان نخستین مقصدهای یک رئیسجمهور ایرانی در سفر به عراق از جهت توسعه روابط امنیتی، اقتصادی و فرهنگی با مهمترین کشور همسایه امری مثبت است اما این سفر اگر با حواشی همراه باشد میتواند اثر منفی بر افکار عمومی گذاشته و اثر اجتماعی این سفر را خنثی کند.
از جمله مواردی که در چند روز اخیر در فضای رسانهای سفر رئیسجمهور را تحت تاثیر قرار داده است همراهی فرزندان و داماد پزشکیان در سفر رئیسجمهور به عراق است. رئیسجمهور از نخستین دقایقی که وارد عرصه انتخابات شد بر وجهه مردمی خود تاکید ورزید.
او برای حفظ این وجهه باید از رفتارهایی که خلاف نظر مردم است نیز اجتناب ورزد. به واسطه برخی از آسیبهای اقتصادی و سیاسی که فرزندان برخی مقامات با سوءاستفاده از جایگاه خانوادگی خود به منافع ملی وارده کردهاند مردم ایران دریافت خوبی از نزدیک شدن اعضای خانواده مقامات به عرصه قدرت آنهم صرفا با اتکا به نسبت خانوادگیشان ندارند.
لذا این توقع از رئیسجمهور میرفت که با توجه به شناختی که از فضای افکار عمومی دارد از اقداماتی که بر ضد شعارهای انتخاباتیاش معنی میشود؛ اجتناب ورزد.
چنانچه اعضای همراه رئیسجمهور در این سفر مسئولیت و جایگاه رسمی دارند این موضوع باید از جانب پزشکیان توضیح داده شده و افکار عمومی در فضای انتقادی شکلگرفته توجیه شود.
همچنین اگر آنها به قصد زیارت عازم عراق شده باشند با توجه به انتقاداتی که در فضای اجتماعی مطرح شده است؛ توقع میرود رئیسجمهور نسبت به این موضوع توضیحی شفاف ارائه دهد و مانع از رسوب تصویر رانتی در ذهن جامعه شود. تصویری که هم منجر به ایجاد ناامیدی در جامعه میشود و هم ظرفیت اجتماعی رئیسجمهور را کاهش میدهد. ظرفیتی که میتواند یاریگر او در اجرای سیاستهای اتخاذی دولتش باشد.»
***
انتقادات میرسلیم از عملکرد زاکانی و شورای شهر تهران
مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره عملکرد زاکانی در شهرداری تهران به هممیهن گفت: «نتیجه سرشماری 1395، جمعیت تهران را کمی بیش از 9 میلیون نفر اعلام کرده است و در حال حاضر یعنی در نیمه سال 1403، برآورد جمعیت تهران، بدون احتساب اتباع بیگانه، از 14 میلیون فراتر رفته است. پس بهطورقطع مفروضات طرح جامع شهر تهران نادیده گرفته شده و تبعات ناگواری داشته است و در آینده نیز عواقب شدیدتری به بار خواهد آورد.
در دیدار با شهردار محترم تهران اولین درخواستی که ارائه کردم جلوگیری از توسعه ساختوساز در تهران بود؛ مگر اصلاح و بازسازی بافت فرسوده، که متأسفانه به این توصیه اصلاً توجه نشد و به عکس آن عمل شد و تهران امروز به صورت یک کارگاه عظیم ساختمانی، که هیچ تناسبی با طرح جامع آن ندارد، درآمده است. ضوابط ساختوساز در پهنههای مختلف نادیده گرفته میشود، کاربریها تغییر میکند، حاشیهنشینی گسترش مییابد، ساماندهی کوهپایه و جلوگیری از ساخت و ساز در ارتفاع بیش از 1800متر فراموش میشود...
نخستین دستگاه قانونیِ ناظر بر شهرداری، شورای شهر است که چون در انتخاب شهردار از قواعد شایستهسالاری تبعیت نکرده و بر مبنای مناسبتهای سیاسی و رفاقت، شهردار را انتخاب کردهاند و نیز چون برخی از اعضای شورای شهر نتوانسته یا نخواستهاند استقلال خود را از شهرداری حفظ کنند، از اعمال نظارت شایسته بر شهرداری ناتوان هستند.
