ایراد گنبد مسجد امام از سازهاست نه کاشی گنبد / برای مرمت عجله نکنید!
گروه اجتماعی خبرگزاری فارس: اختلافات بر سر چگونگی مرمت گنبد مسجد جامع امام اصفهان حالا سالهاست محل مباحثه فعالان حوزه مرمت و میراث فرهنگی است که در چند وقت گذشته دوباره اوج گرفتهاست. چندی پیش که به دستور مقامات میراث فرهنگی بعد از اتمام کار کاشیکاری مرمتی گنبد مسجد داربستها باز شدند، عکسهایی منتشر شد که نشان میداد کاشیها به سرعت بهم ریختند و این بدان معناست که مرمت به شکل اصولی و درست انجام نشدهاست. موضوعی که دوباره دلسوزان آثار باستانی را برانگیخت و بحث چگونگی مرمت اصولی گنبد مسجد امام را در محافل تخصصی و خبری این حوزه داغ کرد.
در حالیکه مقامات میراث فرهنگی خبر از مرمت دوباره و هرچه سریعتر کاشیهای مسجد تا پایان تابستان دادهاند. برخی فعالان این حوزه معتقدند ایراد سازهایست و مرمت کاشی یک اقدام هزینه بر و بیفایدهاست و اگر مشکل سازهای دقیق حل نشود این نگین معماری ارزشمند در سالهای آینده با مشکلات و خرابیهای جدیتری روبرو خواهد شد. به همین بهانه با محمد مهدی کلانتری پژوهشگر دکتری مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی در دانشگاه علم و صنعت ایران و همچنین دبیر کمیته میراث فرهنگی اتحادیه انجمن های علمی دانشجویی معماری، مرمت و شهرسازی ایران که در سالهای اخیر به طور تخصصی روی مسجد جامعه امام اصفهان مطالعه داشته گفتگو کردیم.
برای شروع بحث یک توضیحی درباره مسجد امام اصفهان و معماری و نوع ساخت آن بدهید و بگویید چه چیزهایی این مسجد را متمایز میکند؟
مسجد جامع عباسی یا مسجد شاه یا مسجد امام یا مسجد سلطانی؛ این مسجد به این چهار نام شهرت دارد. در 1020 هجری قمری و در ضلع جنوبی میدان نقش جهان ساخته میشود. در واقع شاه عباس بعد از تبریز و قزوین، اصفهان را به عنوان پایتخت سوم صفویه انتخاب میکند. علت این انتخاب هم فاصله گرفتن از مرزهای مشترک با عثمانی است. زیرا اهل تشیع بوده و مذهب رسمی کشور را هم شیعه انتخاب میکند، لذا تصمیم میگیرد از مرزهای مشترک با عثمانی سنیمذهب فاصله بگیرد.
اتفاق خاصی که میافتد این است که توسعه شهری را بر توسعههای قدیمی و بخشهای قدیمی شهر قرار نمیدهد و بخش سلجوقی شهر را به حال خود رها میکند و خارج از آن حصار سلجوقی شهر جدید را خلق میکند؛ اتفاقی که شاید در دورههای بعدی نمیافتد و هر دورهای آثار دوره قبلی را تخریب میکند و توسعه خودش را روی هستههای قدیمی بنا میکند. اما در دوره صفویه، مخصوصاً در اصفهان شاهد این هستیم که توسعه جدید شهر از حصار سلجوقی فاصله دارد ولی با یک پیوندهایی به حصار سلجوقی متصل میشود و بازار هندسی به بازار ارگانیک متصل میشود. ما در دوره سلجوقی در یک سمت میدان عتیق را داشتیم و در یک سمت میدان نقش جهان را که به صورت هندسی ساخته میشد. در یک سمت مسجد عتیق یا مسجد جامع در میدان عتیق بنا شده بود که متعلق به دوران سلجوقی بوده است و اینها در میدان نقش جهان مسجد جامع عباسی را برای خودشان بنا میکنند.
اگر بخواهیم با تصاویر پیش برویم، ما پلان میدان نقش جهان و چهار بنای اصلی آن را داریم. راجع به تاریخچه مسجد جامع عباسی در بیست و چهارمین سال سلطنت شاه عباس و با خالص اموالش ساخته میشود. یعنی در کتیبهای مینویسد با خالص اموالم برای شادی روح جد بزرگم شاه طهماسب این مسجد را بنا میکنم. 20 سال ساخت آن به طول میانجامد. هنرمندان بسیار بزرگی در این مسجد به هنرنمایی میپردازند.
تصویر 1 پلان میدان نقش جهان و بافت دولت خانه اصفهان در عصر صفوی ترسیم از: کلاوس هردگ سال 1990 م
تصویر 2 نما مقطع میدان نقش جهان و مسجد جامع عباسی ترسیم از: کلاوس هردگ سال 1990 م
تصویر 3 پرسپکتیو یک نقطه ای میدان نقش جهان و مسجد جامع عباسی ترسیم از: پاسکال کوست سال 1867 م
تصویر 4 نمای پانوراما از میدان نقش جهان و مسجد جامع عباسی عکس از: فریبرز علاقه بند سال 1392 ش
راجع به هندسه نقشه مسجد باز یک اتفاق خیلی جالب که افتاده است، حیاط مسجد به عنوان منشأ طراحی گرفته شده و با نسبت طلایی فیثاغورث ساخته شده است. نسبت سه به چهار که قطرش هم پنج میشود، نسبت طلایی فیثاغورث نام دارد. که با ابعاد 54 متر در 72 متر این نسبت سه به چهار ساخته میشود و قطر آن هم 90متر است. از تمام اضلاع، نیمدایرههایی ترسیم میشود که این شکل به وجود میآید. این چهار نیمدایره، چهار نقطه به ما میدهد و این چهار نقطه، نقاط حوض را تشکیل میدهد. یعنی حوض توسط آن نیمدایرهها بدست میآید. ابعاد خود حوض 15 در 20 متر است و آن هم از نسبت طلایی پیروی کرده است.
سپس سه ایوان فرعی را داریم که شامل ایوان شرقی، غربی و شمالی میشوند. این ایوانها با توجه به عرض حوض که 15 متر است، ساخته شدهاند. ایوان جنوبی که ایوان قبله است، با ابعاد طول حوض که 20 متر است ساخته شده است. در نهایت به یک شکل چلیپایی میرسد و این شکل چلیپایی به حیاط و چهار ایوانش تبدیل میشود که شبستانها و گنبدها در طرفین این ساخته میشوند.
