باج غرب به طالبان؟/ چگونه آمریکا افغانستان را قربانی کرد؟
اقتصادنیوز: دوحه بار دیگر میزبان رهبران طالبان بود؛ گروهی که تلاش دارند تا با توسل به اهرم های مختلف به انزوای بین المللی شان پایان دهند. با این حال منتقدان می گویند که سازمان ملل در حالی زمینه را برای برگزاری چنین نشستی هموار کرد که حقوق زنان و اقلیت ها در دستور کار نشست دوحه قرار دارد. از همین رو این نشست نمایشی است.
به گزارش اقتصادنیوز، امروز با گذشت سه سال از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، دوحه میزبان دو نشست مهم سازمان ملل در مورد این کشور بوده است. یک نشست برای برای 30 ژوئن و دیگری برای 1 جولای برنامه ریزی شده بود. این در حالی است که فارغ از چالشهای امنیتی مداوم، انفجارهای پراکنده، و تهدید مداوم شاخه خراسان گروه داعش، اکثر افغانها بر این باورند که وضعیت امنیتی تا حد زیادی از زمان درگیریهای تقریباً روزانه بین طالبان و نیروهای افغان تحت حمایت ایالات متحده بهبود یافته است. با این حال، ترس از بازگشت به جنگ تمام عیار بر سر افغان ها وجود دارد. پس از سقوط دولت افغانستان در سال 2021، اکثر سازمان های کمک رسانی بین المللی از این کشور خارج شدند. این امر تا حدی به دلیل تحمیل سیاست های سختگیرانه از سوی طالبان، از جمله محدودیت های تحصیلی برای دختران افغان بالاتر از کلاس ششم و محدودیت های شدید درباب اشتغال زنان بود، گزاره هایی که به فقر شدید و بیکاری منجر شده است. با این حال، عقب نشینی غرب، نیاز فوری به کمک برای میلیون ها افغان از جمله زنان و کودکان را کم رنگ جلوه داد. گزارش بانک جهانی در ماه ژانویه اعلام کرد که "نیمی از جمعیت افغانستان در فقر زندگی می کنند و 15 میلیون نفر با ناامنی غذایی روبرو هستند."
نشستی نمادین
به نوشته نشریه دیپلمات، ناتوانی طالبان در پرداختن به نگرانیهای مهم حقوق بشری باعث شده است که افغانستان تحت تحریمهای جهانی باقی بماند و داراییهای بانک مرکزی این کشور مسدود شود و لایهای دیگر به فقر شدید و احساس ناتوانی فراگیر در این کشور که عملاً رابطه ای با جهان ندارد، افزوده گردد. امروز، افغانها تحت حکومتی زندگی میکنند که هیچ رسمیت جهانی و نمایندگی در سازمان ملل ندارد. این تحولات محور اصلی نشست بین المللی در پایتخت قطر از 30 ژوئن تا 1 ژوئیه بود، جایی که نمایندگان امارت اسلامی طالبان با دیپلمات های خارجی و نمایندگان ویژه شان در یک رویداد به رهبری سازمان ملل متحد رو در رو ملاقات کردند. این تصمیم بیسابقه در بحبوحه نظارت بینالمللی بر حاکمیت آنها، که با سیاستهای سختگیرانه و نگرانیهای حقوق بشری همراه است، اتخاذ شد.
به باور گروهی از ناظران مشارکت طالبان در نشست دوحه می تواند تحولی قابل تامل باشد. حضور این گروه در دوحه نشان دهنده تغییر قابل توجهی از موضع قبلی آنها برای تحریم چنین جلساتی است. وزارت امور خارجه طالبان با انتشار بیانیهای در شبکه اجتماعی ایکس، گفته است که اگر تغییراتی در دستور کار و مشارکت ایجاد شود، طبیعتاً بر تصمیم ما تأثیر میگذارد که با همه طرفها در میان میگذاریم. طالبان پیشتر از شرکت در آخرین کنفرانس دوحه که در فوریه 2024 برگزار شد، کنفرانسی که پس از دعوت سازمان ملل از گروههای مهاجر افغان و سازمانهای جامعه مدنی، از جمله فعالان حقوق زنان، برزگرا شد، خودداری کردند. دبیرکل سازمان ملل در آن زمان تاکید کرد که شروط طالبان برای حضور «ما را از حق گفتگو با دیگر نمایندگان جامعه افغانستان محروم میکند». در آن زمان، سازمان ملل اهمیت تحریم طالبان را کم اهمیت جلوه داد، اما ظاهراً این گروه و حتی سازمان ملل نیز مسیر خود را معکوس کرده اند. در میان موجی از انتقادات، سازمان ملل تأیید کرد که در نشست آتی به حقوق زنان افغانستان پرداخته نخواهد شد و نمایندگانی از جامعه مدنی، زنان یا مدافعان حقوق بشر که ظاهراً پیش نیاز حضور طالبان بود، حضور نخواهند داشت.
