بسیاری از حوادث افغانستان ناشی از سلفیگری و جزماندیشیهای اعتقادی است
یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: بسیاری از حوادثی که در افغانستان رخ میدهد، حاصل سلفیگری و جزماندیشیهای اعتقادی است.
دکتر حسین اصغری ثانی در گفتوگو با ایسنا وجود تفکرات سلفی و بنیادگرایانه را یکی از اصلیترین دلایل حوادث تروریستی افغانستان دانست و اظهار کرد: بنیادگرایان دینی رسالت خود را احیای خلافت و تشکیل یک حکومت اسلامی به سبک صدر اسلام میدانند. این هدف را طالبان در سالهای دهه 80 پیگیری کردند و نتوانست به ثمر بنشیند.
وی افزود: سپس شاخههایی از القاعده نیز با همین هدف وارد عراق شدند و شاهد افزایش ترورها و خشونتها در عراق بودیم که باعث تشکیل گروههای مقاومت شیعی - ملی شد. همچنین داعش نیز با همین هدف به وجود آمد. لذا بسیاری از حوادثی که در افغانستان رخ میدهد، حاصل سلفیگری و جزماندیشیهای اعتقادی است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل بیان کرد: در سالهای اخیر گروه طالبان به دلیل ضعف دولت افغانستان دوباره قدرت گرفتهاند. جنگ داخلی، ترور و افزایش فزاینده خشونت باعث دخالت قدرتهای جهانی و منطقهای با هدف ایجاد صلح شده است. در همین راستا گفتوگوهای بینالافغانی با مدیریت آمریکا و واسطهگری کشور قطر شکل گرفت، اما در عمل به سمت به رسمت یافتن امارت اسلامی دلخواه طالبان پیش رفت که با مخالفت جدی دولت، مردم افغانستان و کشورهای همسایه روبرو شد.
اصغری با بیان اینکه به نظر می رسد دولت بایدن بر خلاف ترامپ نگاه مثبتی به طالبان ندارد، ادامه داد: از طرف دیگر کشورهای منطقه هم صراحتا مخالفت خود را در مورد تشکیل امارات اسلامی اعلام کردهاند. این تحولات باعث شد تا شاهد خشونت بیشتری در افغانستان با هدف امتیازگیری در فرایند صلح باشیم.
وی اضافه کرد: همچنین نکته دیگری که در خصوص تحولات افغانستان در چند ده اخیر باید به آن توجه کرد، مراکز و اشخاصی است که مورد حمله قرار میگیرند. دانشگاه، مدارس دخترانه، زنان حامی حقوق بشر و حقوق زنان و خبرنگاران از جمله افراد و مراکزی بودند که در این چند ماه اخیر در افغانستان مورد حمله تروریستی قرار گرفتهاند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: اگر ما منبع قدرت طالبان را عقاید سلفی در نظر بگیریم، چیزی که این گروهک را تهدید میکند، علم و آگاهی در افغانستان است. طالبان به درستی به این مسئله پی برده است که به دلیل شرایط ژئوپولیتیک افغانستان، نمیتوان این گروهک را با حمله نظامی از بین برد، کما اینکه آمریکا نیز نتوانست این کار را بکند.
اصغری با بیان اینکه تقویت جامعه مدنی و رشد آگاهی همراستا با رشد اقتصادی، تنها راه نابودی کامل طالبان است، گفت: به همین خاطر است که طالبان دقیقا بر روی حذف مراکز علمی و اجتماعی و فرهنگی افغانی دست گذاشته است.
وی با اشاره به حادثه تروریستی اخیر افغانستان با بیان اینکه ابعاد این حادثه به قدری گسترده است که حتی طالبان هم از پذیرش آن هراس دارند، افزود: بیشتر رسانهها و مردم افغانستان در حال حاضر نوک پیکان اتهام را به سمت طالبان گرفتهاند. با وجود اینکه طالبان این جنایت را نپذیرفتند و حتی آن را محکوم کردند، اما مردم افغانستان معتقدند این جنایت کار طالبان است.
این تحلیگر مسائل بینالملل در خصوص تاثیری که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بر این کشور میگذارد، خاطرنشان کرد: وقتی در یک منطقه خلا قدرت به وجود میآید، تمام گروههای نظامی، سیاسی و اقتصادی تلاش میکنند از آن شرایط، نهایت استفاده را ببرند. بنابراین من فکر میکنم خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان موجب تشدید خشونتها در این کشور شود.
اصغری با بیان اینکه ایران و پاکستان هر دو نفوذ زیادی در افغانستان دارند، اظهار کرد: هر دو کشور هم منافع مشترک در افغانستان دارند و هم تضاد منافع. امیدواریم که منافع مشترک باعث همکاری و توسعه نقش دو کشور در فرایند صلح در افغانستان شود.
وی با تاکید بر اینکه خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان به نفع ایران خواهد بود، گفت: هرچه تعداد نیروها و پایگاههای آمریکایی در اطراف ما کم شود، مطمئنا به نفع ماست. با خروج آمریکاییها از افغانستان، نه تنها بازیگران داخلی افغانستان در صدد برمیآیند که این خلا را پر کنند، بلکه همسایگان افغانستان و حتی کشورهایی مانند ترکیه، عربستان، قطر و امارات نیز سعی خواهند کرد در دوران پساآمریکای افغانستان نقش داشته باشند.
انتهای پیام