برج میلاد، میزبان احتمالی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر
در دوره پیشین جشنواره ملی فجر نیز اتفاق معنادار مشابهی رخ داد و پس از تفکیک هنرمندان از خبرنگاران که اساسا مفهوم کاخ جشنواره را زیر سؤال برد، هنرمندان به باغ کتاب هدایت شدند و عملا ظرفیت تبلیغاتی هنرمندان در خدمت تبلیغ باغ کتاب قرار گرفت... برخی به دنبال ترساندن مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد از هزینه مالی چنین تصمیمی هستند؛ اما آیا واقعا بیآبرویی و وضعیت فشل برگزاری دوره قبل این رویداد،...
با وجود آنکه برخی درصدد بودند یک سینمای در دست ساخت را که هنوز به بهرهبرداری نرسیده به عنوان گزینه مطلوب برای میزبانی جشنواره ملی فیلم فجر به تصمیمگیران در سازمان سینمایی بقبولانند، حسین انتظامی زیر بار چنین اقدام مشکوکی نرفته و احتمالا بار دیگر برج میلاد کاخ جشنواره خواهد شد؛ اتفاقی که برای یک دهه رخ داد بود و در ارتقای جایگاه و توجه عمومی به این رویداد مؤثر بود.
به گزارش «تابناک»؛ جشنواره سی و هفتم به واسطه آنکه بیستم بهمن ماه، مصادف با ایام فاطمیه شده، چند روز زودتر آغاز میشود و احتمالا هجدهم بهمن ماه مصادف با اختتامیه این دوره از جشنواره خواهد بود. در همین چهارچوب، بعید به نظر میرسد شمار فیلمهای حاضر در این دوره از جشنواره نیز افزایشی داشته باشد و احتمالا کمیت جشنواره در حد دوره گذشته خواهد بود. البته باید دید سرپرست تازه سازمان سینمایی همان مشی رئیس پیشین این سازمان را دارد یا در پی افزایش شور و حضور پررنگ فیلمسازان در ایران رویداد خواهد بود و بنابراین باید کمی تا جشنواره صبر کرد؟!
در این شرایط، چالش اصلی، برگزاری جشنواره در سینماملت است. در دوره پیشین، آثار این اشتباه نمایان شد و بسیاری از اهالی رسانه به این انتخاب اعتراض کردند و کمپین بزرگی در این زمینه به راه افتاد؛ اما مسئولان برگزاری جشنواره گفتند با توجه به آنکه این اعتراض در فاصله اندکی تا زمان برگزاری رخ داده، امکان جابجایی نیست. میزبانی سینماملت در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر یک اتفاق تلخ بود و تصور میشد مسئولان سینمایی به اشتباه خود در تعیین سینماملت پی بردهاند اما کوتاه نیامدند.
برج میلاد که به عنوان کاخ جشنواره نیز شناخته شده بود، صرفا محلی برای تماشای فیلمها نبود، بلکه یک فرصت برای رویارویی سینماگران با اهالی رسانه و یک تعامل سازنده بود. این فرصت در دوره پیشین از اهالی فرهنگ گرفته شد و سینماگران به باغ کتاب تبعید شدند و اهالی رسانه نیز فیلمهایی می دیدند که بسیاری از آنها را در اکرانهای خصوصی قبل از جشنواره دیده بودند. در واقع رسانهها که آمده بودند تا حضور سینماگران و مواضع آنها را پوشش دهند، صرفا سینماگران را در کنفرانس مطبوعاتی و زمان اکران فیلمهایشان میدیدند.
به این شرایط نامطلوب، باید زیرساختهای ضعیف سینماملت نظیر اینترنت و شبکه ارتباطی را نیز اضافه کرد که باعث شده بود بخش نه چندان مناسب و کوچکی با چند پارتیشن به رسانهها اختصاص یابد. همچنین با توجه به کثرت رسانههای آنلاین و مکتوب که عمدتا جزو رسانههای کممخاطب و غیرتأثیرگذار محسوب میشدند و عدم برخورداری از توان مقاومت مسئولان جشنواره برای عدم پذیرش این رسانهها، لشکر عظیمی از رسانهها را شاهد بودیم که صرفا در جشنواره فجر ظهور پیدا میکنند. سینماملت در دوره پیشین نشان داد، توان سرویسدهی مناسب به این گروه عظیم را ندارد و با توجه به حذف سینماگران از کاخ جشنواره، خوراک خبری نیز برای این تعداد رسانه وجود ندارد.
چالش دیگر حضور سینماگران جوان در جشنواره ملی فجر است. با وجود آنکه نبض سینمای ایران در یک دهه اخیر در اختیار فیلمسازان جوان بوده که نخستین تجربه فیلمسازیشان تماشاگران و منتقدین را به تحسین واداشته در دوره سی و ششم شاهد حضور حداقلی این فیلمسازان بودیم و اگر همین مدیریت بر جشنواره فیلم فجر حاکم باشد، نباید از حضور کمرنگ فیلمسازان فیلماولی در جشنواره سی و هفتم نیز تعجب کرد. یکی از دلایلی که جشنواره فیلم فجر در دوره پیشین به خمودی گراییده بود، نادیده گرفتن فیلمهای شماری از فیلمسازان جوان و جسور بود.
با فشار افکارعمومی، بخش نگاه نو برای فیلمسازان فیلم اولی احیا شد و تنها مسأله اساسی کاخ جشنواره است. بر اساس شنیدههای «تابناک»، برخی درصدد بودند تا یک سالن سینما را که هنوز مراحل ساختش به پایان نرسیده و کلیک نخورده، با جشنواره فیلم فجر افتتاح کنند. این گروه پیشنهادهای اغواکنندهای نظیر میزبانی رایگان و حتی اسپانسری یک بانک برای جشنواره فجر را ارائه کرده بودند تا بدین ترتیب بتوانند سالنهای سینمای خود را در جریان جشنواره فیلم فجر مجانی برای عموم مردم تبلیغ کنند.
در دوره پیشین جشنواره ملی فجر نیز اتفاق معنادار مشابهی افتاد و پس از تفکیک هنرمندان از خبرنگاران که اساسا مفهوم کاخ جشنواره را زیر سؤال برده بود هنرمندان به باغ کتاب هدایت شدند و عملا ظرفیت تبلیغاتی هنرمندان در خدمت تبلیغ باغ کتاب قرار گرفت. اگر این اتفاق در این دوره تکرار میشد، باید در تدبیر مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد و یا برخی مسائل دیگر شک میکردیم.
شنیدههای «تابناک»، حکایت از آن دارد که سرپرست سازمان سینمایی به تکرار چنین سناریویی مخالف کرده و به درستی به این مسأله توجه داشته که اختصاص میزبانی به سینمایی که هنوز افتتاح نشده و وضعیت فنی آن مشخص نیست، چه ریسک بزرگ و خطری است که اکنون از بیخ گوش مهمترین رویداد فرهنگی ایران گذشته است. در همین چارچوب احتمالا خواسته افکارعمومی که سال گذشته در قالب کمپین صدها خبرنگار مطرح شد، تحقق خواهد یافت و جشنواره به برج میلاد بازمیگردد. البته برخی به دنبال ترساندن مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد از هزینه مالی چنین تصمیمی هستند؛ اما آیا واقعا بیآبرویی و وضعیت فشل برگزاری دوره قبل این رویداد، به صرفهجویی میارزید؟