تصویر 5 روند طراحی پلان مسجد جامع عباسی ترسیم از: محمدمهدی کلانتری سال 1395 ش (مقاله: هنر و معماری خلاق در عظیم ترین گنبد دوپوسته جهان)
اهمیت این مسجد در معماری ایرانی از چه لحاظ است؟ و چرا آنقدر مهم است؟
گنبد این مسجد را میتوان هم زیباترین و هم تکامل یافتهترین و هم عظیمترین گنبد از نوع دو پوسته گسسته دانست. تکامل یافتهترین از این منظر که گنبد در معماری ایرانی یک سیری از پیش از اسلام دارد. طاقها و گنبدهای دوره ساسانی مخصوصاً در کاخ های فیروزآباد و سروستان غالباً گنبدی شکل هستند. بعد از اسلام گنبد وارد ساختمان مساجد، برخی مدارس و تا حدودی خانهها میشود. گنبدها اول تکپوسته بودند، بعد تبدیل به گنبدهای دوپوسته پیوسته میشوند، سپس این دو پوسته از هم فاصله میگیرند و گنبدها دوپوستهی گسسته میشوند. گنبد این مسجد حالت تکامل یافته دوپوسته گسسته است.
تصویر6- مقایسه تناسبات و مقیاس فضای داخلی و نمای خارجی در گنبد یک پوسته نظام الملک (راست)
با گنبد دو پوسته گسسته نار مسجد جامع عباسی (چپ)
(مأخذ: کتاب نیارش معماری ایرانی، دکتر غلامحسین معماریان)
نمونه های نخستین این نوع گنبدسازی از دوره سلجوقی ساخته می شود، در دوره ایلخانی توسعه پیدا می کند، در دوره تیموری رواج گسترده ای می یابد؛ مثل گنبد مسجد گوهرشاد مشهد. و دوران صفوی هم دوران اوج استفاده از این گنبد همراه با تکامل و تعادل شکلی است.
گنبد مسجد جامع عباسی عظیمترین نوع این گنبد است. یعنی فضایی که بین دو پوسته آن است، 11متر اختلاف ارتفاع دارد که یک فضای بسیار عظیم است. ما در گنبدهای دیگر این مقدار اختلاف ارتفاع را نداریم. ارتفاع خود این گنبد 50متر است. گنبدی با ارتفاع 50متر که دوپوستهی گسسته باشد، نداریم و ما در اینجا با عظیمترین گنبد دوپوسته گسسته جهان مواجهیم که اهمیت معماری و سازهای آن را نشان میدهد.
از نظر تزیینات هم در این گنبد هم از زیر و هم از رو از تزیینات کاشی استفاده شده است؛ که تزیینات آن بسیار ارزشمند است.
تصویر 7 سلسله مراتب ارتفاعی در مسجد جامع عباسی ترسیم از: محمدمهدی کلانتری سال 1395 ش (مقاله: هنر و معماری خلاق در عظیم ترین گنبد دوپوسته جهان)
در چندسال اخیر بحث مرمت این مسجد و اختلاف نظرها پیرامون چگونگی مرمت این مسجد مطرح بودهاست. به تازگی هم که داربستهای مربوط به مرمت باز شدهاست دوباره شاهد بهم ریخته شدن کاشیها بودهایم. کلا نظر شما درباره مشکلات پیش آمده درباره مرمت این مسجد چیست؟
این مسجد طبق تاریخ 170 سال پیش، در دوره قاجار، طی یک زلزله یکسری آسیب مخصوصاً در سازه گنبد و ایوان جنوبیاش میبیند. این آسیبها تا اوایل دوره پهلوی مرمت نمیشوند. اوایل دوره پهلوی، مرحوم حسین معارفی که یک استادکار سنتی بودند، این گنبد را مرمت کردند. او این کار را با یکسری آهنکشی به دور گنبد، شبیه یک کمربند و یکسری آهنکشی در ایوان انجام میدهد.
داخل دو پوسته گنبد یکسری سازهها وجود دارد که لازم است آنها را بشناسیم. اول از همه یکسری دیوارکهایی هست که استاد پیرنیا و استاد معماریان آنها را خشخاشی نامیدهاند. زیرا اعتقاد دارند از گیاه خشخاش در ساخت این دیوارکها الهام گرفته شده است. در گیاه خشخاش پرههایی وجود دارد که پوسته نازک آن گیاه را از شکسته شدن محافظت میکند. معمار ایرانی از این گیاه الهام گرفته و دیوارکهایی را بین این دو پوسته خلق کرده تا مقاومت پوسته خارجی را افزایش داده و در نتیجه از شکستگی آن جلوگیری کند.
تصویر 8- شباهت ساختاری گیاه خشخاش با اندام خشخاشی گنبد دوپوسته گسسته نار ترسیم از: دکتر غلامحسین معماریان سال 1391 ش (کتاب نیارش معماری ایرانی)
تا قبل از پایاننامه کارشناسی بنده پلانهای دقیقی از این گنبد وجود نداشته و بنده برای اولین بار توانستم این نقشهها را ارائه کنم.
تصویر9- پلان، نوع و ابعاد خشخاشیهای گنبد مسجد جامع عباسی
(مأخذ: محمدمهدی کلانتری، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مرمت، استاد راهنما: دکتر غلامحسین معماریان، طرح مرمت گنبد دوپوسته مسجد جامع عباسی اصفهان، 1395)
تصویر10- اجزای گنبد مسجد جامع عباسی در نمایش سه بعدی لایه به لایه
تصویر 11- اجزای گنبد مسجد جامع عباسی در نمایش سه بعدی لایه به لایه
غیر از خشخاشیها یکسری تیرهای چوبی هم ما در این فضا داریم که این چوبها به صورت مهر و موم شده از طرفین پوسته خارجی آمدهاند و به یک شاهنگ عمودی وسط گنبد متصل شدهاند و یک سازه کششی چوبی را وسط این فضا تشکیل دادهاند.
متاسفانه احتمالاً در مرمتی که آقای معارفی در سال 1316 انجام میدهد، این چوبها که پوسیده بودند، از شاهنگ وسط بریده شدهاند و دیگر جایگزین نمیشوند. چوبهایی که از جوانب به شاهنگ وسط میآمده و مهر و موم میشده هم کاملاً بریده شدهاند.
