بزرگترین حسرت نویسنده «کوچه نقاشها»/ کاظمی جنگ را همانطور که بود روایت کرد
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، ابوالفضل کاظمی از رزمندگان و فرماندهان هشت سال جنگ تحمیلی بود که شاید بسیاری از مخاطبان این مطلب به واسطه کتاب «کوچه نقاشها» با او آشنا بوده باشند. کتابی که به قلم راحله صبوری بخشی از جنگ را روایت کرد که حاج ابوالفضل تجربه کرده بود. این مرد مجاهد شب گذشته بعد از گذراندن دورهای بیماری ناشی از جراحات جنگی دار فانی را وداع گفت و همنشین یاران شهیدش شد. آنچه خواهید خواند گفتوگویی کوتاه است با نویسنده کوچه نقاشها.
حسرتی که باقی ماند
خانم صبوری از آن ایام میگوید: خبر فوت آقای سید ابوالفضل کاظمی را شنیدم و بسیار ناراحت شدم. سال 84 و 85 برای جمعآوری خاطراتشان با ایشان مصاحبه کردم و بعد از آن توفیق داشتم فقط دو بار دیگر آقای کاظمی را ببینم. قرار بود مصاحبه تکمیلی برای کتاب کوچه نقاشها داشته باشیم که متأسفانه دیگر فرصت نشد.
وی ادامه داد: قرار بود وقایع بعد از جنگ آقای سید ابوالفضل را هم جمعآوری کنم و با خبر فوتش افسوس خوردم و متأسف شدم به رغم مشغله زیاد سعی نکردم فرصت این دیدار را زودتر فراهم کنم. فوت آقای کاظمی برای من و همه کسانی که او را میشناختند، مخصوصاً برای همرزمانش که یادگاران دوران دفاع مقدس هستند دردناک است.
مهمترین ویژگی ابوالفضل کاظمی جسارت و حقگویی بود
صبوری میگوید: اگر بخواهم آقای سید ابوالفضل کاظمی را توصیف کنم باید بگویم او بسیار شجاع بود و مردی برآمده از دل مردم بود. مهمترین ویژگی او جسارت و حقگویی بود. او بسیار نسبت به نیازمندان حساس بود و خصوصیت دست گیری از مردم و نیازمندان را از پدر و مادرش به ارث برده بود.
وی افزود: یادم هست هر بار تلفن میزدم برای قرار مصاحبه، او در حال باز کردن گرهی از زندگی یک نیازمند بود. بارها برایم تعریف کرد از سرکشی به کمپ معتادان و گرمخانهها. اگر میدید همرزم جانبازش گرهای در زندگی و مشکلی دارد دیگر ارام نداشت تا گره از مشکل او باز کند.
نویسنده کتاب کوچه نقاشها بیان داشت: حاج ابوالفضل بسیار متواضع بود. بار اول که او را دیدم فکر کردم از ان لوتی مسلکهای خشن است و شاید به من به عنوان یک زن اجازه مصاحبه ندهد اما او متواضعانه و بزرگوارانه درخواست مصاحبه من را پذیرفت و با جدیت و مصمم و منظم در جلسات مصاحبه حاضر می شد و پیگیر کار کتاب بود.
حاج ابوالفضل در همه حال رسم جوانمردی را به جا میآورد
وی ادامه داد: موقع نگارش کتاب کوچه نقاشها من یک نویسنده تازه کار بودم و هنوز به مدیریت در مصاحبه و موضوع و فضای جبهه و جنگ تسلط کافی نداشتم. اما ایشان هیچ گاه این موضوعات را به روی من نیاورد و کار مصاحبه را کاملا جدی میگرفت و با انجام آن اهمیت میداد. ما بیش از 50 ساعت گفتوگوی حضوری و مصاحبه داشتیم و ایشان همیشه و در همه حال رسم جوانمردی را به جا میآورد و در چارچوب ادب و احترام و بزرگی با من رفتار میکرد.
صبوری میافزاید: ابوالفضل کاظمی از گفتن حقیقت ابایی نداشت و همه خاطراتش را بدون سانسور و خالصانه بازگو کرد. جسارت او در گفتار نشان میداد وقتی وارد فضای گفتوگو و بازروایی خاطراتش شده سنگها را با خود وا کنده بود که همه چیز را همانطور که بوده، بدون هیچ ترسی روایت کند. سخنی بود که از دل برامده بود و چنین هم بر دل همگان نشست.
وی در پایان بیان داشت: مصاحبه با ایشان و نگارش خاطرات او افتخار و سعادت بزرگی برایم بود و سطر سطر خاطراتش درس ازادگی و انسانیت بود. گفتنی از ایشان زیاد است. افسوس که زمان زود میگذرد و انسان گاهی از ارزش لحظهها غافل است. امیدوارم روح فرمانده بزرگ و دلاور جنگ اقای سید ابوالفضل کاظمی قرین نور و رحمت خداوند و شفیع بنده باشد.
پایان پیام /