شنبه 3 آذر 1403

بزرگترین دغدغه جمشید مشایخی در روزهای پایانی عمرش

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
بزرگترین دغدغه جمشید مشایخی در روزهای پایانی عمرش

غروب سیزدهمین روز فروردین سال 1398 هنوز مردم در کار سیزده به در و در حال و هوای نوروز بودند که خبر رسید جمشید مشایخی از دنیا رفت.

جمشید مشایخی روی تخت بیمارستان هم به فکر بیکاری همکارانش بود و متاسف بود که گاهی حتی برای انتقادی سازنده مجال نداریم.

غروب سیزدهمین روز فروردین سال 1398 هنوز مردم در کار سیزده به در و در حال و هوای نوروز بودند که خبر رسید جمشید مشایخی از دنیا رفت.

جایگاه هنری و تاثیرگذاری او در فرهنگ و هنر کشور بی‌نیاز از یادآوری ماست ولی آنچه در این نوشتار به آن توجه داریم، دغدغه این هنرمند برای همکارانش است.

مشایخی در سال‌های پایانی عمر خود چندین باری در بیمارستان بستری شده بود. او تابستان سال 97، چند ماه پیش از سفر ابدی‌اش مدتی در بیمارستان تحت درمان بود و در آن مقطع هنرمندان زیادی به دیدارش رفتند.

او بدون هیچ‌گونه مقاومتی در برابر دوربین تلفن همراه ما حاضر شد و درخواست‌هایی را برای بهبود وضعیت زندگی عموم مردم بیان کرد.

مشایخی در آن روز گرم تابستانی در اندیشه آینده کاری همکاران خود بود؛ همکاران جوان و البته پیشکسوتش.

او نگران بیکاری آنان بود و هیچ خبر نداشت چند سال دیگر عفریت کرونا و بعد هم شرایط اجتماعی و اقتصادی چگونه کوله‌بار مشکلات همکارانش را سنگین‌تر می‌کند.

حالا که نزدیک 5 سال از آن دیدار می‌گذرد، هیچ هم بد نیست تا دغدغه آقای بازیگر را یک بار دیگر یادآوری کنیم:

«تعداد زیادی از هنرمندان ما که واقعا در عرصه هنر وجودشان شناخته شده است، بیکارند. دلیل آن هم این است که همه‌جا باندبازی شده است. متاسفانه شرایطی هم ایجاد شده که انتقادی که سازنده باشد هم نمی‌توانیم داشته باشیم. بگذارید از من دلخور شوند، من هنر را رها می‌کنم و می‌روم اما واقعا خیلی از بچه‌ها الان بیکار هستند. زیبایی ظاهری نمی‌تواند تنها دلیل موفقیت باشد و الان زمانی است که باید جوانانی که کاربلد هستند، دور هم جمع شوند و با هم همکاری کنند تا بتوانند این ممکلت و هنرش را به جهانیان نشان دهند. فقط باید حواس‌مان باشد که مشکلات را به گردن جوانان یا پیشکسوتان نیندازیم زیرا که همه ممکن است دچار خطا و اشتباه شوند. من وظیفه دارم این حرف‌ها را بزنم تا شاید کسانی پیدا شوند که این حرف‌ها را بشنوند و ترتیب اثر دهند.»

مشایخی ششم آذرماه 1313 در تهران متولد شد. او دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود و فعالیت هنری خود را پیش از انقلاب اسلامی، در سال 1336 با بازی در نمایش «وظیفه پزشک» آغاز کرد، با فیلم کوتاه «جلد مار» در سال 42 مقابل دوربین رفت و دو سال بعد با فیلم «خشت و آینه» وارد سینما شد.

این بازیگر پیشکسوت در بیش از 90 فیلم سینمایی و 50 سریال بازی کرد.

مشایخی در دوران فعالیت هنری خود دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در جشنواره فیلم فجر به ترتیب برای فیلم‌های «کمال‌الملک» و «گل‌های داودی» دریافت کرد.

او همچنین جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای ایفای نقش در فیلم «بانوی من» در هفتمین دوره جشن خانه سینما گرفت و نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین دوره جشن خانه سینما شد و جایزه بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «پدربزرگ» از جشنواره بین‌المللی پیونگ یانگ به دست آورد.

این هنرمند ایفاگر نقش‌های متفاوت و ماندگاری در ژانرهای و سبک‌های مختلفی در سینما و تلویزیون بوده و با کارگردانان برجسته‌ای در طول تاریخ سینما همکاری کرده است. از جمله آثاری که او در آنها ایفای نقش کرده است، می‌توان به بازی در فیلم‌های «گاو»، «قیصر»، «شازده احتجاب»، «سوته‌دلان»، «خانه عنکبوت»، «کمال‌الملک»، «گل‌های داودی»، «آوار»، «پدربزرگ»، «طلسم»، «سرب»، «روز واقعه»، «خانه روی آب»، «یک بوس کوچولو»، «جرم» و «سیزده 59» و مجموعه‌های «هزاردستان»، «داستان‌های مولوی»، «سلطان صاحبقران»، «امام علی (ع)»، «پهلوانان نمی‌میرند» و «ستایش» اشاره کرد.

منبع: ایسنا هم اکنون دیگران می خوانند 12 فروردین 1402 - 22:58

بیشتر بخوانید

بزرگترین دغدغه جمشید مشایخی در روزهای پایانی عمرش 2