جمعه 2 آذر 1403

ببینید | انتقاد تند جعفر شیرعلی‌نیا از ممیزی کتاب‌های حوزه‌ی دفاع مقدس / اشتباه کلی ما این است که تاریخ جنگ را به نظامی‌ها سپرده‌ایم

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
ببینید | انتقاد تند جعفر شیرعلی‌نیا از ممیزی کتاب‌های حوزه‌ی دفاع مقدس / اشتباه کلی ما این است که تاریخ جنگ را به نظامی‌ها سپرده‌ایم

همین چند روز پیش من یک مصاحبه‌ای دیدم که رئیس بنیاد حفظ آثار می‌گفت 95 درصد از ناگفته‌های جنگ منتشر شده و در اختیار مردم است. آخر این درصد را از کجا آورده‌ای؟! صد درصد آن کجاست؟! آن پنج درصد چیست؟!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز چهارشنبه 28 شهریور 1403 نشست «معمای آغاز جنگ ایران و عراق» با حضور سردار دکتر حسین علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، محسن رفیق‌دوست وزیراسبق سپاه، امیر مسعود بختیاری از فرماندهان ارشد ارتش ایران در دوره جنگ و جعفرشیرعلی‌نیا پژوهشگر جنگ ایران و عراق در محل خبرگزاری خبرآنلاین برگزار شد.

جعفر شیرعلی‌نیا پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق، در این مراسم سخنان خود را با یک انتقاد آغاز کرد، این‌که در حالی که بیش‌تر بحث‌ها درباره‌ی مسئله‌ی جنگ، نظامی است، ماجرا خیلی فراتر از این‌است. وی گفت: اشتباه ما این است که تاریخ جنگ را به دست نظامی‌ها سپرده‌ایم‌، در حالی که بسیاری از مسائل نیازمند تحقیق و بحث جدی است.

این پژوهشگر تاریخ جنگ در ادامه قرار گرفتن ستاد کل در بالای سر صدور مجوز کتاب‌های حوزه‌ی تاریخ جنگ را مورد نقد قرار داد و با برشمردن بندهایی از آیین‌نامه‌های آن برای صدور مجوز کتاب‌های حوزه‌ی جنگ گفت: «وقتی کسانی را گذاشتیم آن بالا که چنین آیین‌نامه‌ای از ذهن‌شان تراوش می‌کند، خب پژوهش درستی هم شکل نمی‌گیرد.» مشروح سخنان او را در پی می‌خوانید:

من یک مقدمه بگویم و آن این است که جالب است مسائل جنگ همیشه خیلی فراتر از مسائل نظامی است؛ ولی اغلب بحث‌هایی هم که انجام می‌شود بیش‌تر انگار قرار است ما یک عملیات نظامی را بررسی کنیم؛ یعنی مهمان‌ها بیش‌تر نظامی هستند، موضوعاتی که طرح می‌شود... به نظرم در مسئله‌ی جنگ ما یک اشتباه کلی داریم و آن این است که اصلا مسئله‌ی تاریخ جنگ را هم سپرده‌ایم به دست نظامی‌ها. یعنی ما یک ستاد کل داریم که مثلا آن را آورده‌ایم گذاشته‌ایم بالاسرِ... کسی که مثلا خودش در آن جنگ دخیل بوده... مثلا بالاسرِ تاریخ‌نگاری هم آمده‌ایم ستادِ کل را گذاشته‌ایم. و من چون چندین بار گفته‌ام من این مسئله را خیلی مهم می‌دانم. وقتی ما این‌گونه با مسئله‌ی جنگ برخورد می‌کنیم خیلی اصلا معنی ندارد... یعنی ببینید من صحبت‌هایی که آقای رفیق‌دوست گفتند، آقای علایی گفتند، قبلا هم شنیده‌ام از عزیزان و... ولی خیلی از مسائل ما نیازمند تحقیق است؛ یعنی نیازمند بازبینی است، نیازمند بررسی است، نیازمند حضور دانشگاه است، نیازمند بحث‌های جدی است. ولی یک عده را آورده‌ایم گذاشته‌ایم بالاسرِ تاریخ جنگ و این‌ها می‌آیند یک‌سری آیین‌نامه و... هم می‌نویسند که من امروز یک مطلب قدیمی را [در این زمینه] منتشر کردم، اشاره‌ای بکنم؛ می‌خواهم ببینم با این چیزها اصلا ما می‌توانیم امید داشته باشیم مسائلی که می‌گوییم یک بررسی درستی راجع به آن‌ها انجام شود؟!... ما یک آیین‌نامه‌ای داریم در کشور... یعنی ستاد کل را آورده‌ایم گذاشته‌ایم بالاسر تاریخ جنگ که مجوز بدهد به کتاب‌های‌مان که حالا داغ منم را هم تازه می‌کند که به کتاب خود من مجوز ندادند. یک سال هم دویدم، فقط گفتم تو را خدا بگویید علتش چیست من بروم درست کنم، هرجایش را می‌گویید من آن نکته را طبق همانی که شما می‌گویید درست می‌کنم، دریغ از این‌که یک خط به من بگویند این‌جای کتابت اشکال دارد. در این آیین‌نامه می‌گوید که چیزهایی که در صدور مجوز تاثیر دارد:

