این اشتباه دولت روحانی را رئیسی هم تکرار می کند
اقتصادنیوز: آنان که میگفتند بدون برجام و بدون نگاه به خارج تورم را نصف و تکرقمی خواهند کرد امروز باید پاسخ روشنی بدهند که چرا تورم کمتر نشد که بیشتر هم شد؟ علت آن چیست؟ متاسفانه تاکنون سکوت کردهاند و هیچ نگفتهاند.
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه اعتماد نوشت: ابتدا برخلاف واقعیت، تورم 60 درصدی در دولت روحانی را به رخ میکشیدند، بعدا هم دیدند این ادعا خریدار ندارد، سکوت کردند و تاکنون نیز حاضر به بیان حقیقت نشدهاند.
البته در روزهای اخیر و با جدیتر تلقی شدن روابط خارجی و حتی رسیدن به توافقهای شفاهی و موقت با امریکا، متوجه شدهاند که مساله برجام خیلی مهمتر از آن چیزی بود که تصور میکردند، یا میخواستند تصور کنند هرچند هنوز حاضر نیستند به این حقیقت اذعان کنند.
قیمت دلار در سال 1392، حدود 3180 تومان بود این رقم در سال 1396 با 28 درصد افزایش به حدود 4045 تومان رسید. در حالی که در این فاصله یعنی از سالهای 1392 تا پایان 1395 حدود 90 درصد تورم در کشور بوده و تثبیت نسبی نرخ ارز خلاف برنامه توسعه بود که نرخ ارز باید با رشد اقتصادی و تورم تعدیل میشد که اگر چنین میشد احتمالا در سال 1397 که ارز جهش کرد، نرخ دلار رقمی حداقل 5200 تومان میبود
چنین رقمی موجب میشد که تورم اندکی بیشتر شود ولی تقاضا برای ارز نیز کمتر میشد، صادرات بهبود مییافت، واردات کم میشد و قطعا شوک ارزی سال 1397 به این شدت نمیشد.
این اشتباهی بود که در دوره هاشمی، سپس اواخر دوره دوم خاتمی و کل دوران احمدینژاد تا سال 1390 ادامه یافت. سیاستی که به بیماری هلندی مشهور است و با ارز حاصل از صادرات منابع معدنی و انرژی؛ اقتصاد را دچار بحران میکند و یک شوک ارزی یا کاهش قیمت نفت یا تحریم، حباب قیمتهای آن شکسته میشود که شد. همان سیاستی که شاه را هم زمین زد.
در واقع اقتصاد ایران دوپینگی شده بود، یعنی تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد برای مهار تورم و ارزانی واردات از طریق ارزانی ارز؛ کاری که از سال 52 تاکنون بارها تکرار شده است. پس 30 ماه تورم زیر 10 درصد به تنهایی افتخار ندارد، چون بعدا با بحران ارز به شکل بدتری جبران شد. این سیاست ریسکی و غلط بود که همان زمان کارشناسان متذکر میشدند. نتیجه آن شد که در کنار 30 ماه تورم تک رقمی شاهد تورمهای بالا هم در دولت روحانی بودیم. حتی اگر بحران تحریمهای برجام پیش نمیآمد، دیر یا زود حباب قیمت ارز شکسته میشد.
تکرار این وضعیت در همه دولتهای پس از انقلاب نشان میدهد که مساله ساختاری است و لزوما ربطی به این دولت و آن دولت ندارد و البته دولتهایی که تجربه قبلیها را دیدهاند و باز هم تکرار میکنند مسوولیت بیشتری دارند.
متاسفانه دولت کنونی نیز با ارز 28 هزار تومان همان مسیر را ادامه میدهد و این پوست موزی است که زیر پای خودش و دولت بعدی میگذارد و دیر یا زود با بحران جدی مواجه میشود و در آینده نه چندان دور نیز حباب این قیمتگذاری شکسته شده و تورم بزرگتر دیگری گریبان جامعه را خواهد گرفت. ظاهرا ما نه فقط دو بار که صد بار و همواره از یک سوراخ باید گزیده شویم که اگر گزیده نشویم صبحمان شام نخواهد شد.
همچنین بخوانید