چرا غرب در برابر طالبان محتاط است؟
نشست اخیر دوحه با انتقادهای فراوانی روبرو شد. کنت راث، مدیر اجرایی سابق دیدهبان حقوق بشر در ایکس نوشت: «آنچه در افغانستان اتفاق میافتد، بحرانی جدی برای زنان است، این ایده که سازمان ملل متحد با رهبران طالب جلسهای تشکیل دهد و در مورد حقوق زنان بحث نکند یا زنان افغان نادیده بگیرد، رخدادی است دور از ذهن». با این وجود، حقیقت غیر قابل انکار این است که طالبان در حال حاضر بر افغانستان حکومت می کنند و سرنوشت نزدیک به 40 میلیون نفر - مرد، زن و کودک - را در دست دارد که بسیاری از آنها با گرسنگی قریب الوقوع روبرو هستند. از همین رو رزا اوتونبایوا، رئیس هیأت کمکی سازمان ملل متحد در افغانستان، بر اهمیت مشارکت جامعه جهانی در گفتگوی مستقیم با طالبان تاکید کرد. اوتونبایوا پس از شرکت در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد افغانستان، در گفت و گو با خبرنگاران در نیویورک، پیشنهاد کرد که چنین تعاملی می تواند فرصت هایی را برای زنان افغان ایجاد کند تا در گفتگوهای آینده شرکت کنند.
با توجه به رویکرد محتاطانه به گفتگو و دیپلماسی از سوی همه طرف ها در سه سال گذشته، پیشرفت های قابل توجهی از دو نشست دوحه حاصل نشد. با این حال، به باور گروهی از ناظران چنین نشست هایی میتواند زمینه را برای بحثهای آینده فراهم کرده و به عنوان بستری برای گفتوگو میان سهامداران مختلف در امور افغانستان قلمداد شود. علیرغم دورنمای تیره و تار، مریم تا زمانی که گفتگو ادامه دارد محتاطانه نسبت به آینده کشورش خوشبین است. ناظران با اذعان به پیچیدگیهای تعامل با طالبان، بر ضرورت هموار کردن راه برای شکستن بنبستی که به عقیده شان غیرنظامیان افغان از جمله خانواده و دوستانش را خفه میکند، تاکید دارند. دل کاستیلو در کتاب خود با عنوان "حزب گناهکار: جامعه بین المللی در افغانستان" تاکید کرد که چگونه سیاست های نادرست جامعه بین المللی و کمک های بیهوده به چرخه بدنام درگیری در افغانستان کمک کرده است. دل کاستیلو که در سال 2011 از این کشور بازدید کرد، بر نیاز فوری به تلاش های صلح پایدار از طریق توسعه اقتصاد محلی و تقویت گفتگو تأکید کرد.
دل کاستیلو، استاد سابق دانشگاه کلمبیا که در سال 2019، قبل از خروج ایالات متحده و تسلط طالبان درگذشت، از جامعه بینالمللی به دلیل سرمایهگذاری شدید در اولویتهای «نابجا»، مانند هزینههای بیش از حد برای نیروهای امنیتی افغانستان انتقاد داشت. در مصاحبه ای در سال 2014، او استدلال کرد که این رویکرد نهادهایی را ایجاد می کند که ناپایدار هستند. در عوض، او بر بر مذاکرات با طالبان تاکید داشت و بر اهمیت توسعه طرحی برای ادغام جنگجویان در چارچوبی که صلح را ترویج می کند. کاستیلو به عنوان یک الگوی احتمالی، از السالوادور و طرح بحث برانگیزش برای ادغام ستیزه جویان از طریق توزیع زمین، تلاش های انجام شده در طول روند صلح پس از جنگ داخلی 1979-1992، نام برد. بینش دل کاستیو پیچیدگی ها و اهمیت حیاتی اقدامات اقتصادی در تضمین صلح پایدار و ابعاد اقتصادی بهبود پس از جنگ را برجسته کرد. او استدلال کرد که جهان باید در مورد افغانستان تجدید نظر کند و به شرایط اولیه بازگردد، به افغانها کمک کند تا اقتصاد محلی خود را بسازند و وابستگی شدید کشور به کمکهای خارجی را کاهش دهد. پنج سال پس از مرگ او، سخنانش هنوز طنین انداز است: جهان باید در مورد افغانستان تجدید نظر کند. یک درگیری نیم قرنی را نمی توان با دیپلماسی پراکنده، تحریم و انزوا که فقر، درماندگی و استیصال را افزایش می دهد، پایان داد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید