شنبه 3 آذر 1403

بخش فرهنگی دچار اغتشاش شده / کارآمدها مهاجرت کرده‌اند، ریاکارها جای آنان را گرفته‌اند / پول‌دارها، مجوز ساخت فیلم مبتذل می‌گیرند

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
بخش فرهنگی دچار اغتشاش شده / کارآمدها مهاجرت کرده‌اند، ریاکارها جای آنان را گرفته‌اند / پول‌دارها، مجوز ساخت فیلم مبتذل می‌گیرند

عباس یاری معتقد است به نظر من معاونت سینمایی وزارت ارشاد و رییس سازمان سینمایی باید یک برنامه زمان‌بندی شده برای سامان‌دهیِ وضع موجود اعلام کنند؛ این که چه اهدافی دارند و تضمین بدهند که هر چند ماه یکبار توضیحی از پیشرفتِ این برنامه‌ها ارائه دهند و آماده شنیدنِ نقطه نظرهای کارشناسان و اصناف سینمایی باشند، این که چند درصد از این برنامه‌ریزی‌ها محقق شده و با چه مشکلاتی روبرو شده‌اند. فعلا...

مهسا بهادری: کانون کارگردانان سینمای ایران با استقبال از شعار دولت جدید که آمده تا تغییرات اساسی در عرصه مدیریت فرهنگی ایجاد کند و با حمایت از تفکر مشاور فرهنگی این دولت که معتقد به دولت فرهنگی است نه فرهنگ دولتی، خواهان تغییرات زیر است:

1. دلجویی از همه اهالی سینما و سینماگرانی که به خاطر تفکر، نظر و اعتراضشان با نگاه امنیتی تحقیر، ممنوع الکاری و زندان روبرو شدند.

2. مدیریت جدید نباید اجازه دهد نهادهای امنیتی و موازی در سینما دخالت کند.

3. مدیریت جدید باید فضای امنی برای فیلمسازان سینمای متفکر فراهم کند.

4. ما خواهان حذف هر گونه نظارتی قبل از ساخت فیلم هستیم و پروانه ساخت باید حذف شود.

5. شفاف کردن همه مسائل فرهنگی و فشارهایی که بر دولت فرهنگی وارد خواهد شد.

6. مدیریت جدید باید با عدالت با همه اهالی سینما برخورد کند و خودی و غیر خودی نباید در ساخت فیلم مد نظر قرار گیرد.

7. همه فیلم هایی که در سه سال گذشته و سالهای قبل تر توقیف شدند باید پروانه نمایش بگیرند

8. اگر مدیریت سینما در سه سال گذشته مجبور شد برای حفظ بقا از سینمای کمدی و سینمای عامه پسند حمایت کند این سینما مسلمأ پاشنه آشیل مدیریت فرهنگی دولت جدید خواهد شد چون برخی از فیلم های کمدی که در سه سال گذشته به نمایش در آمده اند اگر در دولت های قبل به نمایش در می آمدند با تحلیل ها و تفسیرها و مخالفینی روبرو می شدند.

پیرو همین بیاینه و نظر چندین کارشناس دیگر سراغ عباس یاری منتقد سینما رفتیم تا جویای دغدغه اصلی سینما و فرهنگ‌وهنر کشور شویم.

کابینه آقای پزشکیان با وزرای جدید در حال شکل‌گیری است، به نظرتان در بخش فرهنگ و هنر چه برنامه‌هایی باید تبیین شود تا نقاط ضعف و خلاهای موجود کمی بهبود پیدا کنند؟

چه خوب که دغدغه شما و سوالتان را با گرفتاری‌های جامعه و دولتِ در حال تشکیل با اغتشاشی که در بخش فرهنگ وجود دارد، شروع کردید چرا که آشفتگی در این بخش، کلیدی‌ترین مشکل امروز جامعه است زمانی که ما درباره فرهنگ صحبت می‌کنیم، اگر قرار باشد به موفقیتِ تمام عیار دولت تازه اطمینان پیدا کنیم هر وزارتخانه در تمام حیطه‌های اداری، اجتماعی، اقتصادی و حکومتی باید اولین هدفش سروسامان دادن به این بخش باشد. بالاخره کسی که ردای وزارت می‌پوشد، در درجه اول برای موفقیت نیاز به تلفیقی از برنامه، فرهنگ، دانش و چشم‌انداز دارد و به‌طور طبیعی موفقیت او و جامعه، منوط بر این است که وزیر محترم و روابط عمومی‌اش اجازه پرسشگری به مردم و خبرنگاران بدهد و در گام اول درمورد نقاط قوت و ضعف کارش شفافیت داشته باشد. البته که تلاش برای برون رفت از مزاحمت‌های اشخاصی که منتصب به گروه‌ها، باندها و جناح‌های مختلف هستند و به قول معروف خرِ خودشان را می‌برند، کار بسیار دشواری است، به همین خاطر است که طی تمامی این سال‌ها، نیروهای کارآمد و متخصص، بار سفر بسته‌اند و از این کشور رفته‌اند و جای‌شان را به کسانی داده‌اند که مجیزگو، ریاکار و متملق بوده‌اند با تسبیحی در دست و داغ مُهری روی پیشانی!