بر مصوبات شورای شهر نیز فرمانداری تهران و وزیر کشور باید نظارت کنند که عملاً اقدامی نکردهاند و مثلاً اگر وزیر کشور میخواست اقدام قانونی بکند باید از امضای حکم شهرداری که هیچ تخصصی به لحاظ تحصیلی، یا هیچ تجربهای به لحاظ حرفهای در زمینه شهرسازی و مدیریت شهری ندارد، خودداری میکرد. البته این نکات به مفهوم بیتخصصی و بیتجربگی شخص شهردار نیست، بلکه تناسب لازم مراعات نشده است.
شاید بد نباشد در همینجا، به مناسبت آنچه در هنگام تبلیغات انتخابات اخیر ریاستجمهوری شاهد آن بودیم، نکتهای دیگر را ذکر کنم: وقتی که کسی برای تصدی مسئولیتی مطرح میشود باید تمام هوش و حواس خود را صرف ابعاد آن مسئولیت کند، نه آنکه از آن بهعنوان ابزار و سکوی پرش برای جایگاه رفیعتر استفاده نماید.
زیرا چنان استفاده ابزاری، او را به سمت کارهای نمایشی و تبلیغی که اقتضای رأیآوری است سوق میدهد که درنتیجه امور زیربنایی و کالبدی نظیر آنچه درباره مراعات محدودیتهای اقلیمی گفتیم فدا میشود و حتی ممکن است که شهر و برخی قابلیتهای آن به صورت محل کسب درآمد برای شهرداری درآید.»
***
هشدار روزنامه اصولگرا درباره مهاجرستیزی
فرهیختگان نوشت: «ابوالفضل ترابی، نماینده مردم نجفآباد و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها سهشنبهشب در برنامه تهران 20 با موضوع ساماندهی اتباع غیرایرانی حضور یافته بود. ترابی در ابتدا در پاسخ به مجری این برنامه درباره تعداد اتباع غیرایرانی حاضر در کشور گفته بود که حدود 4 میلیون و 700 هزار نفر از طرق مختلف توسط نهادهای مربوطه شناسایی شدهاند. اما در مجموع احتمالا 6 تا 7 میلیون نفر اتباع مجاز و غیرمجاز در ایران حضور دارند.
او در ادامه این برنامه و پیرو پرسش مجری در رابطه با الحاقی قانون مرتبط با حضور اتباع غیرایرانی، گزاره عجیبی را مطرح میکند. ابوترابی گفته بود تعداد کل اتباع مجاز و غیرمجاز حاضر در ایران 6 تا 7 میلیون نفر است و این رقم از جمعیت 72 کشور دنیا بیشتر است...
هرچند تلخ اما باید اعتراف کرد که بهدلیل مسموم شدن فضای جامعه نسبت به حضور اتباع افغانستانی، امروزه مهاجرستیزی بهعنوان یک ژست ایراندوستی و وطنپرستی شده است و افراد برای اینکه خود را نگران فردای ایران جلوه دهند، به حضور مهاجران افغانستانی میتازند. اکنون و در شرایطی که اذهان عمومی نسبت به حضور اتباع افغانستانی حساس شده است، مطرح شدن این امر که تعداد اتباع غیرایرانی از جمعیت 72 کشور دنیا بیشتر است؛ فضای زندگی را برای اتباع مجاز در کشور نیز ملتهب میکند.
خانوادههای افغانستانی بسیاری در کشورمان وجود دارند که چندین دهه است در ایران زندگی میکنند و سالهاست که به افغانستان بازنگشتهاند و ایران را وطن خود میدانند. این خانوادهها بهصورت قانونی در کشورمان اجازه اقامت و زندگی دارند. با مطرح شدن این سخن از سوی یک مقام مسئول، آیا شرایط زیست و مراودات این خانوادهها سختتر از پیش نخواهد شد؟ از طرفی دیگر تمام این 7 میلیون اتباع مجاز و غیرمجاز اتباع افغانستانی نیستند و اتباع سایر کشورهای دیگر نیز در بخشی از این 7 میلیون حضور دارند...
اگرچه مهاجرستیزی، وطندوستی نخواهد شد اما قطعا تغییر صورت مساله ساماندهی اتباع غیرمجاز، وطنستیزی خواهد بود؛ چراکه تشویش اذهان عمومی نسبت به حضور اتباع غیرمجاز بدون شک نشأت گرفته از دغدغهمندی برای فردای کشور نیست و نتیجهای به جز ایجاد کینه و نفرت نسبت به اتباع و احساس ناامنی در جامعه نخواهد داشت.
