دوشنبه 31 اردیبهشت 1403

اهمیت مشورت در سیره حکمرانی علوی

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
اهمیت مشورت در سیره حکمرانی علوی

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، عهدنامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر همواره به عنوان مانیفست حکومت‌داری در دولت اسلامی شناخته شده است. محم سروش محلاتی پژوهشگر حوزه علوم اسلامی و استاد حوزه علمیه در شرح جدیدالانتشار خود از نامه 53 نهج‌البلاغه (عهدنامه مالک اشتر) به توضیح و تقسیر فرازهای این نامه پرداخته که در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مطالعه می‌کنیم.

وَلاَ تُدخِلَنَ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعدِلُ بِکَ عَنِ الفَضلِ، وَیَعِدُکَ الفَقرَ، وَلاَ جَبَاناً یُضعِفُکَ عَنِ الاُمُورِ، وَلاَ حَرِیصاً یُزَیِنُ لَکَ الشَرَهَ بِالجَورِ، فَاِنَ البُخلَ وَالجُبنَ وَالحِرصَ غَرَائِزُ شَتَی یَجمَعُهَا سُوءُ الظَنِ بِاللهِ.

بخیل را در مشورت کردن دخالت نده، که تو را از نیکوکاری باز می‌دارد، و از تنگ‌دستی می‌ترساند. ترسو را در مشورت کردن دخالت نده، که در انجام کارها روحیه تو را سست می‌کند. حریص را در مشورت کردن دخالت نده، که حرص را با ستمکاری در نظرت زینت می‌دهد. همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشه آن‌ها بدگمانی به خدای بزرگ است.

مشورت در کلام مولا

با مراجعه به کلمات امیرالمؤمنین معلوم می‌شود که حضرت به شکل شگفت‌آوری موضوع مشورت را مطرح کرده است. نمی‌توان ادعا کرد که هیچ‌کس در طول تاریخ درباره مشورت اینگونه سخن گفته است زیرا این ادعا نیازمند چنین اطلاع گسترده‌ای است که کسب آن مقدور نیست ولی می‌توان ادعا کرد که حداقل در قلمرو تاریخ اسلام شخصیت‌هایی که مورد شناسایی هستند و تراز فکری ایشان در اختیار ما قرار دارد هیچ کس مانند امیرالمؤمنین این موضوع را مطرح نکرده است. به همین جهت مناسب است که بخشی از کلمات امیرالمؤمنین به صورت فهرست و بدون اینکه بحثی درباره آن انجام بگیرد مرور شود تا فضای کلی فکر و اندیشه حضرت در این باره مشخص شود:

مَنِ استَبَدَ بِرَأیِهِ هَلَکَ، و هرکه خودکامگی پیشه کرد، به هلاکت رسید.

وَمَن شاوَرَ الرَجالَ شارَکَها فی عُقولِها، هرکس با افراد صاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک می‌شود.

الاستِشارهُ عَینُ الهِدایَهِ، و قد خاطَرَ مَنِ استَغنی بِرَأیِهِ، مشورت کردن، دیده راهیابی است و کسی که به رأی و نظر خویش اکتفا کند، خود را به خطر افکنده است.

فلا تکفوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل، از حق‌گویی یا مشورت با عادل خودداری نکنید.

المشاوره استظهار، مشورت کردن موجب استحکام عمل و درک درست می‌شود.

المشوره تَجلب لک صواب غیرک، با مشورت می‌توان اندیشه‌های صواب و خیر دیگران را به دست آورد.

همانطور که عنوان شد این سنخ کلمات از امیرالمؤمنین فراوان است و تنها نمونه‌هایی از آن بیان شد، البته موضوع بحث در اینجا مشورت کردن نیست ولی می‌توان این نتیجه را گرفت که از نظر امیرالمؤمنین مشورت عامل اساسی در راه یافتن شیوه صحیح و تشخیص درست مسیر است از همین جا می‌توان به این نتیجه رسید که بین معیارهای موجود در کلام امیرالمؤمنین و فرهنگ علوی با وضع شیعه که مدعی پیروی از امیرالمؤمنین است فاصله بسیار زیادی وجود دارد.

مخاطب سخن امیرالمؤمنین درباره مشورت در اینجا یکی از فرمانروایان حضرت و بلکه بزرگترین فرمانروا است زیرا او در مجموعه بلاد اسلامی دارای موقعیت ممتازی بوده است استانداری که منطقه تحت حکومت او بزرگتر از یک کشور بود مخاطب امام یک مسئول بلندپایه حکومتی است نه شخص مالک اشتر، یعنی درست است که مشورت برای همه افراد مفید است اما شخصیت حقیقی مالک اشتر منظور امیرالمؤمنین نبوده است بلکه اینجا مالک به لحاظ مسئولیت و شانی که در حکومت دارد مورد خطاب قرار گرفته است.

حلقه مشاوران حاکم

در این نامه، امیرالمؤمنین به ویژگی‌های سلبی مشاوران حکومتی پرداخته‌اند و توضیح داده‌اند که چه کسی برای این کار شایستگی ندارد. در اینجا مفروض است که مالک در امور حکومتی اهل مشورت گرفتن است و برای خود مشاورانی انتخاب می‌کند و اینک حضرت به این توصیه می‌کند که چه کسانی صلاحیت ندارند که در حلقه مشاوران حضور داشته باشند.

وجوب مشورت در امر حکومتی

باید توجه داشت که مشورت در امور حکومتی از سوی حکمران با مشورت در امور شخصی از سوی افراد حکم یکسانی ندارد. مشورت در امور فردی با اینکه امری پسندیده است ولی وجوب شرعی و عقلی ندارد و ممکن است کسی بگوید من لازم نمی‌دانم در فلان موضوع مشورت کنم ولی نمی‌توان همین نکته را درباره مسائل اجتماعی و حکومتی هم بیان کرد زیرا قدرتی که در اختیار حاکم است جنبه شخصی ندارد و مانند ثروتی نیست که در اختیار ثروتمند است پس حاکم نمی‌تواند به مثابه اموال شخصی خودش با آن معامله کند و بدون مشورت هر کاری خودش خواست انجام دهد، امیرالمؤمنین در نامه‌ای به فرماندار آذربایجان فرمودند حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی بر عهده‌ات است.

نکته دیگری که برای فهم کلام امیرالمومنین باید متذکر شد این است که مشورت در حکومت دو قسمت است:

1. نظرخواهی عمومی که همه افراد می‌توانند نظر دهند و نظرات خودشان را به حاکم منتقل کنند.

2. مشورت به صورت خاص که کسانی سمت مشاور پیدا می‌کند یا همان حلقه‌ای که نظر می‌دهند که حاکم برای مشورت تشکیل می‌دهد زیرا لزومی ندارد که در تمام مسائل با همه افراد مشورت صورت پذیرد بلکه افراد خاصی هستند که برای تصمیم‌گیری درباره موضوعات مهم با آنها مشورت می‌شود.

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید مشورت علی بن ابی طالب محمدسروش محلاتی مالک اشتر این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است