تاثیرات کرونا بر چهره فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و روانشناختی
استاد فلسفه دانشگاه تهران به تاثیرات کرونا بر چهره فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و روانشاختی دنیا در جهان پساکرونایی اشاره کرد.
حسین صابری استاد فلسفه دانشگاه تهران در گفتگو ایسنا در خصوص تبعات غیرفردی و کلانتر شیوع و ماندگاری کرونا در جامعه گفت: عمق تغییر بسته به این است که این پدیده تا کجا پیش برود هم از نظر گستره تاثیر و هم مدت ماندگاری. در حوزه سیاست بیاعتمادی و سوءظن نسبت به دولتها و حکومتها بیشتر خواهدشد اما برای پیشبینی تاثیر در معادلات سیاسی کلان هنوز زود است.
وی درباره تاثیر کرونا بر اقتصاد افزود: در حوزه اقتصاد همانطور که برخی تحلیلگران مطرح کردهاند، احتمالا شاهد کاهش در رشد اقتصادی خواهیم بود، «دورکاریها» به عنوان گزینه کم هزینهتر برای کارفرمایان، گسترش بیشتری خواهد یافت و تجارت الکترونیک و خریدهای اینترنتی و غیر حضوری افزایش می یابد.
این استاد فلسفه در خصوص تاثیر کرونا بر فرهنگ عنوان کرد: فرهنگ نیز هرچه بیشتر فردمحور خواهد شد، احتیاطهای بهداشتی بیشتر خواهد شد و ادامه پیدا خواهدکرد، شبکههای مجازی هر چه بیشتر گسترش خواهند یافت و منابع سنتی که تقوم بخش شخصیت و سبک زندگی جوامع (بخصوص جوامع سنتی) بودند، تاثیرشان کمتر خواهد شد؛ منابع بیشتری دست اندرکار شکل بخشی به شخصیت افراد خواهند شد. تکثرگرایی معرفتی و اخلاقی مجال ظهور بیشتری پیدا خواهد کرد.
وی ادامه داد: بلایایی از این دست، در کنار گسترش فردگرایی، موجب نزدیک شدن انسانها به یکدیگر نیز می شود. مسئله مسئله انسان است؛ ما و دیگر انسانها مجال یافتهایم که دیگر جوامع را فارغ از ایدئولوژیها و گرایشهای سیاسی و دینی بنگریم و نسبت به آنها ابراز احساسات داشته باشیم.
صابری یادآور شد: احتمالا احترام انسانها نسبت به طبیعت بیشتر خواهد شد و مجال خوبی است تا هنجارهای مربوط به اخلاق محیط زیست را در راس آموزشها قرار دهیم. امکان نهادینه کردن این هنجارها در چنین موقعیتی بیشتر است. وی گفت: با پیش آمدن وضعیت اضطراری شیوع کرونا، برخی متفکران و منتقدان این نقدرا دارند که یکی از عوامل اصلی شیوع سریع این ویروس، وعدم موفقیت دولتها در کنترل آن، استقرار بازار آزاد و نظام سرمایهداری (در قالب لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم) است.
وی افزود: مثلا بیمارستانهای خصوصی حاضر به پذیرش بیماران کرونایی نیستند و کمکی در این زمینه نمیکنند. شرکتهای تولید دارو و لوازم بهداشتی دست به احتکار و گرانفروشی زدهاند. بورس آمریکا در وال استریت پس از بحران اقتصادی 2008، در بدترین وضعیت خود است و عدهای از تحلیلگران حتی وضع آنرا از بحران مالی 2008 نیز وخیمتر میدانند؛ قیمت نفت سقوط کرده و بنگاههای خصوصی در معرض ورشستگی هستند و با تعطیل شدن بازار، خطر ضربههای اقتصادی مهلک برای دولتها پیش آمده.
صابری در پاسخ به این سوال که ساختار اقتصادی بازار آزاد و نظام سرمایهداری که ساختار غالب است، چه میزان در عدم ناتوانی بعضی دولتها در کنترل شیوع این ویروس موثر بودهاست و آیا ما شاهد زنگ خطری برای لیبرالیسم و نئولیبرالیسم هستیم؟ اظهار کرد: فعلا تنها تغییری که در عرصه اقتصاد بینالملل محتمل است، تعریف محدوده وسیعتر برای امر دولتی در اقتصاد لیبرال است البته در دراز مدت و به شکل کاملا محدود.
وی ادامه داد: بعید میدانم بحران قابل توجهی برای جوامع غربی و ساختارهای اجتماعی آنها رقم بخورد و به تغییرات سیاسی و اقتصادی بنیادین منجر شود. مگر اینکه این پدیده خیلی به درازا بیانجامد و قربانیان بسیار زیاد بگیرد و موجودیت انسان را به مخاطره بیاندازد که به شخصه این امررا چندان محتمل نمیدانم.
وی یادآور شد: واقعیت این است که در اقتصادهای تماما دولتی هم احتکار و کمبود مشکلآفرین شد و همچنان ادامه دارد و محصور در جوامع لیبرالیستی نیست.