- یکی «عدم تشکیک در ضرورت ادامه‌ی دفاع مقدس در زمان‌های خاص است. مثل ادامه‌ی جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر و...» ببینید ما یکی را گذاشته‌ایم آن بالاسر می‌گوید اگر تشکیک کنی، اصلا نمی‌گوید رد کنی، تشکیک کنی ممکن است مطلبت مجوز نگیرد. جالب است که این‌ها را در شعر و... هم وارد کرده‌اند.

- یک معیار دیگر این است که «عدم ارائه‌ی چهره‌ی خشن از رزمندگان در برخورد با دشمن و گروه‌های معاند و ضد انقلاب» مگر می‌شود در جنگ رفتار خشن موجود نباشد؟! (از هر طرف) ولی این [بند] می‌گوید اگر چهره‌ی خشن نشان دهی ممکن است من به تو مجوز ندهم! فارغ از این‌که این چهره‌ی خشن وجود داشته یا اتفاقی که افتاده...

- بعد می‌گوید: با یک چیزهایی باید مغایرت نداشته باشد این آثاری که تولید می‌شود. «از جمله با بیانات و رهنمودهای حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری.» یعنی چیزی که شما تولید می‌کنید نباید با این‌ها مغایرت داشته باشد.

- بعد می‌گوید که: «با رویکردهای دفاع مقدس در جنگ تحمیلی [مغایرت نداشته باشد]»؛ یعنی شما همه چیز می‌توانی بیاری این تو مثلا از چهره‌ی من خوشت نیاید...

- «انطباق و عدم مغایرت با مضامین قرآن و عترت»

من می‌گویم وقتی ما یک کسی را، یک مجموعه‌ای را گذاشته‌ایم بالا که یک چنین آیین‌نامه‌ای از آن تراوش می‌کند، بعدا شما انتظار دارید که مثلا بیایند دانشگاهی‌ها ورود کنند، اتاق‌های فکر شکل بگیرد و...؟!

... خود من که می‌خواهم اصلا از فضای جنگ بیرون بیایم به خاطر همین است. حالا خوب برای شخص من ممکن است مشکلی نباشد؛ من پی‌دی‌اف کتابم را هم منتشر کردم شاید عایدی‌اش ده برابر حالت معمول چاپی بوده است. اما همه شاید این موقعیت را نداشته باشند. دیگران هم خیلی اعتراض نمی‌کنند! من احساس می‌کنم این آیین‌نامه شاید اگر مثلا در آمریکا یا جای دیگری بود، خود کسانی که در تاریخ جنگ بوده‌اند همه یک طوفانی بپا می‌کردند که آقا این چه آیین‌نامه‌ای است که شما داده‌اید.

از این موضوع بگذریم. همین چند روز پیش من یک مصاحبه‌ای دیدم که رئیس بنیاد حفظ آثار می‌گفت 95 درصد از ناگفته‌های جنگ منتشر شده و در اختیار مردم است. آخر این درصد را از کجا آورده‌ای؟! صد درصد آن کجاست؟! آن پنج درصد چیست؟! یعنی یک چیزهایی که آدم احساس می‌کند کار را ما سپرده‌ایم دست جاهایی که نشانه‌ها به ما می‌گوید که این‌ها این‌کاره نیستند.

259

کد خبر 1966124