چهارشنبه 7 آذر 1403

«برتری»، فرصت نمایش جانی دپ در قامت یک نابغه

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
«برتری»، فرصت نمایش جانی دپ در قامت یک نابغه

ساخته والی فیستر، روایتی از یک نابغه است که جان دپ در نقش آن ظاهر شده و در دل خود داستانی را روایت می‌کند که می‌توانست به یک شاهکار تبدیل شود؛ اما در نهایت با اثری مواجه هستیم که جنبه‌هایی برای دیدن دارد، ولی با وضعیت مطلوب فاصله چشمگیری دارد.

فیلم سینمایی «برتری» ساخته والی فیستر، روایتی از یک نابغه است که جان دپ در نقش آن ظاهر شده و در دل خود داستانی را روایت می‌کند که می‌توانست به یک شاهکار تبدیل شود؛ اما در نهایت با اثری مواجه هستیم که جنبه‌هایی برای دیدن دارد، ولی با وضعیت مطلوب فاصله چشمگیری دارد.

به گزارش «تابناک»؛ اگر بخواهیم منصف باشیم، باید اقرار کنیم «برتری / Transcendence» ایده‌های بزرگ خاص خودش را دارد؛ استعاره‌هایی علمی تخیلی که از زمان مطرح شدن ایده کامپیوترهای دارای احساس ذهن بینندگان را دهه‌ها مشغول خود کرده‌اند اما برای ساخت یک فیلم به چیزی بیش از ایده‌های بزرگ نیاز است و عدم انسجام سینمایی در این فیلم پر پیچ و خم و ناامید کننده مشهود است.

در ژانر علمی تخیلی بیش از هر ژانر دیگری شاهد هل دادن مخاطب به سمت پذیرش ارادی فرض‌های فیلم و چشم پوشی از خطاهای آن هستیم؛ اما برتری با وجود سوراخ‌های متعدد در فیلم نامه، موفق به انجام این مهم نشده و کل فیلم و ایده‌های آن تحت الشعاع این مشکلات قرار می‌گیرند.

جانی دپ نقش ویل کستر، نابغه کامپیوتری را بازی می کند که در آستانه ایجاد پیشرفتی بزرگ در زمینه هوش مصنوعی است. این مساله او را تبدیل به هدف گروهی تروریستی می‌کند که اعتقاد دارند پیشرفت کامپیوترها زوال بشر را به همراه خواهد داشت. آن‌ها به جان ویل سوء قصد کرده و او را به شدت مجروح می‌کنند.

ویل که تنها پنج هفته برای زنده ماندن فرصت دارد، شروع به بارگذاری و انتقال ضمیر و ذهن خود به پیشرفته ترین کامپیوتر موجود در جهان می‌کند؛ فرآیندی که توسط همسر او، ایولن (ربکا هال) و همکارش، مکس واترز (پال بتنی)، پس از مرگ او هم ادامه پیدا می‌کند، ولی این ویل «برتر» موجودی سرد و خطرناک است که جز جمع آوری دانش و قدرت هدف دیگری ندارد.

مکس بلافاصله متوجه این موضوع می‌شود و به اطرافیان خود از جمله همکار دانشمند خود در زمینه کامپیوتر، جوزف تگر (مرگن فریمن) و مامور فدرالی به نام بیوکنن (سیلیین مرفی) هشدار می دهد؛ اما زمان زیادی می‌برد تا ایولن بفهمد ویل درون ماشین دیگر آن مردی نیست که او عاشقش بود.

این اولین فیلم والی فیستر در مقام کارگردان است. او فیلمبرداری زبردست است که از زمان فیلم «یادآوری / Memento» تاکنون در تمام فیلم‌های کریستوفر نولان پشت دوربین بوده است. برتری که با استفاده از فیلم (نگاتیو) فیلمبرداری شده ظاهر زیبا و جلوه های ویژه‌ای قابل ستایش دارد، ولی متاسفانه این موضوع در مورد خط روایی و شخصیت پردازی فیلم صدق نمی‌کند.

قسمت‌های زیادی از فیلم از جمله قسمت مربوط به ویروس کامپیوتری با عقل جور درنمی آیند. ارتباط قوی بین جانی دپ و ربکا هال شکل نگرفته و داستان عاشقانه شخصیت‌های آنها که نقشی حیاتی در جان بخشیدن به خط روایی داشته، واقعی از آب در نیامده و شاهد تراژدی عاشقانه‌ای هستیم که رمق لازم را ندارد.

فیلم یک اشکال ساختاری بزرگ هم دارد و فیلم‌نامه که دستپخت جک پاگلن است، بیشتر داستان را در قالب فلش بک بازگو می‌کند؛ بنابراین، در ابتدای فیلم شاهد دنیایی هستیم که اینترنت در آن وجود ندارد و نبود آن موجب از بین رفتن سیستم برق رسانی شده است و در نتیجه شخصیت‌های اصلی هم دیگر وجود ندارند.

دلیل روشنی برای استفاده از چنین خط زمانی در بازگو کردن داستان وجود ندارد و استفاده از آن تمام تنش و تعلیق داستان را از بین برده است، زیرا تمام مدتی که قدرت ویل کامپیوتری در حال افزایش است، ما به خوبی می دانیم که انتهای داستان چه اتفاقی قرار است بیفتد. این موضوع امکان درگیر شدن مخاطب با داستان فیلم را از او گرفته است.

حضور فیستر در رده های بالای صنعت فیلم سازی، امکان به کارگیری بازیگران تراز اول را به او داده است؛ هرچند کریستین بیل که در ابتدا قرار بود نقش ویل را بازی کند در نهایت به دلیل مشکلات زمانی کنار کشید. دپ در فیلم کم سروصدا ظاهر شده که بعد از نقش های اغراق شده اخیرش شاید این تغییر به مذاق عده ای خوش بیاید. ربکا هال سردرگم به نظر می‌رسد و تلاش می‌کند به نقشی کلیدی و در عین حال پرداخت نشده رنگ و بویی درست ببخشد. از پال بتنی، سیلیین مرفی و مرگن فریمن که دو تای آخر در سه گانه شوالیه تاریکی با فیستر هم کاری داشتند، استفاده زیادی نشده و زمان حضورشان در مقابل دوربین کار خاصی انجام نمی دهند.

علاقه مندان به موضوع احساس در ماشین ممکن است چیزهای جذابی در «برتری» پیدا کنند؛ اما همان جنبه های جالب فیلم هم اکثرا تکراری هستند و از فیلم های دیگر قرض گرفته شده اند. بخش هایی از فیلم را می توان به یکی از قسمت های سریال اصلی «پیشتازان فضا / Star Trek» با نام «جایی که هیچ کس تاکنون نرفته است / Where No Man Has Gone Before» شبیه دانست. نمونه دیگر را می توان فیلم «او / Her» از اسپایک جونز دانست که سوالاتی مشابه را با فصاحت و تاثیرگذاری بیشتر مطرح می‌کند. «برتری» صرفا سر و صدای بیشتری درمی‌آورد، ولی حرف‌های کمتری برای گفتن دارد.

«برتری»، فرصت نمایش جانی دپ در قامت یک نابغه 2
«برتری»، فرصت نمایش جانی دپ در قامت یک نابغه 3
«برتری»، فرصت نمایش جانی دپ در قامت یک نابغه 4