اگر ظریف و جهانگیری تایید میشدند انتخابات دو مرحلهای میشد / جریان رادیکال اصلاحات با اشتیاق از روحانی حمایت کرد / گلایههای مردم از دولت قبل عادلانه نیست
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ محمدحسین لک؛ اساس تشکیل حزب، برقراری ارتباط بین مردم و حاکمیت است و احزاب به عنوان میاندار مشارکت فعالیت میکنند که این گردهمایی در حزب، کنشی جمعی معطوف به کسب قدرت است؛ اما در مسئله حزب با سوالات و چالشهای بسیاری مواجهیم، اگرچه پس از انقلاب مشروطه، احزاب در ایران متولد شدند، اما هیچگاه نظام حزبی به معنای واقعی شکل نگرفته؛ این موضوع را در سلسله گفتگوهایی با افراد فعال حزبی و اساتید دانشگاه به بحث گذاشتیم؛ در این مصاحبه به سراغ محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی رفتیم و با او در این باره به گفتگو نشستیم.
خبرگزاری دانشجو: در انتخابات سال 92 حزب کارگزاران سازندگی از حسن روحانی حمایت کرد که به نوعی با توجه به اختلافات سابق اعضای حزب با ایشان گزینه عجیبی بود؛ دلیل این حمایت چه بود؟ عطریانفر: وقتی که نظام دست به دست شدن قدرت، سامان حزبی نداشته باشد هیچ حزبی به معنای واقعی کلمه شکل نمیگیرد وقتی یک حزبی نمیتواند نامزد انتخاباتی خودش را ارائه کند و توسط شورای نگهبان رد صلاحیت میشود، طبیعتا در این نقطه سه راهکار وجود دارد؛ یا باید ضد انقلاب و برانداز شود و به سمت مخالفت و مقاومت در برابر رژیمی برود که اجازه نمیدهد یک مجموعه سیاسی به منویاتش دست پیدا کند.
یک روند دیگری این است که تشکیلات را تعطیل کند و در حالت سوم یک رویکرد میانی نیز وجود دارد که نه برانداز شوید و نه منفعل و به اقتضای زمان و شرایط در مقام انتخاب قرار گیرید؛ وقتی به این سمت میرویم وضعیت موجود را ارزیابی میکنیم، یا بین خوب و بهتر باید انتخاب کنیم یا بین خوب و بد یا بین بد و بدتر. پس اگر رویکرد سوم وضعیت موجود را ارزیابی میکنیم دلالت بر این دارد که یکی از چهرهها را برگزینیم؛ به سال 92 میرسیم در 92 نامزد تمام عیار و مقبول جریان اصلاح طلبی اکبر هاشمی رفسنجانی بود که به دلایلی رد صلاحیتش کردند، در این میانه، چون گزینه سوم را قبول داریم قرار نیست در منازل بنشینیم و ضدانقلاب تربیت کنیم؛ در وضعیت موجود در مقام انتخاب بودیم از این 8 نفر، کارگزاران یا به معنای وسیعتر اصلاحات در مقام انتخاب بود و در این مجموعه اساسا یک جماعتی را فاقد صلاحیت اداره کشور میدانست و در این جا دو انتخاب بیشتر نداشت؛ اگر گزینهای را میخواست که چسبندگی حزبی داشته باشد فقط و فقط گزینه عارف بود؛ اگر کسی که چسبندگی اصلاح طلبی نداشت، ولی رویکردش میتوانست اصلاح طلبانه باشد و اتفاقا تا دیروز از جناح مقابل بوده و به علت تجربه عملکرد هشت سالهاش در دولت خاتمی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی میتوانست گزینه مناسبی باشد؛ در این رابطه دست بر قضا هاشمی تاکیدش این بود که ایشان عنصر مناسبی است و تایید ایشان نیز مهم بود.