تصویر 12 داخل فضای دوپوسته گنبد مسجد جامع عباسی عکس از: فریبرز علاقه بند سال 1392 ش
تصویر 13 داخل فضای دوپوسته گنبد مسجد جامع عباسی عکس از: فریبرز علاقه بند سال 1392 ش
این چوب ها شامل شاهنگ عمودی بین دو پوسته، تیرهای مداری یا محیطی، تیرهای شعاعی یا قطری و تیرهای شاخکی مایل هستند. جمع این چهار مدل چوب یک سازه چوبی منسجم را تشکیل میدهند که بین دو پوسته گنبد پنهان شده است و از زیر یا روی گنبد دیده نمیشود. متأسفانه در گنبد مسجد جامع عباسی این سازه از بین رفته و فقط تیرهای مداری آن باقی مانده است.
این چوبها سازه کششی بودهاند؛ یعنی این گنبد میخواهد به طرفین حرکت کند که به این تمایل رانش میگویند. این چوبها که داخل کار مهر و موم میشوند، مانع رانش میشوند. در سقفهای مختلف نیز ممکن است از این مدل چوبها استفاده شود. پس وقتی این چوبها بریده شده، سازه کششی داخل دو پوسته از بین رفته است و رانش این گنبد تسهیل شده است.
در گنبد مدرسه چهارباغ که به همین شیوه اما با ابعاد کوچک تر، 101 سال بعد از این گنبد ساخته شده است، تیرهای چوبی همگی به شکل سالم وجود دارند و می توان مقایسه تطبیقی کرد که داخل فضای دوپوسته گنبد مسجد جامع عباسی در اصل چگونه بوده است.
تصویر 14 داخل فضای دوپوسته گنبد مدرسه چهارباغ (جهت مطالعه تطبیقی) و نشان دادن کارکرد و نحوه اتصالات تیرهای چوبی
تصویر 15 داخل فضای دوپوش گنبد مدرسه چهارباغ
تنها راه ورود به این فضای پنهان بین دو پوسته یک دریچه کوچک است که در هشت متری پایه یا گریو گنبد قرار دارد. داخل فضا تاریکی مطلق است. پیش از اینکه من روی این پروژه کار کنم پلانهای غیردقیقی در برخی کتابها وجود داشت. چون نتوانسته بودند با خودشان نور زیادی داخل این دو پوسته گنبد ببرند و نهایتاً یک چراغ قوه با خود بردهاند، نقشهها غیردقیق ترسیم شدهاند. ما با خودمان 16 عدد پروژکتور و یک جعبه تقسیم برق بردیم و کل فضای بین دو پوسته را نورپردازی کردیم. لذا هم توانستیم یک برداشت دقیق انجام دهیم، هم همان سال 92 مستندی تهیه کردیم و هم توانستیم آسیبشناسی دقیقی انجام دهیم. آسیبهایی که اگر کسی همینطوری و با نور کم داخل این فضا برود، متوجه نمیشود؛ مثلاً ترکهای عمیقی که خورده یا تغییر شکل و حالتهایی که رخ دادهاست.
تصویر 16 جداشدن کامل خشخاشی از پوسته خارجی گنبد با ترک سراسری از بالا تا پائین
تصویر 17 - آسیب نگاری در 4 مقطع از گنبد مسجد جامع عباسی اصفهان
وجود ترکهای سازهای گسترده مخصوصا در منطقه ایوارگاه (پرتنشترین منطقه از پوسته خارجی گنبد)
مآخذ: محمدمهدی کلانتری، پایان نامهارشناسی ارشد رشته مرمت، استاد راهنما: دکتر غلامحسین معماریان، طرح مرمت گنبد دوپوسته مسجد جامع عباسی اصفهان، 1395
چرا وقتی چوبها برداشته شدهاند دوباره جایگزین نشدند؟
اگرچه در شاهنگ چوبی وسط یک میله آهنی فرو کردهاند ولی تیرهای چوبی جایگزین نشدهاند و جایشان خالی مانده. در واقع یک مرمت غیراصولی انجام شده و این به خاطر دو تفکر متفاوت است. یک تفکر معتقد است که این چوبها فقط حکم داربست را داشته است. یعنی میگویند معمار به خاطر اینکه بتواند دور گنبد را کامل کند یکسری چوبهایی را کار کرده و روی آن تختههای چوبی انداخته و رویشان ایستاده تا بتواند دور گنبد را کامل کند. اینها معتقدند اگر این چوبها بریده شوند هیچ خللی در سازه ایجاد نمیکنند. ولی یک عده معتقدند این چوبها دو کاربرد داشته. یعنی غیر از اینکه جنبه داربست داشته، جنبه سازهای هم داشته است. همین چوبها مانع کشش میشده است. وقتی یک گنبدی به این صورت است یعنی میخواهد از جوانب رانش کند. وقتی شما تیرهای چوبی را از جوانب مختلف کار کنید، مثل یک سازه کششی عمل میکند و مانع رانش میشود.
شما چطور توانستید وارد فضای داخل این دوپوسته بشوید؟
به دوست بنده «آقای فریبرز علاقهبند» پیشنهاد شد تا یک عکاسی حرفه ای از اینجا تهیه کند تا برای مقاماتی که به اصفهان سفر میکنند، و قطعاً نمیتوانند وارد این فضای دوپوسته شوند، خصوصیات این فضا شرح داده شود. آقای علاقهبند نیز با من تماس گرفتند و گفتند چنین پیشنهادی به من شده و من میتوانم عکاسی کنم اما برای اطلاعات تاریخی به کمکت نیاز دارم. آن موقع من دانشجوی ارشد بودم و تهران درس میخواندم. بنده از قبل هم روی دوپوستهها مطالعه کرده بودم. در سال 88 و 89 در دوره کاردانی من بین دو پوسته گنبد مقبره سلطان بخت آغا، دوگنبد درب امام و گنبد مسجد جامع گز که اطراف اصفهان است، رفته بودم. خیلی سازه گنبدهای دوپوسته برایم جذابیت و شگفتی داشت و دوست داشتم ببینم این فضایی که نه از بیرون و نه از داخل پیدا است چه نوع سازهای است.
وقتی آقای علاقهبند این پیشنهاد را مطرح کردند من هم با اشتیاق قبول کردم و به صورت هفتگی به اصفهان میرفتم و وارد فضا شدیم. همزمان در تهران هم این موضوع را به عنوان پروژه روش تحقیق و آسیبشناسی کار کردم، برایش طرح مرمت دادم و در نهایت پایاننامه کارشناسی ارشدم را روی همین موضوع کار کردم.