در حوزه سینما چه باید کرد؟

اینجا کار به مراتب مشکل‌تر است، اغتشاش و سردرگمی بیداد می‌کند؛ آدم‌هایی که معلوم نیست کار اصلی‌شان چیست (البته برای اهل سینما معلوم است!) و پول‌هایی که واقعا مشخص نیست از کجا آورده‌اند! یک دوره‌ای در سینمای پیش از انقلاب، تهیه‌کننده‌هایی مانند علی عباسی، مهدی میثاقیه و عباس شباویز حتی منوچهر صادقپور بعضا درکنار فیلم‌های تجاری و مخاطب پسندشان از کارگردان‌های جوان، نوآور و خلاق هم حمایت می‌کردند و تلاش داشتند در کارنامه تولیداتشان، آثار فاخر هم داشته باشند، البته به نسبت دغدغه‌های فرهنگیشان، بعضی از آن‌ها حتی کفه فیلم‌های فاخر و ماندگارشان بر فیلم‌های صرفا تجاری و کافه‌ای می‌چربید؛ هرچند که همان فیلم‌های تجاری هم از بسیاری آثار تجاریِ امروز چند سروگردن بالاتر و بهتر بود اما بازهم در قبال ساخت این فیلم‌ها در جهت اعتلای سینمای ایران فیلم خوب هم می‌ساختند. امروز که داریم با هم حرف می‌زنیم کسانی به عنوان تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار در سینمای ایران حضور پیدا کرده‌اند که با این پول‌های بی‌حساب و کتاب، هزینه تولید و دستمزدها را چنان بالا برده‌اند که تهیه‌کننده‌های دلسوز میدان را خالی کرده‌اند و توان رقابت با این حضرات را ندارند ضمن این که سینمای ایران چنان از برنامه‌ریزی‌های فرهنگی تهی شده که هر کسی که پول و سرمایه‌ای دارد، مثل آب خوردن وارد سینما می‌شود و با ساختن فیلم‌های مبتذل و وصل شدن به حلقه قدرت برای آن پروانه می‌گیرد و چپ و راست در ماهواره‌ها تبلیغ پخش می‌کند و با همدستی سینماداران، یکه تازی می‌کند. فکر می‌کنم این تهیه کننده‌ها فیلم‌هایی را که خودشان هم ساخته‌اند تماشا نمی‌کنند و فقط به دنبال درآمد آن فیلم هستند یعنی به سینما به عنوان یک منبع درآمدزایی و دکان نگاه می‌کنند.

برای برون رفت از این وضعیت راه حلی به نظرتان می‌رسد؟

به نظر من معاونت سینمایی وزارت ارشاد و رییس سازمان سینمایی باید یک برنامه زمان‌بندی شده برای سامان‌دهیِ وضع موجود اعلام کنند؛ این که چه اهدافی دارند و تضمین بدهند که هر چند ماه یکبار توضیحی از پیشرفتِ این برنامه‌ها ارائه دهند و آماده شنیدنِ نقطه نظرهای کارشناسان و اصناف سینمایی باشند، این که چند درصد از این برنامه‌ریزی‌ها محقق شده و با چه مشکلاتی روبرو شده‌اند. فعلا با یک گیجی در برنامه‌ها مواجه هستیم. به طور مثال یک زمان فیلمی را توقیف می‌کنند به این خاطر که تبلیغات خود را در ماهواره انجام داده و یک زمان خودشان آمار فروش فیلم‌هایی که بیش از هزار بار در ماهواره تبلیغ شده است را در بوق و کرنا می‌کنند و به آن افتخار می‌کنند، اگه یک اقدامی خوب است چرا همه نمی‌توانند از آن استفاده کنند؟ اصلا مادامی که این میزان شبکه در تلویزیونِ کشور وجود دارد چرا ما باید آگهی‌ها را از ماهواره تماشا کنیم؟ یا مثلا در تلویزیون سریالی می‌سازند بعد تبلیغ آن را در بیلبوردهای شهری انجام می‌دهند این به معنای واقعی یک فاجعه است و نشان می‌دهد آن رسانه واقعا محبوبیت و مرجعیت خود را از دست داده، همه این موارد یک تنافض است که از همان گیجی نشات گرفته است و نشان می‌دهد ما نه تنها تلاشی برای بهبود وضعیت فرهنگی انجام نداده‌ایم، بلکه آن را تخریب هم کرده‌ایم.

شما به وجود یک گیجی در برنامه‌های فرهنگی اشاره کردید. این سردرگمی ناشی از نبود برنامه است یا ناشی از ناتوانی در عمل به یک برنامه مدون؟

هر دو مورد است! البته متولیان محترم فرهنگی برنامه دارند اما این برنامه آگاهانه یا ناآگاهانه، هدفش متوقف کردن فعالیت‌های فرهنگی، انتشاراتی، مطبوعاتی (بیشتر در بخش خصوصی) است. به هرحال برای نابودی این فعالیت، نیاز به یک برنامه است که اکنون هم در حال اجرا است. حافظ در غزلی می‌گوید: «واعضان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند» وضعیت مدیران هنری ما هم این‌گونه است. در جلسات با هیجان یک چیزی می‌گویند و زمانی که به موقعیت می‌رسند دقیقا برعکس آن را اجرا می‌کنند.

245245

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1932022