بسکتبال با مشحون شکوفا شد / داوری امروز از طباطبایی دیروز بهتر است
تهران - ایرنا - بسکتبال از رشتههای خبرساز سال گذشته بود؛ موضوع انتخابات از یک سو، پنجره جامجهانی و حاشیههای دیگری که در این مجموعه به وجود آمد موجب شد تا این فدراسیون بیش از پیش در کانون توجه رسانهها قرار گیرد. این موارد با حضور 2 نفر از کارشناسان این رشته در میزگردی در ایرنا مورد بررسی قرار گرفت
به گزارش ایرنا، بسکتبال در سالی که گذشت آبستن حوادث و اتفاقات بسیار بود. بحث انتخابات و تاخیر در برگزاری آن، حضور تیم ملی در پنجرههای جام جهانی، تایید صلاحیت نشدن یکی از کاندیداها، حاشیهسازی ملیپوشان در فرودگاه و تبعاتی که این اتفاق شوم به همراه داشت از جمله مواردی است که موجب شد این رشته دانشگاهی در سال 1400 در کانون توجه قرار گیرد؛ هر چند به زعم بسیاری از کارشناسان اتفاقات و حاشیههایی که برای این ورزش به وجود آمد با ماهیت و شاکله آن ارتباطی نداشته و بیشتر شبیه تسویه حساب شخصی بوده است.
برای بررسی ابعاد مختلف فدراسیون بسکتبال و اتفاقاتی که در سال گذشته در این مجموعه روی داد با دعوت از 2 چهره خوشنام این ورزش به گفتوگو نشستیم تا زوایای مسایل مختلف این رشته مهیج مورد بررسی قرار گیرد. «محسن شاهعلی» سرمربی سابق تیم ملی جوانان ایران و از پیشکسوتان این رشته و «محمدرضا اسلامی» سرمربی تیم بسکتبال مس کرمان و از مربیان بازیکنساز، در میزگرد بررسی مشکلات بسکتبال در خبرگزاری ایرنا حضور یافتند.
به مشحون انتقاد داشتم اما بسکتبال در دوران او شکوفا شد
«محسن شاهعلی» حضور محمود مشحون در بسکتبال را یک فرصت میداند. او میگوید: وقتی مشحون به بسکتبال آمد با توجه به سابقه مدیریتی و قهرمان ملی، تجربیات ارزشمندی داشت که به بسکتبال اعتبار میداد. برخی اعتقاد دارند این ماجرا به دلیل مسایل مالی و حمایت حامیان مالی، بود اما در کنار همه اینها نمیتوان قدرت مدیریتی و تواناییهای او را نادیده گرفت. البته به برخی از فعالیتهای آن زمان انتقادهایی دارم اما باید قبول کرد بسکتبال در دوره محمود مشحون به شکوفایی رسید. اتفاق خوب دیگری که در آن زمان روی داد به حضور بازیکنان مستعد، خلاق و توانمند باز میگردد که همدیگر را کامل میکردند. تیم بسکتبال در آن زمان ما را یاد تیم ملی فوتبال هلند در دهه 90، تیم ملی آلمان در دهه 70 یا تیم ملی کشتی فرنگی با سرمربیگری محمد بنا در بازیهای المپیک 2012 لندن، میاندازد که ستارههایی مثال زدنی بودند. بله من هم قبول دارم که پول موثر بود اما اگر مدیری توانمند در آن دوران ریاست فدراسیون بسکتبال را بر عهده نداشت بیشک به موفقیت نمیرسیدیم.
«محمدرضا اسلامی» هم در این خصوص نظری مشابه دارد. وی گفت: مشحون ذاتا قدرت مدیریتی خوبی داشت، میدانست چه میخواهد و چه باید بکند و در کل یک رهبر تمام عیار بود. او یک ویژگی منحصر به فرد داشت و آن این بود که به همه و به ویژه به افرادی که در ورزش مو سپید کرده بودند احترامی میگذاشت. مهم نبود که آن ورزشکار ملی باشد یا خیر، مهم این بود که او در ورزش عمرش را هزینه کرده باشد. به نظر من مشحون احترام میگذاشت و احترام میگرفت. فلسفه کار او این بود که احترام گذاشتن تولید خدمتگذار میکند. اگر بخواهیم مشحون را در دو دورهای که مسوولیت فدراسیون را بر عهده داشت قضاوت کنیم به نظر من دوره دوم موفقتر بود و بهتر توانست بسکتبال را مدیریت کند.