طی این بازدیدها در همان سالهای 92 و 93 ما متوجه یکسری اشکالات سازهای شدیم که به پیشنهاد استاد غلامحسین معماریان که استاد راهنمای بنده بودند، یک نامه به آقای دکتر طالبیان، معاون میراث فرهنگی کشور زدیم. این نامه رسانهای هم شد و هنوز هم موجود است. در آن نامه که به امضای دکتر مرادی، مدیرگروه مرمت دانشگاه علم و صنعت، استاد معماریان، مهندس مجابی و مهندس محبعلی هم رسیده اعلام شده بود این دانشجو روی این گنبد کار کرده و این گنبد مشکلات سازهای دارد. لازم است در اسرع وقت اولاً لیزر اسکن شود و ثانیاً مرمت سازهای آن آغاز شود. خب ما این نامه را به آقای طالبیان زدیم و ایشان گفتند میخواهم در سازمان میراث فرهنگی کشور شورای فنی تشکیل بدهم. حتی تاریخ جلسه هم تعیین شد و دعوت شدیم تا در شورای فنی مدارکمان را اعلام کنیم که این گنبد چه آسیبهایی دارد.
تصویر 18- نامه گروه مرمت دانشگاه علم و صنعت ایران به دکتر محمدحسن طالبیان معاون وقت میراث فرهنگی مبنی بر مشکلات سازه ای گنبد مسجد جامع عباسی - 29 اردیبهشت 1394. پس از این نامه مقرر شد شورای فنی در سازمان میراث فرهنگی تشکیل شود اما توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان از آن ممانعت شد. درنهایت اینجانب (محمدمهدی کلانتری) به دعوت دکتر فریبا خطابخش در جلسه شورای فنی استان اصفهان در خرداد 94 در پایگاه میراث جهانی میدان نقش جهان با حضور مهندس منتظر (عضو شورای فنی میراث فرهنگی اصفهان)، دکتر فریدون الهیاری (مدیر کل سابق میراث استان اصفهان و رییس شورای فنی)، فرهاد عزیزی) مدیر کل امور پایگاه های جهانی و ملی)، منصور عسگری خوراسگانی (ناظر پروژه مرمت گنبد مسجد جامع عباسی) و دکتر فریبا خطابخش (مدیر مجموعه ثبت جهانی میدان نقش جهان) حضور یافتم و تمام مستندات مبنی بر مشکلات سازه ای گنبد را به استحضار اعضای شورای فنی رساندم. اما متأسفانه این مستندات و هشدارها توسط شورای فنی استان با بی توجهی کامل روبهرو شد.
به نظر شما چه آسیبهایی دارد و دلیل اینکه مرمتها کارساز نیست را چه میدانید؟
ببینید مرمت کاشی این گنبد از سال 89 شروع شده بود. یعنی سه سال پیش از اینکه من وارد این فضا شوم اینها مرمت کاشی را شروع کرده بودند. همین مرمت کاشی را هم چند سال قبلش یک بار دیگر انجام داده بودند. از الان اگر حساب کنیم حدود 25 سال پیش آقای مصدقزاده مرمت کاشی این گنبد را انجام داده. پس یک مرمت کاشی بعد از انقلاب انجام شده، بعد از پنج سال تبله کرده و دچار اشکال شده است. لذا دوباره در سال 89 مرمت کاشی را آغاز کرده اند. هیچکس به این فکر نکرده بود که چرا این کاشیها روی گنبد نمیماند؟ چرا تغییر شکل میدهد؟ چرا تبله میکند و میریزد؟ شاید سازه حرکت دارد! همه فکر میکردند مشکل از کاشیکار بوده یا آقای مصدقزاده کارش را درست انجام نداده است. بنابراین مجدداً قراردادی سر کاشیکاری این گنبد بستند.
پس دو سال بعد از اینکه ما آسیبشناسی کردیم و دیدیم مشکل از کاشی نیست و از سازه کار است، آن نامه را زدیم و شورای فنی خواست تشکیل شود، اما میراث فرهنگی اصفهان جلوی شورای فنی را گرفت. و هیچکس هم حاضر نیست حداقل یک اسکن لیزری کند.
چرا انقدر روی اسکن لیزری تاکید دارید؟ در صورت اسکن لیزری چه اتفاقی خواهد افتاد؟
لیزر اسکن بسیار دقیق و به صورت نقطه به نقطه برداشت میکند. اگر این گنبد اعوجاجی پیدا کرده باشد حتی به اندازه میلیمتر، به ما میگوید. این گنبد 16تَرک است، مثل اینکه شما یک هندوانه را 16 قاچ مساوی کنید. اگر این گنبد را هم با 16ترک تصور کنید، طرح کاشی گنبد را خواهید داشت. لیزر اسکن اگر انجام میشد به ما میگفت که آیا ترک این طرف و ترک آن طرف و طرف های دیگر آیا منطبق است یا این توازن از بین رفته؟ ما با توجه به آسیبشناسی که کرده بودیم اعتقاد داریم این توازن از بین رفته است ولی میزان و اندازهاش را نمیدانیم و پایش باید صورت بگیرد. هشت سال پیش وضع این گنبد چنین بوده است. آیا پس از هشت سال این اعوجاج و رانش بیشتر شده؟ دهانه این ترکها بازتر شده است؟
چرا خودتان در همان سالی که وارد فضای بین دو پوسته شدید لیزر اسکن نکردید؟
لیزر اسکن دستگاه خاص خودش را میخواهد. همان موقع اوایل دهه نود هم لیزر اسکن این بنا شاید حدود 10_15میلیون تومان هزینه داشت. من هم به عنوان یک دانشجو تجهیزاتی نداشتم. برای برداشت خودم متر و متر لیزری بردم. متر لیزری هم فقط به شما طول را نشان میدهد ولی نشان نمیدهد که مثلاً از بالای خشخاشی تا پایین آن چقدر انحراف دارید. ما انحرافات را فقط از این طریق متوجه شدیم: از شاهنگ وسطی که به صورت نردبان بود بالا آمدیم و دیدیم. فقط هم از همان نقطه پیداست. یعنی شما هرچقدر هم داخل این دوپوسته نورپردازی کامل کنید و دور بزنید، متوجه این تغییر شکلها نمیشوید. چون از روبهرو به آن نگاه میکنید. باید به نوعی از زاویه مایل و به صورت عمود به این تغییر شکلها نگاه کنید تا متوجه آن شوید. تنها جایی که از آن میتوان انحرافات را دید از بالای شاهنگ است. باید از شاهنگ نردبانی بالا بروید که خیلی هم دشوار و وحشتناک است.