بنابراین ممکن است اگر فردی به نام ایران و ایراندوستی، بهسمت ماجرای حضور اتباع افغانستانی حملهور شد، باید بدانیم که این احساس برآمده از احساس ناسیونالیستی نیست، بلکه نتیجه فاشیستی بودن آن شخص است؛ چراکه نمیخواهد صورت مساله اتباع غیرمجاز توسط نهادهای مربوطه حل شود بلکه قصد دارد بهطور کل مساله حذف شود.
از این رو اگر کسی بهجای مطالبه ملی ساماندهی اتباع غیرمجاز؛ درخواست اخراج کلی افغانستانیها را داشت، نهتنها مهاجرستیز است بلکه حتی دغدغه ایران را هم ندارد. ماجرای ایران و همسایه شرقی و عجین شدن ایران و افغانستان امری بیش از اشتراکات فرهنگی است و تغییر صورت مساله ساماندهی اتباع به اخراج آنها نهتنها برآمده از عدم درک شرایط افغانستان است، بلکه در کنار آن عدم درک شرایط ایران در مقابل همسایه شرقیاش نیز است.»
***
توضیحات وزیر علوم درباره بازگشت اساتید اخراجی به دانشگاهها
به گزارش مهر، حسین سیمایی صراف وزیر علوم در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شما تاکید داشتید، روسای دانشگاه سریع تر به پرونده اساتید اخراجی رسیدگی کنند آیا آماری از این اساتید دارید یا خیر؟ بیان کرد: خیر آمار مشخصی نداریم. ولی شکایاتی به دست ما رسیده است اما صرف وصول شکایت به این معنا نیست که ادعا هم درست است و باید بررسی شود.
سیمایی صراف درباره سازوکار بررسی این پروندهها گفت: برحسب مطالباتی که صورتگرفته آقای رئیسجمهور و معاون اول یک فرصت برای تجدیدنظر در آراء صادره ایجاد کردند مفهوم دستور رئیس جمهوری این نیست که هر چه اتفاق افتاده غلط بودهاست ما برحسب شکایاتی که صورت گرفته که بعضیها مدعی هستند با آنها سیاسی برخورد شدهاست و برخورد با آنها قضایی و انضباطی نبوده بلکه سلیقهای و براساس شواهد غلطی بوده است، بررسی می کنیم.
وی ادامه داد: خب حالا یک فرصتی است برای تجدیدنظر و بازبینی همان پرونده، سازوکار آن در دفتر بازرسی و شکایت فراهم است از طریق یک کارگروهی خواهد بود که مرکب از کارشناس حقوقی، مدیر بازرسی و شکایات یکسری مدیران ذیربط و حتی ما خواهش کردیم یکی از قضات عالی رتبه کشوری نیز در این کارگروه باشند کاملاً بیطرفانه به این مسئله رسیدگی شود و تضییع حقی صورت نگیرد.
وزیر علوم درباره اینکه برخی از دانشجویان بهخاطر برخی از رفتارها حکم قضایی دارند آیا پرونده آنها نیز بررسی می شود افزود: قاعدتاً ما دخالتی در امور قضایی نمیتوانیم داشته باشیم اما یک تفاهم خوبی با قوه قضاییه داریم که پروندههای دانشجویی و اعضای هیئت علمی که احیاناً در قضایا و حوادث گرفتار شدند، نظرات ما را نیز در کارگروه بشنوند و این قول را دادهاند در یک کارگروهی پروندهها دوباره مطرح شود امیدواریم با طرح آن پروندهها و شنیدن نظرات و گزارش های کارشناسی ما تجدیدنظری در آراء آنها نیز صورت گیرد.
***
پیام مهم نامه فائزه هاشمی
فرهیختگان درباره نامه سرگشاده فائزه هاشمی درباره وضعیت در شکایت از دیکتاتوری حاکم بر بند سیاسی زندان اوین نوشت: «نکته مهمی که درباره نامه فائزه هاشمی مورد توجه قرار دارد اینکه او در سالهای اخیر از اصلاحطلبی به براندازی حرکت کرده بود و اساسا گذر از حکمرانی را به زبانهای مختلف مطرح میکرد.
این اظهارات او را میتوان اعلام شکست مسیر براندازی آن هم با چهرههای اپوزیسیونی که به اسم مبارزه شباهت به دیکتاتورهای تاریخ دارند، دانست. او در ادامه بهصراحت اشاره میکند مسیر مطلوب آزادی و عدالت را اصلاحات و اصلاحات ساختاری میداند.