اسلامی ادامه داد: احترام بسیاری برای محمود مشحون قائلم و همیشه هم گفتهام که او مدیریت را بلد بود و منابع فدراسیون و بسکتبال را به خوبی رهبری کرد اما انتقادی هم دارم. چرا در این همه سال ما فقط یک سالن بسکتبال باید داشته باشیم؟ اگر در همان زمان بازیکنانی که در این رشته فعال بودند را حفظ میکردیم امروز 3 تیم ملی بسکتبال داشتیم و جای نگرانی نبود. متاسفانه خیلیها رفتند و از بسکتبال دور شدند چرا که به تیم ملی، بازیکنی تزریق نمیشد و انگیزهها از بین رفت اما باز هم میگویم مشحون به بسکتبال شخصیت داد و نباید این را فراموش کنیم.
نسل طلایی تمام شد؛ پشتوانهسازی تعطیل
شاهعلی سرمربی سابق تیم ملی جوانان ایران در ادامه گفت: یکی از اقداماتی که باید مورد توجه قرار میگرفت که متاسفانه نشد، موضوع پشتوانهسازی برای تیمهای ملی است؛ ما هنوز نمیخواهیم این مساله را بپذیریم که در دورهای بازیکنانی مانند صمد نیکخواه بهرامی، جواد داوری، حامد آفاق، حامد حدادی، مهدی کامرانی و... را داشتیم که در کنار هم تیمی قدرتمند را تشکیل میدادند، اما این نسل طلایی روزی تمام میشود و باید نیروهای جوان و جدیدی را به جای آنان تزریق کرد. شاید دیگر آن دوران را نبینیم، ما یک نسل طلایی را داشتیم که تاریخساز شدند. جا داشت آموزش و استعدادیابی را ملاک و هدف قرار میدادیم که ندادیم و این بدون شک تاوان و هزینه دارد. مساله دیگر به نبود فضاهای ورزشی مختص به بسکتبال باز میگردد. یک سالن داریم و 10 تیم ملی و این خوب نیست. تیمهای ما در 2 بخش مردان و زنان فضای کافی برای تمرین و فعالیت ندارند و یکی از نقاط ضعفی که میتوان به دوره محمود مشحون گرفت همین است. او میتوانست در حوزه ساخت و ساز عملکرد بهتری داشته باشد اما نمیدانم چرا این کار را نکرد در صورتی که خیلیها میدانند او برای مردم مدرسه و مسجد ساخته است و میتوانست در بسکتبال هم این کار را انجام دهد.
چرا در فوتبال به تیم ملی 98 افتخار میکنیم؟
شاهعلی گفت: در فوتبال اگر بخواهیم به روزهای اوج و دوران طلایی اشاره کنیم از تیم 1998 محمدمایلیکهن سخن میگوییم. امروز هم بازیکنان نخبهای داریم که توانایی بالایی دارند و حتی این انتظار میرود که از گروه خود در جام جهانی صعود کنیم. وقتی ستارهها در یک رشته ورزشی و در یک دوره زمانی با هم باشند تیمی مثال زدنی را تشکیل میدهند و این برای بسکتبال هم به وجود آمده بود و سال ها تیمی خوب، قدرتمند و موفق را در اختیار داشتیم که افتخارات بسیاری را برای ورزش ایران به ارمغان آورد اما نتوانستیم در کنار آنها بازیکن سازی کنیم و پرورش استعداد داشته باشیم.
توجه نداشتن به تیمهای پایه
اسلامی کارشناس بسکتبال کشورمان یادآور شد: به نظر من بعد از دوران محمود مشحون میتوانستیم و باید روی استعدادیابی کار میکردیم که نکردیم. توجه نداشتن به مربیان پایه مشکلساز شد و هنوز نمیخواهیم باور کنیم که این مقوله کلید موفقیت و دریچهای رو به آیندهای روشن است. من 5 دوره در رده نوجوان و جوانان کار کردم اما حتی یک قرارداد رسمی هم نداشتیم در صورتی که باید بهترین قرارداد برای مربی پایه لحاظ شود. این یک واقعیت است، در رده تیمهای پایه هر چه هزینه کنیم، برای ورزش خروجی دارد چرا که سرمایهگذاری در ورزش با مدالآوری و افتخار همراه است. مگر میشود کار در ردههای پایه و استعدادیابی را مد نظر داشته باشیم اما حمایت نکنیم؟ اگر واقعا میخواهیم در ردههای پایه کار اصولی و منطقی انجام شود و در سالهای بعد هم نتیجه این تلاشها را ببینیم باید از مربیان پایه حمایت کنیم. قرارداد خوب، حمایت ویژه و مدیریت مناسب لازمه کار است. باید به یک مربی فرصت 2 ساله بدهیم و در زمانهای مختلف و در پایان کار خروجی کار او را بررسی کنیم تا ببنیم هزینهها و حمایتهایی که صورت گرفته به کجا رسیده است. مربیان پایه وقتی به این باور برسند که دیده می شوند، سخت کار میکنند چرا که میدانند کسی هست که آنها را برابر کاری که انجام میدهند، بازخواست کند و این گام نخست برای موفقیت است.