تصویر 19 تا 23- شکم دادگی و تغییر شکل گسترده پوسته خارجی گنبد (حدفاصل خشخاشیهای بزرگ)
مآخذ: محمدمهدی کلانتری، پایان نامه ارشد رشته مرمت، استاد راهنما: دکتر غلامحسین معماریان، طرح مرمت گنبد دو پوسته مسجد جامع عباسی اصفهان، 1395
پس در همین ورود شما به داخل فضای بین دو پوسته و بدون لیزر اسکن ایرادات آشکاری وجود داشت که با چشم عادی هم قابل مشاهده باشد و نشان دهد که مشکل گنبد از سازه است.
بله کاملا مشخص است و حتی عکسهای آجرچینی ما همین موضوع را نشان میدهد. ما از این نردبان تا نوک گنبد خارجی بالا رفتیم. رج آجرها اینجایی که خشخاشیهای بزرگ هست به یک شکل است و به سمت خشخاشی های متوسط که رفته، شکم داده و انحنا پیدا کرده است. یعنی خشخاشیهای بزرگ نتوانستهاند بار گنبد را تحمل کنند. ما یک دریچه 50 در 60 سانتیمتری داریم که دریچه ورود به گنبد است. البته ما آن موقع از داربستهایی که به گنبد بود توانستیم وارد دریچه شویم. اگر داربست نباشد اصلاً امکان ورود به این قسمت گنبد نیست. به خاطر اینکه معمار این دریچه را اینجا کار کرده، دو خشخاشی بزرگ کنار آن انداخته است. چون هر حفرهای داخل یک سیستم پوستهای به وجود بیاید، شدیداً آسیبپذیر میشود. زیرا پوسته به این صورت ساخته شده و وزن مصالح دارد به قسمتهای زیرین فشار میآورد و در این قسمت ما شدیداً کشش داریم. وقتی یک حفره در آن باز شود، این حفره میتواند ترک بخورد و کل گنبد از این قسمت آسیب ببیند. حالا که معمار یک حفره برای ورود باز کرده، دو خشخاشی بزرگ اینجا کار کرده و در نتیجهی این کار در یک قسمت دیگر یکی از خشخاشیهای کوچک را حذف کرده است. در نهایت نظم به هم ریخته است. زیرا خشخاشیهای بزرگ وزن بیشتری دارند، متوسطها به نسبت وزن کمتر و کوچکها سبکتر هستند. وقتی اینجا دوتا خشخاشی بزرگ انداخته و آنجا یک کوچک را حذف کرده، تقارن آن بهم ریخته و در شرایطی تقارنش بهم ریخته که فضاهای زیرین توپر نیست. وزن خشخاشیهای بزرگ قاعدتاً باید روی قسمتهای توپر یعنی جرزها میافتاد. یعنی بار از روی قسمت گریو گنبد به سازه اصلی گنبدخانه و سپس جرزها منتقل شود و از طریق جرزها به پی انتقال یابد. ولی وقتی آن نظم و تقارن در بین دو پوسته به هم ریخته است، بعضی از وزنها روی قسمتهای توخالی افتاده است. پس این اشکال ساختاری دارد. ما اینجا یک اشکال ساختاری داریم که خشخاشیها منظم نیست و به همین دلیل رفتار گنبد هم منظم نیست و به یک سمتی حرکت کرده است. یک اشکالی هم در مرمت صد سال پیش آن داریم که تیرهای چوبی به دلیل پوسیدگی یا خوردگی توسط موریانه از بین رفتهاند و جایگزین هم نشدهاند. پس سیستم سازهای کششی چوبی هم حذف شده است. جمیع این اتفاقات باعث شده پوسته گنبد تغییر شکل بدهد.
آن وقت شما وقتی این مستندات و ایرادات را توانستید ارائه بدهید، نتیجه چه شد؟
بله ما اعلام کردیم این گنبد طبق این مستندات متقن اشکال سازهای دارد. هرکس این تصاویر را ببیند، با آسیبشناسی که صورت گرفته متوجه این اشکال میشود. چون ما در شیتهای آسیبشناسی کاملاً بررسی کردیم. ما نشان دادیم در نوار ایوارگاه یا نوار 5/67 درجه گنبد از داخل دو پوسته پر از ترک است. ترکهای سازهای هم هست. یعنی بعضی از این خشخاشیها از بالا تا پایین از پوسته خارجی جدا شدهاند. یعنی اینقدر آسیب شدید است.
با همین آسیبشناسی درخواست تشکیل شورای فنی دادیم. به درخواست شورای فنی و میراث فرهنگی اصفهان، جلسه شورای فنی تهران تشکیل نشد. میراث فرهنگی اصفهان گفت نباید ما را دور بزنید و اول باید در شورای فنی استان بررسی شود، اگر ما تشخیص دادیم و صلاح دانستیم در سازمان میراث فرهنگی کشور باید جلسه شورای فنی تشکیل شود.
جلسه شورای فنی استان تشکیل شد. خانم دکتر خطابخش که مسئول پایگاه است از من دعوت کردند تا در اصفهان کار را ارائه بدهم.
اگر این شورای فنی در تهران تشکیل میشد، دکتر معماریان و دکتر مرادی و مهندس مجابی و مهندس محبعلی هم میتوانستند در آن شرکت کنند. اصلاً نامه را هم همین اساتید امضا کرده بودند. ولی در شورای فنی اصفهان فقط از بنده دعوت کردند تا بروم و ارائه بدهم. سال 94 ارائه دادم. خانم دکتر خطابخش، مرحوم اللهیاری مدیر میراث فرهنگی اصفهان، مهندس منتظر، آقای عزیزی مدیر امور پایگاههای میراث جهانی از تهران در جلسه حضور داشتند. آقای مهندس جبلعاملی هم عضو شورا بودند که موقع صحبت من رفته بودند. یکی دیگر از اساتید دانشگاه هنر اصفهان و آقای عسکری که میگفتند با تخصص عمران یا سازه 11سال ناظر بر گنبد بودهاند هم حضور داشتند. در شورای فنی تمام موارد صحبت شد ولی قبول نکردند این آسیبها جدی است.
چرا مورد قبول واقع نشد؟ دلایل آنها برای این موضوع چه بود؟
اولاً طوری برخورد کردند که تو هنوز دانشجویی و باید بیشتر از اینها کار کنی و این حرفها برایت زود است! ثانیاً گفتند این آسیبها جدی نیستند و 400سال است که این گنبد با همین آسیبها پابرجا مانده و خیلی جدی نیست.