صابری در پاسخ به این سوال که آیا این ویروس با همه مشکلاتش، هیچ کارکرد مثبتی نداشت و نتوانسته زمینه رخداد اتفاقاتی سازندهرا محیا کند؟ مثلا منجر به فاصله گرفتن از زندگی روزمره و انحطاطهای آن شود و معنای زندگی عمومیرا ژرفتر سازد؟ بیان کرد: : بعید میدانم اتفاق عمیقی رخ دهد، ولی شاید بتواند ما را نسبت به طبیعت کمی مهربانتر سازد.
وی افزود: دور از نظر است چیزی در عموم انسانها اصیلتر شود. داستان همچنان همان داستان همیشگی خواهد بود اما به شخصه زندگی روزمره و عامیانه را لزوما منحط نمیدانم زیرا این گونه زندگی بر خلاف تصور مرسوم، فاقد انتخاب و آگاهی نیست.
استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که چرا زندگی عمومی و روزمرگیرا الزاما منحط نمیدانید؟ حال آنکه یکی از پیشفرضهای فلسفهورزی، همین انحطاط عمومی و لزوم اصلاح آن است گفت: عموم مردم شاید نسبت به کلیت وجود و زندگی خود چندان به تامل نپردازند و روالهای عام زندگیرا انتخاب کنند، ولی در گذر زندگی در چندراهیهای مختلفی قرار میگیرند و انتخاب و مسئولیت و خودخواستگی و خودساختگی را کم و بیش تجربه میکنند و در همین راستا، تفکرات و نظرورزیهایی را پشت سر میگذارند. در کل، انسان موجودی نیست که بتوان همه چیزرا از پیش برای او تعیین کرد.
این استاد دانشگاه تهران افزود: زندگی روزمره و عامیانه، زندگی ساده، تک بعدی و فاقد پیچیدگی هم نیست. اتفاقا ساده کردن ماجراها و روالها کار عقل تحلیلگر است. زندگی عامیانه تجربه چند هزار ساله اقوام و فرهنگهارا پشتوانه خود دارد و این تجربه انباشته مملو از پیچیدگیها، موقعیتسنجیها، نیازسنجیها و راهکارهای برون رفت از بحران است.
وی تصریح کرد: زندگی روزمره موجب میشود بحرانهای عاطفی و معرفتی زندگی تقلیل پیدا کند و زودتر به پاسخ برسد و در غیر این صورت، چه بسا موجودیت نسل بشر دچار خدشه شود. جامعهای را تصور کنید که همگان در آن سر در پی تحقیق دارند، خود محوری و خودساختگی را سرلوحه زندگی خود قرار میدهند و دائما درصدد افزایش خودآگاهی خود هستند.
وی ادامه داد: تردید نکنید که چنین جامعه ای، نسبت به جامعه کنونی ما، نامطلوبتر خواهد بود. در آن جامعه، همگان گویا مبتلا به کرونای معرفتی و عاطفی هستند، بحرانهای شخصیتی بیداد میکنند و بسیاریرا به کام مرگ یا از هم گسیختگی یا دشواریهای طاقت فرسا میکشاند. هویتها یا شکل نمیگیرد و یا بسی دیر شکل میگیرد و آنقدر متکثر است که با هم بودن را به غایت دشوار میکند.
صابری در پاسخ به این سوال که آیا بقای کرونا نمیتواند از جنبههای اگزیستانسیالیستی، با افزایش سطح «مرگآگاهی» و «ترسآگاهی»، کیفیت و معنای کلی زندگی عمومیرا ارتقا دهد؟ یادآورشد: این «مرگآگاهی» زمانی میتواند نسبت آدمی با کلیت زندگی را تغییر دهد که کلیت وجودی مارا در عرصه آگاهی حاضر سازد و آدمیرا به ارکان وجودی خود آگاهتر سازد. اما مرگآگاهی مرسوم بیشتر ناظر به امر آینده است و لزوما به «خودآگاهی» بیشتر نمیانجامد. این مرگآگاهی مرسوم، به ندرت جنبه اگزیستانسیالیستی پیدا میکند و قادر نیست انسانرا در موقعیت مرزی قرار دهد.
وی افزود: علاوه بر این، شدت کشندگی کرونا، حداقل تا اکنون، به حدی نیست که همگان را دچار بحران مرگآگاهی کند. همچنان اکثریت قریب به اتفاق گویا قائلند از جمله کسانی هستند که جان به سلامت خواهند برد و یا امیدوار به کشف قریب الوقوع درمان آن هستند. از این جهت، جنگها و اپیدمیهای فراگیرتر و کشندهتر، بیشتر میتوانند به بحرانهای شخصیتی بیانجامند. با اینحال نمیتوان گفت که وضعیت کنونی کلا از این جهت فاقد تاثیر است. چه بسا نوعی تواضع نسبت به طبیعترا استحکام بیشتر بخشد، هم در گستره افراد و هم در گستره دولتها.
گفتنی است، بخش اول این گفتوگو https://www.isna.ir/news/99010703157 در همین رسانه منتشر شد.
انتهای پیام