اسلامی اعتقا دارد: بحث مربیان پایه، میراث بدی است که از دوران گذشته برای ما به یادگار مانده است. برای همه ما افتخار است که زیر پرچم ایران و برای اعتلای بسکتبال کار و تلاش کنیم اما باید یک واقعیت را مد نظر قرار داد و آن این است که چه کاشتهایم که انتظار درو داریم؟ مربیان پایه افرادی دلسوز و عاشق بسکتبال هستند که با جان و دل کار میکنند اما برخی اوقات، دادهای که نداریم هیچ حتی توهین هم میکنیم و این اصلا خوب نیست. ما ارزش پرچم مقدس کشورمان را میدانیم، ما قدر ایران و این سرزمین را به خوبی درک میکنیم اما نباید یک مربی را در شرایطی قرار داد که احساس سرخوردگی و شرم کند. کشورهایی هستند که به مربیان پایه پیشنهاداتی میدهند تا از دانش و تجربه آنها بهره ببرند، من هم این پیشنهادات را دارم اما دوست دارم در همین سرزمین کار کنم. دانش و تجربهام را برای ورزشکاران و آیندهسازان هموطنم هزینه کنم تا شاهد اعتلای بسکتبال باشم. بدون شک پیشنهاداتی که میشود از بُعد مالی به مراتب بهتر از اینجاست اما همه چیز را نمیتوان در مادیات خلاصه کرد و برای تصمیمگیری ابعاد دیگری را هم باید ملاک قرار داد. ما با قلبمان کار می کنیم و امیدواریم دوستان این مساله را درک کنند.
استعدادیابی فقط 10 درصد راه قهرمانی است
شاهعلی در ادامه این نشست گفت: پیدا کردن استعداد در ورزش بسکتبال فقط 10 درصد ماجرا است. حامد حدادی یک استعداد بود ولی سعید فتحی خیلی زحمت کشید تا امروز حامد به این جا رسیده و تبدیل به یک ستاره شده است. متاسفانه بزرگترین مشکل ما این است که به رده پایه توجه نمی کنیم اما میخواهیم موفق شویم. باید شان و منزلت مربیان پایه حفظ شود، بحث ما فقط معطوف به مسایل مادی نیست چرا که یک مربی نیازمند حمایت و توجه هم خواهد بود. هر مسالهای که بتواند ایجاد انگیزه یا خلاقیت کند مهم است و این ها باید مد نظر مدیران و مسوولان باشد.
وی با اشاره به سخنان افرادی که می گویند برای احساس تکلیف وارد میدان شدهایم، گفت: این حرفها را قبول نداریم. فردی که این حرف را می زند کلامی نسنجیده بیان میکند، مگر میشود یک فرد فقط به خاطر ادای تکلیف مشکلات و مصیبت های بسیاری را به جان بخرد و خود و خانواده اش را درگیر مشکلات کند. هر فردی که به میدان می آید یا مسایل مالی برایش اهمیت دارد یا به دنبال دیده شدن است. این خصصیه یک مدیر است که چگونه از این مزیت و فرصت استفاده کند و شک ندارم اگر به رده های پایه و مربیان استعدادیاب توجه لازم شود شاهد اعتلای بسکتبال در سال های آتی خواهیم بود.