گفتم شما میگویید جدی نیست! روی این ترکهایی که به وضوح پیدا است که کل آجرها را شکسته لااقل شاهد گچی کار کنید! شاهد گچی یا دمچلچلهای روی ترکها گذاشته میشوند و اگر ترکها فعال باشند و حرکت کنند، این شاهدها میشکنند. یک چیزی شبیه پاپیون است که با گچ ساخته میشود و رویش تاریخ میخورد و روی ترک قرار میگیرد تا بفهمیم ترک فعال است یا نیست. اگر ترک باز شود این شاهد میشکند و به ما میگوید که این ترک دارد بیش از حد باز میشود و فعال است.
من که نمیتوانستم در آن ارتفاع 11_12متری خودم شاهد گچی کار کنم. باید داربست زده میشد و حداقل شاهد کار میشد. حتی این کار ساده را هم نکردند. ما هم به پایگاه اطلاع دادیم، هم به شورای فنی، هم به مدیر میراث فرهنگی و هم به معاون میراث فرهنگی کشور! بعداً مجدداً نزد آقای طالبیان هم رفتم و گفتم میراث اصفهان به حرف من توجه نکرده است و گوششان بدهکار نیست. خانم خطابخش، مدیر پایگاه نقش جهان، هم همانجا حضور داشتند. آقای طالبیان از ایشان پرسید حرفهای ایشان درست است و یک مقدار جدیت به خرج بدهید. ایشان هم جواب دادند پایگاه پول و بودجه ندارد که من بتوانم داربست مجدد بزنم و آنجا را پایش کنم. حرفشان هم درست بود.
پس شما معتقدید پیمانکار کاشی تقصیری در اشکالات به وجود آمده ندارد و مشکل سازهاست. چون عدهای کاشیکار را مقصر دانستند و قرار شده مجدد هرچه سریعتر مرمت کاشی انجام بگیرد.
مشکل از ساختار میراث فرهنگی است که همه موارد را پروژهای دیده و یک پروژه پیمانکاری مثلاً فقط برای کاشی میبندد. یعنی طرف فقط مرمت کاشیکاری را انجام میدهد. آقای پاکدل و فرزندانشان که روی مرمت کاشیکاری گنبد کار میکنند، تخصص سازهای ندارند. کسی هم از آنها انتظار ندارد که سازه اینجا را بررسی کنند. اصل حرف من این است که مرمت یک علم چند رشتهای است. مرمت شامل مرمت سازه، مرمت معماری، مرمت تزیینات و برخی جاها باستانشناسی میشود. تمام این تخصصها باید کنار هم یک کار مرمتی را انجام دهند. اینجا 12سال است که فقط کار را به یک کاشیکار سپردهاند که هیچ تخصص عمرانی، سازهای و معماری ندارد. حتی تخصص مرمتی هم ندارد. یک کاشیکار به تنهایی نباید روی چنین سازهای کار مرمتی کند. این اشکال به آن شورای فنی برمیگردد. شورای فنی باید این تشخیص را بدهد که من باید یک تیم اینجا مستقر کنم که تخصصهای مختلف داشته باشند؛ نه فقط به یک کاشیکار سنتی بگویم کاشیها را بریز پایین و دوباره کاشی کن! خب این کاشیها که 25 سال پیش هم به همین شکل مرمت شده بود. چه اتفاقی افتاده بود که آسیب دیده بود و شما میخواهی دوباره کاشی کنی؟ متاسفانه در شورای فنی به حرف من توجهی نکردند.
شما برای شنیدن صدایتان مبنی بر ایرادات سازهای چه کارهایی کردید که معتقدید شنیده نشدهاست؟
من اول از همه بعد از توجه نکردن شورای فرهنگی، پایاننامهام را در خرداد 95 دفاع کردم. سپس یک مقاله از آن درآوردم تحت عنوان «مستندنگاری، آسیبشناسی و طرح مرمت گنبد دوپوسته گسسته مسجد جامع عباسی اصفهان». این مقاله را به کنگره تاریخ معماری و شهرسازی استان اصفهان ارائه کردم.
سه دوره این کنگره توسط مرحوم دکتر شیرازی در ارگ بم تشکیل شده بود. (یعنی کنگره اول، دوم و سوم تاریخ معماری و شهرسازی ایران.) کنگره چهارم را سازمان میراث فرهنگی به صورت استانی در بهمن ماه سال 95 برگزار کرد. یعنی هر استان ابتدا این کنگره را به صورت استانی برگزار کرد و سپس قرار بود یک کنگره کشوری در ارگ بم نیز برگزار شود. اما کنگره کشوری برگزار نشد.
من در کنگره استان اصفهان که برگزارکنندهاش میراث فرهنگی اصفهان بود، مقالهام را ارسال کردم. کنگره دو روز بود و من فکر میکردم قاعدتاً باید مقالهام را ارائه بدهم. به اصفهان رفتم و دیدم در چارت برنامه اصلاً اسم من برای ارائه نیست. 16 سخنرانی گذاشتهاند ولی مقاله من در بینشان نیست. پیش دبیر علمی کنگره، مرحوم دکتر اصغر محمودآبادی، رفتم. ایشان استاد تاریخ بودند. ایشان به من گفتند مقاله شما از نظر بررسی که انجام دادیم بهترین مقاله بوده و از اینکه بین ارائهها نبوده تعجب کردند. ایشان از دبیر اجرایی کنگره دلیل را جویا شدند و دبیر اجرایی گفتند یک ملاحظاتی بوده که ما به ایشان فرصت ارائه ندادهایم. حالا آن ملاحظات این بوده که من گفته بودم شما بین دوپوسته گنبد آسیب سازهای دارید! اینها نمیخواستند این را بپذیرند.
آقای محمودآبادی با مدیر کل میراث هماهنگ کرده بودند که در اختتامیه به من فرصت سخنرانی خواهند داد. خودشان در اختتامیه مرا صدا کردند و من رفتم و 15دقیقه آن بالا صحبت کردم. چیزی که گفتم این بود: گنبد مسجد جامع عباسی اصفهان مثل یک بیمار است که قلب و کلیهاش از کار افتاده و شما به جای اینکه به قلب و کلیهاش برسید، با یک هزینه هنگفت دارید یک کت و شلوار زیبا به تنش میکنید! اول باید سازه این بنا درست شود و جلوی حرکتش گرفته شود، بعد آن را کاشی کنید. شما هر بار این کاشی تبله میکند، شکم میدهد، میریزد، دوباره کاشی میکنید. سپس اسناد و فیلمم را نشان دادم.