امری که نشان میدهد او بازگشتی به ایده اصلاحطلبی داشته و یک قدم به عقب برداشته، به طیف اصلاحطلبانی که معتقد به اصلاحات ساختاری هستند، نزدیک میشود و معتقد است تغییر در قانون اساسی میتواند مشکلات فعلی کشور را حل کند. جدای از این آنچه در فضای سیاسی کشور اتفاق افتاده را نمیتوان در انتشار این نامه بیتاثیر دانست.
برداشت اصلاحطلبان رادیکال این بود که نظام حکمرانی به دنبال حذف آنها از قدرت است به همین منظور نیز ایده تحریم انتخابات را مطرح میکردند اما پیروزی مسعود پزشکیان که مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفت منجر شد اصلاحطلبان به عرصه قدرت برگردند و نکته قابلتوجهی که در این رابطه به چشم میخورد این بود که اظهارات چهرههای رادیکال اصلاحطلب شیب نزولیتری به خود گرفت و به واقعیت فضای سیاسی نزدیک شد. بنابراین به نظر میرسد انتشار نامه فائزه هاشمی در این بازه زمانی متاثر از فضای سیاسی کشور و ناشی از نزدیک شدن نگاه او به واقعیت این فضاست.»
***
یک پیشنهاد منطقی درباره قیمت بنزین
تسنیم نوشت: «منطقاً قیمت هر کالا میتواند در نحوه استفاده از آن و دقت در مدیریت مصرف آن مؤثر باشد و در شرایطی که کشور با تورم دورقمی مواجه است، بهطور سالانه افزایش قیمت تمامی کالاها، انتظاری منطقی است، حال اگر جلوی افزایش قیمت کالایی گرفته شود اما تورم مهار نشود، فنر قیمتی آن کالا فشردهتر میشود و دولتها برای کاهش فشردگی این فنر، دست به افزایش ناگهانی و جهشوار آن هر چندسال یک بار میزنند.
راهکار اصلی هر دولتی مهار تورم است، اما در شرایط فعلی، بازگشت قیمتگذاری سالانه بنزین مشابه آنچه در دهههای گذشته مرسوم بود، بهطوری که در قوانین بودجه سنواتی نرخ بنزین و سایر فرآوردههای نفتی بر اساس نرخ تورم برای سال آینده مشخص شود راهکاری درست است؛ ازاینرو دیگر شاهد فشردگی فنر قیمتی آن که به تصمیمگیریهای عجیبی چون آبان 98 بینجامد، نخواهیم بود.
در مورد شرایط سال جاری نیز بهتر است دولت، طبق سخنان رئیسجمهوری که بر مسئله همراهی مردم در هر تصمیم مهم تأکید کردهاند؛ اصلاح نرخ بنزین را به قانون بودجه 1404 موکول کند و سال بهسال نرخها بر اساس نرخ تورم و بررسی کارشناسی در کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی، اصلاح شوند.»
***
توضیح ظریف درباره انتخاب معاونت راهبردی
به گزارش ایرنا محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیسجمهور در باردید از خانه اندیشهورزان گفت: من از همان ابتدا انتخاب کردم که در معاونت راهبردی فعالیت کنم و از معاونت سیاسی فاصله بگیرم تا نقش وزیر خارجه تحت شعاع قرار نگیرد؛ اکنون نیز با توجه به تجربیاتم در حوزه سیاست خارجی، همچنان به صورت غیررسمی به وزارت امور خارجه کمک میکنم، اما تمرکز اصلیام بر مسائل راهبردی و توسعه انسانی خواهد بود.
وی درباره چالشهای کشور در حوزه سیاست خارجی و داخلی افزود: سیاست خارجی یکی از مسائل اصلی کشور است که باید به آن توجه جدی شود. ما در روابط با همسایگان با مشکلاتی مواجه هستیم که وزارت خارجه بهتنهایی نمیتواند آنها را حل کند. نیاز به همکاری و هماهنگی بینبخشی داریم تا بتوانیم این مسائل را مدیریت کنیم. همچنین، وزارتخانههای ما باید بهجای راهحلمحوری، مسئلهمحور باشند و از تحلیل دقیق مشکلات به راهحل برسند.
معاون راهبردی رئیس جمهور درباره نقش مهم نهادهای مدنی و نخبگان گفت: یکی از وظایف معاونت راهبردی، حفظ ارتباط بین دولت و نخبگان است؛ ارتباط مؤثر با انجمنهای علمی، دانشگاهها و اندیشکدهها میتواند به دولت در تصمیمگیریها کمک کند، این تعاملات باعث میشود تا سیاستگذاریها با دقت و بر اساس نظرات نخبگان علمی پیش برود.