بازتعریف صحیح از «زن تراز انقلاب اسلامی» با اصلاح سیاستگذاری فرهنگی

یک فعال حوزه زنان و خانواده گفت: بدون اصلاح نگاه فرهنگی و ارتقای جایگاه «روایت مردم ایران» در سیاستگذاری، نمیتوان به بازتعریف صحیحی از «زن تراز انقلاب اسلامی» دست یافت.
یک فعال حوزه زنان و خانواده گفت: بدون اصلاح نگاه فرهنگی و ارتقای جایگاه «روایت مردم ایران» در سیاستگذاری، نمیتوان به بازتعریف صحیحی از «زن تراز انقلاب اسلامی» دست یافت.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ در سالهای اخیر، مسئله «سیاستگذاری فرهنگی و جایگاه زن در نظام جمهوری اسلامی» بار دیگر به یکی از محورهای اصلی گفتوگو در محافل علمی، فرهنگی و رسانهای کشور تبدیل شده است. در شرایطی که جامعه ایرانی با تحولات اجتماعی و فرهنگی متعددی روبهروست، پرسشهای مهمی درباره نسبت سیاستگذاریهای کلان با واقعیت زیست زنان، بازنمایی آنها در روایت رسمی انقلاب اسلامی و نقش آنها در تولید و بازآفرینی فرهنگی مطرح میشود.
کارشناسان معتقدند که بخش مهمی از چالشهای موجود در حوزه زنان، نه به ضعفهای فردی یا اجتماعی، بلکه به خلأهای سیاستگذاری فرهنگی بازمیگردد؛ جایی که فرهنگ، بهعنوان ریشه و بستر همه تحولات اجتماعی، هنوز بهصورت راهبردی در تصمیمسازیها دیده نمیشود. از همین رو، بسیاری از فعالان حوزه زنان تأکید دارند که بدون اصلاح نگاه فرهنگی و ارتقای جایگاه «روایت مردم ایران» در سیاستگذاری، نمیتوان به بازتعریف صحیحی از «زن تراز انقلاب اسلامی» دست یافت.
در این میان، زهرا ابوالحسنی، فعال حوزه زنان و خانواده در گفتگو با خبرنگار مهر، به بررسی نسبت میان سیاستگذاری فرهنگی، روایت زن ایرانی و میزان جدیگرفتهشدن مسئله زن در ساختارهای کلان کشور پرداخته است. وی بر این باور است که تا زمانی که فرهنگ در نظام تصمیمگیری، جایگاه محوری و اولویتدار پیدا نکند، هرگونه تلاش برای بازنمایی زن ایرانی و تحقق هویت انقلابی او، ناقص و انتزاعی باقی خواهد ماند.
وی در سخنانی درباره سیاستگذاری فرهنگی و جایگاه زن در نظام جمهوری اسلامی، با تأکید بر اهمیت نگاه راهبردی به فرهنگ، گفت: تا زمانی که سیاستگذاری فرهنگی در کشور به معنای واقعی و راهبردی اصلاح نشود، نمیتوان انتظار داشت که روایت درستی از زن ایرانی در جامعه شکل بگیرد.
او با اشاره به اینکه فرهنگ در سیاستگذاریهای کلان کشور اغلب در حاشیه قرار گرفته، افزود: ما فرهنگ را در کنار سایر عرصهها و نه به عنوان یک حوزه راهبردی میبینیم، به همین دلیل روایت ما از واقعیت مردم ایران و از جمله زنان، واقعی و ملموس نیست. اگر بر مبنای روایت واقعی مردم ایران حرکت کنیم، زن ایرانی نیز جایگاه و معنای واقعی خود را پیدا خواهد کرد.
ابوالحسنی با بیان اینکه از ابتدای انقلاب اسلامی، زن همواره در نگاه نظام جدی گرفته شده است، اظهار داشت: در مقایسه با دوران پهلوی، نگاه به زن در جمهوری اسلامی با جهشی چشمگیر همراه بوده است. البته این بدان معنا نیست که در همه ابعاد به اندازه کافی پیشرفت کردهایم؛ در بسیاری از حوزهها، از جمله فرهنگی، هنوز عقبماندگیهایی وجود دارد، اما این مسئله مختص حوزه زنان نیست و در بخشهای دیگر نیز دیده میشود.
وی یکی از دلایل غفلت از مسائل فرهنگی و زنان را درگیر بودن سیاستگذاران با موضوعات فوریتر نظیر مسائل اقتصادی و امنیتی دانست و گفت: مدیران فرهنگی گاه به دلیل فشار مسائل فوری، فرهنگ و موضوع زن را به تعویق میاندازند، نه از سر بیاهمیتی، بلکه به خاطر اولویتبندی اضطراری. با این حال در سالهای اخیر هشدارهایی که درباره جایگاه زن داده شده، موجب جلب توجه بیشتری به این حوزه شده است.
این فعال حوزه زنان در ادامه با انتقاد از رویکردهای افراطی در زنانهسازی همه مسائل، تأکید کرد: یکی از چالشهای جدی ما این است که همه چیز را میخواهیم زنانه ببینیم، در حالی که بسیاری از مسائل، اساساً جنسیتی نیستند. وقتی روایت درست از ملت ایران شکل بگیرد، بسیاری از مسائل زنان نیز به تبع آن اصلاح میشود. اما نگاه افراطی و زنانهسازی همه موضوعات، باعث انسداد در طرح درست مسئله و مانع ورود مؤثر مدیران و سیاستگذاران به این حوزه میشود.
ابوالحسنی در پایان خاطرنشان کرد: اگر نگاه کلی سیاستگذاری فرهنگی در کشور اصلاح شود، به طور طبیعی زنان نیز در روایت مردم ایران و در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی نقش فعالتری خواهند داشت. اما زنانه یا مردانه کردن همه مسائل از ابتدا، نهتنها کمکی به بهبود وضعیت نمیکند، بلکه مانعی برای طرح و پیگیری صحیح آنهاست.