این صحبتهای من به مذاق مرحوم اللهیاری که مدیر کل میراث فرهنگی اصفهان بودند خوش نیامد. به یکی از آقایان گفته بودند ما چه اشتباهی کردیم به ایشان تریبون دادیم که این حرفها را بزند. این یک بحث علمی است. یک جایی دارد اشتباهی رخ میدهد و اشکالی وجود دارد ولی شما به آن دقت نکردید. حالا یک نفر دیگر آن اشکال را دیده و دارد به شما تذکر میدهد. چرا نمیخواهید بپذیرید؟
آیا در مرمت سازهای هزینه خیلی بیشتر است؟
شاید خیلی کمتر هم بشود. اینجا 6میلیارد تومان هزینه کاشی شده است. کاشی یکی از گرانترین هنرها است. شاید با هزینه خیلی کمتر میتوانستند اینجا را لیزر اسکن کنند تا متوجه آسیب دقیق سازهای آن شوند و با هزینه کمتری تیرهای چوبیاش را احیا کنند. واقعاً مشکل مالی نیست. انگار یک تعمد است!
من در پایاننامهام پیشنهاد سازهای که دادم این بود که چینش خشخاشیها منظم شوند. یعنی متوسطها با سازه سبک تبدیل به بزرگ شوند تا بار زیادتر نشود. اما ما بتوانیم قسمتهایی که خشخاشیهای متوسط وجود دارند و نتوانستهاند بار گنبد را تحمل کنند و شکم داده، زیر سازه آن قسمتها را بگیریم. اگر همان قسمتها هم خشخاشی بزرگ کار میشد، زیر آن قسمتها هم گرفته میشد و اعوجاج پیدا نمیکرد. به نظرم با یک کاری با هزینه خیلی کمتر میشد جلوی حرکت سازه اینجا را گرفت. ما قطعاً نمیتوانیم گنبد را به شکل اولیه برگردانیم. یعنی اگر قسمتهایی اعوجاج داشته باشد، نمیتوانیم بگوییم جک بگذاریم تا رج این آجرها از حالت شکمدادگی به حالت اولیه برگردد! سازه آجری است و به هیچ وجه به حالت اولش برنمیگردد. مگر اینکه این قسمت تخریب شود و دوباره ساخته شود که این هم قطعاً هم از نظر مبانی اشکال دارد و هم از نظر اجرا ممکن است دیگر نتوانیم مثل این گنبد را اجرا کنیم. فقط میتوانیم این حرکت را تثبیت کنیم و جلوی این آسیبی که دارد پیشروی میکند و بیشتر میشود را بگیریم تا بیشتر از این دچار اعوجاج نشود. هرموقع تثبیت شد، شکل گنبد را از بیرون و در قسمتهایی که به سمت داخل شکم داده با ملات و مصالح بیشتر درست میکنیم و قوس آن را اصلاح میکنیم.
این چند بار درآوردن و دوباره کاشیکاری کردن به کاشیها آسیب نمیزند؟
کاشیها کاملاً از بین میروند و کاشیهای جدید کار میشود. یعنی اینجا ما در مرمتهایی که داشتیم کاشیهای تاریخی را از بین بردهایم و کاشیهای جدید ساخته میشوند. اینطور نیست که همان کاشیهای قدیمی دوباره روی گنبد سوار شوند. یعنی آن کاشیهای تاریخی را میریزند و به عنوان نخاله ساختمانی میبرند و آقای پاکدل که خودش کاشیساز و کاشیکار است، کاشی جدید میسازد و نصب میکند. در مرمت 25 سال پیش هم که آقای مصدقزاده این کار را کرده، شاید بتوان گفت 90درصد کاشیها نوسازی شدهاند. شاید فقط 10درصدشان همان کاشیهای تاریخی بودهاند که در این دوره مرمت همانها هم ریخته شد و جدید شدند. یعنی در قسمت شکم گنبد، جایی که هنوز قوس به سمت بالا نرفته، یک بخشهایی کاشیهای تاریخی داشتهایم. در مرمت آقای مصدقزاده هم آنها حفظ شده بوده که در این دوره همانها هم ریخته شده و بازسازی شدهاند. پس ما کاشیها را کاملاً از بین میبریم و کاشیهای جدید جایگذاری میکنیم.
برخی گفتند داربست بد نصب شده و چون به گنبد تکیه داده شده، این اتفاق افتاده است. چقدر این حرف درست است؟
این مورد هم تا حدودی درست است. ما روشهای داربست زدنمان هم باید اصلاح شود. باید تکیهگاه بر خود گنبد و پوسته آن نباشد. باید طوری طراحی شود که نیروی تمام این داربستها به صورت قوسی به دور گریو گنبد منتقل شود. جایی که گریو گنبد قرار دارد یک پایهای وجود دارد که وزنش به جرزها منتقل میشود. وزن داربست باید روی اینها برود. این هم حرف درستی است. ولی الان نمیشود مشخص کرد که چند درصد آسیب از داربست است و چقدر از اشکالات مربوط به سازه است.
اگر این وضع ادامه پیدا کند چه خواهد شد؟
اگر ادامه پیدا کند متأسفانه باز میخواهند مشکل سازهای را کتمان کنند. چون میگویند به هیچ عنوان مشکل سازهای نیست و ما خودمان به قضیه مسلطیم و دستور دادهایم تا آخر شهریور قسمتهایی که اعوجاج دارد ریخته شود و دوباره کاشی شود.
من با جلسات مختلفی که با افراد مختلف اعم از مسوول و کارشناس و پیمانکار کاشی داشتم مفصل گفتم این دستور مجدداً کار را خراب میکند. چون آقای پاکدل میخواهد کاشیها را بریزد و آن قسمتها را زیرسازی بیشتری کند. یعنی حجم گچ و آجر بیشتری بدهد تا این قوس درست شود. لذا همین قسمتها سنگینتر میشود و اعوجاج بیشتر گنبد را تشدید میکند. یعنی شما تا از زیر سازه را در کنترل خودتان درنیاورید، هرکاری از روی بنا بکنید اشتباه است. توضیحات کاملی دادم که تا ایرادات سازهای کار برطرف نشود، هر نوع کاشیکاری آسیب بیشتری خواهد زد.
