بازخوانی یک حادثه تروریستی در پاستور / عامل شهادت رجایی و باهنر چه کسی بود؟
محمدعلی رجایی دوم مرداد 1360 پس از عزل ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری در رقابت با علی اکبر پرورش، عباس شیبانی و حبیب الله عسگراولادی توانست با 12 میلیون و 770 هزار و 50 رای معادل 90 درصد از مجموع 14 میلیون و 573 هزار و 803 رای دریافتی به عنوان دومین رئیس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود.
رجایی در 11 مرداد 1360 در حضور امام خمینی و مقامات لشکری و کشوری قسم یاد کرد و حکم ریاست جمهوری به وی تنفیذ شد؛ ریاست جمهوری که البته به یک ماه هم نرسید.
سرگذشت معلمی که رئیسجمهور شد
محمدعلی رجایی 25 خرداد 1312 شمسی در شهر قزوین متولد شد. پدرش عبدالصمد، پیشهور بود و در بازار قزوین مغازه خرازی فروشی داشت. او در چهار سالگیِ محمدعلی درگذشت و تامین مخارج زندگی به دوش مادر، دایی و برادرش که 10 سال از او بزرگتر بود، افتاد.
او در سال 1332 دیپلم ریاضی خود را گرفت و در سال 1334 به شغل دبیری پرداخت و پس از آن با ادامه تحصیل کارشناسی ارشد گرفت. او به سبب آشنایی با سحابی به عضویت نهضت آزادی درآمد و به خاطر فعالیت سیاسی دستگیر و بازداشت شد.
رجایی در سال 1353 دستگیر و به چهار سال حبس محکوم شد و شکنجههای گوناگونی را تحمل کرد تا اینکه در آبان ماه 1357 آزاد شد.
محمدعلی رجایی در سال 1358 به عنوان سرپرست آموزش و پرورش در دولت موقت فعالیت داشت و در ادامه کفیل و وزیر این وزارتخانه شد. وی در دوره اول انتخاب مجلس شورای اسلامی نامزد حزب جمهوری اسلامی بود و به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و به عنوان اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی انتخاب شد.
انتخاب محمدعلی رجایی به عنوان نخست وزیر مهمترین تنش بین بنی صدر رئیس جمهور آن زمان کشورمان و نیروهای انقلاب نبود. تنش بین او و حزب جمهوری اسلامی به انتخاب و معرفی اعضای کابینه به مجلس، کشیده شد مدتی بعد و با آغاز جنگ، مخالفت بنی صدر با نیروهای انقلابی به ویژه در بی توجهی عمدی به تامین نیازهای جبهههای جنگ به سرعت موجب تنزل جایگاه بنی صدر نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی و خلع او از فرماندهی کل قوا در تاریخ 20 خرداد 1359 شد.
پنج روز پس از عزل سیدابوالحسن بنی صدر از فرماندهی کل قوا، مخالفان بنی صدر در تاریخ 25 خرداد 1359 تظاهرات اعتراضی گستردهای در تهران و دیگر شهرهای ایران برگزار کردند و خواستار محاکمه و اعدام او شدند.
یک روز بعد برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح دو فوریتی برای سلب کفایت سیاسی رییس جمهور در مجلس تهیه و به جریان انداختند و با تصویب کلیات طرح، ظرف مدت پنج روز جزییات طرح بحث داغ روز شد و در آخر در تاریخ 31 خرداد 1359 مجلس با اکثریت قاطع آراء عدم کفایت سیاسی بنی صدر را تصویب کردند و با رسیدن خبر عزل سیاسی بنی صدر از ریاست جمهوری به امام خمینی، ایشان حکم عزل او از ریاست جمهوری را پس از گذشت حدود پنج ماه از ریاست جمهوری بنی صدر طبق قانون اساسی صادر کردند.
پس از عزل سید ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری شورایی سه نفره متشکل از اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدعلی رجایی برای اداره کشور تشکیل شد این شورا با انتخاب و معرفی حجت الاسلام محمدرضا مهدوی کنی به عنوان کفیل ریاست جمهوری زمینه برگزاری زودهنگام دومین انتخابات ریاست جمهوری را به وجود آوردند.
اما دوره ریاست جمهوری شهید محمد علی رجایی داستانی کوتاه بود و این شهید بزرگوار کمتر از 30 روز از گذشت مراسم تنفیذ خود توسط گروهک منافقین به همراه تعدادی از همراهنش در راس آنها شهید جواد باهنر به شهادت رسیدند شهادتی که همچنان یکی از تلخترین روزهای کشورمان پس از انقلاب اسلامی است.
محمدعلی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخستوزیر در حدود ساعت 3 بعد از ظهر روز یکشنبه 8 شهریور 1360 بر اثر انفجار بمب بسیار قدرتمندی که در ساختمان نخستوزیری کار گذاشته شده بود، به شهادت رسیدند.
مسعود کشمیری عامل بمب گذاری و شهادت این بزرگواران، نفوذی سازمان مجاهدین خلق، که مزورانه و منافقانه توانسته بود اعتماد شهید رجایی را به سوی خود جلب نماید، در آن برهه سمت دبیری امنیت ملی را بر عهده داشت. این واقعه درست دو ماه پس از آن رخ داد که آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و بیش از 70 تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این حزب ترور شده و به شهادت رسیده بودند.
شهید رجایی هنگام شهادت 48 سال سن داشت. باهنر نیز هنگام شهادت 48 ساله بود. او پس از پیروزی انقلاب مسئولیتهایی از جمله عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، وزارت آموزش و پرورش (در کابینه شهید رجایی) و دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی (پس از شهادت دکتر بهشتی) را برعهده داشت. باهنر پس از انتخاب رجایی به ریاستجمهوری، از سوی وی به نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.
روایتی از لحظه انفجار بمب
مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور همان سال در یک گفت وگوی تلویزیونی عامل انفجار نخستوزیری را مسعود کشمیری معرفی میکند.
وی در این گفتگو در توضیح چگونگی انفجار میگوید: این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند.
از آنجا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی نشسته و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.
خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت.
43 سال از شهادت مردان بزرگ سیاست ایران میگذرد. مردانی که همچنان سالگرد شهادتشان، یادآور روزی سخت برای مردم ایران عزیز است.
گزارش از محمدحسین نیکخوی متین