به درندگی کوسه با مغز دلفین
شادی رستمی
"روز صفر" امسال برای بسیاری از مخاطبان سینما و منتقدان، شگفتی ساز جشنواره فیلم فجر بوده است. فیلمی که در سکوت کامل خبری تولید شد و اولین تجربه ی فیلم سازی "سعید ملکان" است که 6 سیمرغ چهره پردازی و سابقه ی تهیه کنندگی آثاردرخشانی چون "ابد و یک روز"، "برادرم خسرو"،" تختی"و "تنگه ابوقریب" را در کارنامه اش دارد.
روز صفر داستان دستگیری "عبدالمالک ریگی" به دست یک سرباز گمنام وزارت اطلاعات است که در ابتدا چکیده ای از وضعیت عقیدتی و آموزشی یاران ریگی روایت می شود و سپس تلاش های ماموری سیاوش نام که سایه وار به دنبال ریگی می گردد و در این راه از هیچ زحمتی فروگذار نمی کند.
این فیلم ابتدا قرار بود با هزینه ی بنیاد فارابی ساخته شود اما به گفته ی ملکان آنها در میان راه پا پس کشیدند و وی به دلیل دلبستگی شخصی اش به چنین داستانی، آن را با قرض و بدهی ساخت و بازیگران مورد علاقه اش امیر جدیدی و ساعد سهیلی را برای نقش های اصلی در نظر گرفت.
ملکان برای ساخت این فیلم زحمت زیادی متحمل شده لوکیشن های متعدد, بازیگران گوناگون و رعایت طراحی صحنه و لباس و چهره پردازی نشان از وسواس و سلیقه ی او دارد. حتی برخی از لوکیشن ها مانند بخش پاکستان در ایران به خوبی ساخته و پرداخته شده و از این حیث روز صفر را از سایر رقبای آپارتمانی و سری دوزی شده اش متمایز می سازد. فیلم برداری اثر که توسط علی قاضی انجام شده عالی از کار درآمده و مدمکس وار بیننده را جذب می کند.
علیرغم غوغای فراوانی که پیرامون این فیلم به راه افتاده باید گفت اشکالات متعددی در فیلم نامه و شخصیت پردازی به چشم می خورد و گرچه صحنه های اکشن جذاب، گیرا و پرتعدادند اما بیمنطقاند به طوری که طبق گفته ی خود اقای ملکان "ما این قبیل اکت ها را در فیلم های هالیوودی میبینیم و صدایمان درنمی اید" اما ظاهرا قهرمان بازی نقش اول ما حد و اندازه ندارد.
ساعد سهیلی در نقش ریگی برای نزدیک شدن به نقش تلاش کرده و به سبب اندک شباهت چهره، ظاهرش باور پذیر جلوه می کند. اما ریگی"شبی که ماه کامل شد" با بازی "آرمین رحیمیان" چندی پیش شمایل بی رحم تری برای بیننده ترسیم کرده و نزدیکی دیده شدن این فیلم ها ویکسانی تقریبی موضوع سبب مقایسه میشود.
در کاراکتری که سهیلی پروریده به جز تعدادی مونولوگ کلیشه ای و تلاش برای دراوردن لهجه چیز خاص دیگری از ریگی نمیبینیم. اصلا نمی توان ریگی را انطور که توصیفش می کنند در این فیلم دید. سهیلی که در بسیاری از اثار پرفروش سینما در چند سال اخیر سهم داشته نتوانسته در نقش ریگی قدم رو به جلویی بردارد و پس از دو سال دوری موفق نشده قاتل بی رحم قصه را را در میمیک خود نشان دهد.
امیر جدیدی بازیگر بسیار توانمندی است. از "افریقا" تا "روز صفر" انتخاب هایش خوب و نقش آفرینی هایش خاص و متفاوت بوده. این بار هم از هیچ چیز کم نگذاشته و بیش از هر چیز قدرت بدنی اش را می نمایاند اما متاسفانه آنچه در فیلم نامه به عنوان کاراکتر سیاوش توصیف شده، این مامور را را در حد یک ابرقهرمان عجیب و غریب بالا میبرد و به گونه ای اغراق شده که حتی فیلم باز ترین و هالیوود پسند ترین مخاطبان نمی توانند او را به درستی بپذیرند.
سفر کردن های مدام و سریع طی الارض گونه اش، همه فن حریف بودنش از کارکردن با انواع سلاح و خنثی کردن بمب، ذهن خوانی های فرا انسانی و در نهایت یک تنه مسوول کلیه ی عملیات بودن و تکروی کردن تا حدی کاراکتر سیاوش را از دور می اندازد.
کافی است او را با نقش آفرینی های متفاوتش در قالب اریا در فیلم "من" و یا یاسر شاه حسینی در "عرق سردگ و حسن "تنگه ی ابوقریب" مقایسه کنید تا ببینید صرفا ادا کردن تعدادی نریشن بی هدف با بی حس و حال ترین لحن ممکن و تیک هایی چون شکستن رگ گردن نمی تواند به سیاوش داستان قوام دهد و او را متفاوت کند.
داستان فرعی سورج، نوجوان انتحاری پوش نیز نتوانسته کمک چندانی به پیشبرد داستان کند و در خدمت فیلم نیست. تردید و دو دلی نوجوان تنها برای جلب عواطف و احساسات بیننده جذاب است البته بازی مهدی قربانی درخشان از کار درامده ولی نه آنقدری که ضعف فیلم نامه را بپوشاند.
بی شک روز صفر فیلم جذاب و خوش ساختی است و اولین بودن در هر ژانر و ساب ژانری می تواند انتقادات مختلفی را برای فیلمی به وجود بیاورد. پرداختن به افرادی که بیدریغ برای آسایش و امنیت کشور تلاش میکنند گذشته از ادای دین بسیار ستودنی است و ملکان در اولین فیلمش تلاش فراوانی کرده تا احساساتش را در این باره به تصویر بکشد اما کاش به جای ارایه ی تصویری فانتزی و تخیلی همه چیز را به صورت مستندواره ارایه می کرد تا بیننده خود به جمع بندی برسد و قهرمان همه فن حریف وطنش را بستاید.