اسلامی نیز برای بیان نقطه نظرات خود به سالهای باز میگردد؛ او می گوید: در مورد استعدادیابی باید تاکید کنم اگر بازیکنی مثل حامد حدادی را در اختیار نداشتیم آیا تیم ملی ما در دوران گذشته این گونه موفق عمل می کرد؟ اگر بازیکنانی مثل حامد آفاق، صمدنیکخواه بهرامی یا مهدی کامرانی نبودند تیم ما در این چند سال روی نوار پیروزی گام بر می داشت؟ چرا تیم ما 15 سال دست نخورد؟ چون بازیکنان خوبی داشتیم که به اصطلاح کار را برای ما درآوردند. ما یک زنجیره خوب از نیروهای انسانی در اختیار داشتیم، شک نکنید اگر قهرمان آسیا نمی شدیم در سال بعد تیم ملی حداقل 40 درصد تغییر به خود می دید اما اینگونه نشد. نکته مهم دیگر بحث جوانگرایی است. قبول دارم که باید ستاره ها را حفظ کرد اما در کنار آنها باید به جوان ها هم میدان بدهیم تا پشتوانه خوبی برای تیم ملی باشند. متاسفانه یکی از مشکلاتی که با آن دست به گریبان هستیم به موضوع نتیجه گرایی باز می گردد و باید قبول کنیم، همه نتیجه می خواهند. مدیر، خبرنگار و رسانه اگر نتیجه به دست نیاید انتقاد می کنند و حاشیه ایجاد می شود اما کسی نمی گوید آنچه امروز می کاریم، فردا و با چه کیفیتی درو خواهد شد؟ مگر می شود بدون پشتوانه سازی آن هم برای تیم ملی کار کرد؟
او ادامه داد: حتی در بازیهای 3 به 3 هم از بازیکنانی استفاده می کنیم که نتیجه بگیریم، نفرات خوبی داریم اما می ترسیم که موفق نشویم و برای همین از بازیکنان خاصی بهره می بریم. این نگرانیهای بیمورد ورزش ما را خراب می کند، ما نیاز به نیروهای جوان و تزریق شادابی در ورزش داریم. چرا آنقدر مقاومت می کنیم که در نهایت با اهرم زور و اجبار ناچار به تغییرات شویم؟ فراموش نکنیم کمیته آموزش و مربیان هم خیلی مهم است، باید این کمیته همیشه پویا و فعال باشد. متاسفانه قبلا این کمیته خیلی فعال نبود. نیاز به نشست های مناسب، تخصصی و همچنین برگزاری کلینکهای ویژه داریم. به عنوان مثال تیمی که قهرمان می شود بیاید کلاس بگذارد چطور موفق شده یا الزامات موفقیت، قهرمانی و مباحث فنی را به شور و مشورت بگذارد تا سایر تیم ها و مربیان نیز در مسیر درست قرار بگیرند، چرا که برآورد همه این ها موفقیت بسکتبال را رقم می زند.
اسلامی یادآور شد: برای آموزش و استعدادیابی باید کارهای بزرگی را انجام دهیم، طرح آمایش بسکتبال در کشور باید اجرایی شود تا بدانیم در سن 14 تا 16 سال چند ورزشکار مناسب و مستعد داریم. استعدادیابی 3 مرحله است اما ما در مرحله اول ماندهایم. اولین گام قد است اما مباحث روانی و هماهنگی عصب و عضله هم باید مد نظر باشد. ساختار فیزیکی و مسایلی از این دست هم باید ملاک قرار گیرد که متاسفانه چندان مورد توجه نبوده و برای همین است برخی از بازیکنان خوب ما در ردههای پایه در سالهای بعد محو می شوند.
حاضری خوری را کنار بگذاریم
سرمربی سابق تیم ملی جوانان ایران یادآور می شود: اتفاق خوبی که در فدراسیون جدید می توان به آن خیلی خوشبین بود به تخصصص، تفکر و درایت جواد داوری باز میگردد. او میداند فعالیت در ردههای پایه چقدر مهم است چرا که رئیس فدراسیون بسکتبال به اصطلاح، خود جنس است. وقتی مربی پایه حمایت نشده و دیده نمیشود، انگیزهای برای کار و تلاش ندارد، آنها شاید در بهترین شرایط فقط در جریان یک مسابقه دیده شوند و این خوب نیست. رئیس کنونی فدراسیون بسکتبال بهتر از همه ما می داند چه کاری را باید انجام داد چرا که خودش از همین خانواده است و به خوبی به همه مسایل اشراف دارد. شک ندارم که برای پرورش دادن استعدادها برنامه خاصی دارد. فعالیت در ردههای پایه باعث می شود بازیکنان بسیاری به خوبی پرورش داده شوند و دیگر تیمها به دنبال حاضری خوری و استفاده از بازیکنان تیمهای دیگر نباشند.
