دوشنبه 5 آذر 1403

بایدن برخلاف وعده‌هایش اراده جدی برای توافق ندارد

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
بایدن برخلاف وعده‌هایش اراده جدی برای توافق ندارد

یک مانع اساسی در مسیر دستیابی به توافق با ایران برای احیای برجام‌، فقدان اراده جدی در دولت بایدن است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: سایت «فرارو»، از سایت‌های غربگرای حامی برجام، در بررسی موانع به ثمر رسیدن مذاکرات نوشت: احیای برجام در روزها و ماه‌های اخیر، عملا به یک روند پیچیده با محوریت مذاکرات فرسایشی تبدیل شده است. برجام روی کاغذ توافقی واحد است که چندین حوزه موضوعیِ توافق شده را در دل خود دارد و در مدت اخیر بارها دیپلمات‌ها (به‌ویژه دیپلمات‌های کشورمان) تاکید داشته‌اند که «تا در مورد همه چیز توافقی حاصل نشود، توافق نهایی که همان احیای برجام است نیز حاصل نخواهد شد».

اخیرا خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی به نقل از منابع آگاه غربی، به‌طور خاص بر این مسئله تاکید کرده که تهران و واشینگتن همچنان در برخی مسائل اختلاف نظر دارند و در این فضا، سناریویی که بیش از حصول توافقی قریب‌الوقوع محتمل به نظر می‌رسد، بازگشت به روند مذاکرات و ازسرگیری آن با هدف رفع اختلافات باقی مانده است. در این چهارچوب، این‌طور به نظر می‌رسد که اساسا احیای برجام و دستیابی به یک توافق در این زمینه، با چند مانع و سدِ اساسی رو به رو است که توجه به آنها کاملا ضروری است. یکی از نکات محوری که عملا در نوعِ خود به یک مانع اساسی در مسیر دستیابی به یک تبدیل شده، عدم عزم راسخ و اراده جدی دولت بایدن در این زمینه است. بایدن برخلاف شعارهای خود در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا که تاکید داشت بلافاصله پس از حضور در کاخ سفید، بازگشتِ آمریکا به توافق برجام را اعلام می‌کند، عملا رویه‌ای متفاوت را در پیش گرفت و رویِ کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ متمرکز شد و سعی کرد به نحوی زیرکانه میوه این فشارها را در راستای منافع خود و حزب متبوعش بچیند.

با این حال، این راهبرد نه‌تنها برای وی و دولتش دستاوردی نداشت بلکه حتی گزاره پیشروی ایران در بحث توسعه توانمندی‌های اتمی‌اش را چندین پله به جلو برد. با این حال حتی در شرایط کنونی نیز، بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت وی، هیچ نفعی را برای خود در زمینه احیای برجام متصور نیستند. در واقع آنها نمی‌خواهند در شرایطی که میزان محبوبیتشان نزد افکار عمومی آمریکا به‌دلیل عملکرد ضعیف‌شان از زمان حضور در قدرت، کاهش قابل توجهی داشته و اکنون نیز در آستانه انتخابات حساس میاندوره‌ای کنگره آمریکا هستند، به توافقی با ایران دست یابند که این توافق عملا به اهرمی جهت تشدید حملات سیاسی جمهوری‌خواهان علیه آنها و به اصطلاح تصور وادادگی‌شان در برابر ایران تبدیل شود.

از طرفی این دولت موضعی روشن مبنی بر پایان دادن به مذاکرات اتمی با ایران را نیز در دستورکار ندارد زیرا اگر بنا باشد بایدن چنین کند، این مسئله عملا نه تنها ایران را در موضعی فعال از حیث توسعه بیشترِ قدرت اتمی‌اش قرار خواهد داد بلکه به جلوه‌ای عینی از خلف وعده صریح بایدن در دوران تبلیغات انتخاباتی‌اش با محوریت ابتکارش جهت احیای برجام تبدیل خواهد شد.

از این رو، معادله برجام و دستیابی به یک توافق با تهران در این زمینه، عملا به یک معادله مبهم و چند مجهولی در دولت بایدن تبدیل شده که بنابر واقعیت‌های سیاسی و میدانی، دموکرات‌ها و شخص رئیس‌جمهور آمریکا فعلا گزینه مطلوب خود را در این می‌بینند که آن را در وضعیت کنونی‌اش حفظ کنند.

از سوی دیگر، کنگره آمریکا حتی در مورد نسخه اولیه توافق برجام نیز مواضع سرسختانه‌ای را اتخاذ کرد. در این چهارچوب در آن دوران، این نهاد قانونگذاری آمریکایی، کارشکنی‌های زیادی را در مسیر انعقاد یک توافق اتمی با ایران انجام داد.

در شرایط کنونی، وضعیت به مراتب سخت‌تر از گذشته است. حتی همین حالا، افراد و جناح‌هایی در داخل حزب دموکرات آمریکا (حزب متبوع دولت بایدن)، با دستیابی به یک توافق با ایران، همصدا با جمهوری‌خواهان، مخالف هستند. در این چهارچوب باید در نظر داشت که انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا نیز به‌زودی و در ماه نوامبر سال جاری میلادی برگزار خواهد شد و هیچ تضمینی نیست که دموکرات‌ها با توجه به عملکرد ضعیف خود بتوانند بار دیگر کنترل مجالس سنا و نمایندگان را به دست گیرند.

در این میان نباید فراموش کرد که چشم‌انداز احتمالی حضور یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه در کاخ سفید در سال 2024 نیز بر پیچیدگی معادله دستیابی به یک توافق اتمی با ایران می‌افزاید و اساسا اگر این سناریو محقق شود، باید گفت که حتی اگر همین امروز نیز توافقی با تهران حاصل شود، چندان روی عمرِ آن و مانا بودنش نمی‌توان حساب کرد.

این مسئله مخصوصا با توجه به اخبار چند روز اخیر که حاکی از این هستند که دولت بایدن حاضر به ارائه تضمین‌های کافی به ایران مبنی بر عدم نقض برجام توسط دولت‌های آمریکا نشده و اساسا نمی‌خواهد بپذیرد که روند خروج احتمالی آنها از توافق در آینده پرهزینه شود، ابعاد جدی‌تری را به خود می‌گیرد.

از سوی دیگر، نمی‌توان متصور بود که ایران و آمریکا با حجمی انباشته از چالش‌ها و خصومت‌ها نسبت به یکدیگر، بتوانند صرفا در قالب یک مسئله خاص به توافقی پایدار دست یابند. حتی اگر چنین مسئله‌ای همچون سال 2015 محقق شود، صرفا نمودی از نوعی تحملِ تاکتیکی طرف مقابل است و یک چنین توافقی پایه‌های لرزانی دارد. در این فضا، عملا طرفین اصلی برجام یعنی ایران و آمریکا، با چالش‌های عدیده‌ای در مسیر دستیابی به یک توافق قرار می‌گیرند. مسئله‌ای که نمود عینی آن را در دوران ترامپ نیز شاهد بودیم.