توقع شما به عنوان فعال و استاد حوزه مرمت در این موضوع از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری چیست؟
گفته شد کسانی که در تخریب این گنبد نقش داشتهاند باید محاکمه شوند و وزارت میراث یک هیئت میگذارد تا مقصر را پیدا کنند. بعد از آن هم پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور با آن پیشینه در همراهی با تخریبهای شیراز را مأمور نظارت بر این قضیه میکنند.
من میگویم به پژوهشگاه اعتمادی نیست. اگر بخواهد تخصصی برخورد کند، چرا دارد در شیراز خط تخریب خانههای تاریخی را میدهد؟ من یک دانشجوی مرمت بودم، الان هم دانشجوی دکترا هستم. چند سالی هم هست مرمت درس میدهم. در بحثهای کنشگری موضوعات میراثی هم فعالیت میکنم. از گذر آقانجفی گرفته که سال 97 پویشش را راه انداختم تا بحث تخریبهای کنار مسجد جامع عتیق اصفهان و تخریبهای شیراز و الان هم گنبد مسجد جامع عباسی. ما حرفی غیر از حرف علمی و تخصصی نزدهایم. به دنبال جنجال سیاسی هم نبوده و نیستیم. به دنبال هیچ چیز دیگر مثل قرارداد بستن و پول و جایگاه هم نیستیم.
مدیر میراث فرهنگی در ایسنا گفته کسانی که منتقد هستند یا دنبال تولید خوراک برای رسانههای بیگانهاند یا دنبال گرفتن قرارداد از ما! آقا ما که در هیچ رسانه بیگانهای حرف نزدهایم. با آنها هیچ ارتباطی هم نگرفتهایم زیرا خودمان میدانیم داریم کجا زندگی میکنیم و اگر پای آنها به جریان باز شود، کار بیشتر گره میخورد. رسانه بیگانه دلش برای فرهنگ و مملکت ما نسوخته و دنبال بهرهبرداری از یک اتفاق است تا جمهوری اسلامی را بزند. من هم این را میدانم و هرگز سراغ آنها نخواهم رفت. حرفهایمان را در خبرگزاریهای داخلی و منصف زدهایم. ولی متأسفانه تا انتقادی میشود ما را به رسانههای معاند وصل میکنند یا میگویند دنبال قرارداد هستید.
من هم گفتم تمام اطلاعات و مستنداتم را رایگان در اختیار شورای فنی قرار دادهام و از آنها خواستهام فقط کمی گوش بدهند. بفهمید مشکل سازهای است. اصلاً با من هم مشورت نکنید که نگویید دنبال قرارداد مشاوره هستی. بروید سراغ یک مشاور سازه دیگر. من که شرکت خصوصی هم ندارم، سراغ یک شرکت لیزر اسکن بروید تا این کار را برایتان انجام دهند. وقتی شرکت خصوصی ندارم پس حتی برای کار مطالعاتی هم دنبال قرارداد با شما نیستم.
بروید با متخصصان دیگر این امر مشورت و کار کنید اما مشاورهای که دارد از روی دلسوزی و فی سبیل الله داده میشود را هم بپذیرید. نه اینکه سریع برچسب و تهمت بزنید.
اگر بخواهید از حرفهایتان یک جمع بندی کنید چه میگویید؟
از نظر من مشکل گنبد مسجد جامع عباسی مشکل سازهای است. تا این مشکل برطرف نشود هر کاشیکاری دیگری اشتباه است. اشکال کاشیکاری هم در جاهایی وجود داشته چون با شابلون کار نکردهاند. میتوانستند یک شابلون فلزی کار کنند که دورتادور گنبد بچرخد و هر کجا دارد کاشی کاری میشود، طبق این شابلون فلزی کار شود. در خیلی از گنبدها شابلون کار شده ولی اینجا این کار را نکردهاند. به همین خاطر بعضی از اعوجاجها سازهای نیست و برای خود کاشیکاری است. ولی مشکل اصلی به نظر من سازهای است و درخواستم از مسئولین میراث فرهنگی این است که مشکل سازهای را جدی بگیرند. هم بحث لیزر اسکن و هم بحث شاهد گذاری را انجام دهند تا ببینیم ترکها فعال هستند یا خیر. و یک موضوع هم این است که یک مدت توقف کنند. عجله نکنید که پیمانکار تا آخر شهریور باید تمام مشکلات را حل کند و آخر شهریور یک گنبد سالم به ما تحویل دهد. 12سال کار شده، تازه این شده! حالا در دو ماه چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟ با تحت فشار قرار دادن و دستور دادن انتظار کار خوب نباید داشته باشیم. شما یک مقدار توقف کنید.
در نامهای که به آقای ایزدی زدیم و با 36 استاد دانشگاه آن را امضا کردیم هم گفتیم لطفاً دست نگه دارید. بگذارید کار کمی کارشناسی شود، تحلیل شود، نیروهای ملی و بینالمللی به کمکمان بیایند. شاید اصلاً لازم باشد بعضی از نظریهپردازان خارجی بیایند بازدید کنند و نظر بدهند که برای چنین سازهای آنها چه کار کردهاند. آنها هم گنبد سانتاماریا دلفیوره را سالهاست دارند مرمت میکنند. بگذارید یک مقدار جمیع نظرات جمع شود و یک تصمیم درست گرفته شود و با یک تصمیم درست شما کار را شروع کنید. با عجله این کار بیشتر گره میخورد.
خود آقای پاکدل هم به من گفتند که اگر به من فشار بیاورند که من اینجا را دو ماهه درست کنم، مثل این است که من یک کرم زیبایی روی پوست اینجا بکشم. مجبورم کار را طوری جمع کنم ولی مثل یک کرم زیبایی موقتی است و بعد از یکی دو سال باز خراب میشود.
هفت سال پیش گفتیم و نشنیدند. الان هم میگوییم. اگر شنیدند که دستشان درد نکند و اگر نشنیدند باز میگوییم. فقط اتفاقی که دارد میافتد این است که نگین معماری ایرانی و اسلامی دارد از بین میرود. وگرنه من که عددی نیستم. چیزی که دارد قربانی میشود مهمترین بنای تاریخی مملکت است. سر این بنا نباید با هم لجبازی کنیم. ما که دعوای شخصی سر گنبد به این مهمی نداریم. حرف من را نپذیرید، حرف حق را بپذیرید.
ما میگوییم این بنا نگین معماری ایرانی در اصفهان است و باید درست و اصولی مرمت شود و از تخریبش جلوگیری شود.