انگیزه، جوانی و سلامت اخلاقی از ویژگیهای داوری است
شاهعلی به شناخت خود از داوری اشاره دارد و میگوید: یکی از ویژگیهای داوری سلامت اخلاقی و کاری اوست و این برای سکاندار فدراسیون بسکتبال نکته بسیار مهمی است. البته این نظر شخصی من نیست بلکه خانواده بسکتبال به این مساله اذعان دارند و این حس خوبی را تداعی می کند. او میداند کار سخت است اما میداند چگونه از تهدیدها، فرصت بسازد. به نظر من اگر قرار است با کادر ایرانی کار را ادامه دهیم همین تیم و کادر فنی خوب است و نباید به آن دست زد. مگر چند مربی در ایران داریم که شایسته حضور در تیم ملی بسکتبال باشند؟ همین امروز دو نفر از آنها در کادر فنی حضور دارند و به نظر من نباید دست به تغییرات زد. در مورد پنجره جام جهانی هم باید گفت که ما از آن عبور می کنیم و مشکلی نمی بینم. برخی از بازیکنان هم نبودند که به سایرین ملحق خواهند شد و وضعیت تیم بهتر می شود.
از نیروهای متخصص و با تجربه استفاه شود
اسلامی نیز در ادامه افزود: برای جواد داوری آرزوی موفقیت دارم، او کار بلد است و امیدوارم در گام نخست کارها را به دست افراد متبحر بسپارد و تنها مدیریت کند تا درگیر مسایل خرد و اتلاف وقت نشود. از سویی دیگر در بسکتبال تجربه کردهایم که تصمیم های فردی جواب نمی دهد و باعث بحران و اُفت می شود، این نقد را شاید به دوران طباطبایی هم بتوان معطوف دانست. از سویی دیگر باید به این مساله اشراف داشت که جامعه بسکتبال از آدمهای بزرگ و با دانش تشکیل شده و باید همه آنها را با هر تفکر و دیدگاهی که وجود دارد را در کنار هم جمع کرد و این یکی از اتفاقات خوب در این رشته خواهد بود.
او افزود: سازمان تیمهای ملی باید دپارتمان تیم ملی داشته باشد و این خیلی مهم است، پست هایی داریم که باید به دست افراد کارآزموده سپرده شود تا دچار مشکل نشویم و با قدرت به کار خود ادامه دهیم. بدون شک برخی با رئیس فدراسیون همراه نیستند چرا که در غیر این صورت در مجمع رای بالاتری را به دست می آورد اما به آنها می گویم تکلیف مشخص شده و همه باید برای اعتلای بسکتبال دور هم جمع شویم تا شاهد موفقیت این رشته باشیم. از سویی دیگر باید از همه نیروها بهره برد. شاید افرادی باشند که وقت کافی نداشته باشند اما نفوذ، قدرت، ارتباطات و تعامل خوبی در آنها دیده شود و می توان از آنها در پستهایی مانند هیات رئیسه استفاده کرد، از آن سو افرادی را داریم که هم خوشنام هستند و هم زمان کافی را در اختیار دارند که می توان از آنها در پستهای مهم دیگر بهره برد.
در بُعد ملی نتیجه گرفتیم؛ شاهینطبع بد کار نکرد
شاهعلی نیز گفت: به نظر من مهران شاهینطبع در بُعد ملی عملکرد خوبی داشت و بد کار نکرد، نتیجهای که انتظار داشتیم را کسب کردیم. البته نقدهایی مطرح است که نیازمند نشستهای کارشناسی است. اگر می خواهیم عملکرد یک فرد را مورد نقد و بررسی قرار دهیم باید همه ابعاد را ببینیم و از زوایای مختلف به موضوع نگاه کنیم. این مهم است که به یک فرد چه می دهیم و از او چه میخواهیم. بحث من فردی نیست و آنچه سخن می گویم در کل است. اگر امکانات، تجهیزات، اعتبار و مسایلی از این دست را به کسی دادیم، می توانیم انتظار و توقع داشته باشیم و مطالبهگری کنیم اما وقتی چیزی نمیکاریم چطور میخواهیم درو کنیم؟
چرخه استعدادیابی ایراد دارد
به اذعان این کارشناس بسکتبال چرا در ورزش بازیکنانی را می بینیم که در نوجوانی خوب هستند اما در ادامه راه محو شده یا برعکس، بازیکنی را می بنیم که در ردههای پایه دیده نمیشوند اما به تیم ملی بزرگسالان راه مییابند؟
اسلامی گفت: متاسفانه در مساله استعدادیابی مسیر اشتباهی را می رویم، بحث علاقه و قد یکی از فاکتورهای استعدادیابی است اما همه چیز نیست که برخی ها به اشتباه روی آن تمرکز می کنند. سرمایه گذاری روی این علاقهمندیها مهم است اما باید به همت فرد و نوع تمرینات هم توجه داشت. البته برخی وقت ها هم اتفاقاتی روی می دهد که دخیل است. به عنوان مثال در سال 2012 - 2013 تیم نوجوانان را در اختیار داشتم. برای رقابتهای غرب آسیا به عراق رفتیم اما بهنام یخچالی در آن زمان 2 روز دیر به جمع ما اضافه و برای همین کنار گذاشته شد. چنین اتفاق هایی هم ممکن است روی بدهد که تاثیرات خود را دارد.
