بریکس چالشی برای هژمونی اقتصادی غرب
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، اندیشکده کارنگی در گزارشی به تلاش گروه بریکس در مسیر به چالش کشیدن سلطه جهانی آمریکا و دلار پرداخته و آورده است که افزوده شدن عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی، ایران و اتیوپی به بلوک اقتصادی بریکس، روند رو به رشد قطبیشدن منطقهای و بین المللی را تقویت کرده است. ضمن آنکه این تحول تردیدهایی را در مورد آینده نفوذ بین المللی ایالات متحده، به ویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا موجب شده است.
طبق گزارش فوق، این بلوک ابتدا در سال 2006 به عنوان یک سازمان چهارجانبه تشکیل شد و نشست افتتاحیه خود را در سال 2009 در شهر یکاترینبورگ روسیه برگزار کرد؛ یک سال بعد آفریقای جنوبی نیز به عضویت این گروه در آمد. طبق ارزیابیهای صندوق بین المللی پول (IMF) و سازمان تجارت جهانی، به دنبال افزایش اعضای بریکس از آغاز سال 2024، کشورهای عضو در کل 28.7 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان و نزدیک به 20 درصد تجارت بین المللی را به خود اختصاص میدهند و کل منابع مالی آنها به بیش از 25 تریلیون دلار بالغ میشود. این بلوک بیش از 44.5 درصد از جمعیت جهان یعنی معادل 3.5 میلیارد نفر را در خود دارد و قلمرویی بیش از 24.5 درصد از خشکیهای زمین را شامل میشود که همین امر گستره ژئوپلیتیکی فوق العاده وسیعی را به آن میدهد.
«محسن حسن» تحلیلگر این اتاق فکر آمریکایی اعتقاد دارد: محتمل است که این بلوک، با اعضای کنونی و پرشمار احتمالی خود در آینده، در نهایت با کشورهای بزرگ صنعتی گروه هفت (G7) رقابت کند و در روند دلارزدایی در بازارهای بین المللی تاثیر داشته باشد. این گذار اقتصادی به موازات تغییرات سیاسی، استراتژیک و امنیتی رخ خواهد داد که از سوی خط مشیهای کنونی روسیه و چین به عنوان قدرتهای پیشروی بریکس، هدایت میشود. از جمله قابل توجهترین سیاستها، تلاش برای جایگزینی دلار با ارزهای محلی کشورهای عضو در تمامی مبادلات اقتصادی و تجاری، به همراه برنامهریزی برای ترویج ارز واحد و ایجاد نهادهای مالی جایگزین صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است.
کارنگی تاکید دارد: بریکس همچنین ممکن است از اهرم قدرتهای نفتی خود یعنی روسیه، عربستان سعودی، امارات و ایران نیز برای پیشبرد اهداف سیاسی و استراتژیک بلوک بهرهبرداری کند. این اقدام شامل تعیین مقررات حاکم بر بازارهای بینالمللی انرژی با هدف کاهش تأثیر تحریمهای غرب و اعمال نفوذ بر تصمیمهای سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی میشود. در پایان، این اقدامات میتواند اهداف آمریکا و اروپا را در امور منطقهای و جهانی به حاشیه براند یا حتی آنها را تضعیف کند.
کارشناس مصری اندیشکده آمریکایی مدعی است که چند چالش ساختاری برای بریکس وجود دارد که ممکن است مانع ثمردهی تلاش آن در زمینه نابودی نفوذ بینالمللی آمریکا در حوزههای اقتصادی، استراتژیک و امنیتی در سالها یا دهههای آینده شود. مهمترین مسائل درگیریهای داخلی، به ویژه در میان اعضای جدید بلوک بر سر منافع و ایدئولوژی است. برای نمونه مصر و اتیوپی در چند موضوع در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. ضمن آنکه اختلافاتی میان ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در امور منطقهای و تواناییهای هستهای تهران وجود دارد. علاوه بر این درگیریهایی بین هند و چین بر سر آب و غذا در کنار تنش در مرز 3400 کیلومتری آنها و تضادهای ایدئولوژیک بین سیستمهای سیاسیشان مطرح است.
تحلیلگر این اندیشکده افزود: با اینحال، همچنان دلار آمریکا بر معاملات تجاری جهان غلبه دارد و حتی در میان خود اعضای بریکس، دلار هنوز برای قیمت گذاری کالاهای اساسی و تسویه معاملات تجاری استفاده میشود. از طرف دیگر ارزهای محلی کشورهای عضو بریکس زیرساختهای مالی مناسبی ندارند و استفاده از آنها هزینه مبادلات تجاری فرامرزی را بالا میبرد که موجب تضعیف ارزش بازاری آنها میشود.
این گزارش با این ادعا که بریکس با وجود افزایش اعضا تا به حال تاثیر اقتصادی قابل توجهی بر ایالات متحده نداشته است، اعتراف کرد: موضع ناهماهنگ ایالات متحده در قبال بحرانهای جاری منطقهای و بین المللی، به ویژه در اوکراین و غزه، برخلاف حضور قاطعانه چین و روسیه، میتواند مسیر بریکس را برای رسیدن به اهدافش هموار کند.
گزارش کارنگی در پایان تاکید دارد: در واقعیت، رویدادهای اخیر ماهیت منفعت طلبانه سیاستهای آمریکا در امور بین المللی و بشردوستانه را برجسته کرده است. واشنگتن در بهره گیری از سیستمهای مالی در راستای منافع ژئوپلیتیکی خود تردید ندارد، اقدامات تنبیهی و گزینشی ایالات متحده علیه روسیه، تحریم بانکهای روسی از سوئیفت و بلوکهکردن ذخایر طلا و ارز خارجی مسکو همین امر را نشان داده است. بحرانهای مکرر برای دلار در کنار رویه و برنامههای نامطلوب صندوق بینالمللی پول (IMF)، که همزمان اقتصادهای بدهکار را سرکوب و سیطره موسسات طلبکار ایالات متحده را تقویت میکند، موجب شده اند که ایالات متحده با خطر از دست رفتن نفوذ در میان قدرتهای اقتصادی نوظهور مواجه باشد. به همین دلیل موفقیت بلوکهای ترکیبی همچون بریکس در نهایت یک ضرورت اقتصادی به شمار میرود.