در مرحله استعدادیابی باید به این مساله هم توجه داشت، این که در سن 16 تا 18 سالگی توده عضلانی چطور می شود، از نظر فیزیکی بازیکن در چه شرایطی قرار می گیرد یا فاصله دست ها به چه اندازه خواهد شد. این را هم باید ملاک قرار داد بازیکنی که استعداد ندارد را می توان به خوبی پرورش داد و شاهد توسعه تکنیکی او بود، مسالهای که در بسکتبال ما مغفول مانده است.
داوری امروز از طباطبایی آن روز بهتر است
سرمربی سابق تیم ملی جوانان ایران ادامه داد: باید واقع بین بود، رامین طباطبایی در بین کاندیداهای آن روز بسکتبال بهترین گزینه بود، البته همین امروز هم نفراتی هستند که می توانند بسکتبال را نجات دهند اما به هر دلیل پیش قدم نمی شوند، با این وجود باید به این مساله اذعان کرد جواد داوری امروز از طباطبایی آن روز بسکتبال بهتر است. رئیس کنونی فدراسیون بسکتبال تجربه مدیریت در هیات اصفهان را دارد، او در بطن و اصل بسکتبال حضوری موفق داشته و 5 سال در استانی فعالیت کرد که در ابتدای ورودش 2 تیم و در انتهای مدت مسئولیتش 10 تیم بسکتبال را به خود می دید. باز هم تاکید می کنم جواد داوری کارنامه مشخص و روشنی دارد و می تواند موفقیت این ورزش را رقم بزند.
اشتباه طباطبایی این بود که افراد بزرگ را از کنارش رد کرد
اسلامی یادآور شد: همانطور که گفتم رامین طباطبایی در آن ایام که بحث انتخابات مطرح شد بهترین گزینه در میان نفرات آن زمان بود اما کار جایی خراب شد که او افراد بزرگ را از کنارش رد کرد. واقعیت این است روزی که محمود مشحون بسکتبال را گرفت هر دو در کفه ترازو، همسنگ بودند. بسکتبال و مشحون با هم بالا آمدند و ذره ذره موفق شدند، جهانی و المپیکی شدیم و برای خودمان در آسیا آقایی کردیم اما روزی که طباطبایی سکان هدایت را بر دست گرفت این تعادل و هم سنگی وجود نداشت.
او ادامه داد: بسکتبال با مشحون بزرگ شده بود و زمانی که طباطبایی وارد گود شد این تعادل به هم خورده بود. اگر بسکتبال در زمان تصدی او رشد می کرد طباطبایی هم بزرگ می شد و اگر نزول داشت سقوط او بیشتر به چشم می آمد. طباطبایی باید آدم های بزرگ را به کار می گرفت البته شاید مسایلی هم باشد که ما از آن بی خبریم و او در شرایطی، ناچار به برخی تصمیمات شده اما برای من و شما که از بیرون نگاه میکنیم غیرقابل باور است که فردی مانند علی توفیق که شناسنامه بسکتبال است را به همین راحتی کنار می گذاریم.
ماجرای فرودگاه تسویه حساب شخصی بود
شاه علی به ماجرای فرودگاه اشاره دارد و گفت: آن اتفاق، شرمآورترین حادثه بسکتبال بود. متاسفانه این موضوع یک تسویه حساب شخصی بود که به جامعه بزرگ و خدوم این ورزش آسیب زد. من یک حرف دارم، شما که می خواستید رامین طباطبایی را بزنید چرا خانواده او و کل بسکتبال را هدف قرار دادید. این مصداق بی معرفتی و نامردی است که چون می خواهیم یک نفر را از دور خارج کنیم با ماشین از روی خانواده و آن مجموعه هم بگذریم. بارها با ورزشکاران، قهرمانان و تیم های ورزشی مسافرت رفتهام، آنهایی که در چنین فضایی کار کردهاند میدانند چه میگویم. کل این برنامه یک نقشه طراحی شده بود. از خرید، جاسازی، انتشار خبر و مسایل پیرامونی همه و همه بر اساس یک طرح انجام شد تا چند نفر هدف قرار گیرند. کجا دیدهاید یک مربی یا مسئول لوازم ورزشکاران را بگردد؟ ما میتوانیم صحبت کنیم و آگاهی بدهیم اما اجازه بازرسی نداریم. اینجا میگویم تا بدانید چه گذشت، 2 سالی بود که با رامین صحبت نکرده بودم اما وقتی ماجرای فرودگاه پیش آمد به دفترش زنگ زدم اما نشد با هم صحبت کنیم و پیغام گذاشتم تا با من تماس بگیرد که نگرفت. می خواستم به او بگویم به عنوان رئیس فدراسیون این وظیفه را دارد که حاشیهها را جمع کند اما پاسخی نگرفتم. اگر کنار او افراد بزرگ بودند این حاشیه جمع می شد. در فوتبال دیدید چه شد؟ مساله طارمی و اسکوچیچ به خوبی مدیریت و همه چیز به خیر و خوشی تمام شد اما در بسکتبال نه!
رسانهها مقصر بودند؛ ادمینها را نمیبخشم
شاه علی خاطر نشان کرد: مساله دیگری که باید به آن اشاره کرد به واکنش و عملکرد رسانهها و شبکههای مجازی در پرونده فرودگاه باز میگردد. همه میدانیم که در این برنامه طراحی شده قرار بود چه کسانی هدف قرار بگیرند اما متاسفانه رسانهها بیش از حد به حاشیهها پرداختند و اصل ماجرا فراموش شد. برای همین بیتوجهی از اصل و پرداختن به حاشیههای ماجرا میگویم که رسانهها مقصر هستند. در رشتههای دیگر هم شاهد چنین اتفاقی بودیم اما چرا منعکس نشد یا اگر شد چرا در حد بسیار کم بود و خیلی زود هم به فراموشی سپرده شد اما در مورد بسکتبال این همه استمرار داشت؟
وی گفت: و اما در مورد فضای مجازی، آنها را نمیبخشم چرا که یا به دنبال تسویه حساب شخصی بودند و یا می خواستند برای خود به اصطلاح فالورر جمع کنند. رفتارهای به دور از اخلاقی که تا شب انتخابات هم ادامه داشت و در فضای مختلف برای رسیدن به منافع شخصی و تسویههای فردی ماهیت بسکتبال را هدف قرار دادند. این گروه که هدفمند رفتار کردند را نمی بخشم چرا که قابل بخشش نیستند. به افرادی که با ایجاد یک فضای مسموم به دنبال اهداف خود بودند می گویم، برای کار کردن، موفق بودن و دیده شدن باید کار کنید و بر اساس لیاقتی که از خود نشان می دهید پست بگیرید. مگر در بسکتبال چند پست و سمت داریم که این گونه بی محابا همه چیز را مورد تاخت و تاز قرار می دهید؟ شما کاری با بسکتبال کردید که در کارنامه این ورزش ثبت شد و این خوب نیست.
اسلامی نیز گفت: من هم در این مورد شک ندارم که با برنامه و هدفمند در این راه قدم گذاشته شد. متاسفانه چه بخواهیم و نخواهیم این ارث شوم به فدراسیون امروز هم رسیده و نباید از آن به سادگی گذشت. حجم و اهمیت ماجرا از یک سو و موجی که ایجاد شد از سویی دیگر همه و همه حکایت از مدیریت این ماجرا داشت که متاسفانه خیلی ها هم روی این موج سوار شدند. به جرات می گویم بخش اعظم خانواده بزرگ بسکتبال سلامت است و امروز همه به این یقین رسیدهاند که این کار اشتباه بود و اگر تجربه امروز را داشتند بدون شک به شکل دیگری برخورد می کردند. این که برخی از کاندیداها روی این مساله مانور بدهند خوب نبود چرا که ما یک فرد را هدف قرار ندادیم، ما به بسکتبالی تاختیم که بدون تقصیر بود و اسیر خواستهها و امیال ما شد. اگر این شیوه و سبک رقابت که بسیار هم ناجوانمردانه است در ورزش رونق بگیرد دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و نمیتوان راه را از بیراهه تشخیص داد. نظارت و کنترل مطالب منتشر شده در فضای مجازی هم باید مورد توجه باشد و نباید اجازه داد فرد یا گروهی خاص با اهداف معین در صدد انعکاس یا انتشار مطالب هدفمند اقدام کنند.
به خاطر اشتباه طباطبایی باختیم
اسلامی سرمربی سابق تیم ملی جوانان ایران تصریح کرد: یکی از نقاط ضعف طباطبایی این بود که از تیم های پایه حمایت نمی کرد. متاسفانه در رده تیم های پایه در جا زدیم و عقب ماندیم. نگاه او این بود که همه امکانات به سمت تیم ملی بزرگسالان باشد؛ امکانات مناسب و دیدارهای تدارکاتی نداشتیم. در شرایطی که باید برای مسابقه آماده می شدیم به جای اردوی خارجی و رقابت با تیم های مناسب، راهی رشت شدیم تا در آنجا تمرینات خودمان را ادامه دهیم. بعد از آن با تیم جوانان راهی تایلند شدیم تا با تیم های آسیایی پیکار کنیم. به راحتی می توانستیم نتیجه قابل قبولی را در آن رقابتها به دست بیاوریم اما اتفاقی افتاد که به ضرر تیم تمام شد و خودمان با دست خودمان بحران درست کردیم. در شرایطی که بازیکنان من دیده بودند همه امکانات برای تیم بزرگسالان است و با همه سختیها و نداریها، راهی رقابتها شدیم ناگهان رئیس فدراسیون مصاحبه کرد و گفت همه امکانات و آنچه خواسته بودند را در اختیار تیم قرار دادیم و مابقی ماجرا. این مصاحبه شب قبل از مسابقه ایران انجام شده بود و با آنکه تمام موبایلهای بازیکنان را جمع کرده بودیم اما خبر بین آنها درز کرد و فضای آرام تبدیل به محیطی تنشزا و بحرانی شد. بازیکنان گلایه داشتند که وقتی چیزی به ما ندادند چرا در مصاحبهها چیز دیگری مطرح میشود. آنها که مربیگری کرده اند می دانند کار در شرایط بحرانی چقدر سخت است، روز مسابقه هر چه کردیم نشد و در نهایت تیم در شرایطی که به راحتی می توانست برنده بازی باشد با شکست زمین را ترک کرد. این هم از معایب کار بود، به جای آنکه تیم و کادر فنی حمایت شوند، درگیر بحران و مشکلات شد و هنوز برای من سئوال است چرا وقتی یک تیم در جریان رقابت و دور از کشور است، یک رئیس فدارسیون باید این گونه اظهار نظر کند.
چرا به قزاقستان باختیم؟
او میگوید: برد و باخت دلایل فنی دارد. کادر فنی خوبی داریم و آنچه من و شما به عنوان یک کارشناس و خبرنگار می بینیم، بدون شک آنها هم می بینند. به صراحت می گویم اگر با همان شرایط بازهم به مصاف قزاقستان برویم بدون شک شکست می خوریم چون دلایل فنی داشت. این که برخی از دوستان می گویند ما باید برنده می شدیم هم حرفی اشتباه است، در ورزش این حرف ها خریدار ندارد و تیمی برنده می شود که کار کرده باشد و با برنامه در زمین بازی حاضر شود. به بازی قزاقستان نگاه کنید روی همه ابعاد و شرایط بازی با برنامه ظاهر شدند. شک نکنید که مصطفی هاشمی هم می دانست چه خبر است، شاید او به بازیکنان گفته باشد که چه کار بکنند اما آنها دچار اشتباه شده باشند یا هر دلیل دیگر. از سویی دیگر اتفاقاتی در فدراسیون وقت افتاد که خوب نبود، به عنوان مثال تاخیر در انتخابات و موکول شدن آن به ایامی که باید به مصاف قزاقستان می رفتیم هم عجیب بود. این ها تنش ایجاد می کند. قزاقستان با آرامش آمد،با برنامه ظاهر شد و با برد رفت اما ما خودمان با دست خودمان جو را متشنج کردیم تا نتیجه را واگذار کنیم.
قدرت مجمع
اسلامی اشارهای به فوتبال دارد، او میگوید: کاری که هیات رئیسه فدراسیون فوتبال انجام داد باعث افزایش اعتبار مجمع و خانواده این رشته ورزشی شد. به درستی یا غلط بودن مساله کاری نداریم چرا که از آنچه گذشت بیاطلاعیم. بحث ما فرد نیست و ماهیت موضوع را بررسی می کنیم. این اتفاق نشان داد رئیس یک فدراسیون هم باید پاسخگو باشد. از سویی دیگر مساله حق پخش تلویزیونی و حضور استقلال و پرسپولیس در بورس و مبحث واگذاری هم اتفاق خوبی بود که نمی توان و نباید به سادگی از آن گذشت.
گفت و گو از: امین صانعی